🍀ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا * حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْس (کهف: ۸۹-۹۰)
🍀پس سببی را پی گرفت تا به جایگاه طلوع خورشید رسید
☘سحرگاهان که موذن برآورد آواز
☘به روی دل شود از حق، در عنایت باز
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️یکی از دعاهایی که حضرت علامه (ره) پیوسته میخواند این بود که: "اللهم غیّر سوء حالنا الی حسن حالک".
▪️حال ما حال خوبی نیست؛ یا حال شیطانی است، یا نباتی یا حیوانی. اما خداوند بهترین حال را داراست. این دعا خیلی عظیم است که حال ما به حال الهی تغییر یابد.
▪️این دعای ماه مبارک رمضان را قدر بدانیم و با توجه بخوانیم.
#استاد_محمود_امامی
@mohamad_hosein_tabatabaei
#افطارى ۱
#بسمه_تعالى_شأنه
▪️از شکر نعمت درک ماه مبارک رمضان ولو درک ظاهری ضیافت الله قاصر هستیم، الحمدلله. معنای لغوی صوم هم امساک است و هم رفعت و بالا آمدن. چه لطیف که در زبان آذری هم به روزه، عروج میگویند. عروج معادل صوم عربی است لذا صائم کسی است که عروج پیدا میکند...
▪️«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ، وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ»
▪️روزه دار دو خوشحالی دارد؛ خوشحالی اول مربوط به خود افطار است و خوشحالی دوم «عِندَ لِقاء رَبِّهِ بِصومِه» است.
✔️ماه مبارک دو شأن دارد:
۱- شأن امساکی ۲- شأن افطاری
▪️شأن اول که هنگام افطار است، فرح دارد زیرا به نفس حیوانی خودش به وفق اقتضاء و درخواستش احسان میکند یعنی به مرتبه نفس و بدنش که بالذات طالب غذاست و توجه به ماده دارد غذا میدهد. افطاری که بسیار مستحب است همین افطار به نفس حیوانی خود انسان است منتها بشر نوعاً خودش را نمیشناسد، شاید به دلیل شدت قرب به خودش و یا غفلت از خودش، لذا حق متعال افطار به دیگران را آئینه ما قرار داده تا خود را در سیمای دیگران ببینیم.
▪️افطاری دهنده مظهر «یُطْعِمُ وَ لَا يُطْعَمُ» است، در شأن افطاری مظهر يُطْعِمُ و در شأن امساکی مظهر لَايُطْعَمُ میشود...
#ح_م
▪️گفته اند که سحر وقت مسافرت رهروان است ، و نسیم آن چون دم عیسوی علاج بیماران.
▪️وقت سفر رسیده یعنی سحر رسیده
بیدار باش بیدار قم أيها المزّمّل
▪️در مسافرت فوائد بسیار است. آب که یکجا بماند بدبو می شود مگر به دریا برسد تا دریا شود و بو نگیرد.
#نامه_ها_برنامه_ها
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#افطارى ۱ #بسمه_تعالى_شأنه ▪️از شکر نعمت درک ماه مبارک رمضان ولو درک ظاهری ضیافت الله قاصر هستیم،
#افطارى ۲
▪️اقتضاء نفس حیوانی این است که باید به او بر اساس طلبش خوردنی و آشامیدنی و... را بدهی که این میشود جلوهای از مقام تشبیه. اعنی به سبب اینکه قوای نباتی و حیوانی و اعضاء و جوارح برای نفس ناطقه انسانی در مرتبه طبیعت و ماده مَظهریت دارند، لازم است نفس به اقتضای طلب ذاتی آنها کمالات مناسب با این مطالبه را به ایشان اعطا کند. در اینصورت انسان در مقام تشبیه مظهر خدا در رزاقیت و طعام دادن میشود لذا به تلبس به اسم شریف رزاق و تخلق به آیه «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ...» عند الافطار فرحناک میشود.
▪️سپس میفرماید: «فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ» بصومه. اینجا هم صائم فرحناک میشود به لقاء ربش در مقام صوم و روزه؛ اعنی فرحناک است به وصول به مقام تنزیه؛ چون چیزی نمیخورد.
▪️روزه عملی است که در آن ترک است برخلاف همه عبادات که فعل و انجام عملی است؛ در روزه ترک هست؛ نخور! ننوش! فلان برنامه را نداشته باش! در روزه نه ذکری هست و نه فعلی. فقط نباید بخوری و بیاشامی، باید ترک این افعال کنی لذا پیامبر فرمودند که روزه عبادتی است که مثل ندارد.
▪️انسان در روزه مظهر تنزیه حق متعال میشود البته تنزیه مقید، چون ما به تنزیه مطلق راه نداریم، تنزیه مطلق فقط شأن خود حق متعال است. وقتی انسان به مرتبهی تنزیه میرسد خوشحال میشود؛ همینطور وقتی به مرتبه تشبیه میرسد حمد خدا را میخواهد جاری کند که در تشبیه به مرتبهای رسیده که همه کمالات را از برای او میداند، حالا میخواهد به اعضاء و جوارحش رزق بدهد.
▪️«أَزِمَّةَ اَلْأُمُورِ طُرّاً بِيَدِهِ وَ مَصَادِرَهَا عَنْ قَضَائِهِ»؛ حالا همه امور را از خدا میبیند، همه مخلوقات را عیالالله میداند کما اینکه خدا به همه مخلوقاتش رزق میدهد؛ «یَرزُقُ وَ لایُرْزَق»، خودش چیزی نمیخورد. شما هم مظهر یرزق و یطعم میشوید، مظهر حق متعال میشوید. دهش دارید و به اعضا و جوارح خودتان عندالإفطار رزق میدهید، به جناب جسم غذا میدهید.
▪️خدای متعال انسان را برزخ قرار داده است. از آن طرف انسان در حالی که در مقام حمد قرار گرفته و مظهریت خدا میشود در طعام دادن، از طرفی در طول روز مظهر تنزیه حق متعال میشود که «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ...»، «یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ یَا غَفُورُ یَا رَحِیمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِیمُ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر»، مظهر «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» در طول روز و «هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر» از افطار تا سحر.
▪️لذا در این دو موطن، روزهدار خوشحال است و چون روزهدار به مقام تنزیه میرسد، حق متعال میفرماید : «الصَّوْمُ لِي...» دیگر مال من هستی «وَ أَنَا أَجْزِي بِه»
▪️چرا؟ چون جزای کسی که مظهر «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» شده باید از جنس خودش باشد پس خدای منزه که «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» است، خودش پاداش روزه میشود... .
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#افطارى ۲ ▪️اقتضاء نفس حیوانی این است که باید به او بر اساس طلبش خوردنی و آشامیدنی و... را بدهی که
#افطاری ۳
▪️حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله فرمود: «الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ». روزه سپر آتش است.
▪️«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ» (بقره، ۱۳۸)
▪️در آیات مربوط به روزه، به تقوا اشاره شده است زیرا تقوا همان وقایه و سپر است. سپس میفرماید: بوی دهان روزه دار (خُلوف) نزد حق متعال از مشکِ اَذفر (خوشبو و تند و تیز) بهتر است. دلیل آن هم این است که نزد حق متعال بوی ظاهر ملاک نیست. ما بوی ظاهر را قضاوت میکنیم و خدا باطن را میپسندد لذا فرمود «سینِ» بلال [حبشی] نزد حق متعال «شین» است. وقتی جناب بلال اذان میگفت، تلفظ او طوری بود که در عبارت «اشهد ان لا اله الا الله»، «اشهد»، «اسهد» شنیده میشد و برخی ایراد گرفتند. پیامبر فرمود: «سِینَ بِلالٍ عِنْدَاللهِ الشِّینُ»؛ سینِ بلال نزد حق متعال شین است لذا بوی دهان روزهدار ظاهراً بد است لکن چون روزه به روح برمیگردد و اینجا تنفس است که بوی دهان را خارج میکند و مبدأ این تنفس را نیز روح میدانیم و روح، ریح و ریحان و خوشبوست لذا حق تبارک و تعالی و ملائکه الهی خلوف را از مشک خوشبو بهتر میدانند.
▪️یک معنای بسته شدن در دوزخ و زنجیر شدن شیاطین همان بسته شدن و به بند کشیده شدن قوای حیوانی است. هفت در جهنم همین پنج قوه حسی و خیال و وهم است، «لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ...» (حجر، ۴۴). یکی از اهل معرفت میگفت اگر در جهنم را ببندند، آتش آن شدیدتر میشود به همین دلیل نیز قوه درخواست و شهوت شخص روزهدار بیشتر میشود اعنی میل او به اطعمه و اشربه زیادتر میشود اما امساک میکند. از طرفی هم شیطان در زنجیر شده است چون انسان در مقام تنزیه است. اگر انسان در مقام تشبیه باشد، شیطان در زنجیر نیست، چون در عالمِ حدود، شیطان جولان دارد و اغواگری میکند لذا فرمود شیطان در بین خون انسان جریان دارد، مجرای حضور او را به جوع و عطش مسدود کنید؛ «إِنَّ الشَّيْطانَ يَجْرِي مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ فَسُدُّوا مَجَارِيهِ بِالْجُوعِ وَ الْعَطَشِ»
▪️اگر انسان در مقام تنزیه قرار بگیرد، دیگر شیطان به آن مقام راه ندارد چون شیطان در خیال است، شیطان حد است، نقص است، هر جا حدود است شیطان نیز هست. وقتی انسان از حد برهد، به مقام تنزیه رفته است و شیطان به آنجا راه ندارد...
#ح_م
#سعادت_از_منظر_فارابی
▪️معلم ثانی ابونصر فارابی در «مدینه فاضله» درباره ی سعادت انسان سخنی بسیار بلند دارد که آن را ترجمه می کنیم.
▪️سعادت این است که نفس انسان در کمال وجودی اش به جایی برسد که در قوام خود، به ماده نیاز نداشته باشد؛ و این در صورتی است که در عداد موجودات مفارق از ماده در آید و بر این حال، دائم و ابد باقی بماند.
✔️قَبَسی از قَبَسات نوریه رحمانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
▪️سالروز شهادت امالمؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را به محضر حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه و یکایک شیعیان و محبان آلالله تسلیت عرض میکنیم.
▪️عَنْ أبی جَعْفَر علیه السلام: حَدّثَ أبوسَعید الخِدِری أنَّ رَسولَ الله قال: إنَّ جَبْرَئیلَ أتانی لَیْلَةً اُسری بی فَحینَ رَجَعْتُ قُلْتُ: یا جَبْرَئیلُ هَلْ لَکَ مِنْ حاجَةِ؟ قالَ: حاجَتی أنْ تَقْرَءَ عَلی خَدیجَةَ مِنَ اللهِ وَمِنِّی السّلامَ وَحَدَّثَنا عِنْدَ ذلِکَ أنَّها قالَتْ حینَ لَقِیَها نَبیُّ الله فَقال الَّذی قالَ جَبْرَئیلُ فقالَتْ: إنَّ الله هُوَ السَّلامُ وَ مِنْهُ السَّلامُ وَإلَیْهِ السَّلامُ وَعَلَی جَبْرَئیلَ السَّلامُ
▪️از امام باقر علیه السلام روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در شب معراج به هنگام بازگشت، جبرئیل نزد من آمد. به او گفتم: ای جبرئیل، آیا حاجتی داری؟ پاسخ داد: حاجتم این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام الله علیها سلام برسانی. چون رسول خدا پیغام جبرئیل را به خدیجه رساند، خدیجه پاسخ داد: همانا خدا سلام است و سلام از اوست و سلام به سوی اوست و بر جبرئیل سلام باد.
✔️تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص ۱۳۳
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#افطاری ۳ ▪️حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله فرمود: «الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ». روزه سپر
#افطاری ۴
▪️لصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ، وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ
▪️انسان دو بعد دارد لذا دو فرح دارد؛ یکی بعد جسمانی و دیگری بعد روحانی. اقتضاء آن بعد جسمانی و نفس حیوانی، غذاهای مادی است لذا عندالافطار باید به آنها غذا بدهد. نوعاً میبینیم مردمانی هم که اهل عبادت و روزه گرفتن نیستند ایام ماه رمضان افطاری میدهند و به ضیافتهای افطاری هم میروند، این ناشی از اقتضای همین نفس حیوانی است. به وفق نفس حیوانی، خوردن را همه دوست دارند و از آن، فرح در جسم و نفس حاصل میکنند؛ جوارح قوت میگیرد و قوت جوارح، جوانح را هم متأثر میکند، لذا افطار عندالغروب است و روح در جسم غروب کرده و به اقتضائات جسم مرتبط شده است. پس به یک معنا افطار که از غروب آغاز میشود برای نفس حیوانی ماست.
▪️ما یک نفس الهی و نفس انسانی نیز داریم. این نفس «عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ» بصومه فرحناک میشود و این عند لقاء ربه، سحر است. سحر وقت ملاقات است. کسی که بخواهد با پروردگارش، با محبوبش ملاقات کند زمانش سحر است لذا فرمود یا موسی! دروغ میگوید کسی که میگوید عاشق تو هستم ولی سحر ندارد. سحر مظهر روح میشود لذا انسان صائم روزه دار دو فرح دارد؛ یک فرحش هنگام افطار و خوردن است و دیگری، فرح هنگام سحر است که لقاء حق متعال توسط روح است. از سحر امساک شروع میشود، سحر یعنی توجه نفس به فوق عالم ماده! آنچه مربوط به لذائذ دنیوی است انجام نمیدهد و آنچه شرع گفته ترک میکند و به مقام تنزیه میرسد ولی افطار مقام تشبیه است.
▪️مردم به وفق اطوار وجودیشان عمل میکنند. سحر به جنبه روحانی و معنوی انسان بر میگردد، این یک تعبیر و تداعی معنی از روزه است وإلا در افطار هم فرح معنوی وجود دارد. افطار هم روح و ریحان است لذا مومن عندالافطار توجهش صرفا به جسمانیات نیست بلکه افطار معنوی هم دارد، مثلا قبل از افطار توسلی به سیدالشهداء داشتن، افطاری معنوی است، شکوفایی معنوی است، در واقع میخواهد بگوید که من اگر در مغرب دنیا هم واقع شوم، توجهم به انوار الهیه است و دچار غفلت نمیشوم.
▪️پس اهل دنیا هم سحر ندارند و هم فرحناک هستند به افطار مادی!! دنیا را دوست دارند و خوشند و به وفق دنیا زندگی میکنند، منتها وقتی عمرشان تمام شد افطار حقیقیشان رخ میدهد و این افطار، ظهور و شکافتن باطن و آغاز دولت آیه «يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ» است، آنچه دارند آشکار میشود، سر سفره خود مینشینند و از کاشتههای خود افطار میکنند...
#ح_م
☑️پیامبر خاتم (صلی الله علیه واله):
▪️أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَيْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب
▪️کجا مانند خديجه [پيدا خواهد شد]؟ هنگامیكه مردم مرا تكذيب كردند مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود.
▪️خدا به من دستور داد خديجه را به قصر زمرّدى كه در بهشت دارد و هيچ رنج و زحمتى در آن نيست بشارت دهم.
◾️(بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۳۱)◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei