eitaa logo
از مدیریت مسجد, تا مدیریت اجتماع
88 دنبال‌کننده
19 عکس
14 ویدیو
0 فایل
امام جماعت مسجدی هستم در جنوب تهران، علوم اجتماعی خوانده ام و در این کانال، مدیریت اجتماعی را از دریچه ی مدیریت مسجد نگاه و تجربیاتم را عرضه می کنم. @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺نقش رهبر انقلاب در ساقط کردن رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی با نسخه ای که به نلسون ماندلا آموزش داد. ▪⊰⊹✿قفقاز و آسیای مرکزی✿⊹⊱▫️ ➥ ☫@mojahedan_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 | اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین 🖤 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌جعبه ابزار مدیریت فرهنگی 🔹نگاه بلند مدت و توان راهبری برای مدت طولانی و در شرایط مختلف، همراه سعه صدر بالا، از لوازم قطعی مدیریت فرهنگی و اجتماعی است. مدیریت فرهنگی، مدیریت صنعتی نیست که با چند بار تلاش قطعه جا برود و ماشین روشن شود، بلکه مدیریت قلب ها و دل ها و عقل ها و اراده هاست. چیزهایی که نرم کردن و شکل دادن و به حرکت درآوردنش ممکن است سالها طول بکشد. من تا قبل از این خودم را آدم واقعا صبوری می دانستم، الان دارم می فهمم که سعه ی صدر غیر از صبوری است. ممکن است کسی خیلی هم صبور باشد، اما سعه صدر داستان دیگری دارد. @modmasjed
📌 روشی برای در بند کردن نیروها 🔹در مسجد نیروهایی داریم که با حداقل دریافتی یا بدون آن فعالیت می کنند. گاهی اوقات از یک تشکر و توجه جزیی چنان پر و بالی می گیرند که خدا می داند. در این مدت برخی نیروها فقط با قدردانی و دیده شدن زحماتشان حفظ شده اند، خصوصا زحماتی که به چشم خیلی ها نمی آید اصلا. یک مدیر فرهنگی که کار اصلی اش رشد دادن قلبی و روحی زیردستانش است، باید کوچکترین نقطه ی مثبت زیر دستانش را ببیند و آن را تقویت کند. (و البته حواسش به سو استفاده ها هم باشد). سالها قبل در مجموعه ای کار می کردم که مدیرش دقیقا بر عکس عمل می کرد. نقاط مثبت را هیچ به رو نمی اورد، اما نقاط منفی را مدام به چشم می آورد و به هر بهانه ای یادآوری می کرد. من قصد او را بخوبی می فهمیدم، او می خواست در آن مجموعه کسی «گنده گی» نکند، تا بتواند نظم مجموعه را حفظ کند، اما در عمل نیروها کوتاه و «کوتوله» باقی می ماندند و اتفاقا همه هم کینه ی او را به دل داشتند. نتیجه ی اول آن سبک مدیریت، از بین بردن اعتماد به نفس و قوت قلب و خلاقیت نیروها بود و این یعنی تبدیل شدن به بردگانی فرمانبردار و مطیع. این روش اگر برای مدیریت یک مجموعه صنعتی کارآمد و لازم باشد، برای مدیریت یک مجموعه ی فرهنگی هرگز. @modmasjed
📌مدل سهم خواهی، از مسجد تا اجتماع 🔹مسجد ما مسجد نسبتا بزرگی است که ساخت آن حدود ۱۰-۱۲ سال به طول انجامیده. در این مدت یا نماز نداشته و یا در میان خاک و سیمان به مشقت برگزار شده. چند امام جماعت موقت آمده اند و رفته اند. در این دوران آشفتگی و برو و بیا، برخی زرنگ ترها که قدیمی تر بوده و یا نقش پررنگ تری در ساخت مسجد داشته اند بالاخره گوشه ای را برای خود نگه داشته اند. از وقتی که در مسجد مستقر شده ام می بینم که مسجد حلت ملوک الطوایفی دارد و هر سابقه داری در مسجد قلمروی دارد. اتفاقا هر صاحب قلمروی به من هشدار می دهد که فلانی، دست و پای فلانی را کوتاه کن که فلان نشود. القصه؛ مسجد آورده ی مادی خاصی برای اینها ندارد، صرفا بازی است و عقب راندن و سرحال نشاندن این ها اگرچه گاهی دشوار، اما نشدنی نیست. حال یک پله بالاتر بیایید و جامعه را با همین نگاه ببینید. در یک دوره ی خاص یا بر اثر ضعف مدیریتی، عده ای در گوشه ای رسوب می کنند و ریشه می دواند و از همان سکو، جایگاه های دیگر را هم تحت تاثیر قرار می دهند، احیانا زیاده خواهی می کنند و گاهی کارهای دیگر و.... . بعد از مدتی برای خودشان یک طبقه جفت و جور می کنند و می شوند اهرم فشار بر قدرت مرکزی، حال فکر کنید در یک مسجد یا یک جامعه، چند تا از این اهرم فشارها وجود داشته باشد که همین ها هم گاهی با هم توافق هم می کنند. گاهی هم منفردا یا مجتمعا دست به فساد می زنند و گاهی فریادهایی که هیچ جوره قابل جمع کردن نیست. چه باید کرد؟ 🤔 راه ساده آن است که به هیچ کس اجازه ی ریشه دواندن داده نشود، و با یک قدرت مطلق همه سر جایشان نشانده شوند. نوعا همین کار را می کنند، اما بازی در اینجا تمام نمی شود. گاهی آن نیروهای محدود شده با هم.‌... . دوباره بازی از نو ریشه یابی مسئله و راه حل بروز چنین حالتی نوعا ناشی از فقدان تفکر اجتماعی است و اینکه هر کس بدنبال نفع و قدرت شخصی خودش است. اما اگر تفکر اجتماعی در افراد نهادینه شود و همه نفع فردی شان را در نفع جمع ببینند آن گاه هر کس بطور طبیعی به جایگاه خود بر می گردد. البته این کار بسیار زمان بر و دشوار است. ما این کار را در مسجد شروع کرده ایم. قدم اول این کار هویت مستقل دادن به مسجد است. این باید برای مردم جابیفتد که مسجد ملک پدری شخص یا اشخاصی نیست، بلکه مثل خانه و دکان شما هویت مستقل دارد که باید پاس داشته شود و چنانکه شما از دیوار مردم بالا نمی روی از دیوار مسجد هم. چون مسجد هم برای خودش آدم است! دوم اینکه به نفع مسجد و همه ی ماست که به هویت مستقل مسجد احترام بگذاریم و به حریمش تجاوز نکنیم. مسجد آباد محل را آباد می کند. و محل آباد به نفع همه است. سوم اینکه همه ی ما باید به این سرمایه ی مشترک چیزی اضافه کنیم، نه الزاما مادی، ولی گاهی با حضورمان اعتبار مسجد را بالا ببریم و.... . 📌کلام آخر: تغییر نگرش و اقناع (و قدری سیاست ورزی باندازه نمک غذا) هنوز هم بهترین راه مدیریت فرهنگی و اجتماعی است. و الله هو العالم @modmasjed
📌 از مدیریت فنی تا تربیت اجتماعی 🔹 بخش اول: چند هفته ای هست که درگیر سیستم سرمایش مسجد هستیم. آنقدر پیچیده شده که بعید است به تابستان امسال برسد. ارتفاع بالای شبستان و محدوده ی زیر گنبد مسجد، مصرف برق، چرخش هوا، کانالهای عظیم و طولانی که از پشت بام کشیده شده و هدر رفت سرمای آنها نسبتا بالاست، نمای مسجد و ساختمان سنگینی که دیگر تحمل وزن چیز جدیدی را ندارد، هزینه ی بالای خرید و تجهیز و نگهداری، و از همه مهمتر گرمای هوا که مردم خصوصا خانمها را کلافه کرده، جمله ای از فاکتورهایی است که در تامین سیستم سرمایش اثرگذار است . هیئت تصمیم گیری به هر طرف که میل می کند، عده ای از فاکتورهای جدید ردیف می شود و رای قبلی باطل و دوباره تحقیقات از سر گرفته می شود. 🔹بخش دوم: دقایقی پیش مستندی از شبکه ۵ در حال پخش بود به نام «دست های الوده»، درباره ی مدیریت فاضلاب های تهران. خیلی جالب توجه و الهام بخش بود. یک رشته از مسائل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی که همه در یک چرخه بهم متصلند، در یک گلوگاه به نام «مدیریت فاضلاب» چنان گرهی می خورد که مدیریت کل شهر را تحت الشعاع قرار می دهد. اینجا جای شرح تفصیلی آن گره نیست، اما این نکته گفتنی است که نبود نگاه سیستمی و همچنین نگاه بلند مدت در دهه ها قبل، موجب چنین بحرانی در این کلان شهر شده. البته الان هم این مشکل لا ینحل نیست و اگر نگاه سیستمی و بلند مدت بکار گرفته شود، مسئله قابل حل است، اما پله پله و در زمان و با هزینه ی بیشتر. اجرای برخی بخش های این پروژه ی عظیم متوقف بر اجرای برخی طرح های دیگر است که هر کدام آنها ممکن است سالها زمان ببرد. اما با یک مدیریت کلان و قرارگاه مرکزی قابل انجام است. کلان جامعه هم همین گونه است، اگر حرکت جامعه بر اساس یک طرح کلان باشد، جامعه قدم به قدم به شکل ایدئال نزدیک می شود، اگرچه خیلی ها متوجه نمی شوند. مگر اینکه طرح به آخر برسد. 🔹بخش سوم: ما با همکاری سایر بخش های مسجد، مسایل مسجد را فازبندی کرده ایم و عموم مردم را نیز کم و بیش در جریان این فازبندی اصلاحات قرارداده ایم. برای حل مسائل بزرگ مسجد انبوهی از مسائل خرد و پیش پا افتاده وجود دارد که اگرچه کوچک به نظر می رسد اما تا حل نشود، آن طرح های کلان تر قابل پیاده شدن نیست. بعضی بخش های مسجد برای برخی مسائل کوچکتر و کم دامنه تر خیلی فشار می اورند، اما ما با توضیح نقشه ی راه اصلاحات مسجد اعتراضات و غر و لندها را بی اثر کرده ایم. توضیح نقشه ی راه برای عموم مردم، تحمل مسائل متعدد مسجد -از گرما گرفته تا صوت و وضع ظاهری مسجد - را برای مردم آسان تر کرده، چون می دانند که این اقدامات کوچک بخشی از یک طرح اصلاحی کلان است، بحمدلله همراهی مردم هم خیلی خوب است. 🔹بخش چهارم: مدیریت اجتماعی تنها مدیریت اجتماع نیست، بلکه خود بخشی از فرایند تربیت جامعه و تزریق عقلانیت به آن است. اگر ما بتوانیم از رهگذر مدیریت مسجد، تدبیر و نگاه کلان را هم در ذهن مردم جا بیندازیم، به فضل الهی با یک تیر دو نشان زده ایم، هم کار مسجد را راه انداخته ایم و هم مردم را در مسیر عقلانیت اجتماعی رشد داده ایم. اللهم وفقنا لما تحب و ترضی واجعل عواقب امورنا خیرا @modmasjed
📌 اصلاح اجتماعی 🔹مهمترین اقدام در اصلاحات اجتماعی، بعد از داشتن نقشه ی راه، همراه کردن توده های مردم است. یک مصلح اجتماعی اگر نتواند مردم را همراه کند، بهترین طرح و نقشه ها هم روی زمین خواهد ماند. بهترین راه همراه کردن مردم نیز پس از اقناع انها، سپردن کارها به ایشان و درگیر کردن آنها با امور است. اینگونه آنها حرکت را حس کرده و همراه خواهند شد، و الا خسته شده و غر و لندها شروع می شود و حتی ممکن است منجر به توقف اقدامات شود. @modmasjed
📌 فرادست و فرودست در مسجد و جامعه ۱. در محیط جامعه همیشه اینطور است که طبقات بالاتر چه از لحاظ اقتصادی، چه سیاسی و چه فرهنگی منابع را بدست می گیرند و طبقات ضعیف اگر از جامعه رانده نشوند عملا در خدمت طبقه بالاتر قرار می گیرند.کار حاکم عادل این است که آن طبقات قدرتمند را سرجایش آن بنشاند و به طبقات ضعیفتر امکان رشد را فراهم کند. اما این ایجاد عدالت و یکسانی از هر دو طرف با چالش های مواجه است. اول از طرف قدرتمندان که طبیعتاً زیربار چنین برنامه ای نمی روند بهر طریقی حتی به قیمت سرنگون کردن حاکمیت، سعی می کنند جلوی این فرایند را بگیرد. مانع دوم خود ضعفا هستند که به علت عادت به وضع موجود و بدبینی عمومی به حاکمان با او همراهی نمی کنند و مقابل حاکم عادل می ایستد. بدترین حالت زمانی رخ می دهد که همین ضعفا بعنوان آلت دست اقویارعمل می کنند، در حالیکه خودشان نمی فهمند. چالش سوم محدودیت های اجرایی چنین اقدام اصلاحی است که از تغییر نگرش ها شروع می شود و تا تغییر ساختارها و فرهنگ و ... ادامه دارد. این فرایند طولانی شاید چند دهه زمان ببرد و اگر هم محقق شود بقایش با انبوهی از چالش ها و منفعت طلبی ها روبروست. ۲. طبقه قدرتمند مسجد معمولا قدیمی ها و مسن ترها هستند که معمولا اداره ی همه چیز را به عهده دارند و با مربوط و نامربوط در امور دخالت می کنند. عموم مردم نمازگزار، زنان و کودکان و گروهای فرهنگی نیز طبقه ی فرودست مسجد را تشکیل می دهند که گاهی علی رغم توانایی و استعداد، از اداره ی امور کنار زده و به هیچ گرفته می شوند. این تقابل قدیم و جدید اختصاص به مسجد ندارد، حتی در فضای فوتبال هم چنین تقابل و طبقه بندی وجود دارد. ۳. القصه، یکی دو روزیست که بعد مدتها به مشهد آمده ایم. مسجد را به چند نفر سپرده ام ولی از صبح تا آخر شب تماس و پیام است که می رود و می آید. در همین یکی دو روز که نبودم دو حادثه در مسجد رخ داده که در همان فضای بالا قابل طرح است. قدرتمندان و متنفذین مسجد -علی رغم شعار های مکرر- بدون اطلاع بنده اقداماتی کرده اند که آه از نهاد طبقه ضعیف درآورده. و آزرده و ناامید شده اند و پیغام داده اند که ما از مسجد می رویم و.... ۴. کار مهم امام مسجد همین جاست که ضعفا را دلگرم کند و از همه ابزارها استفاده کند تا به موقعیت مناسبی در مسجد دست پیدا کنند و البته باید مراقب بود که خودشان به طبقه فرادست جدیدی تبدیل نشوند. کار سخت تر، نرم کردن و عقب راندن طبقه قدرتمند است. ۵. ما باید یادمان باشد که کار اصلی مسجد و هر نهاد فرهنگی، برداشتن مانع از مسیر فطرت آدمیان است، (لیضع عنهم اصرهم و الاغلال آلتی کانت علیهم، اعراف۱۵۹). گاهی افراد مانع حرکت هستند و گاهی گره های فکری و گاهی هم نظامات و ساختارهای اجتماعی، مانند همین طبقات اجتماعی. امام جماعت بمثابه ی یک مدیر اجتماعی باید این فرصت رشد و حرکت را برای همه فراهم کند. اما کار اصلا کار راحتی نیست. @modmasjed
مسجد ما ا لحاظ بنا و ساختمان نسبتا بزرگ است، ا این جهت مورد توجه گروه های اقتصادی و فرهنگی و.... است و مراجعات بسیاری برای اجاره یا... صورت می گیرد. اما واقعیت آنست که مسجد ظرفیت پذیرش همه را ندارد و یا در برخی موارد سیاستش این نیست، مثلاً برای تامین بخشی از هزینه ها مسجد میل به اجاره دارد، در حالیکه پرداخت هزینه از توان گروه های فرهنگی خارج است. القصه؛ مسئله از جایی شروع می شود که برخی از مراجعین، فرستادگان و سفارش شدگان بزرگان و افراد شاخص هستند و زد کردن آنان به هر دلیل، ممکن است برای مسجد هزینه داشته باشد. اگر مصلحت سنجی کنیم و بپذیریم دستمان بسته می شود و اگر نپذیریم جواب آن آقا را هم باید بدهیم. 🤔🤔🤔 @modmasjed
📌چندلایگی رفتارهای اجتماعی ۱. در مسجد ما برخی افراد هستند که در دوره های قبل با اوقات تلخی و نزاع از مسجد طرد شده اند. من هم در این مدت انتقادات زیادی از سوی افراد مختلف نسبت به آنها شنیدم. با اینحال یک شب متوجه شدم که همان افراد گاهی در اوقات خلوت، مثل آخر شب پا به مسجد می گذارند و با نیروهایی که دارند کارهایی انجام می دهند، حتی با انهایی که اختلاف اساسی داشته اند، در لایه ای دیگر رفاقت نزدیک دارند.😳 وقتی اینها را متوجه شدم خدا را شکر کردم که علیه آن مطرودین حرفی نزده ام، چون همانها که دشمن مطرودین بودند در لایه ای دیگر ‌‌... . برخی دیگر از افراد هستند که از حضور در مسجد نفع میبرند و از این رو خود را به من خیلی نزدیک نشان می دهند و از کارهایم تعریف می کنند و.... . اما بخوبی می فهمم که این تعریف ها حقیقی نیست و آنها در حال «انالیز» من هستند تا ببینند چقدر می توانند روی من حساب کنند. (برای این مورد نمونه های بسیاری دارم که زمانی شرح خواهم داد انشالله) ۲. این، یکی از ویژگیهای جامعه ی انسانی است که بر خلاف «اجزاء ماشین» که ثابت هستند و نهایتا از کار می افتند، انسانها می توانند در مواقع مختلف نقش دیگری را بازی کنند. از اینرو هیچ گاه نمی توان مطمئن بود انسانی که الان این گونه فکر و عمل می کند، واقعا همین است که نمایش می دهد. وضعیت پیچیده تر جایی است که آدم ها تلاش می کنند تا این تغییرات درونی خود را پنهان نگه دارند. از اینجاست که مجبور می شوند «نقش» بازی کنند و خودشان را همان آدم اولی جابزنند در حالیکه مدت هاست از آن هویت اولی فاصله گرفته اند. برخی آدم ها نیز اساسا هویت ثابتی ندارند و بسته به شرایط نقش قبول می کنند. از این جهت مدیریت مجموعه های انسانی از مدیریت یک ماشین یا کارخانه به مراتب پیچیده تر است. ۳. در مدیریت یک مجموعه ی انسانی خصوصا مجموعه های حساس، افراد و روابطشان و نوع روابطشان را باید شناخت. برخی افراد با هم چند جور رابطه دارند و اگر یک بار آنها را در حال دشمنی یا دوستی نزدیک دیدیم نباید فکر کنیم این است و چیز دیگری در میان نیست. برای مدیریت اجتماعی همه ی روابط یک شخص را باید تا حد امکان در نظر بگیریم تا از ناحیه ی او ضربه نخوریم. ۴. یکی از نمونه های داغ پیچیدگی روابط اجتماعی، رابطه ی سیاسیون با یکدیگر است. بسیاری از سیاسیون ما که از لحاظ سیاسی سایه ی هم را با تیر می زنند، در لایه ای دیگر با هم رفاقت و حتی رابطه ی خانوادگی دارند و آن اختلافات، ضربه ای به رفاقت و منافع مشترکشان نمی زند. (مانند ملاقات اخیر حداد عادل و مخبر با خاتمی) ۵. این چند لایگی رفتارهای اجتماعی آثار و نتایج زیادی را با بار می اورد، هم در سطح خرد و هم در سطح کلان. در سطح خرد موجب پیچیده شدن روابط و سوء تفاهم ها و در نتیجه شکاف میان انسانها می شود و در نهایت موجب رواج آن در کل ساختار اجتماعی می شود، چون هر کس نتواند نقش خود را متناسب سازی کند عملا عقب می افتد. «گافمن» جامعه شناس امریکایی، اصل و اساس روابط در جامعه ی انسانی را همین می داند و معتقد است زندگی اجتماعی اساسا صحنه ی تئاتر است. شکی نیست که این ادعا با این دامنه اصلا صحیح نیست و من که خود با دید جامعه شناسی به مردم و جامعه نگاه می کنم باورم آنست که این پیچیدگی شیوع گسترده ای ندارد، اما بیشتر آدم ها در برهه هایی به آن دست آویز می شوند و عده ی نادری هستند که اساسا اینگونه رفتار می کنند. کلیت جامعه هر چه باشد، در مدیریت اجتماعی، توجه به مسئله ی چندلایگی رفتار بسیار مهم است. @modmasjed
📌در کشاکش فرادست و فرودست 🔹 گزارش هایی دریافت کرده ام که طبقه ی متنفذ و فرادست مسجد، بر اساس رویکردهایی که در این چند ماه پیش گرفته ام در حال تغییر آرایش و استراتژی هستند. من هیچ گاه قصد مقابله با آنان را ندارم، ولی این نگاه را دارم که مسجد برای همه ی مردم است و امکانات آن باید بطور مساوی بین همه ی گروه ها تقسیم شود. و هیچ فرد یا گروهی نباید بواسطه ی قدیمی بودن یا ‌.‌‌... سهم بیشتری مطالبه کند. گروه فرادست در این مدت خیلی تلاش کردند مرا زیر بلیط خود قرار دهند، مرتبا مرا به جلساتشان دعوت کردند و حتی گاهی مرا در محظور قرار دادند، البته من به آنان بی اعتنا نبودم، اما همان قدری آنان را تحویل گرفتم که بقیه را. احتمال می دهم که اگر با همین دست فرمان حرکت کنم و سهم خوبی به ایشان ندهم و پشت تریبون از ایشان تعریف و تمجید نکنم، روش تندتری در پیش بگیرند تا به من بفهمانند که کت تن کیست. البته من مقاومت خواهم کرد به یاری خدا. 🔹یکی از سیاست های یک مدیر اجتماعی باید همین باشد که توازن را بین نیروها برقرار کند تا فرودستان هم بتوانند نفس بکشند و بالا بیایند. اما گاهی گروه های متنفذ این را نمی پسندند و آن رهبر یا مدیر را فقط زمانی قبول دارند که.... و اگر آن مدیر به آنها باج ندهد، زیر پایش را خالی می کنند. چطور باید این توازن را حفظ کرد و در عین حال باج نداد و تندی هم نکرد؟! فیه تامل🤔 @modmasjed