کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ده خصلت که نشاندهندهی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیهالسّلام) - بخش پنجم○□ □۹- «و
□○ده خصلت که نشاندهندهی کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیهالسّلام) - بخش ششم○□
□«ثُمَّ قالَ علیهالسّلام الْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرهُ»□
□○سپس حضرت رضا علیهالسّلام فرمودند: امّا دهمی و چه دهمییی! «قِيلَ لَهُ ما هِیَ؟» خدمت حضرت عرض کردند: آن دهمی چیست؟
□○حضرت مخصوصاً توقّف کردند تا نهایت توجّه حضّار را جلب کنند؛ والّا میتوانستند دهمی را هم در ادامهی نُه تای قبل بگویند. این یک تکنیک برای جلب توجّه حضّار است؛ که فرمودند: امّا دهمی و چه دهمییی! عرض کردند: یابن رسول الله! آن دهمی چیست که نشاندهندهی کمال عقل است؟
□۱۰- «لا يَرى اَحَداً اِلاّ قالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّی وَ اَتْقى»
▪️حضرت فرمودند: دهمین خصوصیّت این است که این انسان مسلمان احدی را نمیبیند، مگر اینکه میگوید: او از من بهتر، با تقواتر و پرهیزکارتر است و همه را بهتر از خودش میداند. این درست نقطهی مقابل عُجبی است که برایتان گفتم همه را پایین و خود را گل سرسبد میداند. حضرت فرمودند: این ده خصوصیّت.
#سپس_برای_توضیح_دهمی_فرمودند:
□○«اِنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ» انسانها به دو گروه تقسیم میشوند.
□○«رَجُلٌ خَيْرٌ مِنْهُ وَ اَتْقى» (اشخاصی که این فرد با آنها برخورد می کند؛) یا افرادی هستند که به راستی از او بهتر و باتقواترند؛ و برتری آنها مشهود و معلوم است.
□○«وَ رَجُلٌ شَرٌّ مِنْهُ وَ اَدْنى» گروه دیگری هم که با آنها برخورد میکند، ظاهرشان نشان میدهد از او بدتر و پستترند. پس این فرد ممکن است با دو گروه انسان برخورد کند.
□«فَاِذا لَقِیَ الَّذِی شَرٌّ مِنْهُ وَ اَدْنى قالَ لَعَلَّ خَيْرَ هذا باطِنٌ وَ هُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ خَيْرِی ظاهِرٌ وَ هُوَ شَرٌّ لِی»□
□○حضرت رضا علیهالسّلام فرمودند: هنگامی که این فرد با کسی که از خودش بدتر، پستتر و پایینتر است، برخورد میکند؛ میگوید: چه بسا که خیر این انسان در باطنش است و باطن او خیلی بهتر از من است و اینکه باطن کسی خیلی بهتر از ظاهرش باشد، خیلی خوب است؛ پس این برای او خیر است؛ امّا من خیرم ظاهر است؛ ظاهر مسلمانی دارم؛ نمازی میخوانم؛ روزهای میگیرم و حرفهای دینی میزنم. قیافهی ظاهریام مسلمان است؛ ولی چه بسا باطنم به این خوبی نباشد و این که ظاهرم بهتر از باطنم است، برای من شرّ است. پس وقتی با کسی که بدتر از خودش است، برخورد میکند، این گونه با خود حرف میزند، میگوید: ولو ظاهر او مثلاً خیلی مذهبی، حزب اللّهی و پذیرفتنی نیست؛ امّا چه بسا باطنش از من خیلی بهتر باشد. من یک ظاهری، ریشی، تسبیحی و قیافهی مذهبیای دارم؛ خدا میداند چه بسا در دل آن شخص نورانیّتی وجود داشته باشد که من یک ذرّه از آن را هم ندارم. پس هنگامی که با بدتر از خودش برخود میکند، با خود این را میگوید؛ لذا او را بهتر از خودش میداند.
□«وَ اِذا رَاَى الَّذِی هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ اَتْقى»□
□○و وقتی هم با کسی برخورد میکند که ظاهر او به خوبی نشان میدهد که از خودش خیلی بهتر، باتقواتر و پرهیزکارتر است؛ در برابر فردی که کاملاً معلوم است که ظاهرش از او بهتر است
□○«تَواضَعَ لَهُ لِيَلْحَقَ بِهِ»
تواضع و فروتنی میکند و افتادگی نشان میدهد؛ تا خود او هم به خوبیهای آن فرد ملحق شود؛ خودش هم رشد کند و به خوبیهایی که آن فرد برتر دارد، نایل شود.
□«فَاِذا فَعَلَ ذلِكَ فَقَدْ عَلا مَجْدُهُ وَ طابَ خَيْرُهُ وَ حَسُنَ ذِكْرُهُ وَ سادَ اَهْلَ زَمانِهِ»□
□○حضرت امام رضا علیه السّلام فرمودند: وقتی این فرد با انسانهایی که برخورد میکند، چه با افرادی که ظاهرشان نشان میدهد از او بدترند و چه با کسانی که ظاهرشان نشان میدهد از او بهترند، این گونه رفتار میکند؛ مجد و عظمتش بالا میرود و خیر و خوبی او از هر نقص و عیبی خالص میشود و یاد او نیک میشود؛ همه او را به نیکی یاد میکنند؛ در بین مردمان زمانهی خودش سیادت و آقایی پیدا میکند و همه او را انسان والا و برجستهای میدانند.
□○استاد مهدی طیّب۹۲/۱۰/۱۲○□
#ده_خصلت_نشانه_کمال_عقل_مسلمان
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●استاد فاطمی نيا●□
□●از يكی ازمعصومين (عليهم السلام ) پرسيدند: چرا هرچه دعا ميكنيم مستجاب نميشود؟
فرمودند :"لانّكم تدعـُون من لا تعرفونه" (زيرا شما كسی راميخوانيد كه نمی شناسيد)
□●درد ما ، خدانشناسی است!
بايد به اندازه ی خودمان خدا رابشناسيم؛
وقتی خدا را در حد توانت شناختی ، همه كارهايت درست ميشود؛ همه مشكلات حل ميشود،
□●شناخت خدا مراتب دارد، بايد به اندازه ی خودمان خدا را بشناسيم!
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●وَ مِنَ اللَّیلِ فَاسجُد: مقداری از شب را سجده کن؛ مقصود لیل دنیاست. سجده چیز بسیار ارزشمندی است. شبها یک سجدهی طولانی داشته باشید. هر وقت حزن و غم آمد، چه غصّهی دنیا و چه غصّهی آخرت، شب است.
■●وَ سَبِّحهُ لَیلاً طَویلاً: و در شبی طولانی خدا را تسبیح کن. مقصود از لَیلاً طویلاً لیل عالم برزخ است. با سجده در لیل دنیا انسان از عالَم برزخ سر در میآورد و آنجا باید فقط تسبیح کرد و گفت سُبحانَهُ سُبحانَهُ سُبحانَهُ، یعنی خداوند بالاتر و منزّه است از هر خوبی که فکر کنیم.
■●قیامت روز است و شب ندارد، یعنی غم و حزن به قیامت راه ندارد.
☑️به تربت امام حسین علیه السّلام زیاد سجده کردن اخلاق را عوض میکند.
■مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
#دستورالعملها
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#یاعلی @mohamad_hosein_tabatabaei
برای سلامتی آقای مظلوم و منتظرمان در این غروب غریب جمعه صلوات هدیه کنیم همراهان فهیم✋
آیات 252-244 بقره قسمت سوم
بخش پنجم
● داستان جالوت و طالوت از زبان مبارك امام باقر (علیه السلام )
و در تفسير قمى ، از پدرش از نضر بن سويد از يحياى حلبى از هارون بن خارجه از ابى بصير از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت آمده كه فرمود: بنى اسرائيل بعد از در گذشت موسى مرتكب گناهان شده ، دين خدا را دگرگون نموده از فرمان پروردگارشان سرپيچى كردند، در ميان آنان پيامبرى بود كه به كارهاى نيك امرشان ، و از كارهاى زشت نهيشان مى كرد ولى اطاعتش نمى كردند، و روايت شده كه آن پيامبر ارميا (على نبينا و آله و عليه السلام ) بوده ،
خداى تعالى به همين جرم ، جالوت را كه مردى قبطى (بومى مصر) بود بر آنان مسلط نمود، و او بنى اسرائيل را ذليل كرده و مردانشان را به قتل رسانيد، و از سرزمينشان و اموالشان بيرون كرد، و زنانشان را برده گرفت ، بنى اسرائيل نزد پيامبرشان شكايت برده و ناله و زارى كردند، و گفتند: از خداى تعالى درخواست كن فرماندهى براى ما برانگيزد، تا در راه خدا كارزار كنيم .
در آن روزگار نبوت همواره در يك دودمان و سلطنت در دودمانى ديگر بود، و خدا هرگز نبوت و سلطنت را در يك دودمان جمع نكرده بود، و به همين جهت بود كه آن تقاضا را كردند (و گرنه در خواست مى كردند خود آن پيامبر، فرماندهى را بپذيرد)، پيامبرشان پرسيد، آيا اگر چنين فرماندهى برايتان معين شد و آنگاه جهاد بر شما واجب گشت قول مى دهيد كه از جهاد شانه خالى نكنيد؟ و يا چنين عزمى در خود نمى بينيد؟ گفتند: ما چه بهانه و عذرى داريم كه در راه خدا قتال نكنيم ، با اينكه دشمن ما را از خانه بيرون رانده و از زن و فرزند دور ساخته است .
ليكن خداى تعالى به آن پيامبر خبر داد كه اينان پشت به جنگ خواهند كرد، و همينطور كه پيشگوئى كرده بود شد، همين كه جهاد بر آنان واجب شد، به جز عده كمى از ايشان ، همه از جنگ اعراض و دورى نمودند، و خدا به وضع ستمكاران دانا است ، و سرانجام پيامبرشان به ايشان گفت : خداى تعالى طالوت را مبعوث كرد، تا فرمانده و پادشاه شما باشد.
بنى اسرائيل از بعثت طالوت خشمگين شده گفتند: او كجا و سلطنت كردنش بر ما كجا؟ خود ما كه سزاوارتر به سلطنت هستيم ، او نه ثروتى دارد و نه از دودمان لاوى است كه بايد نبوت در دودمان او باشد، و نه از دودمان يوسف است كه سلطنت همواره در آن دودمان بوده بلكه او از دوره ((ابنيامين )) برادر پدر و مادرى يوسف است ، و دودمان او نه بيت نبوت بوده و نه بيت سلطنت .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 450
پيامبرشان در پاسخ گفت : خداى تعالى او را بر شما ترجيح داده و نيروى علمى و جسمى بخشيده ، و خدا ملك خود را به هركس بخواهد مى دهد، و او كسى است كه هيچ چيزى جلوگير بخشش او نمى شود، و كسى است كه هر چه مى كند از روى علم و آگاهى است و طالوت ، همانطورى كه صموئيل فرموده ، مردى قوى هيكل و داناترين مردم بنى اسرائيل بود، ولى چيزى كه هست اينكه مردى فقير بود، و بنى اسرائيل از همين خصلتش خرده گرفتند، و گفتند: آخر او مال فراوانى ندارد، پيامبرشان گفت :
نشانه اينكه او از طرف خدا، سلطان شما شده اين است كه آن تابوت را كه سكينتى از پروردگارتان و بقيه اى از آنچه از آل موسى و آل هارون به جاى مانده در آن است براى شما مى آورد، در حالى كه ملائكه آن تابوت را حمل مى كنند.
و اين تابوت همان صندوقى است كه خداى تعالى بر (مادر) موسى نازل كرد و مادر موسى قنداق او را در آن نهاده و به دريا افكند، و اين صندوق همواره در بين بنى اسرائيل بود و از آن تبرك مى جستند و چون مرگ موسى فرا رسيد، الواح و زره خود را و آنچه از آيات نبوت داشت در آن نهاده و به وصى خود ((يوشع )) سپرد، و اين تابوت همچنان در بين ايشان بود تا آنكه آن را خوار و بى ارزش شمردند، بطورى كه بچه ها با آن بازى كردند.
بنى اسرائيل كه تا آن روز در كمال عزت و شرف زندگى مى كردند، به خاطر اينكه راه گناه را پيش گرفته و به تابوت بى حرمتى كردند خدا آن تابوت را از بين برداشت .
اين مساله ادامه داشت تا آن روزى كه از ظلم جالوت ، جانشان به لب آمده ، و از پيامبر زمان خود در خواست كردند تا از خدا بخواهد فرماندهى بر ايشان برانگيزد و آنان در ركابش با كفار بجنگند، در آن روزگار خدا دوباره تابوت را به ايشان برگردانيد كه قرآن درباره اش فرمود: ((ان آيه ملكه ان ياتيكم التابوت فيه سكينه من ربكم و بقيه مما ترك آل موسى و آل هارون تحمله الملائكه ))، سپس فرمود: منظور از ((بقية )) ذريه انبياء است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○شنبه ٢٠ مرداد ماه ١٣٩٧○□
□○از امام صادق علیهالسلام نقل شده که مقصود از «ایام معلومات»، در آیات قرآن دهه اول ذیحجه است. (اقبالالاعمال، ج٢، ص٢٩).
□○امام باقر به فرزندش امام صادق علیهماالسلام سفارش فرمود که در شبهای این دهه، دو رکعت نماز مابین مغرب و عشا (وَ واعَدنا مُوسی) را ترک مکن (ج٢، ص٣١). برای این دهه اذکاری نیز بیان شده (ج٢، ص۴۴). روزه نه روز اول، ثواب روزه تمام عمر را دارد (ج٢، ص۴٨). سیّد برای روز نخست نیز اعمال مخصوصی چون دعا و نماز حضرت زهرا علیهاالسلام بیان کرده است. (ج٢، ص۴١و۴٢و۴٨). روز هشتم ذیجحه روز ترویه است . از امام صادق علیهالسلام نقل شده که روزه روز ترویه، کفاره شصت سال است (ج٢، ص۴٨). آخرین ساعات این هفته مصادف است با شب عرفه. این شب، شب مناجات است و خداوند در آن، توبه هرکس را که بخواهد، میپذیرد. دعای مفصل «اللهمّ یا شاهدَ کلّ نَجوی»، تسبیح شب عرفه و زیارت سیدالشهدا علیهالسلام از اعمال پر فضیلت این شب است (ج٢، ص۴٩ و۵٨).
○مناسبت:
□درگذشت آیتالله آقاضیاء عراقی رحمهالله، از اساتید آیتالله بهجت قدسسره؛ ١٣۶١ق.□
@mohamad_hosein_tabatabaei