eitaa logo
"کنجِ حرم"
270 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
111 فایل
اِشتیاقے‌ڪه‌بہ‌دیدارِتودارَد‌دِلِ‌مَن دِلِ‌مَن‌دانَدومَن‌دانَم‌ودِل‌دانَدومَن حرفی سخنی؟! https://harfeto.timefriend.net/16818490554574 #شروطمون @shorotoinsohbata
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت عباس خوب امامِ‌زمانشو شناخت نھ؟! یاریش ڪرد . پاۍ اعتقاداتش موند تا آخرش شد معنۍ واقعـےِ جونم‌بھ‌فدات !(: الان ماها چقدر براۍ آقامون یاریم؟! هیچ فڪر ڪردین؟🚶🏿‍♂💔
یکی از نماز خواندن در اول وقت می تواند این باشد که غم و اندوه هایتان کم کم از بین خواهند رفت. اگر انسانی همواره یاد خدا را بر هر چیزی ترجیح دهد و آن را اول وقت بیندازد و نگذارد که امور دنیوی او را به خود مشغول کنند، دیگر دلیلی ندارد که در زندگی او غم و اندوهی وجود داشته باشد.🤍🌿! | 📿|
••• خیلی خوبه از هیچ کسی، هیچ توقعی نداشته باشی.. ولی باید از هرکسی،توقع هر چیزی رو داشته باشی ..! خیلی خوبه،برای کسی که دوست داره بجنگی! ولی جنگیدن برای اینکه دوست داشته باشه ! خیلی خوبه،بتونی توی لحظات سخت؛کناررفیقت باشی؛🌱 ولی اگه اون فقط تو لحظات خوب کنارته،اسمش رفیق نیس..! خیلی خوبه که ،کسی که بت بدی کرده رو ببخشی، ولی اگه نفهمید و باز تکرارش کرد، فقط ازش ردشو ...!🌿 | 🧡| |
مۍنـــویــسم زتـوڪہ دار و نـدارم شـده اۍ بـیقرارتـــ شدم و صبـرو قــرارم شده اۍ مـن ڪہ بیتاب توأم اۍ همہ تاب وتبم تو همہ دلخوشۍ لیل ونهارم شده اۍ السلام علیک یا ابا صالح المهدی
🔴 راه نجات در آخر الزمان 🔵 پیامبر اکرم (ص) فرمودند که در سمت راست عرش الهى نوشته شده است: 🌕 اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة 🔸 به درستى که حسین(علیه السلام) چراغ هدایت و کشتى نجات است. 🔺 در بزرگ‎ترین آزمون و فتنه بشری یعنی ماجرای قیام امام حسین (ع) و ماجرای عاشورا کسانی که سوار بر کشتی نجات امام حسین علیه‌السلام شدند، از طوفان بلایا در امان ماندند که این ماجرا تا آینده و رسیدن به دوران ظهور امام زمان (عج) ادامه دارد. در واقع می‎توان گفت مردم همچنان نیازمند چراغ هدایتی امام حسین علیه‌السلام هستند، و در این مسیر باید دستگیری شوند تا با اندک فتنه‎ای از مسیر دور نشوند تا اینکه به ساحل نجات و آن سرزمین آرمانی یعنی سرزمین ظهور برسند. عج ع
🔴 مهدیِ امروز همان حسینِ دیروز است 🔵 بدون شک یاری امام معصوم و خدمت به او از بزرگترین توفیقات الهی است 🔺 در این میان یاری امام حسین (ع) به قدری عظمت دارد که امام زمان (ع) در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به جد بزرگوارشان می‌گویند: 🔺 اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و مقدّرات، از ياری و نصرت تو [در روز عاشورا] باز داشت، هر آينه من صبح و شام بر تو ندبه می‌كنم و به جای قطرات اشك، بر تو خون می‌گريم 🔺 آرزوی همه ما هم این است که ای کاش روز عاشورا در رکاب ارباب بودیم و در آغوش ایشان به شهادت می رسیدیم. به همین دلیل در زیارت وارث خطاب به امام حسین (ع) عرض می‌کنیم: 🔸 يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً: ای کاش با شما بودم و به رستگاری بزرگ می‌رسیدم. 🔹 خدمت به امام زمان (ع) و یاری ایشان هم به اندازه یاری امام حسین (ع) عظمت دارد. از کلام امام صادق (ع) می توان این مفهوم را دریافت که فرموده‌‌اند: 🔹 اگر او [مهدی] را درك مي‏ كردم، همه عمر را با خدمت‏گزاری او سپری می‌كردم. (بحارالانوار، ج51، ص148) 🔹 اگر می خواهیم ببینیم در آرزویی که برای یاری امام حسین (ع) می کنیم صادق هستیم یا نه؛ باید ببینیم امروز چقدر به امام زمانمان خدمت می‌کنیم؟ آری ..... مهدیِ امروز همان حسینِ دیروز است 🍃⃟🖇⸾⸾❁
- گاهے اوقات،🌿 گناھ ڪه مےکنم،💫 تو سرت را پایین مےاندازۍ! آقا جــــان حلالم ڪن !✋🏻💚 🌱
🌸 ⋮ باید براےِ آمدنشـ••👣 لحظہ را شمُرد آن لحظہ‌اے که رخ بنماید بهـارِ ماستـ♥️🍃 ⋮ 🌸| 🎈| ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ⋮❥
یکی از لقب‌های شیرینش این بود: «کاشِفَ الکرب عَن وجهِ الحُسین!» بلد بود غم را از چهره‌ی برادرش بزداید و ببرد. حسین {ع}وقتی می‌دیدش، چهره‌اش روشن می‌شد، خندان می‌شد. بس که خاطرش را می‌خواست!
استاد‌پناهیان‌میگہ: همیشہ‌به‌خودتون‌بگید‌ حضرت‌عباس‌(؏)‌نگام‌میڪنه... امام‌حسین‌(؏)‌نگام‌میڪنه... بعد‌خدا‌‌بهشون‌میگہ‌.. نگاه‌ڪنید‌بندمو‌چقد‌دلشڪستس‌... چقد‌دوستون‌داره‌... چقد‌دلخوش‌بہ‌یہ‌نیم‌نگاه... یہ‌نگاه‌بهش‌بُڪنین...💔🖐🏻 بعد‌خودشون‌دستتو‌میگیرن‌و‌از‌این حجم‌گناه‌میکشنت‌بیرون💔 قشنگه‌مگه نه؟!
رمان 💗نگاه خدا💗 قسمت ششم رفتم پایین نگاه به صفحه نکردم گوشیو برداشتم: هووووییی آدم خل و دیونه ،آیفون سوخت... خونه خودتون بود اینجور میزنی... یه دفعه دیدم دایی حسین اومد جلو تر: دسته شما درد نکنه الان ما خل و دیونه هم شدیم پس.. - واییی خدا مرگم بده شمایین(گوشی و گذاشتم سر جاش رفتم دم در درو باز کردم،از خجالت سرخ شده بودم ،نرگس جونم همراه دایی حسین بود) - سلام دایی حسین : علیک سلام نرگس جون اومد بغلم کرد: سلام عزیزم خوبی - مرسی، ببخشید من فک کردم عاطفه اس دایی حسین ( اومد جلو و دماغمو کشید): اره منم باور کردم نرگس جون: ععع حسین اقا ،اذیتش نکن ،اینجور که تو دستتو از رو زنگ بر نداشتی حاجی هم بود همینو میگفت... - چرا نمیاین داخل ؟ دایی حسین: قربون دستت ،باید برگردیم کرج ،تا الانم قاچاقی مرخصی بودم نرگس جون: سارا جان اومدیم که بهت بگیم همراه ما بیا بریم خونه ما - خیلی ممنون،نمیتونم بیام ،بابا تنهاست دایی حسین (بغلم کرد) :قربون اون دلت برم من،هر موقع دوست داشتی بیای بگو بیام دنبالت... - باشه چشم ... نرگس جون هم بغلم کرد خدا حافظی کرد ،و آروم زیر گوشمم گفت :داری دختر عمه میشی از خوشحالی اشک تو چشمم جمع شده بود ،آخه بعد ۱۳ سال بچه دار شده... - الهیی قربونتون برم ،مبارکتون باشه سرمو داخل ماشین کردم و به دایی حسین گفتم : دایی جون یه شیرینی بدهکاری به مناااا دایی حسین: به روی چششششم یه سارا که بیشتر نداریم دایی حسین اینا که رفتن،منم رفتم داخل که درو ببندم دیدم یکی داره بوق میزنه درو یه کم باز کردم از لای در نگاه کردم عاطفه اس رفتم بیرون و نگاهش کردم - عاطی تویی؟ عاطی: نه عممه - ماشینو از کی گرفتی؟ عاطی: از شاهزاده رویاهام - عع چه خوب یه شاهزاده واسه ما هم پیدا کن پس... عاطی:نه خیر تو اخلاقت گنده هر کسی نمیاد سمتت - بی مزه ،بگو از کی گرفتی عاطی: حاج بابا گرفتم ،گفتم میخوام دختر دوستشو ببرم هوا خوری یه بادی به اون کله بی مغزش بخوره ،سویچو دودستی تقدیمم کرد بپر بالا بریم... - صبر کن برم کیفمو بردارم میام... ... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸