eitaa logo
"کنجِ حرم"
264 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
111 فایل
اِشتیاقے‌ڪه‌بہ‌دیدارِتودارَد‌دِلِ‌مَن دِلِ‌مَن‌دانَدومَن‌دانَم‌ودِل‌دانَدومَن حرفی سخنی؟! https://harfeto.timefriend.net/16818490554574 #شروطمون @shorotoinsohbata
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋پیامبر اعظم صل‌الله‌علیه‌وآله: 🌱هنگام آسایش خدا را بشناس، تا در هنگام گرفتاری تو را بشناسد 📚من لایحضر، ۴؛۴۱۳ ⭐️«اللهم عجل لولیک الفرج»⭐️
🌷🌷🌷 حکایت کوتاه خضر نبی در سایه درختی نشسته بود سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم سایل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن سائل گفت نه هرگز!!! خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد. خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد. روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد. خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم مرد گفت همین بس خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست! گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم!!! من خضر نبی هستم مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم. مرا لطف فرموده آزاد کن صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد. حضرت خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت. راستی ما برای خدا چه می کنیم...!؟ "قدری بیندیشیم"
"خوشبختی" یعنی باور ڪنیم! هیچ انسانی ڪامل نیست و انسان ممڪن الخطاست ... خوشبختی یعنی قبل از اینڪه به فڪر تغییر دادن دیگران باشی، قاضی زندگی خودت باش...!(=🌱
تلنگر ⚠️ چطور‌ بخاطر‌‌‌ برنامہ‌ مورد‌علاقہ‌مون‌ یا‌ یہ‌ موضوع‌‌ودغدغہ‌ کوچیک‌ ، نمازمون‌رو فراموش‌میڪنیم...؟! مثل‌ اینکه‌ یادمون‌ رفتہ حضرت‌زینب‌ شب‌ِ‌شهادت‌ برادر‌‌شم‌ حتی‌نماز‌شبش‌ رو‌ هم‌ فراموش‌ نڪرد...! مایی‌‌ ڪه‌شعارمون ڪلنا‌ فداڪ‌ یا‌زینبہ... نباید‌اینجوری‌باشیم ! زینب‌وار‌زندگی‌ڪنیم...🌿'
🖐🏿! این‌چه‌مرضی‌هست‌ڪه‌جوونامون‌جدیدا‌ درگیرشَن...!؟ غمگینِ آهنگ‌غمگین‌هم‌گوش‌میده، ‌غمگین‌تر‌شه..!!/:🚶🏿‍♂
🦋 ✖️ﺑﻌﻀﯽﻫﺎﻣﻴﮕﻦ ‌ : ﺑﺎﺑﺎﺩﻟﺖﭘﺎک‌باﺷه،‌کافیه. نمازهم‌نخوندی‌نخون... روزه‌نگرفتی‌نگیر. به‌نامحرم‌نگاه‌کردی‌اشکال‌نداره و......... فقط‌سعی‌کن‌دلت‌پاک‌باشه!!!!!!!!!!❤️ _ و...ﺟﻮﺍﺏﺍﺯﻗﺮﺁﻥ :👇🏻 ﺁﻧﮑﺲﮐﻪﺗﻮرﺍﺧﻠﻖﮐﺮﺩهﺍﺳﺖ ; ﺍﮔﺮﻓﻘﻂ‌ﺩﻝﭘﺎک‌برایش‌ﮐﺎﻓﯽﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂﻣﯿﮕﻔﺖﺁﻣﻨﻮﺍ ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪﮔﻔﺘﻪ :📣 [ ﺁﻣَُﻨﻮﺍﻭَﻋَﻤِﻠُﻮﺍﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤﺎﺕ] ﯾﻌﻨﯽﻫﻢﺩﻟﺖﭘﺎﮎﺑﺎﺷﺪ ،😍 ﻫﻢﮐﺎﺭﺕﺩﺭﺳﺖﺑﺎﺷﺪ .😎 ﺍﮔﺮﺗﺨﻤﻪﮐﺪﻭﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﻭﻣﻐﺰﺵﺭﺍﺑﮑﺎﺭﯼﺳﺒﺰﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .🍂 ﭘﻮﺳﺘﺶﺭﺍﻫﻢﺑﮑﺎﺭﯼﺳﺒﺰﻧﻤﯽﺷﻮﺩ .🍂 ﻣﻐﺰوﭘﻮﺳﺖﺑﺎﯾﺪﺑﺎﻫمﺑﺎﺷﺪ .🌾🌱 ﻫﻢﺩﻝ؛ﻫﻢﻋﻤل ...♥️🌿
دلی را نشکن؛💔 شاید←خانه خدا باشد کسی را تحقیر مکن؛ شاید←محبوب خدا باشد💚 هيچ گناهي را كوچك ندان؛ شايد←دوری از خدا در آن باشد ازهیچ غمی ناله نکن؛ شاید←امتحانی از سوی خدا باشد
🕊 جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ می‌مونه؛ چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت شهید حجت اللّٰه رحیمی. . . ]
•🌱 بچہ‌هامادریڪ‌دوره‌ےخاصے ازتاریخ‌هستیم ... هرڪدومتون‌بریددنبال‌اینڪہ بفهمیدمأموریت‌خاصِتون دردوران‌قبل‌ازظهورچیه!؟ ..! وسط‌میدون‌مین‌هستید.. بچه‌ها..؛↓ ازهمین‌نوجوانےخودتونوبراۍ حضرت‌مهدۍ؏ـج،آمادھ‌ڪنید(:" -حاج‌حسین‌یڪتا🌱
روزی می‌آید‌ که دنیا را رها می‌کنیم، با همه‌ی وابستگی‌هایش ... آن وقت ؛ همان یک بار نگاهِ رضایتِ شما را چنان وابسته می‌شویم که با حسرت گوییم: کاش همه‌ی عمرمان، ثانیه ثانیه‌اش پر بود از این نگاهِ رضایت ... بـھ عشقِ لبخندت امروزو گناه نمیکنم(:
•🔗🌻• • ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مۍشودروشنۍ‌چ‌ِـشم‌ِمن‌از‌راه‌برسد...؟ انتظآر‌من‌ازامروز،بہ‌آخ‌َـربرسد...؟ درڪویر؎ڪه‌پر‌از‌سوز‌وپر‌ازتشنگۍست؛ مۍشودشبنمۍاَزآیہ‌ڪوثر‌برسدシ..!؟ 🤲 • 🌻⃟ 🔗 ¦⇢ ـ ـ ـ ـــــــــ❁ـــــــــ ـ ـ
یعنی نمیشود مرا هم صدا کنید؟😭💔