•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
بسم رب الشهدا و الصدیقین . . .♥️🕊 عرض سلام مجدد ✨ حدود سه سال از شهادت داداش محسن میگذره. 💔 تصمیم
تا الان تغریبا 240مرتبه زیارت عاشورا ختم خواهد شد .البته هنوز منتظریم . .
بعضی از اعضا تعداد زیارت عاشورای زیادی اعلام کردند .برای اینکه توی مشقت نیفتند زمانش رو تا هر موقع که تونستند بخونند اشکال نداره 💐
یک شنبہ: ناهار: مادر جانـ ؛ حضرت زهرا (درود خدا بر او باد )
شـام : غـریـب مدیـنہ ؛ امام مـجتبے (درود خدا بر او باد )
┅═══✼ @modafehh ✼═══┅
دیگه چیزی تا نماز نمونده (: 🌿
باید بریم آماده بشیم برا نماز 🌱(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜✨
°
#story°🌿•
برایاوناییڪهدرجوابالتماس
دعامیگنماقابلنیستیم،یادعای
مانمیگیره
#آرامشمطلق☺️
#درحقهمدعاکنیم
#شهادت❤️
@modafehh
03 Jahad ba Nafs 1395 Ghom.MP3
4.3M
🔈 #جهاد_با_نفس
📚 وسائل الشیعه
📣 جلسه سوم
* واجبات زبان و گوش
* علامت نفاق
* نگفتن، از گناه زبان
* وظیفه گوش
@modafehh
✅به جای پنیسیلین چای دارچین بنوشید
✍دارچین رگهارا باز میکند و اثرخوبی در گردش خون دارد ! دارچین خاصیت عجیب دیگری دارد و آن قوی کردن مصونیت بدن در مقابل امراض است و تب بر است
@modafehh
•••
یهجوریزندگیكنیدکهخداعاشقتونبشه
اگهخداعاشقتونبشهخوبخریدارتونمیکنه :)
@modafehh
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#داستان_تمام_زندگی_من #قسمت_دهم -اوه خدای من ... اینها حقیقتا ایمان قوی ای دارن ... چطور توی این ه
#داستان_تمام_زندگی_من
#قسمت_یازدهم
می خواستم اسمش رو ببرم اما زبانم حرکت نمی کرد ... فقط میم اول اسمش توی دهنم می چرخید ...
-م ... م ...
همون طور که داشت با عجله بلند می شد گفت ...
-جان متین؟ ...
رفت سمت وسایلش ...
شرمنده باید سریع برم سر کار ... جمع کردن و شستنش عین همیشه ... دست خودت رو می بوسه... همیشه موقع رفتن بدرقه اش می کردم و کیفش رو می دادم دستش .... اما اون روز خشک شده بودم ... پاهام حرکت نمی کرد ...
در رو که بست، افتادم زمین...
تلخ ترین ماه عمرم گذشت ... من بهش اعتماد کرده بودم ... فکر می کردم مسلمانه .. چون مسلمان بود بهش اعتماد کرده بودم ... اما حالا...
بدون اینکه بفهمه زیر نظر گرفتمش ... تازه مفهوم حرف پدرم رو درک می کردم ... پدرم حق داشت...
متین پله پله و کم کم شروع کرد به نشان دادن خود حقیقیش ... من به سختی توی صورتش لبخند می زدم ... سعی می کردم همسر خوبی باشم ... و دستش رو بگیرم... ولی فایده نداشت ...
کار ما به جایی رسیده بود که من توی اتاق نماز می خوندم... و اون بی توجه به گناه بودن کارش، توی تلوزیون، فیلم های مستهجن نگاه می کرد ... و من رو هم به این کار دعوت می کرد ...
حالا دیگه زبان فارسی رو هم کاملا یاد گرفته بودم ... اون روز، زودتر از همیشه اومد خونه ... هر چند از درون می سوختم اما با لبخند رفتم دم در استقبالش...
-سلام متین جان ... خوش اومدی ... چی شده امروز زودتر اومدی خونه؟... -امروز مهمونی خونه یکی از دوست هام دعوتیم ... قبلا زبان بلد نبودی می گفتم اذیت میشی نمی بردمت ... اما حالا که کاملا بلدی...
ادامه دارد...
@modafehh
.
گر بپرسے :
ڪے بمیرم با چه ذڪرے در ڪجا..؟!
پاسخ آید :
یا محرم ، یا حسین ، یاڪربلا...(:
#اربابمحسیـن...🥀
#شبتون_حسینی
@modafehh
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند | ...
فرزند و عیال و خانمان را چه کند | ...
دیوانه کنے هر دو جهانش بخشے | ...
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند | ...
🌙•┄❁ قرار هر شب ما ❁┄•🌙
فرستادن پنج #صلوات
بہ نیت سلامتی و
تعجیل در #فرجآقاامامزمان «عج»
هدیہ بہ روح مطهر
♥️شهید حمید سیاهکالی مرادی♥️