ڪمے طراوٺِ باران
ڪمے نسیم حرم
سلام صبح من و
فیض مستقیم حرم
چقدر سادھ تو را مےشود
زیارٺ ڪرد
بہ یڪ سلامِ من وحسرٺِ
حریم حرم
صبحتونحسینی🌹
@modafehh
بسم رب الزهرا
🌸درخواست خادم برای همکاری 🌸
با عرض سلام و خدا قوت خدمت همه اعضای محترم 💐
☘☘☘☘☘☘☘☘
تصمیم گرفتیم که ان شاءالله برای خدمت بیشتر به این آستانه .....
به یک نفر که توانایی های :
⭕️ساخت استوری
⭕️کار با فتوشاپ
و یا فقط یکی از آنها ...
به صورت تخصصی یا نیمه تخصصی را دارند .🌷🌷🌷
بهمون کمک بدن برا ساخت و تهیه استوری های شهدایی و کربلا و ......
و تصویر های زیبا برا داداش حمید .....
ان شاءالله به نیت داداش حمید عزیز
هر کسی که توانایی های کافی توی این کار داره و دوست داره که گمنام تو این زمینه کمک کنه .
به آیدی زیر پیام بده.
@begharar3
این کار خیلی ارزش داره چون توی همه کانال ها و جاهای فرهنگی استفاده میشه
منتظریم ...
@begharar3
@modafehh
#منبر_بزرگان🍃🌸
آیتاللهبھجتمےگفت: [♥️]
اگهتونستےیہعمربہخدابگےچشم،
خدایہجایےڪهخیلےگیرے، لطفمیڪنہ
وبهتمیگہچشم! (:
پستمرینڪــُن...
نماز اول وقت به نیت:
💐امام موسی کاظم علیه السلام💐
@modafehh
💔
امام رضا علیه السلام میفرمایند:
اگر مرد یکی از زنان محرم خود(مثل مادر، خواهر ،همسر..) را خوشحال کند
خداوند متعال در روز قیامت او را خوشحال خواهد کرد.
#خانواده_اسلامی
🌷 @modafehh 🌷
🌹 #امام_خامنه_ای : گاهی #شهید_شدن آسان تر از زنده ماندن است.
حقّا که چنین است.
این نکته را اهل معنا و حکمت و دقت خوب درک میکنند .
گاهی #زنده_ماندن و زیستن و تلاش کردن در یک محیط، به مراتب مشکل تر از کشته شدن و شهید شدن و به لقای خدا پیوستن است ۷۵/۳/۲۰
#شهادت
#حضرت_آقا
نماز اول وقت به نیت:
🍃شهدای مقاومت🍃
@modafehh
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوسیوچهار
👈این داستان⇦《 والله خیر حافظا 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎اشک توی چشمم حلقه زد ...
🍃✨خدایا ... من بهت اعتماد دارم ... حتی وسط آتیش ... با این امید قدم برمیدارم ... که تمام این مسیر به خواست توئه... و تویی که من رو فرستادی ... ولی اگر تو نبودی ... به حق نیتم ... و توکلم نگهم دار و حفظم کن ... تو رو به تسبیحات فاطمه زهرا قسم ...
▫️از جا بلند شدم و رفتم سمت اتوبوس ...
🍃✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ... اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ... لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ ...
🔹و اولین قدم رو گذاشتم روی پلههای اتوبوس ... مسئول گروه ... توی در باهام سلام و احوال پرسی کرد ...
🔸داداشت گفت حالت خوب نیست ... اگه خوب نیستی برگرد ... توی کوه حالت بهم بخوره ممکنه نشه کاری برات کرد ... وسط راه میمونی ...
💢به زحمت خودم رو کنترل کردم و لبخند زدم ...
نه خوبم ... چیزی نیست ...
▫️و رفتم سمت سعید ... نشستم بغلش ...
- فکر کردم دیگه نمیای ...
- مگه تو دار دنیا چند تا داداش دارم ... که تنهاشم بزارم؟ ...
🍀تکیه دادم به پشتی صندلی ... هنوز توی وجودم غوغایی به پا بود ... غوغایی که قبل از اینکه حتی فرصت آرام شدن پیدا کنه ... به طوفان تبدیل شد ...
🔻مسئول گروه از جاش بلند شد و چند قدم اومد جلو ...
سلام به دوستان و چهرههای جدیدی که تازه به گروه ما ملحق شدن ... من فرهادم ... مسئول گروه و با دو نفر دیگه از بچه ها ... افتخار همراهی شما و سرپرستی گروه رو داریم ...✨🍀
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
@modafehh