eitaa logo
"کنجِ حرم"
264 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
111 فایل
اِشتیاقے‌ڪه‌بہ‌دیدارِتودارَد‌دِلِ‌مَن دِلِ‌مَن‌دانَدومَن‌دانَم‌ودِل‌دانَدومَن حرفی سخنی؟! https://harfeto.timefriend.net/16818490554574 #شروطمون @shorotoinsohbata
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 نگرانی آرامش‌بخش
‼️ عکس آقا رو قاب گوشیشم هست پشت ماشین و پروفایل و بیو گرافی هم که خدا بده برکت !!!! بعد بهش میگی ازدواج کن شیعه زیاد کن :) میگه فعلا شهادت :||| ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حواسمون به این یه لحظه‌های زندگی‌مون باشه❗️ 🎤استاد عالی
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ... که ناگهان یه دستی روی شونم نشست . حتماَ یکی از پسرای مزاحم دانشگاس . با شتاب برگشتم طرفش تا هرچی فحش و ناسزا از بچگی یاد گرفتم رو بارش کنم که با دیدن آنالی نفهم ، نفسم رو پر حرص بیرون فرستادم ... _تو آدم نمیشی ، نه؟! صد بار نگفتم نزن رو شونم؟! حتما باید بزنم شل و پلت کنم تا بره تو اون مخ صاب مردت ؟ +خو حالا ترش نکن ، دوساعته دارم صدات میزنم ، چرا گریه کردی؟ _چیزی نیست . +آره تو گفتی و منم باور کردم . _خب حالا... تو میدونی راهیان نور کجاست؟؟ +اوممم... چیز زیادی ازش نمی دونم فقط میدونم پسر ریشو هایی که دکمه هاشونو تا خرخره میبندن و دخترای چادر چاق چوقی میرن . چطور؟ _هیچی هیچی ولش کن بیا بریم . و دستش رو کشیدم و به طرف دیگه ای از دانشگاه بردم ... ادامه دارد ... 🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ... همونطور که قدم میزدیم ، کیک و آبمیوه پرتقالی رو میخوردم . +چرا پرسیدی؟ _چی رو ؟! +خودتو نزن به اون راه بگو چرا عین چی زل زده بودی بهش ؟ _به کی؟ +به پوستر ... _ها؟ نمیدونم یه نیرویی منو جذب کرد . +دَ دَ دَ (دهن کجی) و با حالت چندش و دهن کجی ادامه داد : یه نیرویی منو جذب کرد از کِی تا حالا آهنی شدی و ما خبر نداشتیم. _آنالی مسخره نکن لطفا ... +نکنه میخوای بری؟ _شاید...آره +وایسا ببینم وبا ضرب ، دستش رو از تو دستم بیرون کشید ... _آنالی چته تو ، چرا گارد میگیری؟!! +من چمه تو چته!!؟ دوساعت صدات میکردم جواب نمیدادی داشتی گوله گوله اشک میریختی الانم که داری میگی میخوام برم راهیان نور، میخوای با این سر و وضع بری اونجا وسط اونهمه دختر و پسر بسیجی ناسزا بخوری؟؟ فک کردی میگن بفرمایید گلم ،عزیزم، عشقم ؟؟؟ نخیر، با این سر و ریختی که تو داری با این تیپا پرتت میکنن بیرون صداش خیلی بلند بود... داشت داد میزد ... _آروم باش آنالی آبرومون رفت هیسس باشه من غلط کردم نمیرم اصلا ، آروم باش ... + چی چیو آروم باش؟ میدونی داری خودتو تو چه هچلی میندازی ؟ نه نمیبینی ! کور شدی بای... و با سرعت به طرف درب خروجی دانشگاه رفت ... ادامه دارد... 🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ... بارفتن اون ‌، منم اشک هام سرازیر شد . آنالی... کمرم خم شده بود ولی نباید میشکستم ... نباید سوژه کل دانشگاه میشدم ... به سرعت از دانشگاه بیرون زدم ... مقصدم رو نمی دونستم ... فقط می دونستم باید برم باید برم جایی تا افکارمو جمع و جور کنم ... به خودم که اومدم دیدم شب شده و من جلوی مسجد امام علی(ع) هستم . حرصی از خودم ، کارها و گند های پی در پیم ‌،پام رو روی پدال گاز تا آخر فشار دادم و ماشین از جا کنده شد ... با حال خرابی به خونه رسیدم ... بدون بردن ماشین به داخل پارکینگ رفتم بالا ... ادامه دارد... 🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 (بخش اول) به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ... +ای... این چه سر و وضعیه ؟ چی شده؟ _مامان ولم کن حوصله ندارم خواستم راه پله ای که به اتاقم منتهی میشه رو پیش بگیرم که با صدای بلند و تهدید آمیز مامان متوقف شدم ... + مروا یه قدم دیگه برداری خودت میدونی چیکارت میکنم ... کلافه به سمت مامان برگشتم _میشنوم +تا این موقع شب کجا بودی؟ _از کی تا حالا من براتون مهم شدم ! بیرون بودم . +گفتم کجا بودی؟! _واییی مامان ! +یامان مروا تو چرا اینجوری شدی ؟ چته !! اون از مهمونی که یه دفعه غیبت زد و رفتی نصفه شب اومدی ، اینم از امشب که دیر اومدی اونم با این سر و شکل بگو مشکلت چیه تا حل کنیم . _حل کنیم ؟ چی رو حل کنیم؟ ها؟ چی رو حل کنیم مامان ؟ تو از واژه مامان فقط و فقط اسمش رو به یدک میکشی توی این بیست سال یه بار شده کنار هم غذا بخوریم ؟ یه بار شده بوی غذای تو ، توی این خراب شده بپیچه ؟ یه بار شده بیای بگی مروا دردت چیه ؟ مردی ؟ زنده ای ؟ آره ؟ اومدی ؟ + اما ... اما تو چیز هایی رو داشتی که کمتر دختری تو این شهر داشته ما بخاطر تو و آیندت اینهمه صب تا شب سگ دو میزنیم ... ادامه دارد... 🍃💚🍃💚🍃
4 پــارتــ تقـدیم نـگـاهــ قـشـنـگتـونـ🌈ــ
🌱✨عاشقان وقت نماز است اذان میگویند ✨🌱