eitaa logo
از مدیریت مسجد, تا مدیریت اجتماع
88 دنبال‌کننده
19 عکس
14 ویدیو
0 فایل
امام جماعت مسجدی هستم در جنوب تهران، علوم اجتماعی خوانده ام و در این کانال، مدیریت اجتماعی را از دریچه ی مدیریت مسجد نگاه و تجربیاتم را عرضه می کنم. @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فرادست و فرودست در مسجد و جامعه ۱. در محیط جامعه همیشه اینطور است که طبقات بالاتر چه از لحاظ اقتصادی، چه سیاسی و چه فرهنگی منابع را بدست می گیرند و طبقات ضعیف اگر از جامعه رانده نشوند عملا در خدمت طبقه بالاتر قرار می گیرند.کار حاکم عادل این است که آن طبقات قدرتمند را سرجایش آن بنشاند و به طبقات ضعیفتر امکان رشد را فراهم کند. اما این ایجاد عدالت و یکسانی از هر دو طرف با چالش های مواجه است. اول از طرف قدرتمندان که طبیعتاً زیربار چنین برنامه ای نمی روند بهر طریقی حتی به قیمت سرنگون کردن حاکمیت، سعی می کنند جلوی این فرایند را بگیرد. مانع دوم خود ضعفا هستند که به علت عادت به وضع موجود و بدبینی عمومی به حاکمان با او همراهی نمی کنند و مقابل حاکم عادل می ایستد. بدترین حالت زمانی رخ می دهد که همین ضعفا بعنوان آلت دست اقویارعمل می کنند، در حالیکه خودشان نمی فهمند. چالش سوم محدودیت های اجرایی چنین اقدام اصلاحی است که از تغییر نگرش ها شروع می شود و تا تغییر ساختارها و فرهنگ و ... ادامه دارد. این فرایند طولانی شاید چند دهه زمان ببرد و اگر هم محقق شود بقایش با انبوهی از چالش ها و منفعت طلبی ها روبروست. ۲. طبقه قدرتمند مسجد معمولا قدیمی ها و مسن ترها هستند که معمولا اداره ی همه چیز را به عهده دارند و با مربوط و نامربوط در امور دخالت می کنند. عموم مردم نمازگزار، زنان و کودکان و گروهای فرهنگی نیز طبقه ی فرودست مسجد را تشکیل می دهند که گاهی علی رغم توانایی و استعداد، از اداره ی امور کنار زده و به هیچ گرفته می شوند. این تقابل قدیم و جدید اختصاص به مسجد ندارد، حتی در فضای فوتبال هم چنین تقابل و طبقه بندی وجود دارد. ۳. القصه، یکی دو روزیست که بعد مدتها به مشهد آمده ایم. مسجد را به چند نفر سپرده ام ولی از صبح تا آخر شب تماس و پیام است که می رود و می آید. در همین یکی دو روز که نبودم دو حادثه در مسجد رخ داده که در همان فضای بالا قابل طرح است. قدرتمندان و متنفذین مسجد -علی رغم شعار های مکرر- بدون اطلاع بنده اقداماتی کرده اند که آه از نهاد طبقه ضعیف درآورده. و آزرده و ناامید شده اند و پیغام داده اند که ما از مسجد می رویم و.... ۴. کار مهم امام مسجد همین جاست که ضعفا را دلگرم کند و از همه ابزارها استفاده کند تا به موقعیت مناسبی در مسجد دست پیدا کنند و البته باید مراقب بود که خودشان به طبقه فرادست جدیدی تبدیل نشوند. کار سخت تر، نرم کردن و عقب راندن طبقه قدرتمند است. ۵. ما باید یادمان باشد که کار اصلی مسجد و هر نهاد فرهنگی، برداشتن مانع از مسیر فطرت آدمیان است، (لیضع عنهم اصرهم و الاغلال آلتی کانت علیهم، اعراف۱۵۹). گاهی افراد مانع حرکت هستند و گاهی گره های فکری و گاهی هم نظامات و ساختارهای اجتماعی، مانند همین طبقات اجتماعی. امام جماعت بمثابه ی یک مدیر اجتماعی باید این فرصت رشد و حرکت را برای همه فراهم کند. اما کار اصلا کار راحتی نیست. @modmasjed
مسجد ما ا لحاظ بنا و ساختمان نسبتا بزرگ است، ا این جهت مورد توجه گروه های اقتصادی و فرهنگی و.... است و مراجعات بسیاری برای اجاره یا... صورت می گیرد. اما واقعیت آنست که مسجد ظرفیت پذیرش همه را ندارد و یا در برخی موارد سیاستش این نیست، مثلاً برای تامین بخشی از هزینه ها مسجد میل به اجاره دارد، در حالیکه پرداخت هزینه از توان گروه های فرهنگی خارج است. القصه؛ مسئله از جایی شروع می شود که برخی از مراجعین، فرستادگان و سفارش شدگان بزرگان و افراد شاخص هستند و زد کردن آنان به هر دلیل، ممکن است برای مسجد هزینه داشته باشد. اگر مصلحت سنجی کنیم و بپذیریم دستمان بسته می شود و اگر نپذیریم جواب آن آقا را هم باید بدهیم. 🤔🤔🤔 @modmasjed
📌چندلایگی رفتارهای اجتماعی ۱. در مسجد ما برخی افراد هستند که در دوره های قبل با اوقات تلخی و نزاع از مسجد طرد شده اند. من هم در این مدت انتقادات زیادی از سوی افراد مختلف نسبت به آنها شنیدم. با اینحال یک شب متوجه شدم که همان افراد گاهی در اوقات خلوت، مثل آخر شب پا به مسجد می گذارند و با نیروهایی که دارند کارهایی انجام می دهند، حتی با انهایی که اختلاف اساسی داشته اند، در لایه ای دیگر رفاقت نزدیک دارند.😳 وقتی اینها را متوجه شدم خدا را شکر کردم که علیه آن مطرودین حرفی نزده ام، چون همانها که دشمن مطرودین بودند در لایه ای دیگر ‌‌... . برخی دیگر از افراد هستند که از حضور در مسجد نفع میبرند و از این رو خود را به من خیلی نزدیک نشان می دهند و از کارهایم تعریف می کنند و.... . اما بخوبی می فهمم که این تعریف ها حقیقی نیست و آنها در حال «انالیز» من هستند تا ببینند چقدر می توانند روی من حساب کنند. (برای این مورد نمونه های بسیاری دارم که زمانی شرح خواهم داد انشالله) ۲. این، یکی از ویژگیهای جامعه ی انسانی است که بر خلاف «اجزاء ماشین» که ثابت هستند و نهایتا از کار می افتند، انسانها می توانند در مواقع مختلف نقش دیگری را بازی کنند. از اینرو هیچ گاه نمی توان مطمئن بود انسانی که الان این گونه فکر و عمل می کند، واقعا همین است که نمایش می دهد. وضعیت پیچیده تر جایی است که آدم ها تلاش می کنند تا این تغییرات درونی خود را پنهان نگه دارند. از اینجاست که مجبور می شوند «نقش» بازی کنند و خودشان را همان آدم اولی جابزنند در حالیکه مدت هاست از آن هویت اولی فاصله گرفته اند. برخی آدم ها نیز اساسا هویت ثابتی ندارند و بسته به شرایط نقش قبول می کنند. از این جهت مدیریت مجموعه های انسانی از مدیریت یک ماشین یا کارخانه به مراتب پیچیده تر است. ۳. در مدیریت یک مجموعه ی انسانی خصوصا مجموعه های حساس، افراد و روابطشان و نوع روابطشان را باید شناخت. برخی افراد با هم چند جور رابطه دارند و اگر یک بار آنها را در حال دشمنی یا دوستی نزدیک دیدیم نباید فکر کنیم این است و چیز دیگری در میان نیست. برای مدیریت اجتماعی همه ی روابط یک شخص را باید تا حد امکان در نظر بگیریم تا از ناحیه ی او ضربه نخوریم. ۴. یکی از نمونه های داغ پیچیدگی روابط اجتماعی، رابطه ی سیاسیون با یکدیگر است. بسیاری از سیاسیون ما که از لحاظ سیاسی سایه ی هم را با تیر می زنند، در لایه ای دیگر با هم رفاقت و حتی رابطه ی خانوادگی دارند و آن اختلافات، ضربه ای به رفاقت و منافع مشترکشان نمی زند. (مانند ملاقات اخیر حداد عادل و مخبر با خاتمی) ۵. این چند لایگی رفتارهای اجتماعی آثار و نتایج زیادی را با بار می اورد، هم در سطح خرد و هم در سطح کلان. در سطح خرد موجب پیچیده شدن روابط و سوء تفاهم ها و در نتیجه شکاف میان انسانها می شود و در نهایت موجب رواج آن در کل ساختار اجتماعی می شود، چون هر کس نتواند نقش خود را متناسب سازی کند عملا عقب می افتد. «گافمن» جامعه شناس امریکایی، اصل و اساس روابط در جامعه ی انسانی را همین می داند و معتقد است زندگی اجتماعی اساسا صحنه ی تئاتر است. شکی نیست که این ادعا با این دامنه اصلا صحیح نیست و من که خود با دید جامعه شناسی به مردم و جامعه نگاه می کنم باورم آنست که این پیچیدگی شیوع گسترده ای ندارد، اما بیشتر آدم ها در برهه هایی به آن دست آویز می شوند و عده ی نادری هستند که اساسا اینگونه رفتار می کنند. کلیت جامعه هر چه باشد، در مدیریت اجتماعی، توجه به مسئله ی چندلایگی رفتار بسیار مهم است. @modmasjed
📌در کشاکش فرادست و فرودست 🔹 گزارش هایی دریافت کرده ام که طبقه ی متنفذ و فرادست مسجد، بر اساس رویکردهایی که در این چند ماه پیش گرفته ام در حال تغییر آرایش و استراتژی هستند. من هیچ گاه قصد مقابله با آنان را ندارم، ولی این نگاه را دارم که مسجد برای همه ی مردم است و امکانات آن باید بطور مساوی بین همه ی گروه ها تقسیم شود. و هیچ فرد یا گروهی نباید بواسطه ی قدیمی بودن یا ‌.‌‌... سهم بیشتری مطالبه کند. گروه فرادست در این مدت خیلی تلاش کردند مرا زیر بلیط خود قرار دهند، مرتبا مرا به جلساتشان دعوت کردند و حتی گاهی مرا در محظور قرار دادند، البته من به آنان بی اعتنا نبودم، اما همان قدری آنان را تحویل گرفتم که بقیه را. احتمال می دهم که اگر با همین دست فرمان حرکت کنم و سهم خوبی به ایشان ندهم و پشت تریبون از ایشان تعریف و تمجید نکنم، روش تندتری در پیش بگیرند تا به من بفهمانند که کت تن کیست. البته من مقاومت خواهم کرد به یاری خدا. 🔹یکی از سیاست های یک مدیر اجتماعی باید همین باشد که توازن را بین نیروها برقرار کند تا فرودستان هم بتوانند نفس بکشند و بالا بیایند. اما گاهی گروه های متنفذ این را نمی پسندند و آن رهبر یا مدیر را فقط زمانی قبول دارند که.... و اگر آن مدیر به آنها باج ندهد، زیر پایش را خالی می کنند. چطور باید این توازن را حفظ کرد و در عین حال باج نداد و تندی هم نکرد؟! فیه تامل🤔 @modmasjed
💢قورباغه های قهرمان! 🔴مهمترین هدف ما از مدیریت منابع انسانی، ارتقای سطح انگیزه کارکنان است. انگیزه دادن به کارکنان مستلزم آن است که نیازهای مختلف آنها را بشناسیم و آنها را تأمین کنیم. 🟢درباره نیازهای انسان نظریه های زیادی ارائه شده اند. یکی از نظریه ها، نظریه CHAMPFROGS به معنی قورباغه های قهرمان است. 🔵هر یک از ۱۰ حرف این واژه، سرآغاز کلمه ای است که به یکی از نیازهای اساسی انسان اشاره دارد. 🔸چقدر به کارکنان اطلاعات میدهیم و کنجکاوی آنها را پاسخ میدهیم؟ (Curiosity) 🔹کارکنان سازمان، چقدر  به  کارشان  افتخار میکنند؟ (Honor) 🔸چقدر کارکنان و افکارشان را تأیید میکنیم؟ (Acceptance) 🔹چقدر روی دانش و مهارت کارکنان سرمایه گذاری میکنیم به گونه ای که احساس شایستگی و استادی کنند؟ (Mastery) 🔸چقدر اجازه میدهیم که کارکنان روی کار و شرایط کار اثرگذار باشند و احساس قدرتمندی کنند؟ (Power) 🔹چقدر به کارکنان آزادی عمل برای ابتکار و خلاقیت میدهیم؟ (Freedom) 🔸چقدر امکان همکاری با همکاران خوب و کار تیمی را برای کارکنان فراهم کرده ایم؟ (Relatedness) 🔹شرایط کار کارکنان چقدر منظم، ایمن و قابل پیش بینی است؟ (Order) 🔸تا چه اندازه در تعریف و تخصیص اهداف برای کارکنان موفق بوده ایم و چقدر بین اهداف آنها و اهداف سازمان سازگاری وجود دارد؟ (Goal) 🔹کارکنان چقدر احساس میکنند که مورد توجه و احترام و قدردانی هستند؟ (Status) 🌸 کانال "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی"👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2640969940Ccb3214bb46
📌 مصابره، صبر اجتماعی 🔹چند روزی است که بخاطر نصب ۱۰ کولر گازی غول پیکر همه ی طبقات مسجد از سقف و کف بهم ریخته، آنهم در این زمان خاص. مردم از سویی خوشحالند که قدم بزرگی در مسجد در حال برداشته شدن است، اما بابت بی نظمی ها و کثیفی های مسجد نگران و ناراحتند. هر چند شب یک بار که ارامشان می کنم و وعده می دهم که کارها رو به پیش است، فضا قدری آرام می شود، اما نگرانی و اضطراب گویی از وجود انسان جدا شدنی نیست. هر از چند گاهی هم گام های بعدی اصلاحات مسجد را یادآوری می کنم که نصب کولرهای که تمام شود، تازه قرار است برویم سراغ فلان قسمت و فلان قسمت. اما در یک کلمه حرفم با آنها اینست: «نزدیک قله ایم، خستگی و ناامیدی ممنوع» نزدیک قله آیم یعنی بخش عمده ی مسیر پیمودن شده، تاریخی نگاه کنید و حرکت های قبلی و مسیر طی شده را ببینید. حقیقتا جایی برای نگرانی و نا امیدی نیست. @modmasjed
📌درباره ی اوضاع اقتصادی و اشتغال مردم غیر از بازنشستگان و کارمندهای و کسبه ی جزء. که عملا درصد زیادی را تشکیل نمی دهند، بخش قابل توجهی از مردمی که در مسجد با آنها سر و کار دائم دارم و یا افرادی که گذری به مسجد می آیند، کار درست و درمانی ندارند. یکی با ماشین شخصی مسافر جابجا می کند و دیگری راننده ی سرویس است و تابستان ها با گرمای هوا خانه نشین می شود و.... . در بسیاری از اینها انگیزه ای برای حرکت و تغییر وضعیت دیده نمی شود. نمی دانم، شاید به جایی متکی هستند، اما زندگی شان خیلی معمولی است و رضایت نسبی هم دارند. گروه دیگری که در طول این سالها با آنان برخورد داشته ام کسانی اند که اصلا کارشان چرخیدن در خیابان و کندن از مردم به شکل محترمانه و آبرومندانه است. آنقدر زیاد هستند که گمان می کنم بتوان آنها را یک طبقه ی اجتماعی تلقی کرد. بسیاری از آنها را دیگر بخوبی می شناسم، از بس با آنها و داستان‌هایی که سر هم می کنند برخورد کرده ام؛ اما آنها یادشان نیست که قبلاً هم به سراغ من آمده اند و همین حرف ها را زده اند و‌‌‌.... . این طبقه ویژگیهای خاصی دارند که بعد از چند برخورد به راحتی به دست می آید. اول آنکه حاجتشان خیلی فوری و ضروری است و حتی تا شب هم مثلاً فرصت ندارند. دوم آنکه اگر پیشنهاد کار و فعالیتی به آنها شود، خیلی سریع می پیچانند و فرار می کنند. سوم آنکه آدم های حقیقتا محترم و آبرو داری به نظر می رسند و البته بسیاری شان هم چنین هستند. گمان من آن است که بسیاری از اینها الزاما دچار فقر فرهنگی نیستند، اما در شرایطی خاص از حرکت و پیشرفت بازمانده و عقب افتاده اند و به این روز افتاده اند و الان برای گذران حداقل ها مجبور به این کارها شده اند. مجموعا آنکه غالب مردم از لحاظ شغلی، از چارچوب های شناخته شده مانند کارمند و کارگر و آزاد و.... کاملا بیرون اند و آنقدر تنوع و تکثر دارند که طبقه بندی شان آسان نیست. این مطلب از این جهت مهم است که موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی و فرهنگی افراد، در نوع مواجهه ی آنها با مسجد و پیام های دینی موثر است و ما در گفت و شنود با مردم نمی توانیم اینها را نادیده بگیریم. همین. @modmasjed
📌 دیکتاتوری در مسجد 🔹در این چند ماه اقدامات و تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا امکانات و ظرفیت های مسجد از انحصار افراد و گروه های متنفذ خارج شود. برخی از گروه ها و افراد هم که این وضع جدید به نفعشان بود، از این اقدامات بشدت اظهار خوشحالی و رضایت کردند و می کنند. حال همانها که با انحصارزدایی، قدری راه تنفس پیدا کرده اند، تلاش می کنند امکانات را در دست خودشان بگیرند و بجای گروه های قبلی بنشینند. همانها که تا دیروز شعار می دادند «مرگ بر غارتگر بیت المال» و .... حالا خودشان تلاش می کنند بجای او بنشینند. بیشتر از این و جزیی تر نمی توانم توضیح بدهم و باز کنم؛ اما اوضاع جامعه هم همین است. خیلی از کسانی که شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر می دهند، با دیکتاتوری مشکل ندارند، دردشان اینست که چرا تو دیکتاتور هستی، بگذار ما دیکتاتور باشیم. وظیفه ی امام جماعت در مسجد یکی همین است که جلوی دست درازی و انحصارطلبی قدرتمندان را بگیرد و کمک کند تا ضعفا هم خود را بالا بکشند. روح امام عزیز شاد، که فرمود: ولایت فقیه دیکتاتوری نیست، «اگر ولایت فقیه نباشد دیکتاتوری می شود» این روزها خیلی تلاش می کنم تا مسجد را در حال تعادل و بالانس نگه دارم، اما برخی همین را دیکتاتوری و قدرت طلبی و تمامیت خواهی تفسیر می کنند. «چه بکنم اگر کسی نمی بیند؛ این عمار» 😂 @modmasjed
📌دشواریهای اجرای عدالت 🔹دسته بندی ها در مسجد ما حکایت جالبی دارد. خیلی محترمانه و دوستانه از بعضی افراد و گروه ها خواستم که عقب بکشند و پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند و به حد شان قانع باشند. هدف از این کار هم ایجاد فضایی بازتر برای افراد و گروه های کوچکتر بود تا قدری راه تنفس پیدا کنند. آنها هم طوعا او کرها پذیرفتند و بساطشان را کم و بیش جمع کردند و مجموعا اوضاع آرام است. بحمدلله حالا اخبار و نشانه های دارد بروز می کند که آن گروه هایی قبلا مقابل هم بودند، به هم نزدیکتر شده اند..... گویی ترجیح می دهند مدیری نباشد و خودشان با مبارزه و نزاع مشکلشان را حل کنند. ظاهراً این طوری برایشان جذابتر است. این یکی از چالش های جدی اجرای عدالت در هر جامعه ایست که وقتی مدیر جامعه میخواهد هرکسی را در جای متناسب خودش قرار دهد تا عدالت اجرا شود، همه (یعنی همه) حتی آنهایی که شرایط به ضررشان است، در مقابل اجرای عدالت می ایستند، چون به آن شرایط نابرابر خو گرفته اند، در نتیجه همه در مقابل مدیر و مصلح اجتماعی متحد می شوند. مدیر عدالت‌خواه هم که متعهد است زیر بلیط کسی نرود و به کسی باج ندهد، به زیر کشیده می شود و دوباره دوره ای از فساد و نزاع و قدرت طلبی و استضعاف آغاز می شود. این سزای ملتی است که تاریخ نخواند و سنت های تاریخ را نادیده بگیرد. @modmasjed
📌 عدالت و ازادی، از مسجد تا جامعه نابرابری و انحصار طلبی های کلان در جامعه، از همین نهادهای کوچک مانند خانواده و مسجد و مدرسه شروع می شود. در گذشته، در همین مسجد ما هنوز هم سر بلندگو مناقشه بر پا می شد، و برخی آن را به ملکیت خود درآورده بودند، الان با رفتن انها، برابری قابل قبولی در بهره برداری از این دستگاه ایجاد شده و پیر جوان در اذان و دعا و اجرای برنامه ها مشارکت دارند. مسجد از اینجهت کمی بی نظم است، اما به آزادی عمل و نشاطش می ارزد. (درباره ی تاثیر سیستم صوت در جذب جوانان به مسجد و رشد آنان😂 بعداً خواهم نوشت انشالله) نابرابری ها الزاما ربطی به ساختارها ندارد، ساختارها هم که عادلانه شود، وقتی ذهن ها به نابرابری خو گرفته، کاری از پیش نمی رود. دغدغه اصلی من در این سالها، هیچ گاه برابری و عدالت نبوده، الان هم که به مسجد آمده ام، ظاهراً کار اصلی ام تربیت و تزکیه است و تمام. امام جماعت را چه به عدالت طلبی و دست زدن به ساختارها!!! اما می بینم که رشد و تربیت معنوی و اعتقادی بدون آزادی محقق نمی شود و آزادی هم بدون عدالت به دست نمی آید. عدالت باید اجرا شود تا مردم آزاد باشند و بتوانند رشد کنند. مشخص است که منظور از آزادی در اینجا معنای لیبرالیستی اش نیست، بلکه همان معنایی مورد نظر است که استاد شهیدمان در کتاب «آزادی معنوی» فرموده اند. مراد ما از آزادی «حریت» است. - دیگر آنکه خود تحقق عدالت لوازمی دارد؛ اولها: وجود سلطان عادلی که اطاعت شود. و اهل اطلاع دانند که چه می گویم. مجموعا ما در مدیریت جامعه و اجتماعات کوچک با چند مفهوم نظری بسیار مهم مواجهیم که باید آنها را بدرستی تعریف و نسبت آنها را با یکدیگر مشخص کنیم. یکی همین مفاهیم آزادی و عدالت و ولایت و دیگر مفهوم رشد. اینها اگرچه در بادی نظر ممکن است مفاهیمی اخلاقی به حساب آیند، اما کاربرد آنها در مدیریت اجتماعی غیرقابل انکار است. در یادداشت های بعد باید به این موضوع بپردازیم که: اجرای عدالت در مسجد و تربیت بر اساس آن، چگونه به اجرای عدالت در کلان جامعه منجر می شود؟ فیه تأمل🤔 @modmasjed
📌گردنه های مدیریت مسجد 🔹 انتصاب یک امام جماعت فرایندی عرفی و قانونی دارد که حدود ۶ ماه طول می کشد و نهایتا حکم امام جماعت توسط مرکز رسیدگی به امور مسجد صادر می شود و او فعالیتش را بطور رسمی آغاز می کند. مهمترین اقدام امام جماعت پس از رسمیت، تعیین هیئت امنا ست. عضویت در هیئت امنای مساجد امتیاز خاصی نیست و بهره ی مادی هم برای آنان ندارد، اما از لحاظ اجتماعی، دست آنان را در تصمیمات و امر و نهی ها باز می گذارد. از اینجهت عضویت در هیئت امنا شأن و منزلت پیدا می کند. روی همین حسابها هم کمی حس رقابت در دستیابی به آن ایجاد می شود. انتخاب اعضای جدید برای امام جماعت مانند انتخاب هیئت وزیران است. ممکن است برخی که در رسمیت یافتن امام جماعت موثر بوده اند، و یا دارای سابقه و فعالیت بیشتری هستند، در اینجا انتظاراتی داشته باشند. حتی گاهی لابی های هم شکل می گیرد. برخی از کسانی که در این ایام به امام جماعت نزدیک می شوند واقعا قصد خیر دارند، اما برخی دیگر حقیقتا به دنبال بهره ی خودشان هستند و وقتی انتخاب شوند عملا هیچ کار موثری انجام نمی دهند. روزهای سختی در پیش است. @modmasjed
یابن الحسن تسلیت‌...‌