eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
۞﴾﷽﴿۞ ❤️ دلنگرانی ام بابٺ تأخیر تو نیسٺ ! میدانم می آیی.... یوسف زهرا(س)💚 دلم شورمیزند برای خودم … ! براے ثانیہ اے ڪہ قرارمیشود بیایی ومن هنوز با تو قرن ها، فاصلہ دارم ... 💚 تعجیل در فرج و سلامتی آقا امام زمان علیه السلام 💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕 @modafehh
جمعه: ناهار : امام حسن عسگری؛ (درود خدا بر او باد) شـام : حضرت ولیعصر ؛ (درود خـدا بر او باد) ═✧❁🌷@modafehh🌷❁✧═
اگر کسی این دو جمله‌ی "إیاک نعبد و إیاک نستعین" را با جانش بگوید، اگر روی آب یا هوا راه برود؛ نباید تعجّب کرد...! 🌱 به نیت : 🌸مادر امام زمان عج حضرت نرجس خاتون🌸 @modafehh
✅وعده های غذایی در اسلام ✍در پزشکی امروزه می‌گویند وعده های غذایی را زیاد کنید ولی مقدار غذا را کم کنید و این درست نیست.وقران می فرماید: لهم رزقهم بکره وعشیا: یعنی برای آن ها قرار دادیم دو وعده غذایی یکی صبح و دیگری شام. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: صبح وشام غذا بخورید و بین این دو چیزی نخورید. و این سه وعده غذا خوردن از زمان معاویه لعنت الله علیه رسم شده است و الان خیلی از کشورها دو وعده غذا می‌خورند ولی متاسفانه ما به سفارش پیامبر(ص) عمل نمی‌کنیم و سه وعده غدا می‌خوریم که علت بعضی از چاقی ها همین وعده اضافه است. 📚منبع: استاد تبریزیان 🥛 @modafehh 🥛
اکنون مزار شهدا دعاگویتان هستیم 🤲🌸🌸👇👇
شهدایی😉😉😉 خدمتتون عرض کنم که ادمین شهید حمید سیاهکالی مرادی برا اعضای خوب و باصفا خیلی کار ها میکنن 😌😌😌 و اینم بگم که یکی از ادمین نتونست به عکس های زیارت داداش حمید از مزارشون بسنده کنه .... تصمیم گرفت از آسمون عکس بگیره براتون😮😮 آره از آسمون تصاویر هوایی گلزار شهدا قزوین و مزار داداش حمید 🌸🌸 توسط ادمینمون خلبان اعتمادیان👮🏻‍♂ ✈️✈️✈️ ✈️✈️ @modafehh ✈️✈️
تا‌زمانی‌که همنشینِ گناه باشیم همنشینِ امام‌ِزمان نخواهیم‌بود گرفتارِ نَفس باشیم هم‌نَفَسِ امام‌ِزمان نخواهیم بود نماز اول وقت به نیت: غریب این عالم .آقا صاحب الزمان🍁 🍁 @modafehh 🍁
🔻 👈این داستان⇦《 و قسم به عصر 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎بعد از امتحان حسابی رفتم توی فکر ... اگه واقعا کوه رفتن آدم‌ها رو اینقدر بهم نزدیک می‌کنه و ... با هم قاطی میشن ... ایده خیلی خوبیه که من و سعید هم بریم کوه ... حالا شاید خودمون ماشین نداریم ... و جایی رو هم بلد نیستم ... اما گروه‌های کوهنوردی ... مثل گروهی هم که سپهر می‌گفت ... به نظر خوب میاد ...👌 🔹در هر صورت، ایده خوبی برای شروع بود ... از طرفی یه فکر دیگه هم توی ذهنم حرکت می‌کرد ... 🔸حالا اگه به جای من ... به بقیه نزدیک‌تر بشه و رابطه‌مون همین طوری بمونه چی؟ ... یا اینکه ...🤔 دل دل کنان می‌رفتم سمت قرآن ... یه دلم می‌گفت استخاره کن ... اما دوباره ترس وجودم رو پر می‌کرد ... 🔻بالاخره دلم رو زدم به دریا ... نمی‌دونم چطور شد اون روز این تصمیم رو گرفتم ... وضو گرفتم و بعد از نماز مغرب و تسبیحات حضرت زهرا ... با هزار سلام و صلوات ... برای اولین بار در تمام عمرم ... استخاره کردم ...🍃✨ 🍃✨و قسم به عصر ... که انسان واقعا دستخوش زیان است ... مگر افرادی که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند ... و یکدیگر را به حق سفارش کردند و به صبر و شکیبایی توصیه نمودند ... صدق الله العلی العظیم ...✨🍃 ❤️قرآن رو بستم و رفتم سجده ... - خدایا ... به امید تو ... دستم رو بگیر و رهام نکن ... 💢امتحانات سعید تموم شد ... و چند وقت بعد، امتحانات من... شب که برگشت بهش گفتم ... ▫️حسابی خوشش اومد ... از حالتش معلوم بود ایده حرف نداشت ... از دیدن واکنشش خوشحال شدم ... و امیدوارتر از قبل ... که بتونم از بین اون رفیق‌های داغون ... جداش کنم... 🔹خودش رفت سراغ گروه کوهنوردی‌ای که سپهر پیشنهاد داده بود ... و اسم من و خودش رو ثبت نام کرد ... - انتخاب اولین جا با تو ... برای بار اول کجا بریم ...🤔🤔 💠هر چند، انتخاب رو بهش دادم ... اما بازم می‌خواستم موقع ثبت نام باهاش برم ... اون محیط تعریفی ... و افراد و مسئولینش رو ببینم ... ولی دقیقا همون روز، ساعت کلاسم عوض شد ... 🔸سعید خودش تنها رفت ... وقتی هم که برگشت با هیجان شروع به تعریف کرد ... خیلی خوشحال بودم ... یعنی می‌شد ... این یه گام بزرگ سمت موفقیت باشه؟ ... 🍃✨نماز صبح رو خوندم و چهار و نیم زدیم بیرون ... جزء اولین افرادی بودیم که رسیدیم سر قرار ... هوا هنوز گرگ و میش بود ... که همه جمع شدن ... و من ... وارد جو و دنیایی شده بودم ... که حتی فکرش رو هم نمی کردم ...😳😊 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ @modafehh
🔻 👈این داستان⇦《ابراهیم》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎سعید توی روز ثبت نام با چند نفرشون آشنا شده بود ... گرم و گیرا با هم سلام و احوال پرسی کردن ... نه فقط با سعید... هر کدوم که به هم می‌رسیدن ... 🔹گروه دخترها و پسرها با هم قاطی شدن ... چنان با هم احوال پرسی می‌کردن ... و دست می‌دادن و ... 🔸مثل ماست وا رفته بودم ... حالا دیگه سعید هم جلوی من راحت‌تر از قبل بود ... اونم خیلی راحت با دخترها دست می‌داد ... گیج و مبهوت ... و با درد به سعید نگاه می‌کردم ... یکیشون اومد سمتم ... دستش رو بلند کرد ... سلام ... من یلدام ... 🔻با گیجی تمام، نگاهم برگشت ... سرم رو انداختم پایین ... و با لبخند فوق تلخی ... خوش وقتم ... و رفتم سمت دیگه میدون ... دستش روی هوا خشک شد... 💢نشستم لبه جدول و سرم رو گرفتم توی دستم ... گیج بودم و هنوز باور نمی‌کردم ... خدا، من رو اینجا فرستاده باشه ... بقیه منتظر رسیدن اتوبوس و مسئول گروه ... من، کیش و مات ... بین زمین و آسمون ... 🍃✨خدایا ... واقعا استخاره کردنم درست بود؟ ... یا ... 💢عقلم از کار افتاده بود ... شیطان از روی اعصابم پیاده نمی‌شد ... و آشفته‌تر از همیشه ... عقلم هیچ دلیلی برای بودنم توی اون جمع پیدا نمی‌کرد ... 🔹اگر اون خواب صادقانه بود؟ ... اگر خواست خدا این بود؟ ... بودن من چه دلیل و حکمتی می‌تونست داشته باشه؟ ...🤔 🔸به حدی با جمع احساس غریبی می‌کردم ... که انگار مسافری از فضا بودم ... و اگر اون خواب و نشانه‌ها حقیقی نبود؟ ... ▫️سرم رو وسط دست‌هام مخفی کرده بودم ... غرق فکر ... که اتوبوس رسید ... مسئول گروه پیاده شد و بعد از احوال پرسی ... شروع به خوندن اسامی و سرشماری کرد ... افراد یکی یکی سوار می‌شدن ... و من هنوز همون طور نشسته ... وسط برزخ گیر کرده بودم ... فکر کن رفتی خارج ... یا یه مسلمونی وسط L.A ...😳 💠سرم رو آوردم بالا و به سعید نگاه کردم ... اگه نمی‌خوای بیای ... کوله رو بده من برم ... من می‌خوام باهاشون برم ... 💢دست انداختم و کوله رو از روی دوشم برداشتم ... درست یا غلط ... رفتن انتخاب من نبود ... کوله رو دادم دستش ... و صدای اون حس ... توی وجودم پیچید ... 🍃✨اعتمادت به خدا همین قدر بود؟ ... به خدایی که ابراهیم رو وسط آتش نگه داشت ...😳😔 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ @modafehh
💚 🌼نتوان 🍃ای قبله دلها♥️ کردن 🌼که محال است 🍃دگر مثل پیدا کردن یا ایها العزیز 🌸اللهم_عجل‌_الولیک‌_الفرج‌ 🌸 نماز شب به نیت : 🦋آقا صاحب الزمان عج🦋 و دعا کنید ان شاءالله بقیه هم توفیق خوندن نماز شب پیدا کنند. @modafehh
ڪمے طراوٺِ باران ڪمے نسیم حرم سلام‌ صبح من و فیض مستقیم حرم چقدر سادھ تو را مےشود زیارٺ ڪرد بہ یڪ سلامِ من وحسرٺِ حریم حرم صبحتون‌حسینی🌹 @modafehh
بسم رب الزهرا 🌸درخواست خادم برای همکاری 🌸 با عرض سلام و خدا قوت خدمت همه اعضای محترم 💐 ☘☘☘☘☘☘☘☘ تصمیم گرفتیم که ان شاءالله برای خدمت بیشتر به این آستانه ..... به یک نفر که توانایی های : ⭕️ساخت استوری ⭕️کار با فتوشاپ و یا فقط یکی از آنها ... به صورت تخصصی یا نیمه تخصصی را دارند .🌷🌷🌷 بهمون کمک بدن برا ساخت و تهیه استوری های شهدایی و کربلا و ...... و تصویر های زیبا برا داداش حمید ..... ان شاءالله به نیت داداش حمید عزیز هر کسی که توانایی های کافی توی این کار داره و دوست داره که گمنام تو این زمینه کمک کنه . به آیدی زیر پیام بده. @begharar3 این کار خیلی ارزش داره چون توی همه کانال ها و جاهای فرهنگی استفاده میشه منتظریم ... @begharar3 @modafehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 آیت‌الله‌بھجت‌مےگفت: [♥️] اگه‌تونستےیہ‌عمربہ‌خدابگےچشم، خدایہ‌جایے‌ڪه‌خیلےگیرے، لطف‌میڪنہ وبهت‌میگہ‌چشم! (: پس‌تمرین‌ڪــُن... نماز اول وقت به نیت: 💐امام موسی کاظم علیه السلام💐 @modafehh
معرفی کتاب🌸🌸 کتاب بسیار ارزشمند ترگل 🔺 بیست دلیل عقلی و روانشناسی برای 🔺دو رنگ و با ادبیاتی روان و امروزی 🌷 @modafehh 🌷
این هم کار خودجوش یه هموطن عزیزِ لرستانی برای معرفی به دخترخانم‌ها واقعا این سطحِ از دغدغه ستودنیه 🌹 📚ترگل یه بسته‌ی آموزشیِ دخترونست که هر دختر خانمی لازمه اون رو بخونه و بعد وارد جامعه بشه. 🌷@modafehh 🌷
💔 امام رضا علیه السلام میفرمایند: اگر مرد یکی از زنان محرم خود(مثل مادر، خواهر ،همسر..) را خوشحال کند خداوند متعال در روز قیامت او را خوشحال خواهد کرد. 🌷 @modafehh 🌷