eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●اول ذی القعده، سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها●□ □●اعمالی که باعث ورود در #بهشت ا
□●اول ذی القعده ، سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها●□ □●از وجود مبارک (سلام الله عليه) روایتی به ما رسيده است که فرمود: اگر کسی خواهرم فاطمهٴ معصومه را «عارفاً بحقّها» زيارت کند بهشت برای او ثابت است، معلوم می‌شود کريمهٴ اهل‌بيت فاطمهٴ معصومه(سلام الله علیها) حقّی دارد که بعضی از زائران به حقّش عارف هستند و برخی عارف نيستند و آن حضرت را تنها به عنوان خواهر امام و دختر امام و عمه امام ميیشناسند و زيارت می‌کنند که اينها بخشی از فضيلت و ثواب را دریافت می دارند، اما به ثواب کامل راه نمی يابند. □●لیکن برخی دیگر از زائرین آن حضرت، حقّ اين کريمه را می‌شناسند که امام هشتم(علیه السلام) فرمود هر کس خواهرم را «عارفاً بحقّها» زيارت کند بهشت برای او است. □●کسی حق شفاعت دارد که در کنار عدالت الهی از مظاهر اسمای حسنای خدا باشد. خداوند اگر با عدل خودش با ما رفتار بکند بسياری از انسان ها آسيب خواهند دید، ولی اگر رحمت او ضميمهٴ عدل او گردد در این صورت به اين کار «شفاعت» می گویند. □●لذا اگر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)به اين مقام رسيده است که همه بزرگان، همه ، همه ، در کنار بارگاه ملکوتی او عرض می‌کنند: «يا فاطمة إشفَعی لی فی الجنة..» معلوم می‌شود که حقّ دارد، شما می‌بينيد همهٴ مراجع بزرگ در کنار قبر کریمۀ اهل بیت(سلام الله علیها)ميگويند از ما شفاعت نما، زیرا در همگان به شفاعت خاندان پيغمبر(عليهم الصلاة و عليهم السلام) نيازمندند. □●حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به چه جايگاهی رسيده است که امام هشتم و امام نهم(سلام الله عليهما) هم ترغيب کرده‌اند که آن حضرت را کنيد به نحوی که وجود مبارک امام رضا (سلام الله عليه) زيارتنامه خاصی مقرر کرده است و هم در اين زيارتنامه جملاتی را بیان فرمودند که نشانهٴ مقام و منزلت والای حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) می باشد.(۲) سلام الله علیها @mohamad_hosein_tabatabaei
۳۷۸ ■كسى كه روزهٔ واجب گرفته يا براى يا عمره احرام بسته، نمى‌تواند ارتماسى كند؛ ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند، صحيح است. @mohamad_hosein_tabatabaei
۵۷۲: □كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است، اگر پيش از تمام كردن اعمال و خروج از احرام بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جاى آن بايد با آب خالص غسلش بدهند. @mohamad_hosein_tabatabaei
۲۰۲۵ □اگر كسى درآمد چند سال را براى سفر حج فراهم كرد و به مكه رفت، همه آن اموال جزء هزینه سال‌هاى او شمرده مى‌شود و هیچ‌كدام خمس ندارد، هرچند به احتیاط مستحبْ خمس سال‌هاى قبل از حج را بپردازد. @mohamad_hosein_tabatabaei
| كسى كه از اول بلوغ سال خمسى را براى خود قرار نداده اگر به حج مشرف شود و همان پولى كه دارد آن را صرف تهیه احرام، قربانى و دیگر مصارف حج كند آیا به حج او ضرر ندارد؟ □ | حج و عمره كسى كه سال خمسى نداشت صحیح است هرچند در صورت مدیون بودن گناه كرده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○تقوا، شرط طولی قبول طهارت و نماز○□ □○برای راهيابی به ، نشانه‌هايی است كه برخی از آنها عبارت است از اينكه آنچه شرط صحت و قبولی طولی عبادت است، نه شرط عَرضی وی، از اسرار آن محسوب می‌شود؛ □○مثلاً طهارت شرط صحت نماز است:ا«لاصلاة إلاّ بطهور» [۲۳]؛ همان طور كه «فاتحةالكتاب» جزء قطعی آن است: «لاصلاة إلاّ بفاتحة الكتاب» [۲۴]؛ ليكن اين‌گونه از اشتراط و توقف، گرچه تقدم رتبی را به همراه دارد، ليكن از لحاظ سرّشناسی، در عَرْض عبادت مشروط و موقوف قرار دارد، نه در طول آنها، زيرا شرط طولی قبول طهارت و صلات نيز پرهيزكاری است؛ ﴿إنّما يتقبّل الله من المتقين﴾.[۲۵] □○قبول تقوا نيز رهن ولايت انسان كامل است كه هيچ عبادتی، حتی تقوا، بدون تولّی معصومين(عليهم‌السلام) مقبول نخواهد بود؛ حتی پذيرش والی بودن آنان، بدون اعتقاد به ولايت تكوينی آن ذوات عظام مقبول نيست، زيرا ولايت تكوينی سرّ والي بودن و سرپرستی جوامع بشری آنان خواهد بود؛ □○يعنی پذيرش سرپرستی آنان، مانند نماز و روزه و زكات و حج و... از فروع دين به‌شمار ميیرود[۲۶]، و هر فرعی دارای اصل است كه سرّ آن فرع محسوب می‌گردد، و آنچه جزء فروع دين است، قبول سرپرستی آنان است و آنچه از اصول دين به شمار می‌آيد، ايمان به لزوم نصب آنان از طرف خدايسبحان و مظهريت اين حضرات برای خداوند متعالی است. □○از اين رهگذر، معلوم می‌شود كه حقيقت انسان كامل، حكمت هرگونه عبادت است و هر سالكی به‌ مقدار نيل خود از كمال انسانی، به راز عبادت می‌رسد و كامل‌ترين آنان كه معصومين (عليهم‌السلام) هستند، به سرّ نهايی عبادت واصل آمدند؛ لذا صراط مستقيم و ميزان اعمال و... خواهند بود. : [۲۳] ـ من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۳۳. [۲۴] ـ مستدرك الوسائل، ج۴، ص۱۵۸. [۲۵] ـ سوره مائده، آيه ۲۷. [۲۶] ـ كافی، ج۲، ص۱۸. □○بهمن ۱۳۶۷ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○اصلِ جامع و كلی اسلام این است كه چه در محدوده ملی و محلّی یعنی داخله حوزه اسلامی، چه در محدوده منطقه‌ای یعنی داخله حوزه توحید با اهل كتاب و موحدان، چه در حوزه بین‌المللی با جامعه بشری چه ملحد چه وثنی و چه غیر وثنی، جامعه را « و » اداره می‌كند. □○خداوند در هر سه بخش ملی، منطقه ای و بین المللی فرمود: ﴿لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ﴾ این از جوامع‌الكلم است، فرمود حقّ هیچ كسی را كم نگذارید! حالا شما چه كار دارید آن طرف كمونیست است یا غیر كمونیست! □○جنسی که به دیگری فروختی باید سالم بفروشی! پول مردم، هر کسی که باشد، را باید بدهی، اگر چیزی از كسی خریدی، هر دین و آئینی داشته باشد، باید مبلغ آن را کامل به او بپردازی، این دین می‌شود دین جهانی! □○هیچ كلمه‌ای جامع‌تر از كلمه «شیء» نیست، به صورت جمع هم بیان شد، لذا از «اشیاء» بالاتر نداریم، مفهوم آن این است که ما نباید هیچ چیز مردم را كم بگذاریم! حتی در حوزه یا دانشگاه اگر یك استادی بی‌مطالعه رفت و تدریس کرد، این آیه می‌گوید این كار است و وقت مردم را دارد تلف می‌كند و فرقی نمی کند این مردم کافر باشند یا مسلمان؛ یا هر حقی از هر کسی طبق این آیه حرام است. □○منبع: تفسیر جلسه (۷) سوره الرحمن ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●یکی از بیانات نورانی (سلام الله علیه) این است که «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ ینْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ»؛ ؛ این به همه ما می‌گوید که مواظب این باشید! ■●بارها به عرضتان رسید که این فضا، فضای است و فضای نیست، چون سیم حقیقت نیست که بی‌سیم بشود مجاز، یا چهره تلویزیون و شیشه حقیقت نیست تا بی‌شیشه بشود مجاز. هر جا اندیشه نقل و انتقال می‌شود فضا، فضای حقیقی است. این فضا، فضای حقیقی است. ■●فرمود آدم وقتی، یک کتابی را می‌خواند، صحنه‌ای را می‌بیند، فیلمی را می‌بیند، حرف کسی را گوش می‌دهد، دارد او را عبادت می‌کند! اگر آن کتاب یا فیلم از خدا و پیغمبر بگوید مخاطب در حقیقت خدا و پیغمبر را عبادت کرده، اگر آن کتاب یا فیلم از هوا، زمین، آسمان و مطالب بیهوده سخن بگوید، مخاطب دارد آنها را عبادت می‌کند. ■●وجود مبارک حضرت امیر در جریان تبعید اباذر به ربذه فرمود، اباذر ربذه جایی است که نه آب دارد و نه هوای خوبی برای زندگی، ولی بدان! اگر تمام سطح زمین مثل مس بشود که چیزی از روی زمین نروید و قطره بارانی هم از آسمان نبارد، باز هم خدا می‌تواند بنده‌اش را اداره کند. ■●این چه توحیدی است؟ با این اعتقاد، انسان راحتِ راحت است. اباذر عرض کرد من می‌دانم و مطمئن هستم! مشابه این بیان نورانی حضرت امیر را وجود مبارک امام جواد(سلام الله علیه) هم دارد، ■●این توحید آدم را از ، ، از خدایی ناکرده ، از ، از زیرمیزی، رومیزی، و ، نجات می‌دهد. فرمود تمام روزی‌های حلال را ذات اقدس الهی در اختیار دارد. ■●هر چه ما عالم‌تر باشیم و خلوص ما بیشتر ‌شود، اثر حرف ما بیشتر می‌شود و جامعه بیشتر مراعات می‌کند. جامعه تفاوت احتمالی حرف و عمل ما را می‌فهمد، هرگز نسبت به دین بدگمان نمی‌شود، بلکه می‌گوید اینها بد عمل کردند، این به وسیله شما بزرگان باید حل بشود، شما بزرگواران پیشوایان دین هستید، سعی کنید إن‌شاءالله مسجدها را همیشه با حرف‌های عالمانه از قرآن یا از روایات اداره کنید، آن وقت اثر سخن شما بیشتر است، هم در خود انسان اثرگذار است و هم در جامعه. ■●درس اخلاق ۱۳۹۷/۰۵/۱۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●داشتن قدرت و توانایی مدیریت در پذیرش مسئولیت ها ضروری است●□ □●در نامه ۶۱ وجود مبارك اميرالمؤمنين(علیه السلام) برای كميل‌بن‌زياد نخعی مطالبی را مرقوم فرمودند، بعد از حمله غارتگرانه‌ای كه معاويه به منطقه تحت نظارت كميل داشت و كميل در آن زمان آنجا حضور نداشت و شخص ديگری را به عنوان جانشين انتخاب كرده بود نگاشته شد. و در حقیقت اين نامه به عنوان نامه اعتراض‌آميز و توبيخی به است كه معاويه آمد و غارت كرد و تو در حوزه استحفاظی خود حضور نداشتی. □●مضمون اين نامه اين است كه چرا در جايی كه آنجا به عهده تو سپرده شده بود حضور نداشتی و چرا نبودی چه كسی می‌خواهد غارت كند؟ چرا برای غارتگران معبر قرار گرفتی و دفاع نكردی تا جلوی تجاوز را بگيری؟ تو چرا حوزه استحفاظی خودت را ترك كردی رفتی جای ديگر كار آنها را انجام بدهی در حالی که آنجا برای خودش مسئول دارد. اينها را به كميل فرمود، با اينكه كميل از اصحاب خاصّ حضرت بود. □●حضرت فرمود يك شانه و دوش قوی نداشتی كه اين بار را به دوش بكشی آن دوشِ قوی اين بار را می‌كِشد، اين بار مسئوليت را كردی و رفتی، اين را به كميل می‌گويد! حالا اين حرف‌ها حرف‌های روز هم هست! □●به مسئولين ما هم همين حرف‌ها را فرمود. وقتی نيرومند نبودی كسی از پهلوی تو هيمنه‌ای احساس نميكند! هيبتی نداری كه ديگران . تو نه حقّ مردم را اَدا كردی نه حقّ را ادا كردی، نه حقّ امير را ادا كردی نه حقّ مصر را ادا كردی اين نقدهای وجود مبارك حضرت امير است نسبت به كميل. □●بنابراين اگر كسی اهل بود دليل نيست كه او بتواند كشور را خوب اداره كند و یا حوزه استحفاظی‌اش را خوب اداره كند! دعای كميل، و است، اما برای كسی كه بخواهد مسلّح بشود مديريت هم حتمی است. یعنی داشتن قدرت و توانایی مدیریت در پذیرش مسئولیت ها ضروری است. □●وجود مبارك حضرت امير علیه السلام در اين بيانات فرمود را تنها با آهن نمیتوان اداره كرد بلکه هم آهن لازم است هم آه لازم است؛ «و سلاحه البكاء»، غرب و بسياری از كشورهايی كه مثل آنها فكر می‌كنند آهنِ فراوان دارند اما چون آه ندارند به فكر آدم‌كشی‌ هستند. □●كسی كه او آهن است جز جنگ به چيزی نمی‌انديشد و اين مشكل را حل نميكند. اگر كسی آهن دارد و آه ندارد مشكلش حل نمیشود چه اينكه اگر آه دارد و بی‌آهن است نظير كميل می‌شود. □●اميرالمؤمنين(علیه السلام) به كميل فرمود كشور را دو چيز اداره می‌كند آهن و آه، هر دو برای حفظ نظام لازم است و يك دست به تنهايی صدا ندارد. □●شيطان از انسان آبرو می‌خواهد وقتی دين را از آدم گرفت او را رها نميكند آبرو را هم از آدم می‌گيرد انسان را مسلوب‌الحيثيه می‌كند شيطان تنها كارش همين است. انسان با آبرو زنده است خداوند فرمود مواظب باشيد كاری كه شيطان با آدم و حوا كرد با شما نكند او نميخواهد از شما آب و خاك بگيرد او اول دين را ميیگيرد، او آدم را مسلوب‌الحيثيه می‌كند. □●حضرت امير(علیه السلام) به كميل فرمود اين ظرف است، دل آن است كه ظرفيتش برای مطالب فراوان باشد. يك مختصر چيز آدم ياد گرفت بگويد بس است اين درست نيست. چقدر بيان علوی بوسيدنی است! يك وقت است انسان غذا می‌خورد سير می‌شود اما علم مثل غذا نيست. علم وقتی وارد صحنه دل شد ظرفيت اين دل را توسعه می‌دهد، خاصيت علم آن است كه ظرفيت را توسعه می‌دهد. يك دانشجو، يك طلبه، يك مجتهد اين ظرفيت ده مطلب را دارد وقتی اين ده مطلب را فهميد آن وقت ظرفيت پيدا می‌كند برای پنجاه مطلب. □● ●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■●ذوات قدسی(عليهم‌السلام) هر ترازو هستند كه حق و باطل بودن ديگران با آنها ميشود: ■تو ترازوی اَحَدْخو بوده ای بَل زبانه هر ترازو بوده ای■ ■ايستادگی در برابر ستم و به رسميت نشناختن به بهای عَلَم كردن هفتاد و دو شهيد به عالَم از سوی (عليه‌السلام) مصداقی از خطيئه ناپذير بودن امر به معروف و نهی از منكر در مرام اهلبيت(عليهم‌السلام) است، ■چنانكه فسادهای اخلاقی حاكمان اَشرافی اموی و احيای ارزشهای جاهلی، سهل انگاريهای دينی، بسنده نكرده به و حمله به شهرهای مقدس مدينه كه به معروف است ■و يورش به مكه برای سركوبی مخالفان و چنگ و دندان نشان دادن به مردم كه به كردن كعبه انجاميد، تبديل خلافت اسلامی به نظام سلطه پادشاهی موروثی و ساير جنايات از سوی آنان نشان ميدهد كه امام حسين (عليه‌ السلام ) در تشخيص منكر و نهی از آن، خطا نكرده بود. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی: «قرآن» تمام ادیان آسمانی را در زمین تثبیت کرد●■ ■●دیدگاه درباره کتب آسمانی و صحف انبیای دیگر، در همین حد است که ﴿مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ﴾[۱]؛ و نسبت به یکدیگر مصدّق‌ هم‌اند و این طور نیست که مثلاً یکی حرف دیگری را تخطئه بکند لکن درباره قرآن کریم گذشته از اینکه دارد ﴿مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ﴾، تعبیر ﴿مُهَیمِناً﴾[۲] را نیز دارد که این مخصوص قرآن کریم است، یعنی این قرآن کریم نسبت به کتب دیگر، هیمنه، سلطنت و سیطره دارد. ■●خدا غریق رحمت کند مرحوم کاشف الغطای بزرگ را! ایشان در کتاب شریف این فرمایش را دارد که اگر قرآن نبود، دینی در روی زمین باقی نمی‌ماند! برای اینکه این تورات و انجیل فعلی، با این قصصی که دارد مثلا معاذالله خدا با فلان پیغمبر کشتی گرفته، یا فلان پیغمبر معاذالله فلان شراب را نوشیده، این کتاب ها ماندنی نیست، وقتی مطالب علمی رخت بربست و قصه‌های آلوده در آنها راه پیدا کرد، دیگر این کتابها ماندنی نخواهند بود، ■●فرمایش مرحوم کاشف الغطاء در در بحث عظمت قرآن این است که قرآن تمام ادیان آسمانی را در زمین تثبیت کرد؛ برای اینکه قرآن، را معرفی کرده، را معرفی کرده، تورات را معرفی کرده، انجیل را معرفی کرده، این کتاب ماندنی است و این تورات و انجیل موجود محرَّف نه خودش می‌تواند بماند، نه آورنده‌های خودشان را می‌توانند حفظ کنند، این از بیانات لطیف مرحوم کاشف الغطاء است. ■● ۱۳۹۷/۰۷/۲۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیت الله جوادی آملی مدظله العالی●■ ■«قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیرَتِهِ» ■ارزش هر کسی به اندازه همت اوست و هر کسی به اندازه همّتش می‌ارزد ■همت یعنی چیزی که انسان به آن اهتمام می‌ورزد و آن را اصل می‌داند و سایر امور را نسبت به او فرع می‌داند و فدای آن می‌کند. شارحان این جمله نورانی، قصه دار الانذار را نقل کردند؛ ■وقتی این آیه مبارکه نازل شد که ﴿وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَكَ الْأَقْرَبینَ﴾، وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) سران و بزرگان قریش و غیر قریش را دعوت کرد، وجود مبارک حضرت امیر هم که بیش از ده سال نداشت، در این جلسه حاضر بود. ■حضرت این آیه قرآن را تلاوت کرد: ﴿وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَكَ الْأَقْرَبینَ﴾، رو کرد به بزرگان قبایل و فرمود اگر کسی دعوت من و نبوت من و رسالت مرا پذیرفت و مرا یاری کرد و در اجرای احکام و حِکَم من کوشش کرد او وصی من و خلیفه من است. این را گفت بعد به تک‌تک اینها فرمود که «انقض نفسک من النار، انقض نفسک من النار»، کیست که ندای مرا پاسخ بدهد و جانشین من باشد؟ ■در این میان تنها کسی که قیام کرد وجود مبارک حضرت امیر بود. چند بار وجود مبارک حضرت این آیه ﴿وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَكَ الْأَقْرَبینَ﴾ را تلاوت فرمودند، معنا کردند، تفسیر کردند، بعد فرمودند ■هر کس اولین نفری باشد که ندای مرا پاسخ دهد و مرا تأیید کند و دستورهای مرا اجرا نماید، او خلیفه من است، در تمام این اعلام‌ها وجود مبارک حضرت امیر با اینکه بیش از ده سال نداشت، قیام کرد. لذا وقتی علی(صلوات الله و سلامه علیه) می‌گوید ارزش هر کسی به همّت اوست: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ». در حقیقت از خودش دارد سخن می‌گوید. ■حضرت فرمود مردانگی هر کسی در اوست. صدق تنها در نیست؛ اگر شخص فعلش با قولش مطابق باشد صادق است. ■اگر فعل با نیت مطابق باشد صادق است و اگر قول با نیت و اگر قول با فعل مطابق باشد شخص صادق است. لذا حضرت می‌گوید صدق هر کسی به قدر مردانگی اوست و شجاعت هر کسی به قدر انفیت اوست. ■●درس اخلاق ۲۳ آذر ۹۷●■ @mohamad_hosein_tabatabaei