eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■● ●■(۱) ■سومین جنبه نظر در مساله ناظر بر آن است که انسان کامل علّت غایی عالم است. عالم خلقت یک علّت موجده دارد که سبب ایجاد عالم می باشد و آن خداوند متعال است؛ امّا یک علّت غایی هم دارد که نتیجه حاصل از خلقت جهان است. ■در هر عملی که انسان انجام می دهد، قصدی دارد و در پی نتیجه ای است. باغبانی که مدّت ها از درختان خود نگهداری و مواظبت می کند، از این عمل در پی یک علّت غایی است و آن میوه ای است که این درختان به بار می آورند. اگر میوه نبود به تبع آن هیچ یک از این تلاش ها و مراقبت ها وجود نداشت. بدین ترتیب علّت غایی ایجاد جهان آفرینش میوه و محصولی است که از باغستان خلقت انتظار می رود و آن چیزی جز وجود نیست. ■خلقت همه موجودات عالم مقدّمه ای برای پدید آمدن انسان کامل بوده است. زیرا انسان کامل است که می تواند آیینه تمام نمای اسماء و صفات حقّ متعال باشد. به عبارت دیگر آفرینش تجلّی حضرت حقّ با تمامی اسماء و صفاتش در آیینه مخلوقات است. در این راستا ابتدا خداوند متعال تالار آیینه ای را به نام جهان آفرینش بر پا کرد تا حُسن و جمال بی منتهای خویش را در آن به منصّه ظهور گذارد. در ازل پرتو حسنت ز تجلّی دم زد. ■● ، صفحه ٧٣ الی ٧٥●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ واسطه فیض بین فیّاض علی الاطلاق و جهان خلقت○□ □○چهارمین زاویه نگاه عرفانی به بحث آن است که واسطه فیض در عالم است و بین ذات مقدّس حقّ متعال و تمامی عوالم آفرینش نقش رابط را ایفا می کند. □○در عالم اعیان ثابته و علم حقّ متعال، عین ثابت انسان کامل، واسطه بین اعیان ثابته سایر موجودات و ذات مقدّس حقّ متعال است. عین ثابت انسان کامل که مظهر اسم اعظم الهی است، در علم حضرت حقّ واسطه ظهور اعیان ثابته سایر موجودات است و از مجرای آن، سایر اعیان ثابته در علم حضرت حقّ پدیدار شدند. □○همچنین در عالم اعیان خارجیّه عین خارجیّه واسطه پدید آمدن اعیان خارجیّه سایر موجودات در تمامی عوالم خلقت از جبروت و ملکوت و ناسوت است. در جهان آفرینش واسطه فیض وجود و کمالات وجود، انسان کامل است و بدون وجود عین خارجیّه انسان کامل پدید آمدن اعیان خارجیّه سایر سایر موجودات امکان پذیر نخواهد بود. لذا عالم بدون وجود انسان کامل متصوّر نیست. انسان کاملی که امروز واسطه فیض بین حقّ و خلق است، وجود مقدّس حضرت بقیه الله ارواحنافداه می باشد. □● ، صفحه ٧٦ الی ٧٨●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●انسان كامل حجّت خداوند●□ □پنجمين ديدگاهی كه در جهان بينی عرفانی از آن به حضرت مهدی ارواحنافداه توجّه شده، اين است كه حجّت الهی در عالم و شاخص در سلوك الی الله است؛ بدين معنا كه معيار سير الی الله وجود انسان كامل است. □در صلوات شعبانيه آمده است: اللهم صلّ علی محمّد و ال محمّدٍ الفُلك الجاريه و اللّجج الغامره يأمَنُ من رَكِبها و يغرُقُ من ترَكها. المُتقدّمُ لهم مارق و المتأخِّر عنهم زاهق و الازم لهم لاحق. خداوندا! بر محمّد وال محمّد درود فرست، آنان كه كشتی روان در موج های دريا هستند كه هركس بر آن سوار شود ايمن و آسوده خواهد بود و هركس سوار آن نشود غرق خواهد شد. هركه بر ايشان پيشي گيرد از دين خارج گشته و هركه از آنان عقب ماند و از ايشان تبعيّت نكند هلاك شود و كسی كه پيوسته همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسيد. □بنابراين حجّت خدا و راهبر سير الی الله است و بدون وجودحجّت خدا هيچ سالكی نمی تواند به مقصد برسد؛ زيرا شاخص و صراط رسيدن به مقصد، حجّت خداست. □چنانكه اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند: انا الصّراط المستقيم: من صراط مستقيم هستم. او راه است و بدون راه نمی شود به مقصد رسيد. □همچنين آن حضرت می فرمايند: لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً ، و إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً ، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ و بَيِّنَاتُهُ و كم ذا و اين اولءك؟ اولءك و الله الأقلّون عدداً والأعظمون عندالله قدراً و يَحفَظُ الله بهم حُجَجَه وبَيّناته: زمين از وجود كسی كه حجّت برپای خداست، خواه پديدار و شناخته باشد و خواه ترسان و پنهان از ديده ها، خالی نخواهد ماند؛ تا حجج و بيّنات الهی باطل نشود و نشانه هايش ازميان نرود و اينكه تعداد ايشان چقدر هست و در كجا هستند، به خداسوگند تعدادشان اندك؛ ولی نزدخدا بزرگ مقدارند؛ و خدا به وسيله آنان حجّت ها ونشانه های خود را نگاه می دارد. □در زيارت امام عصر ارواحنافداه خطاب به ايشان عرض می كنيم: السّلام عليك يا نورَالله الّذی لا يُطفی. السّلام عليك يا حجّه الله الّتی لا تُخفی. السّلام عليك يا حجّه الله من فی الارض و السّماء ، سلام بر تو ای نور خدا كه خاموش نمی شود. سلام بر تو ای حجّت خدا كه پنهان نمی ماند. سلام بر تو ای حجّت خدا بر هركس كه در زمين و آسمان است. امام زمان ارواحنافداه حجّت خداست و زمين از حجّت خدا خالی نمی ماند. ■● ، صفحه ٧٩ و ٨٠●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●انسان کامل خلیفه خداوند (قسمت اول)●■ ■●ششمین زاویه نگرش به مهدویّت، در جهان بینی عرفانی این است که انسان کامل خلیفه خداوند و جانشین و قائم مقام او در عالم است. همان طور که گفتیم، انسان کامل مظهر همه اسماء الهی است. خداوند متعال در رابطه با خلقت حضرت آدم علیه السّلام در قرآن کریم فرموده است: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ...: و هنگامیکه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین جانشینی برای خود قرار خواهم داد. (این امر برای فرشتگان دشوار آمد و نتوانستند هضم کنند.) گفتند: پروردگارا! آیا کسی را در آن (جایگاه) قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؛ در حالی که ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم و تو را تقدیس می کنیم؟! پس پروردگار فرمود: من چیزی می دانم که شما نمی دانید. ■●سپس خداوند ( برای اینکه پرسش ملائکه را پاسخ گوید و به آنها تفهیم کند) علم همه اسماء را به آدم آموخت و آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می گویید از اسامی ایشان به من خبر دهید. فرشتگان عرض کردند: خداوندا! تو منزّهی و ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده ای نمی دانیم؛ تو دانا و حکیم هستی. سپس خداوند به آدم فرمود: ای آدم! آنان (ملائکه) را از اسماء ایشان آگاه کن ... . آیات مذکور نشان دهنده این واقعیّت است که وجود انسان کامل ظرفیّت دریافت تمامی اسماء الهی را دارد؛ در حالی که هیچ یک از ملائکه چنین ظرفیّتی نداشتند. ■●همچنین ضمیر (هِم) در کلمه (اسمائِهِم) به ذوی العقول اشاره دارد. این نکته تامّل برانگیزی است و حاکی از آن است که اسمائی که خداوند متعال به حضرت آدم علیه السّلام آموخت الفاظ و حروف نبودند؛ بلکه واقیّات عینی و خارجی بودند. آن واقعیّات به استناد احادیث فراوان چیزی جز حقیقت انسان کامل و وجود مقدّس پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله وسلّم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام نبودند. زمانیکه حقیقت این اسماء مقدّس بر ملائکه عرضه شد، فرشتگان قادر به درک آنها نبودندو بر ایشان ناشناخته بود؛ ولی آدم علیه السّلام به درک و معرفت این اسماء راه یافت. ■●بدین ترتیب حتّی ملائکه مقرّب مظهریّت تام ندارند و نمی توانند پذیرای تمامی اسماء الهی شوند. اکنون درمیابیم که تنها انسان کامل می تواند خلیفه الهی بر روی زمین باشد و هم اوست که می تواند مظهر همه اسماء و صفات الهی گردد. در نتیجه همه اهل عالم در برابر خلیفه خداوند خاضعند؛ تا جاییکه حتّی ملائکه مقرّب در برابر انسان به سجده افتادند. البتّه فقط ملائکه سجده نکردند؛ بلکه همه کائنات و تمام عالم خلقت سجده کردند و سجده بالاترین درجه خضوع و خشوع است. انسان کامل خلیفه الله است و لذا عالَم که در برابر خداوند متعال تسلیم است، در برابر خلیفه خدا نیز تسلیم خواهد بود. ... ■● ، ص ۸۰تا ۸۳●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل خلیفه خداوند (قسمت اول)●■ ■●ششمین زاویه نگرش به مهدویّت، در جهان بینی عرفانی این است ک
■●انسان کامل خلیفه خداوند (قسمت پایانی)●■ ■●ممکن است این شبهه در اذهان پیش آید که خلیفه و قائم مقام برای زمانی است که مستخلفٌ عنه وجود نداشته باشد. مثلاً وجود قائم مقام وزیر وقتی در وزارتخانه ضرورت می یابد که وزیر در سفر است و حضور ندارد و امور وزارتخانه با دستور و نظر قائم مقام وزیر جریان می یابد. در حالیکه متصوّر نیست خداوند متعال لحظه ای در عالم حاضر نباشد تا نیازی به جانشین باشد؛ کمااینکه در صورت حضور وزیر، وجود قائم مقام ضرورت ندارد. ■●در پاسخ می توان گفت خلیفه خدا مجرای فعل الهی و یدالله است و خداوند متعال عالم را از مجرای او اداره می کند؛ نه اینکه در غیاب خداوند، به جای او بنشیند و به اداره امور عالم بپردازد. مثل مدیری که از طریق ایادی خود کارها را انجام می دهد. به یک تعبیر می توان گفت مدیر کار را انجام می دهد و به تعبیر دیگر می توان انجام کار را به ایادی او نسبت داد. ■●ولایت خداوند بالذّات و بالاصاله است و او مستقلّاً محیط و شاهد بر عالم است؛ اما ولایت خلیفه خدا بالتّبع و بالنّیابه است. انسان هستی یا کون جامع است و همه مراتب وجود، از پایین ترین مرتبه اسفل سافلین که حضیض عالم خاک است تا بالاترین مرتبه که فوق اسماء صفات است، در دامنه سیر خلیفه الله قرار دارد؛ از این رو او می تواند در همه عوالم خلیفه خدا باشد. ■●اینکه خداوند فرمود: اِنّی جاعلٌ فی الارضِ خلیفهً، بدین معنا نیست که محدوده خلافت انسان کامل کره زمین است؛ بلکه بدین معناست که محلّ نصب یا جعل خلیفه بر روی زمین است؛ امّا زمانیکه به خلافت منصوب شد، قلمرو خلافتش تمامی عوالم خلقت را در بر می گیرد. به اعتبار جنبه جسمانی، او در زمین خلیفه است؛ ولی به اعتبار مراتب بالاتر وجودش، او خلیفه خداوند در ملکوت، جبروت، لاهوت و تمامی عوالم است. ■●لذا در یکی از فرمایشات امیرالمؤمنین علیه السّلام آمده است: صَحِبوا الدُّنیا بِاَبدانٍ اَرواحُها مُعلّقهٌ بالمَحَلِّ الاَعلی اولئک خُلَفاءُالله فی ارضِه والدُّعاهُ الی دینه: آنان با بدن هایی مصاحب و همنشین دنیا و زمینیان هستند که روح هایشان آویخته به ملکوت اعلی است. ایشان جانشینان خداوند در زمین او هستند و مردم را به دین او می خوانند. بنابراین قلمرو خلافت ایشان از زمین تا محلّ اعلی واَنَّ الی رَبّکَ المُنتَهی است و همه عوالم را در بر می گیرد. ■● ، ص ۸۰تا ۸۳●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □نهمين نگرش عرفانی به بحث مهدويّت از اين منظر است كه انسان كامل مظهر اسم ( ولیّ) حصرت حقّ در عالم است. اشاره كرديم كه محال است اسماء الهی مظهری در اين عالم نداشته باشند. يكی از اسماء الهی اسم ( ولی) است. خداوند متعال در قرآن كريم می فرمايد: فاللهُ هوَ الولیُّ: پس خداوند خود ولیّ است. در جای ديگر می فرمايد: وَ هوَالوليُّ الحَميدُ: و خداوند خودوليّ ستوده است. از آنجا كه هريك از اسماء الهی مظهری در عالم دارد، اسم ( وليّ) نيز مظهری در عالم دارد و عالم هيچ گاه از وجود مظهر اسم ( وليّ) حقّ متعال خالی نخواهد بود. مظهر اين اسم كسی جز نيست؛ لذا در هيچ زمانی جهان از وجود انسان كامل خالی نخواهد شد.(۱) ... صفحه ٨٧ تا ٩٠ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □نهمين نگرش عرفانی به بحث مهدويّت از اين منظر است كه انسان كامل مظهر ا
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □دو واژه وَلايت و وِلايت معانی متفاوتی دارند. واژه ( وِلايت) به معنای زعامت، امارت و فرمانروايی است و واژه ( وَلايت) به معنای قرب و نزديكی است و از معانی ديگر آن فانی شدن و تحت تولّی و سرپرستی حضرت حقّ درآمدن، يعنی همان فناء فی الله و بقاء بالله است. لازم به ذكر است كه در اينجا نه به معنای نابودی، بلكه به معنای جداشدن از اوصاف بشری است. آن كه به فنا راه يابدبه اوصاف الهی زنده شده و بقاء پيدا خواهد كرد؛ لذا وجود چنين انسانی وجودی حقّانی والهی خواهد بود و ذرّه ای از اوصاف بشری در او تجلّی نخواهد داشت. او یکپارچه تجلّی گاه حقّ متعال و قائم به حقّ است و ظهور تامّ خداوند در آینه تمام نمای او، یعنی ، خواهد بود. ولیِّ حقّ متعال به قرب حضرت حقّ نائل شده و فعلاً وصفتاً و ذاتاً، فانی فی الله و باقی بالله است و به همین دلیل حضور در محضر ولیّ خدا حضور در محضر خداست(۲) ... صفحه ٨٧ تا ٩٠ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●انطباق ويژگی های انسان كامل عارفان با خصوصيّات حضرت مهدی عليه السّلام●□ □●نكته ديگری كه لازم است در بحث مهدويّت درعرصه عرفان به آن اشاره كنيم، اين است كه در كتب عرفا شاخصه های كاملاً منطبق بر عقايد شيعی در زمينه حجّت خدا مشهوداست؛ برای مثال، در كتابهايی چون فتوحات مكّيّه تاليف ابن عربی، عِقدالدّرر تاليف يوسف بن يحيی شافعی و اليواقيت و الجواهر تاليف شعرانی، بر اساس مشاهدات باطنی و نه به استناد روايات و احاديث، به اين اقرارهای صريح رسيده اند كه مهدی عليه السّلام از امّت پيامبر خاتم صلّی الله عليه وآله وسلّم و از طايفه قريش است؛ و اينكه مهدی عليه السّلام از عترت پيامبر خاتم صلّی الله عليه وآله وسلّم و از فرزندان علی و زهرا عليهماالسّلام و از فرزندان حسين بن علی عليهم السّلام است. □●همچنين در كتب فكوك تاليف صدرالدّين قونوی، فتوحات مكّيّه و اليواقيت و الجواهر تصريح شده است كه حضرت بقية الله الاعظم ارواحنافداه در شب نيمه شعبان سال ٢٥٥ ه. ق متولّد شده اند. توصيف شمايل و چهره ظاهری آن حضرت در كتاب الانسان الكامل تاليف عزيزالدّين نسفی، شرح فصوص الحكم تاليف عبدالرّزّاق قاسانی و فتوحات مكّيّه و ... به چشم می خورد. □●بحث عصمت حجّت خدا نيز در فتوحات مكّيّه مورد استدلال قرار گرفته است. همچنين تجلّی صفات معصومين عليهم السّلام در وجود حضرت مهدی ارواحنافداه به نحو بسيار زيبايی در كتاب مناقب ابن عربی و نيز در شرح مناقب تاليف سيّدصالح خلخالی مورد بحث واقع شده است. □●بنابراين برخلاف پندار برخی از اهل سنّت، ويژگی های نقل شده در رابطه با حضرت مهدی اراحنافداه در متون عرفانی معتبر، كاملاً منطبق بر باورهای شيعی است. □● صفحه ٩٥ و ٩٦●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●دعاهای دوران غیبت●■ ■دو دعایی که خواندن آنها در دوران غیبت به شیعیان سفارش شده است‌: ■ائمه علیهم السّلام به شیعیان تأکید فرموده‌اند در دوران غیبت این دعا را بعد از نمازهای واجب خود ترک نکنید: ■يٰا اللّٰهُ يٰا رَحْمنُ يٰا رَحِيمُ يٰا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلىٰ دِينِكَ ■ای خدا‌وند، ای بخشنده‌، ای مهربان‌ و ای گرداننده‌ی قلب‌ها‌‌! قلب مرا بر دين خود ثابت گردان. ■مداومت بر خواندن این دعا در دوران غیبت به شیعیان سفارش شده است: ■الْلّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِيّكَ، ■الْلّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَك فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ، ■الْلّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِی ■بار‌الها! خود را به من بشناسان‌؛ زيرا اگر تو خود را به من نشناسانى‌، پیامبرت را نخواهم شناخت. ■بار‌الها! رسولت را به من بشناسان‌؛ زيرا اگر رسولت را به من نشناسانى‌، حجّت تو را نخواهم شناخت. ■بار‌خدايا! حجّت خود را به من بشناسان‌؛ زيرا اگر حجّتت را به من نشناسانى‌، از دين خود گمراه می‌شوم. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت مهدی ارواحنافداه از تولّد تا آغاز غیبت صغری (قسمت اوّل)●■ ■●حکّام بنی عبّاس که بر اساس احادیث پیامبر و ائمّه ی معصومین علیهم السّلام به نزدیک بودن تولّد مهدی موعود علیه السّلام آگاه شده بودند، از زمان امامت امام هادی علیه السّلام به شدّت نگران و مضطرب شدند که با تولّد ایشان تخت حکومت غاصبان خلافت واژگون شود. از این رو تصمیم گرفتند مانع تولّد آن حضرت شوند یا اینکه پس از تولّد، به سرعت ایشان را از بین ببرند. به همین دلیل امام هادی علیه السّلام را به شهر سامرّا که شهری نظامی بود، منتقل کردند و در محلّه ی عسکر که محلّ زندگی ارتشیان بود، جای دادند. در نتیجه آن حضرت در میان دشمنان و در بین خانه های سازمانی نظامیان زندگی می کردند و رابطه ایشان با شیعیان قطع بود. غربت امام هادی علیه السّلام تا حدّی بود که پس از شهادت، آن حضرت را در اتاق نشیمن منزل مسکونی خود به خاک سپردند و زن و فرزندان آن حضرت کنار قبر ایشان زندگی می کردند. همسر ایشان پس از وفات، در همان اتاق مدفون شدند. ■●امام عسکری علیه السّلام می فرمایند: قد وَضَعَ بَنو اُمیّه و بنو العبّاسِ سُیوفَهُم عَلَینا لِعِلَّتین: اِحداهُما اَنَّهم کانوا یَعلَمونَ اَنَّه لیسَ لَهم فی الخِلافةِ حقٌّ فَیَخافونَ من اِدِّعائِنا ایّاها و تَستَقرَّ فی مَرکَزها، و ثانِیهِما اَنّهم قد وَقَفوا من الاَخبارِ المُتواترة علی اَنَّ زَوالَ مُلکِ الجَبابرةِ و الظَّلَمةِ علی یدِ القائمِ منّا، و کانوا لا یَشُکّونَ اَنَّهم مِنَ الجَبابرَةِ و الظّلَمَةِ، فَسَعوا فی قتلِ اَهل بیتِ رسولِ الله صلّی الله علیه و آله وسلّم و اِبارَةَ نَسله طَمَعاً مِنهُم فی الوُصولِ الی مَنعِ تَوَلّدِ القائمِ علیه السّلام او قَتله، فاَبی اللهُ اَن یُکشَفَ اَمرُهُ لِواحدٍ مِنهم (الّا اَن یُتِمَّ نورَه و لو کرهَ الکافرون): بین امیّه و بنی عبّاس به دو علّت شمشیرهای خود را بر ما ( اهل بیت) قرار دادند: یکی اینکه می دانستند در خلافت حقّی ندارند و می ترسیدند ما آن را ادّعا کنیم و خلافت در جایگاه خود مستقر گردد. دوم اینکه بر اساس اخبار متواتر پی برده بودند که زوال و فروپاشی حکومت جبّاران و ستمکاران به دست قائم ما صورت می گیرد و تردید نداشتند که خودشان از جّاران و ستمکارانند؛ لذا به طمع دستیابی به جلوگیری از تولّد قائم علیه السّلام یا به قتل رساندن آن حضرت، در کشتن اهل بیت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و نابود کردن آنها تلاش کردند. امّا خداوند ابا داشت که امرش بر احدی از آنان مکشوف شود (جز آنکه علی رغم کراهت کافران نورش کامل گردد.) ... ■● صفحه١١٠ و ١١١●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □●سيمای حضرت مهدی ارواحنافداه●□ □●يكی از نكات جالبی كه در روايات شيعيان به چشم می خورد، ترسيم حضرت مهدی ارواحنافداه به شفّاف ترين شكل است. اين روايات چنان زيبا وارد جزئيات شده اند كه شايد يك نقّاش چيره دست يا كارشناس چهره نگاری بتواند از روی اين اوصاف طرحی كه تا حدود زيادی شبيه به سيمای آن حضرت باشد، رسم كند. □●بر اساس اين روايات عليه السّلام چهره ای زيبا و جذّاب، صورتی گرد و گلگون و پوستی گندمگون دارند. گونه های حضرت كم گوشت است و بر گونه راست ايشان يك خال مشكی خودنمايی می كند. همچنين آن حضرت دارای رويی گشاده و مهربان و پيشانی بلند ونورانی هستند كه آن چهره را جذّاب تر و دلرباتر مي كند. چهره ی نورانی حضرت بقيّة الله الاعظم ارواحنافداه همانند نقره مي درخشد و جلال و شكوه و شرم و حيا در سيمای ايشان موج مي زند. □●چشمان حضرت مهدی عليه السّلام سياه رنگ و زيباست كه همچون گوهري درخشان، پيوسته برق مي زند؛ اين چشم ها به علّت شب زنده داري هاي فراوان، اندكي فرو رفته اند. ابروان حضرت كشيده و هلالي و به هم پيوسته است. حضرت بقيّية الله الاعظم ارواحنافداه نگاهي بسيار نافذ و عميق دارند و با يك نگاه به هر كس، او را منقلب مي سازند. دندان هاي ايشان همانند شانه منظّم است و دندان هاي جلو، فاصله دار و كاملاً برّاق است. بيني آن حضرت قلمي و كشيده است و كمي از وسط برآمدگي دارد. محاسن امام پرپشت و تابدار است و موهاي سر ايشان زيبا و بلند است كه بر روي شانه هايشان ريخته شده وموهاي مشكين آن حضرت آميخته به موهاي طلايي رنگ است. □●قامت حضرت وليّ عصر ارواحنافداه رشيد و متناسب است؛ نه كوتاه و نه بسيار بلند. مطابق روايات امام زمان عليه السّلام درست هم قدّ پيامبر اكرم صلّي الله عليه وآله وسلّم هستند؛ به طوري كه زره رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم براي ايشان كاملا ً مناسب و اندازه است. اين زره ميراث گرانقدري است كه در بين تمامي ائمّه عليهم السّلام دست به دست گشته است و در نهايت بر پيكر عليه السّلام پوشانده خواهد شد. حضرت مهدي عليه السّلام قوي هيكل و داراي دستاني بسيار نيرومند هستند كه مي توانند با يك حركت، درختان تنومند را از ريشه بركنند. پاهاي آن حضرت قوي ومحكم و داراي عضلاتي در هم پيچيده است. بر روي ران راست امام زمان عليه السّلام خال سياه رنگي است كه از علائم اختصاصي ايشان است. □●حضرت مهدی ارواحنافداه داراي سينه اي فراخ و گشاده اند و شانه هايشان داراي استخوان هاي درشت و قوي است. در پشت آن حضرت دوخال وجود دارد؛ يك خال گوشتي به رنگ پوست بدن و ديگري شبيه خال نبوّتي كه روي كتف پيامبراكرم صلّي الله عليه وآله و سلّم قرار داشت. صداي آن حضرت بسيار رسا و پرطنين است؛ به نحوي كه وقتي فرياد مي كشند، صخره ها در هم مي شكنند. عمر حضرت بقيّة الله الاعظم ارواحنافداه طولاني است؛ امّا سيمايشان جوان است و گذشت زمان گرد پيري بر چهره و پيكر آن حضرت ننشانده است و در زمان ظهور، به شكل جوانی با سنّ كمتر از چهل سال، نمايان مي شوند. □●از ديگر نشانه های عليه السّلام درهنگام ظهور، بر تن داشتن پيراهن ابراهيم خليل عليه السّلام و جامه ي اسماعيل ذبيح عليه السّلام و به پا داشتن كفش شيث پيامبر عليه السّلام است. آن حضرت پرچم رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم را به دست خواهند داشت كه از پارچه مخمل كرك دار و به شكل مربّعي است كه يك سنگ دروسطّ آن دوخته شده است. اين مختصري از اوصاف ظاهري و جمال دلرباي حضرت بقيّية الله الاعظم ارواحنافداه بود كه بر اساس روايات پيامبر و اهل بيت عليهم السّلام بيان شد. □● صفحه ١٢٣تا١٢٦●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □○سيره اخلاقی حضرت مهدی ارواحنافداه○□ □○سيره اخلاقی حضرت بقيّة الله الاعظم ارواحنافداه يعنی خلق و خو و خطّ مشز و شيوه سلوك آن حضرت در زندگی، در روايات و احاديث بسياري بيان شده است. در اين بخش به بررسی برخي از اين خصوصيّات بر اساس روايات مي پردازيم. □○امام زمان عليه السّلام در مقابل جلال الهی به شدّت هستند؛ تا جايی كه به عُقابی تشبيه شده اند كه هنگام فرود و نشستن بر زمين سر به زير افكنده اند. آن حضرت در اوج جلال و شكوه، غرق خشوع و تواضعند. جلال خداوند در وجود حضرت بقيّة الله الاعظم ارواحنافداه متجلّی است؛ زيرا وجود حجّت خدا مظهر تامّ و آيينه تمام نمای اسماء و صفات الهی است و تمامی اسماء و صفات حضرت حق يكپارچه در وجود ارواحنافداه تجلّی كرده و در نتيجه آن حضرت بسيار باشكوه و با عظمت رؤيت می شوند. حضرت مهدز عليه السّلام همواره _خشيت حضرت حقّ را در دل دارند و مقرّب ترين بنده خدا بودن، ذرّه اي غرور بر دل ايشان وارد نمی كند. □○پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله و سلّم فرمودند: يَكونُ مِنَ الله علی حَذَرٍ لا يَغتَرُّ بِقَرابَته: او از خدا می ترسد و به دليل مقرّب بودن در نزد خداوند ( يا به خاطر قرابتي كه به پيامبر خدا صلّی الله عليه وآله وسلّم دارد) مغرور نمی شود. □○حضرت مهدی عليه السّلام سنگينی و وقار خاصّي دارند. آرامش و متانت و وقار الهی در وجود ايشان موج مي زند و اثري از سبكي يا نا آرامي و تلاطم دروجودشان يافت نمی شود. □○رسول خدا صلّی الله عليه وآله وسلّم فرمودند: بَعَثَ اللهُ رَجُلاً مِن اَطاءِبِ عِترَتي و أبرارِ ذُريَّتي عَدلاً مُبارَكاً زَكيّاً لا يُغادِرُ مِثقالَ ذرّةٍ: خداوند مردی را از پاكيزگان و بهترين فرزندان من برانگيزد كه عادل و مبارك و منزّه است و به اندازه ذرّه ای خيانت نمی كند. □○آن حضرت اندكی به دنيا دلبستگی ندارند و بعد از ظهور نيز براي خود بنايی برپا نمي كنند و به دنبال فراهم ساختن امكانات دنيوی برای خويشتن نيستند. □○پيامبر اكرم صلّی الله عليه وآله وسلّم فرمودند: لا يَضَعُ حَجَراً علي حَجَرٍ: آن حضرت سنگی را بر سنگی نمی نهد. □○حضرت مهدی عليه السّلام در زمان ظهور نيز راه زهد را ادامه می دهند و جامه هايی سخت و درشت بافت وپشمين بر تن می كنند و از جامه های لطيف و راحت دوری مي گزينند. همانند جدّ بزرگوار خويش حضرت علی عليه السّلام نان جو مي خورند و حكمراني بر جهان ذرّه ای ايشان را به سوی رفاه در زندگی مادّی سوق نخواهد داد و اين در زماني است كه همه خلق در راحتي وآسايش كامل زندگی می كنند. □○امام رضا عليه السّلام فرمودند: وَ ما لِباسُ القاءِمِ الّا الغَليظُ وَ ما طَعامُه الّا الجَشِبُ: و قائم عليه السّلام را جز جامه درست بافت وغذای ناگوار نخواهد بود. □○ _حلم امام زمان عليه السّلام از تمامی خلق افزون تر است؛ چه در دانايی و آگاهی و چه در بردباری و مدارا پيشتاز عالميان خواهند بود. همچنين در روايات است كه خُلق حضرت مهدی ارواحنافداه همچون خُلق پيامبر اكرم صلّی الله عليه وآله وسلّم است. □○رسول خدا صلّی الله عليه وآله وسلّم خود می فرمايند: المّهديُّ مُن وُلدي... أشبَهُ النّاسِ بي خَلقاً و خُلقاً: عليه السّلام از فرزندان من و از لحاظ خلقت و اخلاق شبيه ترين مردم به من است. اخلاق رسول خدا صلّی الله عليه وآله و سلّم تجسّم قرآن و همان خُلقی است كه خداوند متعال آن را ستود و فرمود: وَ انَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عظيمٍ: همانا تو بر خُلقی عظيم استواری. اخلاق امام زمان عليه السّلام نيز همين گونه است. □○پيامبر اكرم صلّی الله عليه وآله وسلّم فرمودند: لا يَقرَعُ اَحَداً في وِلايَتِه بِسَوْطٍ الّا في حَدٍّ: در زمان حكمفرمايی خود كسی را با تازيانه نمی زند؛ مگر اينكه بخواهد حدود الهی را جاری كند. عليه السّلام نسبت به افراد نيازمند، تهيدست ومستمند بی نهايت دل رحم و مهربان هستند. آنچنان باصفا و صميميّت با فقرا مواجه می شوند كه با دستان شريف خود لقمه در دهان مسكينان وبينوايان می گذارند. □○مشی امام زمان عليه السّلام است و با همگان به عدالت رفتار می كنند. آن حضرت حقّ هر مظلومی را می ستانند و اجازه نمي دهند فرد ضعيفي موردتعدّی قرار گيرد و حقّی از او ضايع شود. اگر به كسی ذرّه ای ظلم شود، حقّ او را تماماً از ظالم می ستانند. ، صفحه ١٣١-١٢٤ @mohamad_hosein_tabatabaei