■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِنْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی :
■جوهره القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة ،
صورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ ،
جوادِ العالمِ العَقلیّةِ ،
بِضعَةِ الحَقیقةِ النَّبویّةِ ،
مطلع الأنوارِ العلویّةِ ،
عینِ عیونِ الأسرارِ الفاطمیّة ،
النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عن النّار ،
ثمرة شَجَرة الیقین ،
سیدة نساء العالمین ،
المعروفة بالقَدْر ،
المجهولةِ بِالْقَبرِ ،
قُرّةِ عین الرَّسولِ ،
الزَّهراءِ البتول ، علیها الصّلوة و السّلام
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●بشارتی بر دوستان و شیعیان فاطمهی زهرا علیها سلام●■
■پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به سلمان فارسی فرمودند فردای قیامت وقتی فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) وارد بهشت میشوند و مقامات عظیم خودشان را مینگرند، حمد و سپاس الهی را به جا میآورند. در این هنگام خدای متعال به فاطمه وحی میکند که :
■«يا فاطِمَةُ سَلِينِی اُعْطِكِ»
ای فاطمه، از منِ خدا درخواست کن؛ هرچه بخواهی به تو عطا میکنم. «وَ تَمَنَّیْ عَلَیَّ اُرْضِكِ» و چیزهایی را پیش من آرزو کن و از من بخواه؛ منِ خدا با برآوردن آن آرزوها، تو را خشنود و راضی میکنم.
■فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در برابر این لطف و عنایت حقّ متعال عرضه میدارند:
■«اَللهُمَّ هِیَ اَنْتَ الْمُنىٰ وَ فَوْقَ الْمُنىٰ»
ای خدای من! آرزوی من تویی و فوق آرزوی من هم توئی. فاطمه آرزویی جز تو ندارد؛ همهی آرزوی من و فوق آرزوی من تویی. ولی چون امر کردهای چیزی درخواست کنم
■«اَسْاَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبِّی وَ مُحِبِّی عِتْرَتِی»
از تو درخواست میکنم که دوستداران من و دوستداران عترت من را عذاب نکنی. این درخواست فاطمه(سلام الله علیها) از خدای متعال است.
■از جانب خداوند پاسخ میآید:
«يا فاطِمَةُ وَ عِزَّتِی وَ جَلالِی وَ ارْتِفاعِ مَكانِی» ای فاطمه، سوگند به عزّت و اقتدارم(خود خدا سوگند میخورد!)، سوگند به جلال و شکوهم و سوگند به مرتبهی بلندم (خدای متعال چه قسمهایی میخورد!)
■«لَقَدْ آلَيْتُ عَلىٰ نَفْسِی مِنْ قَبْلِ اَنْ اَخْلُقَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضَ بِاَلْفَیْ عامٍ اَنْ لا اُعَذِّبَ مُحِبِّيكِ وَ مُحِبِّي عِتْرَتِكِ بِالنّارِ»(۱)
دو هزار سال پیش از آنکه آسمانها و زمین را بیافرینم، به خودم قسم خوردم که دوستداران توی فاطمه و دوستداران عترت تو را عذاب نکنم.
■این هم بشارتی برای دوستداران و عاشقان و دلدادگان و سوگواران در ایّام مصیبت فاطمهی زهرا(سلام الله علیها).
■●استاد مهدی طیّب ۹۲/۰۱/۲۹)●■
#سیره_تاریخ #حضرت_فاطمه سلام الله علیها
---------------------------------------------------
۱. مجلسی، بحار، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و بحرانی، البرهان، ج۴، ص ۵۵۳.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□● #خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۱)●□ □حضرت فاطمه (سلام الله علیها) وقتي ابوبكر لعنةاللهعليه شهادت اميرال
#خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۲)
□○در ابتدا به نكته ای اشاره كنم: بين خطبه و خطابه فرق است معمولاَ در طليعهي خطابهها يك خطبه است؛ منبريها در ابتدای منبر ابتدا یک خطبه ميخوانند، بعد سخنرانی را شروع میکنند.
□○در خطبه اينكه مخاطب متوجّه معني شود مراد نيست لذا، منبريها خطبه را به عربي ميخوانند و خيلي از مستمعين متوجّه نميشوند.
□○در خطبه هدف فهميدن مستمع نيست، هدف بيان يك سري حقايق است كه در عالم وجود جايگاه دارد ولي وقتي به خطابه ميپردازد آن وقت مستمع بايد متوجّه معنا شود لذا در طليعهي خطابهي حضرت زهرا (سلام الله علیها) خطبهای خوانده شد
□○كما اينكه خطبههاي نهجالبلاغه را نگاه كنيد اينگونه هستند، در ابتداي سخنراني كه حضرت براي اصحاب دارند، ابتدای آن چند جملهي توحيدي بلند است كه عقل مستمعين درك نميكند كه حضرت چه ميفرمايند، آنها حقايقي است كه بين گوينده و خدا گفته ميشود، بعد از آن صحبتهايي است كه خطاب به مستمع و او بايد متوجّه شود.
□○لذا در طليعهي فرمايشات حضرت زهرا (سلام الله علیها) اوّل خطبه است بعد وارد خطابه ميشود.
#ادامه_دارد...
□○استاد مهدی طیب - جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۲) □○در ابتدا به نكته ای اشاره كنم: بين خطبه و خطابه فرق است معمولاَ در طليعه
#خطبه_ی_فدکیه (قسمت اول)
□○الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ: حمد آن خدای واحد را، ذات مقدس احدیت را، بر آنچه كه انعام فرمود،
□○وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ: و شكر شايستهي خداست؛متعلق به خداست؛ همهی #شكر. همان طور كه همهی حمد از آن خداست همه ی شکر هم سزاوار خداست در آنچه كه او به بندهاش الهام نمود.
□○حال اين الحمدلله يعني چه؟ در آن #توحيد_فاعلي هست؛ اگر خدا را تنها فاعل بدانيم هر فعلي كه از هر موجودي سر ميزند فاعل حقيقي آن خداست و اگر پي به ارزشمندي اين فعل ببريم آنوقت فاعل را ستايش ميكنيم و ستايش هر فاعلي در حقیقت ستايش خداست؛ لذا اشاره کردم انسان وقتي از يك تابلوي نقّاشي تعريف ميكند، در واقع از نقّاشي كه آن تابلو را كشيده تعريف ميكند؛ لذا وقتي از مخلوق و فعلش تمجید ميكنيم، در حقیقت از آن خالقي كه چنين مخلوقي را آفريده تمجيد ميكنيم؛ بنابراين از هرچه تمجيد ميكنيم، در حقیقت از خدا تمجيد كرديم. گفت:
□○زیبايی هر نقشی زاستادی نقّاش است
پس مدح ز هر نقشی مدّاحی نقّاش است
□○پس از هر انساني بهخاطر كار خوبي كه انجام داد تعریف کردید، اين حمد به كسي برميگردد كه اين فرد را آفريده است؛ چون خود اين فرد و فعلی که به دستش جاری شد، همه مخلوق خدا هستند. بنابراین انسان از هرچه در این عالم تمجید کرد، در حقیقت دارد از خدا تمجید می کند.
□○الحمد يعني همهي حمد متعلّق به خداست، اين يك معنای الحمدلله است؛ الحمدلله معناي بلندتري هم دارد يعني فقط حمدي كه خدا از خودش می کند شايستهي خداست. اين حمدهاي ما ارزشي ندارد. الحمدُ؛ اين «ال» ميشود «ال» تعريف؛
آن اولی «ال» جنس ميشود: يعني همهي حمدها حمد خداست؛ امّا در شكل دومش «ال» تعريف ميشود مثل the در زبان انگليسي يعني يك حمد معيّن، فقط آن حمدي كه خدا از خودش ميكند سزاوار خداست.
#ادامه_دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ی ١٢ آذر ٨٣○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#خطبه_ی_فدکیه (قسمت اول) □○الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ: حمد آن خدای واحد را، ذات مقدس احد
□○ #خطبه_ی_فدکیه (توحید: قسمت دوم)○□
□○وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ: و ثنا شايستهي خداست؛ برای خداست، به اعتبار آنچه از پيش انجام داده است.
□○گفت: ما نبوديم و تقاضامان نبود/
لطف تو ناگفتهي ما ميشنود. خدای متعال پیشاپیش کارها را انجام داد.
□○مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا وَ سُبُوغِ آلاءٍ أَسْدَاهَا وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالاهَا؛
آن کارهایی که خدا از قبل انجام داد چه چیزهایی است؟ از عموم نعمتهايي كه خدا آفرید مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا آن نعمت هایی که خدا ابتدا كرد. يا مُبتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبلَ استِحقاقِها: اي خدايي كه پيش از آنكه استحقاقي ايجاد شود تو ابتدای به نعمت كردي. وَ سُبُوغِ آلاءٍ أَسْدَاهَا: و نعمتهاي فراواني كه خداي متعال به انسان عطا كرد، وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالاهَا: و تمام منّتها و نعمتهايي كه خدا متوالي و پي در پي عطا كرد.
□○جَمَّ عَنِ الإِحْصَاءِ عَدَدُهَا: تعداد آن نعمتها و لطفهاي الهي فراتر از حوصلهي شمارش و شمردن است.قرآن فرمود: إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: در واقع كلام اهل بيت بازگوي كلام قرآن است
□○وَ نَأَى عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا: آنچه خدا انجام داد فراتر از آن است كه كسي بتواند پاداش کرده های خدا را بدهد؛الطاف الهی فراتر از آن است که کسی بتواند #شکر آن را بجا بیاورد؛ یا عطای متقابلی بتواند انجام دهد؛ هیچ کس از عهده ی ادای حق خدا بر نمیاد.
□○وَ تَفَاوَتَ عَنِ الإِدْرَاكِ أَبَدُهَا: و آنچه نعمت خدا عنایت كرده تا ابد در دسترس ادراككنندگان قرار نميگيرد. هيچكس تا ابد هم نميتواند پي ببرد، که همهي عطاهاي خداوند چيست؟.
□○وَ نَدَبَهُمْ ِلاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّكْرِ ِلاتِّصَالِهَا: و خدای متعال مردم را دعوت كرد تا با شكر كردن نعم الهي زمينه را براي دريافت نعمت هاي جديدتري فراهم كند.
□○وَ اسْتَحْمَدَ إِلَى الْخَلائِقِ بِإِجْزَالِهَا: و خداي متعال با آن نعمت های جزیل و فراواني كه به خلائق داد، راه ثناگويي را براي مردم باز كرد. يعني اين نعمتها بهانهاي شدند كه خلق به سبب و اعتبار اينها به #حمد خداي متعال بپردازند.
□○وَ ثَنَّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا:
خداي متعال با دعوت كردن به سوي نعمتهاي خودش، نعمت های خودش را فراوانتر كرد.
□○وَ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ:
و من فاطمهی زهرا شهادت ميدهم كه هيچ
خدايي جز الله نيست و او واحد است و شريكی ندارد. كه شايد اين سه، لا اله الاّ الله، وحده، لا شريك له اشاره به سه مرتبهي توحيد باشد، یکی #توحيد_ذات، یکی #توحيد_صفات و یکی هم #توحيد_افعالي.
□○كَلِمَةٌ جُعِلَ الإِخْلاصُ تَأْوِيلَهَا:
اين كلمه لا اله الاّ الله كلمهي بزرگي است كه #اخلاص را تأويل اين كلمه قرار داد؛ يعني كسي كه خالصانه براي خدا رفتار می کند و زندگي ميكند، زندگياش تبلور لا اله الاّ الله است، موحدّ حقيقي است.
□○وَ ضُمِّنَ الْقُلُوبُ مَوْصُولَهَا:
و دلها را هم خداي متعال متضمّن وصل، وصال به اين كلمهي توحيد قرار داد،
□○وَ أَنَارَ فِي التَّفَكُّرِ مَعْقُولُهَا:
و خدای متعال اين حقيقت توحيد را در برابر انديشههاي انسان كاملاً روشن و شفّاف و نوراني قرار داد؛ كه انديشهها بتواند راه به اين حقيقت توحيد ببرند،
□○الْمُمْتَنِعُ مِنَ الأَبْصَارِ رُؤْيَتُهُ:
و ديدن خداي متعال با چشمهاي بدن (ظاهري) محال است،
□○وَ مِنَ الأَلْسُنِ صِفَتُهُ: و با زبان هم كسي نميتواند حقّ وصف الهي را ادا كند،
□○وَ مِنَ الأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ: و وهم و خيال هم راه به درك چگونه بودن و کیفیت خدا ندارد.
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (توحید: قسمت دوم)○□ □○وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ: و ثنا شايستهي خداست؛ برای خداس
□○ #خطبه_ی_فدکیه ( توحيد: قسمت سوم)○□
□○ابْتَدَعَ الأَشْيَاءَ لا مِنْ شَيْءٍ كَانَ قَبْلَهَا: خداي متعال خلقت موجودات و چیزها را آغاز کرد؛ بدون اينكه طرحي از پيش تهیه شده باشد و طبق آن الگو، طرح و مدل، آفرینش را ایجاد کند.
□○وَ أَنْشَأَهَا بِلا احْتِذَاءِ أَمْثِلَةٍ امْتَثَلَهَا: و خدایمتعال مخلوقات را ساخت؛ بدون اينكه از قبل قالبگيري كرده باشد. صنعتگران قالب درست می کنند؛ بعد مواد اولیه را داخل آن قالب ميريزند؛ به آن شكل مورد نظر در ميآيد. خداوند نه طرح از پیش طراحی شده ای، نه قالب از پیش آماده شده ای در آفرینش داشت.
□○كَوَّنَهَا بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَهَا بِمَشِيَّتِهِ: خداي متعال عالم را با قدرت خويش ايجاد كرد و با مشيّت خودش موجودات را پديد آورد،
□○مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَى تَكْوِينِهَا: و اين در حالي بود كه خداي متعال هيچ احتياجي به آفرينش عالم نداشت،
□○وَ لا فَائِدَةٍ لَهُ فِي تَصْوِيرِهَا: و در صورت بخشيدن به مخلوقات هم هيچ بهره و فايدهاي براي خودش نداشت و دنبال این نبود که خودش به فایده ای برسد.
□○إِلاّ تَثْبِيتاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَنْبِيهاً عَلَى طَاعَتِهِ: جز اين نبود که خداي متعال ميخواست در آفرينش حكمت خودش را تثبيت كند، و بر طاعت خودش مردم را متوجّه و متنبّه كند؛ يعني عظمت خودش را نشان دهد؛ تا خلق هم از رهگذر اين عظمت در برابر خدا راه اطاعت و عبادت خدا را در پيش گيرند.
□○وَ إِظْهَاراً لِقُدْرَتِهِ و تَعَبُّداً لِبَرِيَّتِهِ: و خدا آفرينش را ايجاد كرد، تا قدرت خودش را ظاهر كند و خلق خودش را هم به راه بندگي بكشاند، با آن اقتداری که از خودش نشان میدهد، همه متعبد و تن داده ی به عبودیت حضرت حق شوند
□○وَ إِعْزَازاً لِدَعْوَتِهِ: و آفرینش را ایجاد کرد برای اینکه دعوت خودش را عزّت ببخشد عزیزانه. چون من يك وقت كسي را دعوت ميكنم، محتاج او هستم، ذليلم. يك وقت او را دعوت ميكنم ميخواهم عطايي به او كنم، عزيزانه او را دعوت ميكنم.
□○ثُمَّ جَعَلَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ: بعد هم خدايمتعال در قبال طاعت و فرمانبری بندگان پاداش و ثوابهايي را مقرّر كرد،
□○وَ وَضَعَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ: و كيفر، عقاب و جزای خودش را هم در قبال معصيتها قرار داد،
□○زيَادَةً لِعِبَادِهِ عن نَقِمَتِهِ: هدف از ثواب و عقاب هم اين بود كه بندگان را از آنچه كه موجب خشم و نقمت الهي است باز بدارد. با اين نيرو مردم را از آلوده شدن به آنچه كه زمينهساز مبتلا شدنشان به خشم الهي است محفوظ بدارد
□○وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ: و همین طور ميخواست از رهگذر اين ثواب و عقاب مردم را به سوي رضوان و جنت خودش بكشاند و به سعادت جاودانه برساند.
☑️تا اين جای خطبه اشاره به بحث #توحيد بود كه حالا باز كردن آنها بماند،
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ١٢ آذر ٨٣○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه ( توحيد: قسمت سوم)○□ □○ابْتَدَعَ الأَشْيَاءَ لا مِنْ شَيْءٍ كَانَ قَبْلَهَا: خداي
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت چهارم)○□
□○وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ: و من فاطمه شهادت ميدهم كه پدرم عبد و رسول الهي (فرستاده الهی) بود. كه اين "عَبْدُهُ" است نه عبد الرحمن است؛ نه عبد الرحيم؛ نه عبد الغفور؛ نه عبد الودود؛ نه حتّي عبدالله؛ " عَبْدُهُ" است؛ اين #عبوديت محض است. فرمودند گواهی می دهم که پدرم بنده و فرستاده ی خداست.
□○اخْتَارَهُ وَ انتَجَبَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اجْتَبَلَهُ: خداي متعال #پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه بفرستد، او را از بين همهي خلايق برگزيد. برترین خلایق بود؛ گزیده ترین خلایق بود. و پيش از آنكه او را بفرستد و در بين خلق آشكار كند، نامي بر او نهاد.
□○وَ اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ: و خداي متعال پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه مبعوث كند او را از بين همه ی مخلوقات برگزيد: اصْطَفَاهُ.
□○إِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ: و اين در شرايطي بود كه هنوز مخلوقات در حجاب غيب مكنون بودند.گفت:
بودم آن روز من از طايفهي دُردكشان
كه نه از تاك نشان بود و نه از تاك نشان
□○«كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمَ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الطِّين»؛ آن موقع خداوند پیغمبراسلام (صلی الله علیه وآله) را برگزید.
□○وَ بِسَتْرِ الْأَهَاوِيلِ مَصُونَةٌ: و در هنگامي كه مردمان در ترس و وحشت تاريكيهاي عالم غيب بسر ميبردند، در آن روز خداوند متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به #نبوت برگزيد.
□○وَ بِنِهَايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ: و همهي مخلوقات در نهايت درجهي عدم، مقرون بودند؛ يعني هنوز چيزي به وجود نيامده بود. «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ نورُ نَبِیِّکَ یا جابِرُ». اي جابر! اوّلين چيزي كه خدا خلق فرمود نور پيغمبر بود.
□○عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَآيِلِ الْأُمُورِ،وَ إِحَاطَةً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ،وَ مَعْرِفَةً بِمَوَاقِعِ الْمَقْدُورِ: و اين از آنجا سرچشمه گرفت كه خداي متعال به پايان امور آگاه بود؛ عالم بود؛ و به همهي حوادثي كه در آينده در تاريخ خلقت پيش ميآيد، احاطه داشت و وقوع همهي مقدرّات الهي را خداي متعال از پيش ميشناخت و در واقع براساس اين پيشآگاهي كه خدا داشت، #بعثت پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در آغاز خلقت مقدّر كرد.
□○ابْتَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِتْمَاماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ،وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: خداي متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را برانگيخت تا امر خودش را به اتمام برساند:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» در حقیقت خدای متعال پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) را مبعوث کرد، تا کاری را که می خواست به پایان برساند
□○وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ: و آن حكمي را كه خداي متعال مقدّر كرده بود، به صورت قطعي امضا كند؛ یعنی جاری کند.
□○وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: و خداي متعال از اين رهگذر ميخواست مقدّراتش را تنفیذ کرده باشد؛ یعنی آنچه خدا در آغاز خلقت مقدر کرد، در بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در این عالم محقق کرد.
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت پنجم)○□ □○فَرَأَى الأُمَمَ فِرَقاً فِي أَدْيَانِهَا: پيغمبر اكرم صلی الله ع
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت ششم)○□
□○ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ: تا اينكه خداي متعال رسول الله(صلی الله علیه وآله) را قبض روح كرد؛ او را از این عالم گرفت؛ منتها نه گرفتن تؤام با خشونت؛ بلکه قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ ؛ یعنی قبض کرد؛ او را گرفت با نهایت مهربانی و اختیار؛ یعنی به خود پیغمبر صلی الله علیه و اله و سلم واگذار کرد؛ و خود پیغمبر صلی الله علیه و آله گفت من دلم می خواهد پیش خدای متعال بروم؛ « إِلَى الرَّفِيقِ الْأَعْلَى» می خواهم پیش آن رفیق برتر خودم بروم.
□○ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ وَ رَغْبَةٍ وَ إِيْثَارٍ: و آن گرفتن، گرفتن رغبت بود؛ یعنی خداي متعال به ديدار رسول الله (صلی الله علیه وآله) راغب بود؛ یا از آن طرف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هم به وصال الهي راغب بودند وَ إِيْثَارٍ و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله در راه اين وصال همهي هستي خودشان را ايثار كردند؛ اینگونه قبض روح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاد.
□○فَمُحَمَّدٌ مِنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ فِي رَاحَةٍ: در نتيجهي اين قبض روح پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله)، از تمام سختيها اين دار دنيا راحت شدند؛ از دست شما مردم ناسپاس و پیمان شکن نجات پیدا کردند.
□○قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِكَةِ الأَبْرَارِ:و الان رسول خدا محفوف است؛ ملائكهی ابرار گرداگرد پيغمبر (صلی الله علیه وآله) را گرفتهاند،
□○وَ مُجَاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبَّارِ: و در جوار ملك جبّار، خداي متعال قرار دارد و آرميده است.
□○صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَبِي نَبِيِّهِ وَ أَمِينِهِ عَلَى الْوَحْيِ وَ صَفِيِّهِ وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِيِّه: و صلوات خدا بر پدرم باد كه پيامبر الهي بود؛ امانتدار وحي الهي بود؛ بندهي برگزيدهي خدا از بین همه ی خلایق بود؛ انتخاب شده ی خدا از خلق بود؛ و مورد رضايت پروردگار بود.
□○وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ: و سلام بر پدرم رسول الله باد و رحمت و بركات الهي بر او باد.
□○این در حقیقت خطبه ی اول است که اشاره کردم حقایق بسیار بلندی در آن است و باز کردن آن (خصوصاً آن بحث های توحیدی) زمان می برد.
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت ششم)○□ □○ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ: تا
□○ #خطبه_ی_فدکیه (قسمت هفتم: قرآن )○□
□○ثُمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ: بعد حضرت زهرا سلام الله علیها به اهل مجلس، یعنی کسانی که در مسجد بودند، توجه کردند وَ قَالَتْ (حضرت از خطبه عبور کردند و وارد خطابه شدند)
□○أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ: شما اي بندگان خدا! پرچمداران امر و نهي الهي بوديد؛ شما بوديد كه اسلام را حمايت كرديد و اسلام توانست پايدار بماند؛ پايگاههاي زيادي را فتح كند. شما مردم مدينه بوديد كه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مهاجرين را در هجرت پناه داديد.
□○وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ: و شما حاملان دين خدا و وحي الهی بوديد.
□○وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِكُمْ: و شما امانتداران الهي بوديد كه خدا نفس شما را، وجودتان را به امانت دست شما سپرد.
□○وَ بُلَغَاؤُهُ إِلَى الأُمَمِ: و شما مبلّغين خدا و دين خدا در بين ساير امّتها بوديد.
□○زَعِيمُ حَقٍّ لَهُ فِيكُمْ: آن زعیم و و زمامدار حق در بین خود شماست. البتّه اين عبارت «زَعِيمُ حَقٍّ لَهُ فِيكُمْ که زمامدار حق در بین شماست» به دو صورت دیگر هم نقل شده است: زَعَمْتُمْ حَقٌ لَكُمْ لِلَّهِ فِيكُم: آيا شما پنداشتيد كه حقّي براي خدا در مورد شما وجود دارد؟ یا أ ضعتم حقّاً له فيكم: یا اینکه حقّ الهي را كه در بين شما بود با این کاری که مرتکب شدید (غصب ولایت) ضايع كرديد. در کتابهای دیگر با این دو عبارت هم دیدم نقل شده بود که یادداشت کردم.
□○وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَيْكُمْ: و پيماني كه خدای متعال از پيش با شما داشت (یا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پیمانی از شما گرفت؛ شاید اشاره به پیمان غدیر باشد؛ بیعتی که در غدیر خم برای ولایت امیرالمومنین علیه السلام گرفتند).
□○وَ بَقِيَّةٌ اسْتَخْلَفَهَا عَلَيْكُمْ: وآنچه كه پيغمبر صلی الله علیه و آله وسلم از سوي خودش براي شما باقي گذاشت که فرمود قرآن و عترت را باقی می گذارم. حال آن بقیه چه هست؟ یکی از آنها این است:
□○كِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ: كتاب گوياي خدا، وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ: و قرآني كه صادق و راستگو است،
□○وَ النُّورُ السَّاطِعُ: و نور فروزان الهي است،
□○وَ الضِّيَاءُ اللاّمِعُ: و شعاع درخشان پروردگار است.
□○بَيِّنَةٌ بَصَائِرُهُ مُنْكَشِفَةٌ سَرَائِرُهُ: بصيرت های قرآن بيّن و آشكار است؛ آنجایی که می خواهد بصیرت بخشی کند کاملا شفاف و روشن است؛ و اسرار خفيّهي قرآن هم مكشوف است.
□○مُتَجَلِّيةٌ (مُنْجَلِيَةٌ) ظَوَاهِرُهُ: ظواهر قرآن آشکارا در تجلی است.
□○مُغْتَبِطَةٌ بِهِ أَشْيَاعُهُ: كساني كه شیعه و پيرو قرآنند مورد غبطه هستند. همه حسرت آنها را می برند.
□○قَائِداً [قَائِدٌ] إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ: و پيروي قرآن انسان را به سوي رضوان الهي راهبري ميكند.
□○مُؤَدٍّ إِلَى النَّجَاةِ اسْتِمَاعُهُ: گوش سپردن به قرآن انسان را به نجات ميرساند،
□○بِهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ: به وسيلهي قرآن است كه مي شود به حجّتهاي نوراني خدا دسترسي پيدا كرد.
□○وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ: و به کمک بیان قرآن است که میشود به فرائض الهي دست پيدا كرد
□○وَ مَحَارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ: و به آن حرامهايي كه خدا تحذير كرده است به وسیله ی قرآن ميتوان رسيد.
□○وَ بَيِّنَاتُهُ الْجَالِيَةُ: و به آن بینات قرآن، استدلالات قرآن، حجت های الهی كه در تجليّاند به وسيلهي قرآن ميتوان راه پيدا كرد.
□○وَ بَرَاهِينُهُ الْكَافِيَةُ: و به برهانهاي كافي الهی (که با وجود آن به هیچ برهان دیگری نیاز نیست ) از رهگذر قرآن میشود دسترسی پیدا کرد.
□○وَ فَضَائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ: و به فضائل پسنديده و مستحسنش یا مستحبّش (مندوب هم به معنای پسندیده است هم به معنای مستحب) به کمک قرآن می توان راه پیدا کرد
□○وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ: و به جاهايي كه قرآن رخصت داده؛ یعنی یک امری را اجازه داده است؛ جاهایی که در مقام رخصت، انجام کاری را هبه کرده؛ اجازه داده، آنجاها را هم به کمک قرآن می شود راه پیدا کرد
□○وَ شَرَائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ: و به قوانين مسلّم و واجب الهي هم به کمک قرآن ميتوان راه پیدا کرد.
ادامه دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●پاداش درود فرستادن بر فاطمه سلام الله علیها●□
□●پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها فرمودند:
□●«مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ» "(۱)
□●ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همهی گناهان او را، بدون استثناء، میبخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق میکند.
□●و این صلوات چقدر زیباست:
□●«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»●□
□● #حدیث
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
مجلسی،بحار، ج ۴۳؛ ص ۵۵●□
@mohamad_hosein_tabatabaei