eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○دعای روز ششم ماه مبارک رمضان○□ □اَللَّـهُمَّ لا تَخْذُلْنی فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَلاتَ
□●آیت اللہ مجتهدے تهرانے(ره):●□ □«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ» خدايا، من را بہ واسطہ تعرض گناہ خوارم نكن. □گناہ آدم را خوار، و عبادت و بندگی آدم را عزيز می‌كنند. اگر اهل طاعت و بندگی شويد، عزيز می‌شويد؛ اما اگر اهل گناہ باشيد، كسی دوستتان ندارند. □«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»‌ يعنی هر كہ ايمان بياورد و عمل صالح بكند، ما هم دوستی‌اش را در دل مردم می‌افكنيم. □«وَلاتَضْرِبْنى بِسِياطِ نَقِمَتِكَ» «خدايا من را بہ تازيانہ عذابت نزن. □«لاتضرب» واژہ نهی است اما در اينجا دعاست. اگر من بہ شما بگويم «لاتضرب» اين نهی است. اما كوچك‌تر بہ بزرگ‌تر بگويد و ما بہ خدا كہ بگوييم، «لاتضرب»، دعاست. □«وَزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ» «خدايا من را از موجبات سخطت دور گردان □روايتی است كہ برخی گناهان خدا را بہ غضب می‌آورد و آنگاہ خدا قسم می‌خورد كہ بہ عزت و جلال خودم ديگر تو را آمرزش نمی‌كنم. با اينكہ خدا «ارحم الراحمين» است؛ اما مثلاً از من با اين محاسن و عمامہ توقع ندارد كہ بہ نامحرم نگاہ كنم. لذا خدا بہ غضب می‌آيد. حديث هست كه: هفتاد گناہ جاهل را می‌آمرزند قبل از آنكہ يك گناہ عالم را بيامرزند. □«بِمَنِّكَ وَاَياديكَ» بہ حق احسان و نعمت‌هايی كہ بہ من داده‌ای، خدایا اين چند تا دعا را دربارہ من مستجاب كن. □«يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ» ای خدايی كہ منتهای رغبت مشتاقان هستی. □ای كاش در مساجد كہ اين دعاها خواندہ می‌شود، معنی آن نيز بيان شود تا مردم وقتی دعا می‌كنند، با حضور قلب اين دعاها را بخوانند و در خودشان بيان كنند. بہ مردم بگويند كہ بہ خاطر گناہ عذاب میشوند و اين حادثه‌ها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران بہ خاطر گناہ است. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#تفاوت_ذکر_با_ورد(۲) □○در ادامه بخوانید:  شکستن بت های ذهنی و انواع آن○□ □اما اینجا این پرسش پیش م
(۳) □○در ادامه بخوانید:  زبان قرآن، ویژه و منحصر بفرد است○□ □توجه به این مسئله خودش نوعی دعاست. فقر مالی مهم نیست. نمی خواهم بگویم فقر مالی چیز خوبی است ولی چه بسا فقیر مالی که نسبت به غنیّ مالی، غنی تر از او باشد. فقر و غنا صفت روح آدمی است. ما غنیّ داریم که از هر فقیری محتاج تر است. اموال بیرون که اعتباری است ولی در ذاتش فقیر است. □یک فقیری هم هست که شاید به نان شبش هم محتاج باشد اما آنچنان غنای روحی دارد که سر تعظیم در مقابل فلک خم نمی کند. کدامیک از اینها غنی ترند به نظر شما؟ جناب عطار می فرماید: ○رهروی را سالک ره فکر اوست        ○فکرتی که مستفاد از ذکر اوست ○ذکر باید گفت تا فکر آورد  ○صد هزاران گفته بکر آورد □حضرت امیر می فرماید که خداوند [جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقره تصبر به عشوه تنقاد به بعد المعانده] بعد ادامه می دهد [فی البرهه بعد البرهه ففی أزمان الفطرات عباد ناجاهم فی فکرهم و کلّمهم فی ذات عقولهم] یعنی انسان از طریق همین فکر به جایی می رسد که با خدا نجوا می کند. □این معنی که بنده برای ذکر عرض کردم که ذکر بیشتر جنبه باطنی است غیر از ورد که جنبه ظاهری است. ذکر اصلا معنی اش توجه است؛ وقتی که آدم توجه داشته باشد، فکر می آید آدمی که اصلا توجه ندارد فکر نمی کند اصلا فکر و ذکر با هم پیوسته هستند و اینکه عطار یا مولوی می گویند فکر از طریق ذکر می آید، خیلی حرف درستی است. یک حرف فلسفی است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●خیر و شر به قیاس ما بر می گردد نه در متن خارج ،مثل اینکه در یک روز یکی باران را خوب می داند اما دیگری از بارش باران ناراحت است بخاطر زراعتش ،باید تمام موجودات را در موطن خودش دید ، هر چیزی در عالم خود به کمال است و نقصی در خود او نیست، تعقل کنیم در خود شی مثل خورشید خودمان را در متن واقع ان قرار دهیم بدون اینکه از مقام ذهن بخواهیم چون که تمام این گرفتاری ها از وهم ذهن است ■●انسان کامل تعلیم گرفته از کل اسماء نظام هستی است این شخص دیگر در موطن ذهن تجزیه تحلیل مفهومی نمی کند بلکه در متن ان می رود ، تا دیده راست بین تحقق پیدا کند خیلی مشکل است که دیده راست بین را یعنی به توحید قرانی رسیدن وحدت وجودی رسیدن وحدت وجودی وحدت عینی است. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□○در نقطه ای نزدیکی پلدختر، روستایی است که در آن قبّه ای ساخته شده است که زیر آن دو قبر وجود دارد. یکی از قبرها متعلّق به سیدی است که عالم و امام جماعت آن ده بوده است و دیگری متعلّق به یکی از اهالی روستاست. □○داستان این دو قبر این است که سالها قبل، در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، آن روستایی امام جماعت ده را برای افطار به منزلش دعوت میکند و امام جماعت هم می پذیرد. هنگام مغرب امام جماعت برای افطار به خانه ی آن روستایی میرود، ولی هنوز او به منزل نیامده بود. اهل خانه از او استقبال میکنند و پس از اذان از او میپرسند افطاری بیاوریم یا اوّل نمازتان را میخوانید؟ میهمان میگوید نماز را اوّل میخوانم تا میزبانمان از راه برسد و همراه با او افطار کنیم و مشغول نماز میشود. اهل خانه در اطاق مشغول آماده کردن سفره ی افطار میشوند و شاهد نماز خواندن وی هم بودند. □○بعد از اینکه نماز او تمام میشود، به وی میگویند شما که نماز میخواندید، چطور صدای حیوانات ده و صدای رودخانه و امثال آن همچنان میآمد؟ میهمان می پرسد مگر قرار بود نیاید؟ اهل خانه میگویند ولی آقای ما هر وقت به نماز میایستد، همه ی این صداها خاموش میشود. □○میهمان خیلی تعجّب میکند، ولی به روی خود نمیآورد تا اینکه میزبان به منزل میرسد و از میهمان میپرسد افطار کنیم یا من هم نمازم را بخوانم؟ میهمان میگوید اوّل شما نمازتان را بخوانید. وقتی آن روستایی به نماز میایستد، عالِم ده با تعجّب متوجّه میشود همه ی صداهای ده خاموش شد و یک سکوت عمیق حاکم شد. از اینجا به مرتبه ی بلند معنوی آن روستایی به ظاهر ساده پی میبرد و وصیت میکند هر وقت من از دنیا رفتم، جسدم را کنار قبر این روستایی دفن کنید و اکنون این دو نفر در کنار هم به خاک سپرده شده اند. □مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت ششم بخش اول1⃣ ● درباره وقوع سه طلاق با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عا
آیات 242-228 بقره قسمت ششم بخش اول2⃣ رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از ادعاى آن زن مزينه اى چنين فهميد كه مى خواهد بگويد، عبد يزيد به چنين عارضه اى مبتلا است ، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) براى اينكه اثبات كند كه در او چنين عارضه اى هست يا نه ، فرزندان عبد يزيد را خواند، و همه حضار در مجلس شهادت دادند كه از نظر قيافه ، اين اشخاص فرزندان عبد يزيد هستند پس معلوم شد عبد يزيد عنن نداشته وگرنه داراى فرزند نمى شد، در نتيجه ، نزديكى نكردنش با همسر جديدش از بى ميلى بوده ، (روايات ديگرى كه اين قصه را نقل كرده اند و در كنزالعمال و غيره آمده و ذيلا از نظر خواننده مى گذرد، مؤيد اين معنا است ، چون در آنها آمده كه عبد يزيد از طلاق همسرش سخت اندوهناك بوده است ). بدين جهت بود كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دستور داد زن جديدش را طلاق بدهد و در تفسير الدر المنثور از بيهقى از ابن عباس روايت كرده كه گفت : ركانه همسرش را در يك مجلس سه طلاقه كرد، بعد پشيمان شد، و از دورى او سخت اندوهناك گرديده و جريان را از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيد. حضرت پرسيد، چه جور طلاقش دادى ؟ عرضه داشت : در يك مجلس سه طلاقه اش كردم ، حضرت فرمود خيلى خوب پس يك بار او را طلاق داده اى ، و اگر مى خواهى رجوع كنى همين اكنون رجوع كن ، به همين جهت فتواى ابن عباس اين بود كه طلاق تنها در هنگام پاكى صحيح است ، و طلاق سنتى هم كه خدا بدان امر كرده و فرموده : ((فطلقوهن لعدتهن ))، همين است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○آیت‌الله بهجت قدس‌سره:○□ □○این‌دو راه، خیلی با هم تفاوت دارند که انسان هنگام مرگ، «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکعْبَةِ» (به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم) بگوید، □○و یا دمِ رفتن، با حال حسرت و پشیمانی و ندامت برود و بگوید: ای‌کاش از این راه نمیرفتم! □●(در محضر بهجت، ج۳، ص۲۴۲)●□ @mohamad_hosein_tabatabaei