□بیان آیه (۲) سوره #عصر□
□مراد از كلمه ( #انسان) جنس انسان است. كلمه (خسر، خسران، خسار، خساره) #همه به معناى #نقص در #سرمايه است. و اگر در آيه مورد بحث كلمه (#خسر) بدون #الف و #لام آمده به منظور #بزرگداشت آن بوده، و خواسته است بفهماند انسان در #خسرانى_عظيم است، #احتمال هم دارد به منظور #تنويع باشد، و بفهماند آدمى در نوعى #مخصوص از خسران قرار دارد، غير خسران #مالى و آبرويى، بلكه خسران در #ذات كه خداى تعالى در باره اش فرموده: (الَّذين خسروا انفسهم و اهليهم يَوم القيمة الا ذلك هو الخسران المُبین)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ●■۵ ●درس جامعیّت دین در واقعه ع
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۶●■
●جامعیت مکتب عاشورا از نظر تیپ های الگو●
■در داستان عاشورا برای هر انسانی با هر مشخصاتی که شما بتوانید تصور کنید، یک الگو وجود دارد. یعنی شما در واقعهی عاشورا عالِم میبینید، بی سواد هم میبینید، غلام و برده میبینید، آقا و ارباب هم میبینید. طفل شیرخوار میبینید، کودک نه ساله، ده ساله، دوازده ساله، سیزده ساله، نوجوان و جوان هجده ساله، یک مرد کامل، یک پیرمرد، یک انسان کهنسال، زن، دختر، سفید، سیاه، از نژادهای مختلف هم میبینید، اصلاً خدای متعال خواسته یک الگو برای تمامیت بشر درست کند و این نمایشگاه زیبا و جذاب عاشورا را درست کرده است.
■هر کسی هستیم، در هر مقطعی از سنِّمان، در هر شکلی از زندگیِمان، با هر سطحی از دانش و علمِمان، هرگونهای که هستیم؛ در واقعهی عاشورا میتوانیم یک نمونه، یک الگو، یک اسوهی حسنه مشاهده کنیم و این همان جامعیّتِ این مکتب است که میتواند برای همهی انسانها درسآموز و الگو و الهام بخش باشد.
■جالب است در واقعهی عاشورا مسلمانهایی میبینید که از صحابهی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند، مسیحی زادهای هم میبینید که ۲۴ ساعت بیشتر بین مسلمان شدن و شهادتش فاصله نیست. انسانهای مقدّس و کسانی که از روز اول اسلام پایبند به ولایت بودند در سپاه اباعبدالله علیه السّلام حضور دارند. افراد عثمانی مذهبی که تا قبل از واقعه عاشورا پرچم خون خواهی عثمان را بلند میکردند و علیه اميرالمؤمنين و امام مجتبی علیهما السّلام موضعگیری داشتند و با آن عنایت خاصِّ حسینی علیه السّلام منقلب و زیر و رو شدند را هم میبینید، مثل زُهیرِ بن قین.
■زُهیرِ بن قین که آنگونه در صحنهی عاشورا عاشقانه حماسه آفرینی کرد، عثمانی مذهب بود و اصلاً فرار میکرد که با امام حسین علیه السّلام رو به رو نشود. هنگامی که امام علیه السّلام پیکی را به سوی او فرستادند، او مراقب بود که در مسیری که میآید با امام حسین علیه السّلام هم منزل نشود. یعنی اگر یک جایی امام حسین علیه السّلام بیتوته میکردند او از آنجا رد میشد که جای دیگر بیتوته کند. دست بر قضا در یکی از منزلها هم منزل شدند و در یک محل و یک منطقه اقامت کردند. امام حسین علیه السّلام پیکی را نزد او فرستاد، وقتی که آن پیک آمد و گفت پسر رسول خدا تو را دعوت کرده که به دیدارش بروی، اول سکوت کرد، پذیرا نبود. همسرش، آن زن فهمیده و بزرگوار، به او گفت که چه تردیدی میکنی؟! پسر رسول خدا تو را خواسته، دعوت او را اجابت کن.
■با همّت بزرگ این زن، زُهیر به دیدار اباعبدالله الحسین علیه السّلام رفت و با همان عنایت و همان نگاه عمیقی که امیدواریم حضرت یکی از همان نگاهها را هم به ما بیاندازند چگونه منقلب شد، که وقتی برگشت گفت دیگر تمام شد، من حسینی شدم.
■همهی تیپها را شما در داستان عاشورا میبینید، این نشان میدهد که مکتب عاشورا بر خلاف بقیه مکاتب و مدارس که میگویند شرایط ثبت نام این است و باید این مقدار تحصیلات داشته باشید، در این رشته تحصیل کرده باشید، تا این مقطع تحصیل کرده باشید تا شما را در این مدرسه، در این مؤسسه، در این دانشگاه ثبت نام کنیم و استفاده کنید، دانشگاه عاشورا، برای طفل ۶ ماهه شیر خوار الگو دارد، برای پیرهایی مثل حبیب بن مظاهر اسدی هم الگو دارد، برای همه الگو دارد. برای با سوادترین و دانشمندترین افراد کلاس دارد، برای درس نیاموختهترین افراد هم تعلیم و درس دارد.
#ادامه_دارد....
■●«استاد مهدی طیّب»
#درسهایی_از_مکتب_عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●قال تعالى لأيوب ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ يعنى ماء بارد و شراب لما كان عليه من إفراط حرارة الألم، فسكّنه اللّه ببرد الماء.
■●اللّه تعالى به ايوب فرمود: ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ
■●يعنى آب سرد و آشاميدنى است از آن جهت كه افراط حرارت الم بر ايوب چيره بوده است. پس خداوند آن را به سردى آب تسكين داده است.
■●اين ظاهر، عنوان باطن است كه زمين نفس را بايد به پاى رياضت و مجاهده زد تا آب حيات حقيقى از وى بجوشد و قلب را از امراض روحانى چنانكه بدن را از اسقام جسمانى شستشو دهد كه قابل فيض الهى گردد.
■●ممد الهمم در شرح فصوص الحكم
علامه حسن زاده ی آملی●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
#روز_هفتم_محرم:
■روز هفتم، با رسیدن نامه ی إبن زیاد، عمر سعد یک لشکر پانصد نفره را به حفاظت از شریعه فرات گمارد. و لذا روز هفتم، روز قطع آب است؛ و از این روز به بعد، مسأله #عطش خودش را نشان می دهد. تا آن روز دسترسی به آب، بالاخره وجود داشت؛ یعنی گاهی اوقات افرادی، چه أباالفضل العبّاس علیه السلام همراه با تعدادی، یا علی اکبر علیه السلام همراه با تعدادی، یا دیگران از یاران حضرت، اجازه می گرفتند و حمله می كردند؛ به #آب می زدند؛ و آب برمی داشتند و می امدند. ولی از #روز_هفتم، شرایط به شدّت سخت شد.
■گرچه از روز هفتم به بعد هم، این یورشها برده شد و آب آوردند. اینگونه نیست که از روز هفتم به بعد آب کلاًّ نرسیده باشد. ولی به شدّت سخت بود و به اهل بیت علیهم السلام کم آب رسید.
■●استاد مهدی طيب - جلسه ١٨ آذر ٨٩●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مرحوم حاج ميرزا حسين نورى (اعلى اللَّه مقامه) استاد مرحوم حاج شيخ عباس قمى و ... بسيار مرد فوقالعادهاى بوده است، مُحدّث است، ولى در فن خودش فوقالعاده متبحّر است... از آن حافظههاى بسيار قوى بوده است و مرد با ذوقى هم بوده است و بسيار با شور، با حرارت، با ايمان. گو اينكه اين مرد بعضى از كتابها نوشت كه شأن او نبود و علماى وقت هم ملامتش كردند، ولى معمولا كتابهايش خوب است.
■●مخصوصاً كتابى در همين موضوع منبر نوشته است به نام « #لؤلؤ_و_مرجان». اين كتاب با اينكه كتاب كوچكى است، فوقالعاده كتاب خوبى است. در اين كتاب راجع به وظايف اهل منبر سخن گفته است. همه اين كتاب در دو فصل است ...
■●چنين كتابى شايد در دنيا وجود نداشته باشد. اين مردِ بزرگ، در همين كتاب خودش نمونههايى از دروغهايى كه به اين حادثه بزرگ، حادثه تاريخى كربلا، نسبت مىدهند ذكر كرده است. آنچه كه من عرض مىكنم غالباً يا همه آن همانهايى است كه مرحوم حاجى نورى هم از آنها ناله كرده است، و حتى اين مرد بزرگ صريحاً مىگويد:
■●امروز بايد عزاى حسين را گرفت، اما براى حسين در عصر ما يك عزاى جديدى است كه در گذشته نبوده است و آن عزاى جديد اين همه دروغهاست كه درباره حادثه كربلا گفته مىشود و احدى جلو اين دروغها را نمىگيرد. امروز بر اين مصيبت حسين بن على بايد گريست، نه بر آن شمشيرها و نيزههايى كه در آن روز بر پيكر شريفش وارد شد.
■●استاد شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱ ص ۶۰●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
●امشب دل زهـرای اطهر را شکستند
●در کـربلا بر روی مهمــان، آب بستند
●امشب شب بیتابی طفل رباب است
●اطــراف گهــواره صدای آب آب است
●پــــریده رنـگ از روی گـلهای مدینه
●از تشنگی خشکیده لبهای سکینـه
●ای زادهی امالبنین، بنمــــا نظــــاره
●گشته نفس در سینه طفلان شراره
●امشب حرم، جز خون دل، آبی ندارد
●طفل سه ساله، در بدن تابی ندارد
●لــب تشنـه، اولاد امیـرالمــؤمنیـن اســت
●ای اهل کوفه! شرط مهمانی چنین است؟!
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■سینه زدن خیلی قشنگ و نافع است. مواظب باش در طول سال چند دفعه سینه زدن را ترک نکنی. شخص وقتی سینه میزند، یا امام به درون جان آن سینهزن میرود و یا سینهزن به درون امام میرود. در همهی عمرت یک نوبت هم که شده پیراهنت را بیرون بیاور و لخت شو و نیم ساعت برای حضرت زهرا و برای امام حسین علیهما السّلام سینه بزن.
■هنگام عزاداری، انسان درِ دلش را باز میکند و امام حسین علیه السّلام داخل میشوند.
■سینه زدن برای امام حسین علیه السّلام بدن را سبک و تمیز و زیبا میکند. تا جایی که #عکس_خوبان_خدا در آن پیدا میشود.
#یاعلی
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●امام زمان علیه السّلام شبیه علیّ اکبر امام حسین علیهما السّلام هستند●■
■١- رفع الحسين سبابته نحو السماء و قال اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ»:
■هنگام به میدان رفتن علیّ اکبر، امام حسین علیه السّلام انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان گرفتند و فرمودند: خدایا شاهد باش که پسری برای مبارزه به سوی آنها می رود که شبیه ترین مردم به رسول تو است در خلقت و اخلاق و سخن گفتن. هرگاه مشتاق پیامبرت می شدیم، به چهره او نگاه می کردیم.
■«بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج٤٥، ص: ٤٢»■
■٢.نظر أمير المؤمنين عليه السّلام الى ابنه الحسين عليه السّلام فقال: «إنَّ إِبْنیِ هذَا سَیّدٌ، کما سَمَّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه وآله وسلم سَیِّداً، وَ سَیَخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلاً بِاسْمِ نَبِیِّکمْ، یُشْبِهُهُ فِی الخَلْقِ وَالخُلُقِ. یَخرُجُ حِينَ غَفلَةٍ مِنَ النّاسِ وَ إماتَةٍ مِنَ الحَقِّ وَ اِظهارٍ مِنَ الجَورِ.»:
■امیرالمؤمنین علیه السّلام به پسرش حسین علیه السّلام نگریست؛ سپس فرمود: همانا این پسرم همانگونه که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را آقا و سرور نامیدند، سرور و آقاست و بزودی از نسل او مردی همنام با پیامبرتان (حضرت مهدی علیه السّلام) قیام می کند که در خلقت و اخلاق شبیه پیامبراکرم است. او در زمان غفلت مردمان و میرانده شدن حق و غلبه ستم قیام می کند.)
■«إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۲۴»■
■●پس حضرت مهدی و حضرت علیّ اکبر علیهما السّلام هر دو شبیه پیامبر و همانند یکدیگرند.
■●استاد مهدی طيب
#امام_زمان #حضرت_علی_اکبر●■
#روز_هفتم_محرّم
●رسیدن نامهی ابن زیاد
●گماردن لشگر پانصد نفره برای حفاظت از شریعهی فرات توسط عمر سعد
●روز بستن آب به اهل بیت علیهم السّلام
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استاد_صمدی_آملی:
■عشق یک متاعی هست که هرکسی می خواهد آن را بخرد باید یک آدم بی آزاری باشد..
●زکعبه قافله ایی عارفانه می آید
که غم به بدرقه اش عاشقانه می آید
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم
بخش سوم
● آنچه از مطالب گذشته بدست آمد
بنابراين ، از همه بيانات قبلى ، معلوم شد كه اطلاق كلام و قول در مورد خداى تعالى اطلاقى است كه از امرى حقيقى و واقعى حكايت مى كند، قولش مى فهماند كه واقعا خدا گفتارى داشته ، و كلامش حكایت مى كند از اينكه خداى تعالى به راستى تكلمى كرده و سخنى گفته است .
و نيز معلوم شد كه كلام و قول خدا مرتبه اى از مراتب معناى حقيقى اين دو كلمه است ، هر چند كه از نظر مصداق با مصداقى كه معهود بين ما انسانها است اختلاف داشته باشد، و اين مطلب اختصاصى به دو لفظ ((كلام )) و ((قول )) ندارد، همه الفاظى كه هم در خدا استعمال مى شود و هم در ما، از قبيل : ((حيات ))، ((علم ))، ((اراده ))، ((اعطاء))، ((سميع )) و ((بصير)) همينطور هستند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 489
چون معناى همه اين الفاظ در بشر مستلزم جسمانيت است ، اگر ما مى بينيم براى اين است كه دو چشم داريم ، و اگر مى شنويم براى اين است كه دو گوش داريم و... و ليكن اين معانى در خدا هست ، ولى لوازم امكانى آن در ساحت مقدس او نيست .
اين را هم بايد دانست كه آنجا هم كه لفظ ((قول )) در معناى رفع درجات است ، و فرموده : ((درجه بعضى را از درجه بعضى ديگر بالاتر برده )) از آن جهت كه مشتمل است بر يك امرى حقيقى و واقعيتى غير اعتبارى ، همان بگو مگو و مطالبى كه در قول خدا داشتيم ، در اينجا نيز مى آيد، و بيشتر علمائى كه كارشان بحث در اطراف معارف دينى است ، خيال كرده اند اينگونه بيانات از يك امر اعتبارى و معناى و همى خبر مى دهند، نظير همان امور اعتبارى و وهمى اى كه در بين ما اهل اجتماع هست ، پيش خود يكى را رئيس و زعيم اعتبار نموده و ديگران را مرئوس او قرار داده و يا يكى را بر ديگران برترى و تقدم و صدارت مى دهيم ، و از اين قبيل عناوين اعتبارى .
و در نتيجه ادامه اين خيال ، كارشان به آنجا كشيده شده است ، كه آنچه از حقائق اخروى است را هم با آن عناوين وهمى مرتبط دانسته ، و گفته اند: بهشت و دوزخ و سؤال و حساب و ساير جزئيات معاد، نيز مترتب بر همين امور اعتبارى است ، و به عبارتى ديگر رابطه ميان مقامات معنوى نامبرده و نتايجى كه مترتب بر آن مى شود، خود يك رابطه اى است اعتبارى و قراردادى .
و چون به اينجا رسيدند، به حكم اضطرار مجبور شدند بگويند: جاعل و برقرار كننده اين روابط، خداى تعالى است ، و خدا خود محكوم به اين آراى اعتبارى است كه از يك شعور و همى ناشى مى شود، عينا مانند انسان در عالم ماده كه عالم حركت و استكمال است ، و به همين جهت مى بينيد كه حاضر نيستند انبيا و اوليا را داراى كمالاتى حقيقى و معنوى بدانند، و به زحمت ، همه عباراتى را كه در كتاب و سنت ظهور در اين كلمات حقيقى دارد به نحوى از اعتبارات تاويل مى كنند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۳) سوره عصر□
□الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳)
□اين #استثنا استثناى از #جنس_انسان است كه #محكوم به خسران است، و استثنا شدگان #افرادى هستند كه #متصف به ايمان و اعمال #صالح باشند چنين افرادى #ايمن از خسرانند و اين بدان جهت است كه #كتاب_خدا بيان مى كند كه انسان موجودى #هميشه زنده است، زندگيش با مردن #خاتمه نمى يابد، و مردن او در حقيقت #انتقال از خانه اى به خانه اى ديگر است، و نيز كتاب خدا بيان مى كند كه #قسمتى از اين زندگى هميشگى انسان كه همان #حيات دنيا باشد حياتى است #امتحانى، و سرنوشت ساز كه در آن حيات سرنوشت قسمت ديگر يعنى حيات #آخرت مشخص مى گردد، آنها كه در آن حيات به #سعادت مى رسند، و يا بدبخت مى شوند، سعادت و شقاوتشان را در #دنيا تهيه كرده اند، همچنان كه خداى تعالى فرموده: (كلُّ نفس ذائقه الموت و نبلوكم بالشر و الخير فتنه).(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۳) سوره عصر□ □الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳) □اين #استثنا استثناى از #
□بیان آیه (۳) سوره عصر□
□الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳)
□و نيز بيان مى كند كه #مقدميت اين زندگى براى آن زندگى به وسيله #مظاهر اين زندگى و آثار آن يعنى اعتقادات و اعمال است اعتقاد #حق و عمل صالح #ملاك سعادت اخروى و كفر و #فسق ملاك شقاوت در آن است، میفرمايد: (و ان ليس للانسان الا ما سعى و ان سعيه سوف يرى ثم يجزيه الجزاء الاوفى ) و نيز مى فرمايد: (من كفر فعليه كفره و من عمل صالحا فلا نفسهم يمهدون)، و باز مى فرمايد: (من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعليها)، و در آياتى #بسيار زياد سرنوشت آخرت را چه خوش و چه بدش را #جزا و اجر خوانده.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●هر روز زیارت عاشورا میخواند با صد لعن و صد سلام
سیرهی آیتالله بهجت در خواندن و مداومت بر زیارت عاشورا●■
■●سالها از دوری او از کربلا میگذشت. دل در حریم سید شهیدان علیهالسلام مدام در طواف بود و زبان هر روز درودهای بسیاری از عمق وجود بر اباعبدالله علیهالسلام و یاران و اهلبیت مظلومش میفرستاد؛ ولی گویا قلبِ واله و شیدای او به اینها راضی نمیشد.
■●وقتی باخبر میشد کسی راهی کربلاست، مبلغی به او میداد و از او میخواست که به نیتهایی که دارد، برایش زیارتی بخواند.
هر روز زیارت عاشورا میخواند با صد لعن و صد سلام. میفرمود:
خدا چه برکتی به امام حسین داده، به این دستگاه داده، به این راه داده که اگر کسی زیارت عاشورا را بخواند و مداومت کند، در روز قیامت محشور میشود درحالیکه مُلَطَّخاً بِدَمِه (آغشته به خون امامحسین علیهالسلام) است.
■●با گفتن این جملهها، حالش تغییر میکرد و اشک در چشمانش حلقه میزد.
■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص٢٢●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۶●■ ●جامعیت مکتب عاشورا از نظر
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۷●■
●داستان عاشورا، گره خوردن عقل و عشق●
■کربلا نمایشگاه عظیم معرفت و معنویّت و تجلّیگاه همهی عظمتهای انسانی است.
■یعنی اگر بخواهیم بگوئیم که انسان تا کجا میتواند پر بکشد و بخواهیم عالیترین نمود عروج انسان را در یک نمایشگاه و یا به صورت تابلوی نقاشی ارائه کنیم، جز کربلا جایی دیگر را در تاریخ پیدا نمیکنیم.
■داستان عاشورا فقط ذهنها را اشراب نمیکند، فقط معرفت و عقلانیت انسان را رشد نمیدهد و به کمال نمیرساند. در طول تاریخ در جوامع بشری، وقتی اندیشه بدون عشق، بدون احساس و بدون عاطفه مطرح است، هیچ حرکتی نمیزاید.
■این همه روشنفکرانِ بی عشقی که بحث های تئوریک زیبا و عمیق اجتماعی داشتند، اما به هیچ حرکتی منجر نشد. داستان عاشورا علاوه بر اینکه عقل را اشراب میکند، اندیشه را تغذیه میکند و انسان را به یک فهم جامع و کامل از حقایق الهی و انسانی میرساند، عشق میآفریند.
■یعنی داستان عاشورا، گره خوردن عشق و عقل است، همان دو چیزی که گفته میشود در عرصهی حیات بشری دائم در ستیز بودهاند. در داستان عاشورا این دو با هم آشتی میکنند. هم اندیشه بزرگ و عمیق و هم قلب سرشار از عشق خالص را میبینید.
■آنجایی که عقل بدون عشق حضور پیدا کرده، جز بحث های تئوریک و بی خاصیت، عمل و ثمرهای نمیبینیم. آنجایی هم که عشق بدون عمل وارد عرصه زندگی شده، حرکتهایی که تضمینی برای درست بودنش وجود ندارد، ظهور پیدا کرده است.
■حال آنجایی که عقل و عشق با هم گره میخورند، یعنی هم مصباح الهدایی است که اندیشه را اشراب میکند و هم سفینه النجاتی است که دل را سرشار از عشق و جذبههای الهی خود میکند؛ آنجاست که میتواند بزرگترین حرکتها در درستترین مسیرها متبلور شود.
■واقعهی عاشورا این دو را با هم گره میزند؛ یعنی عشق و عقل را، معرفت و شناخت را با عشق و احساس تلفیق کرده است.
■بنابراین برای بهرهگیری درست از عاشورا، باید همین گونه با داستان عاشورا رو به رو شد.
■آنهایی که در مطالعه و بهرهگیری از مکتب عاشورا فقط به جنبه های علمی، عقلی و تئوریک قضیه پرداختند و با تجزیه و تحلیلهای عمیق علمی سعی کردند یک تفسیر عالمانه و محقّقانه از واقعهی عاشورا ارائه دهند، نتوانستند به نتیجه و اثری که واقعهی عاشورا میتواند در انسان داشته باشد، برسند.
■و از آن طرف آنهایی که در پرداختن به واقعهی عاشورا فقط به بعد احساسی و عاطفی، فقط به گریه و شیون و عزاداری و مصیبت پرداخته و بسنده کردند هم نتوانستند به آن بهرهای که میتوان از واقعهی عاشورا گرفت، برسند.
■بهرهگیری از واقعهی عاشورا، بهرهگیری عاشقانه و عارفانهی توأمان است. هم اندیشهی درس آموز از معرفت مصباح الهدایی عاشورا و هم قلب طالب عشق و محبّت آمادهی بهرهگیری از سفینه النجاتی واقعه عاشورا.
■این دو هستند که وقتی با هم تلفیق شوند، یک حرکت پرخروش و پرتوان در صراط مستقیم سعادت و کمال انسانی، چه به صورت فردی و چه به صورت اجتماعی ایجاد میکنند.
#ادامه_دارد....
■●«استاد مهدی طیّب»
#درسهایی_از_مکتب_عاشورا●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
■●استاد علی صفایی حائری:
خيلىها براى حسين، جان دادند. امّا...●■
■بارها گفتهام، خيلىها براى حسين، جان دادند. امّا آنها كه پيشاپيش حسين با سر رفتند، همانها بودند كه عاشورا، شاهد صادق شهادت سبزشان بود.
■خيلىها على را يارى كردند و با عشق او، آتش را بر خويش گلستان كردند؛ امّا آنها كه در زمان مناسب سر تراشيدند و بر در خانهى او نشستند، اندك بودند. و خيلىها سعى و سرعت را داشتهاند، اما از حدود تجاوز كردهاند و به تعبير امامصادق(علیه السلام)،باطل را، با باطل كوبيدهاند.
■سعى و سرعت و اعتدال را با هم داشته باش و متوجّه باش كه اعتدال، احتياج به احاطه و ميزان دارد. آنها كه مستند عمل مىكنند، اما بر تمام ادّله احاطه ندارند، گمراه مىشوند. و آنها كه احاطه دارند و با استحسان و خوشآيندها راه مىروند، گمراهترند؛ كه با آگاهى، به ضلالت رسيدهاند و با توجّه، كورى را خريدهاند.
■●نامه های بلوغ، صفحه ۵۸●■
@mohamad_hosein_tabatabaei