کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○روز آخر ذی حجّه○□ □در این روز #دو_رکعت_نماز روایت شده است که اهل مراقبت آن را مهم می شمارند. در
□○روز آخر ذی حجّه○□
□با وجود این که به اصل این لطفها و بخششهای بزرگ ایمان داریم ولی با بی اهمیتی و بسادگی از کنار این اعمال می گذریم. این بی اعتنایی از چند چیز سرچشمه می گیرد که تعدادی از آنها عبارت است از:
[ #الف -] عدم اطمینان به پاکی عمل از آفات مختلف که باعث می شود انسان بخاطر این آفت ها عمل را انجام ندهد.
[ #ب -] گاهی بعلت اینکه ممکن است بعد از انجام عمل دچار آفتی شود آن را انجام نمی دهیم. آفاتی از قبیل یادآوری و عجب به آن یا انجام گناهانی که عمل را از بین می برد. همان چیزی که در این آیه آمده است: «به سوی کارهای ایشان رفته و همه را مانند گردی، پراکنده و نابود می سازیم.»«» [ #ج -] گاهی بعلت اینکه ممکن است گناهی انجام داده باشیم که خداوند به ما گفته باشد: «هر کاری می خواهی انجام بده که بعد از این تو را نمی آمرزم» عمل را انجام نمی دهیم.
[ #د -] گاهی هم بعلت اینکه یک عمل جانشینی دارد که پاداش آن با آن عمل یکسان یا بیش از آن است، و بجهت فراوانی این اعمال آنها را انجام نمی دهیم. چه خدای بزرگی که بخاطر فراوانی نعمتهایش، نعمتهای او را که اهمیت می دادند.
[ #ه -] گاهی نیز ممکن است بگوییم: شاید از کسانی باشیم که تقدیر ما بد عاقبتی بوده، و بی ایمان از دنیا خواهیم رفت و در نتیجه اعمال خیر ما بی ارزش می گردد. و باین ترتیب عمل خیر را ترک کنیم.
این احتمالات وجود دارد، و اگر منافع بزرگی در کار باشد، گرچه احتمال نرسیدن به آن نیز وجود داشته باشد، عاقلان برای رسیدن به آن تمام سعی خود را بکار گرفته و بگونه ای برای بدست آوردن این منافع احتمالی تلاش می کنند که در مورد منافع اندک قطعی چنین نمی کنند.
□بهمین جهت است که می بینیم آنان بخاطر نعمتهای احتمالی و نسیه آخرت به زیباییهای نقد دنیای حاضر رغبتی نداشته و آخرت محتمل را بر دنیای مقطوعت گرامی داشت. و آنان را بگونه ای به ما معرفی نمود که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمانده و بدین وسیله دین ما را کامل و نعمتهای خود را بر ما تمام کرد. خدای را شکر آنگونه که خود می پسندد.
□شکرگزاری به درگاه خداوند در این روز و مانند آن با #روزه، #نماز_شکر و #سجده_های آن است. ولی مهم، #شناختن_قدر_نعمت است آنگونه که باید. و این مطلب با اندیشه و دانش تحقق می یابد. و آنگاه که نعمت را شناخت آن را بزرگ می داند. و از راههای بزرگ دانستن نعمت عبادت کردن است.
□المراقبات□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○شما سوار مقام بشو، مقام سوار شما نشود○□
□○باید خدمتگزار اینها [مردم]باشیم و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا بکنیم ... شما سوار مقام بشو مقام سوار شما نشود. این دو تا مثل راکب و مرکوبند. اگر انسان روحیه اش طوری باشد که سوار بشود بر هر مقامی که برای او پیش می آید و مهار کند او را، این به سعادت نزدیک می شود. و اگر روحیه ضعیف باشد و وقتی که به یک مقامی رسید او سوار آدم بشود، او هر جا دلش بخواهد انسان را می برد تا به هلاکت می رساند. من از خدای تبارک و تعالی استدعا میکنم که شما را موفق کند به اینکه خدمت بکنید به این خلق.
□○صحیفه نور،جلد ۱۵،صفحه ۸۲
بیانات امام خمینی(ره) در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری برادر محمد علی رجایی
مورخ:۱۳۶۰/۰۵/۱۱○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
○مرا که راهی بَزم عــــزای اربابم
○برای زود رسیدن، کمی توان بدهید
○اگر خــــــدای نکرده، در آخرِ خطم
○به جانِ اشک سه ساله ، مرا امان بدهید!
#علی_اکبر_لطیفیان
@mohamad_hosein_tabatabaei
□الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ مَولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ أَولادَهُ المَعْصومین عَلَیْهِم السَّلاَم□
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □حالا از اینجا #تفسیرِ_انفسی را شروع می فرمایند که مبادا دنبال این باشی که واق
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□حالا دارد #تفسیر_انفسی می کند؛
#اردک، نماد #خسیس بودن نفس است، یعنی نفسی که خسیس و پست است.
□هر انسانی که صفت پستی دارد، می گویند مثل اردک است! نخیر، آزاد مرد باشید!
□لذا این بیت می گوید تا زمانی که نفست خسیس است و پستی، بدان که اردک صفتی، بطّی! خوب، حالا بطّی، چی هستی و کجائی هستی؟ با لای و لجن در بحر و شطی. اگر در دریا هم باشد باز می رود در یک گوشه ای که لجن بخورد.
□در دریا! در دریا مگر نیستی؟ مگر این #نظامِ_طبیعت، #دریای_وجودیِ_حق نیست؟ مگر هر کلمه کلمۀ وجودی این نظام عالم، جوی های صاف و آبِ زلال الهی نیست که «و اَنزَلنا مِنَ السّماء ماءا»؟ ما از این آسمان وجودیِ عوالِمِ مافوق، آب را برایِ شما نازل کردیم؛
این زمین، آب است، آسمان آب است، ستاره آب است، دریاها آب هستند، درختان همه آب هستند، حیوانات همه آب هستند، یعنی همه علم اند، همه حقیقت اند، «و اَنزَلنا مِنَّ السَّماء حَقّا»؛ «وَ اَنزَلنا مِنَ السَّماء خَلقا» ؛ «وَ اَنزلنا مِنَ السَّماء مُوجُودا»؛ «وَ اَنزَلنا مِنَ السَّماء ماءا»،
□ما از آسمان و از #عوالم_مافوق و از #علم_ذاتی خود برای شما اینهمه آب آفریدیم؛ شما در این دریا هستید؛ در این اقیانوسِ بیکرانِ عالَم هستید، در این جوی ها و در این جدول ها هستید، اما:
○ترا تا خسّت نفس است بطّی
○که با لای و لجن در بحر و شطّی
□اردک ها را دیدید؟ در داخل جوی آبِ به این خوبی، آب هست، علف و سبزه زارِ خوش نیز در کنارش هست، ایشان به آنجا که یک چند تا کرم و آب گندیده هست می رود و این بیلچه (نوکش) را گرفته و در داخل لای و لجن می کند تا چند تا کرم درآورد و بخورد؛ این علف نازنین را بخور!
○همی جوشد ز شهوت دیک دانی
○زخارف آن طاووس است و آنی
□اگر از نفس تو #شهوت می جوشد، خودت را متوجه باش که دیک (خروس) صفتی، اگر دنبال #زخارف (زیبائیهای ظاهری دنیا و نشئۀ طبیعت) هستی که وقت خود را برای آن هدر می دهی، بدان که #طاووس هستی و ارزش تو به همین است.
□میلیاردر بشود، ارزشش همان میلیارد است، هیچ ارزش ندارد. ولو اگر یک #کشکول هم بدست بگیرد و همان کشکول برایش زیبایی باشد، ارزشش همان است.
□اگر #عبا و #عمامه نیز برایش اسبابِ فخر باشد؛ ارزشش همان چند متر پارچه هست، هیچی بالاتر نیست. هر کس به هر چیز که دل بست ارزش او همان است، حتی فرمودند به #ملکوتِ_عالَم هم اگر دل ببندید، ارزش تو همان مقدار است. به #بهشت هم که دل بستید ارزش شما همانند مقدارِ بهشت است.
□فقط فرمودند تنها چیزی که از همه چیز برای دل بستن بهتر است خداست، دل به خدا ببند که «جز هوای تو نیست در سرِ ما».
اگر به خدا هم دل بستی، البته ارزش تو خداست. حالا ببین به چه دل بستی، به همان اندازه ارزش داری!
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات281-275 بقره قسمت پنجم
بخش اول1⃣
● روايتى در ارتباط با (و ذروا ما بقى من الربوا...)
و در تفسير قمى آمده كه وقتى خداى تعالى اين آيه ((الذين ياكلون الربوا...)) را نازل كرد خالد بن وليد كه نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نشسته بود برخاست ، و عرضه داشت : يا رسول الله ! پدرم در ثقيف طلبكاريهائى از مردم ، بابت ربا داشت و به من وصيت كرد آنها را بگيرم (آيا بگيرم يا نه )، در پاسخ وى اين آيه نازل شد: و(( ذروا ما بقى من الربوا...))
مؤلف : قريب به اين معنا را صاحب مجمع البيان از حضرت باقر (عليه السلام ) روايت كرده است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 653
و نيز در مجمع آمده كه سدى و عكرمه گفته اند: آيه ((و ذروا ما بقى من الربوا)) درباره بقيه ربائى نازل شد كه عباس و خالد بن وليد كه باهم شريك بودند از قبيله بنى عمرو بن عمير كه شاخه اى از ثقيف بودند طلب داشتند، و در روزگارى كه اسلام آمد اينها اموال بسيار زيادى از ربا جمع كرده بودند، خداى تعالى اين آيه را نازل كرد، و به دنبالش رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر ربائى كه قبل از اسلام و در جاهليت گرفته شده و بقيه اى از آن مانده ديگر پرداختش لازم نيست ، و اولين ربائى كه من باطل مى كنم و مى بخشم رباى عباس بن عبد المطلب است ، و هر خونى كه در جاهليت ريخته شده قصاص آن در اسلام برداشته شده ، و اولين خونى را كه من مى بخشم خون ربيعه بن حارث بن عبد المطلب است ، كه در بنى ليس شير خورده و پرورش يافته بود و هذيل او را بكشت .
مولف : نقل اين روايت را صاحب الدر المنثور به ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم نسبت داده كه از سدى روايت كرده اند با اين تفاوت كه در روايت اين سه نفر آمده كه آيه شريفه درباره عباس بن عبد المطلب و مردى از بنى مغيره نازل شده است .
و در الدر المنثور است كه ابو داود، و ترمذى كه او حديث را صحيح دانسته است و نسائى ، و ابن ماجه ، و ابن ابى حاتم ، و بيهقى در سنن خود، همگى از عمرو و پسر احوص روايت كرده اند كه وى درحجة الوداع در ركاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بوده ، و گفته است كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: آگاه باشيد كه هر ربائى از زمان جاهليت بر ذمه كسى مانده ، بخشوده شده است ، و طلبكار حق مطالبه آن را ندارد، و تنها مى تواند اصل طلب خود را مطالبه كند، نه ظلم كنيد و نه ظلم شويد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات281-275 بقره قسمت پنجم بخش اول1⃣ ● روايتى در ارتباط با (و ذروا ما بقى من الربوا...) و در
آیات281-275 بقره قسمت پنجم
بخش اول2⃣
● روايتى در ارتباط با (و ذروا ما بقى من الربوا...)
مولف : روايت در اين معنا بسيار است ، و آنچه از روايات شيعه و سنى بر مى آيد اين است كه اجمالا آيه ، درباره اموال ربوى نازل شده ، كه بنى مغيره (دودمانى ازمردم مكه ) از بنى ثقيف (مردم طائف ) طلب داشتند، چون در زمان جاهليت به آنان پول يا جنس به قرض مى دادند، و ربا مى گرفتند، آنگاه كه اسلام آمد و باقيمانده طلب خود را از ايشان مطالبه نمودند، مردم ثقيف ندادند، چون اسلام خط بطلان بر معاملات ربوى كشيده بود، طرفين دعوا را نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بردند در پاسخشان اين آيه نازل شد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 655
و همين ، خود مؤيد آن بيان ما است كه گفتيم : ربا قبل از نزول اين آيات حرام شده بود، و همه مردم از آن خبر داشتند، (زيرا اگر حرام نشده بود و به مردم ابلاغ نشده بود مردم ثقيف از دادن بدهى خود امتناع نمى ورزيدند ((مترجم ))، پس نبايد به گفتار بعضى از روايات اعتنا كرد كه گفته اند: حرام بودن ربا در اواخر عمر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شد، و آن جناب هنوز حكم را ابلاغ نكرده از دنيا رحلت فرمود، مانند روايتى كه در الدر المنثور آمده كه ابن جرير، و ابن مردويه ، از عمر بن خطاب روايت كرده اند كه روزى در خطبه خود گفت : يكى از آخرين آياتى كه نازل شده ، آيه ربا بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) از دنيا رفت در حالى كه حكم آن را براى ما بيان نكرده بود، پس شما هم آنچه را كه شك داريد رها كنيد، و تنها به آنچه شما را به شك نمى اندازد اكتفا نمائيد.
علاوه بر اينكه مذهب اهل البيت (عليه السلام ) اين است كه خداى تعالى پيامبر خود را قبض روح نكرد، مگر بعد از آنكه خدا تمامى مايحتاج مردم در امور دين را تشريع كرده ، و رسولخدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) هم براى مردم بيان نموده بود.
و نيز در الدر المنثور است كه آخرين آيه اى كه از قرآن نازل شد آيه : ((و اتقوا يوما ترجعون فيه ...)) است .
و در مجمع البيان است كه از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: اگر در اسلام در تحريم ربا تشديد شده براى اين است كه مردم به سوى اعمال خير از قبيل قرض دادن و كمك هاى بلا عوض روى آورند.
و باز در مجمع البيان از على (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: وقتى خدا بخواهد اهل قريه اى را هلاك كند، ربا در آن شايع مى شود.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 بخوان ای دل محرم شد دوباره...
●گر خــوانمش قـیامـت دنیـا بـعید نیست
●این رستخیز عام ڪہ نامش محرم است
■بنده میگویم که بعید نیست شاعر این قسمت را به اقتضاء شعری اینگونه گفته باشد، زیرا قطعاً و یقیناً محرم قیامت دنیا است. نه تنها واقعه عاشورا (واقعه سال ۶۱ ه.ق) قیامت اتمّ تمام هستی است، بلکه قیامت انسان کامل است. حساب آن عاشورا از حساب و کتاب عقلی و فکری و شهودی من و شما خارج است. اصلاً نمیفهمیم که آن قیامت چیست. حقیقت عاشورا را حقیقتاً غیر از حضرت بقیةاللهالاعظم -روحی و ارواحالعالمین لتراب مقدمهالفدا- کسی نمیفهمد. ما در تاریکی محرم را میبینیم...
#ح_م