eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○" تنهایی و مصاحبت "○□ □جاناتان سوییفت نویسنده معروف داستان " سفرهای گالیور " در یکی از مقالات خود گفته است: زندگی خود را به دو بخش تقسیم کنید: تنهایی و مصاحبت؛ و بکوشید که تنهایی شما به درد مصاحبت و مصاحبت شما به درد تنهایی تان بخورد. □این پندی است که اگر آدمیان در گوش کنند بیش از هزار گوشوار دُر و لعل بر زیب و فرّشان می افزاید: وقتی در صحبت یاران نیستیم چه خوشتر که خود را زیور کنیم و بیاراییم برای زمانی که به صحبت ایشان می رسیم و چنانکه خداوند در وصف خود فرموده است: " کل یوم هو فی شأن " یعنی او هر روز در شأنی و تجلی تازه ای است، ما نیز هر روز اطواری دلنواز و احوالی نو رسیده و با طراوت از خود نشان دهیم و به صحبت یکدیگر درآییم با شعری که چون شراب دوساله مستی بخش باشد و به گفته افلاطون خاطرات هزار ساله ما را تازه کند یا حکایتی شگرف و شنیدنی که چشمها را به رخسار شاه پریان بگشاید یا اطوار تازه ای از اسرار عشق و دوستی که دلها را گرمی بخشد یا پندی که چون آویز مروارید گوشها را بیاراید و هوش ها را برباید یا هدیه کوچکی که نهال دوستی را برویاند و ریشه دشمنی را برکند و بدین هدیه های زمینی و آسمانی از ملالت ها بکاهیم و بر شادی ها بیفزاییم و از آن سوی دیگر مصاحبت ما نیز باید با نازنینانی باشد که می توان به روی ایشان می گلگون نوشید و از خوی ایشان فرشتگی آموخت و به هوش باشیم که: نخست موعظه پیر می فروش اینست که از معاشر ناجنس احتراز کنید و بایسته است که آدمی اگر از دیو و دد ملول شده است چراغ به دست در جستجوی انسانهایی باشد که در مواجه با ایشان چون ماه در مقابله با خورشید روشن شود همین گونه مصاحبت های متعالی است که آدمی را از افسردگی و ملالت بیرون می آورد و از کلبه احزان در کنار یوسف می نشاند و خاطره شیرینش می تواند چون یاد خدا یونس را در شکم ماهی از تنهایی برهاند و او را یار و مونس باشد. ○گر تو سنگ خاره و مرمر بُوی ○چون به صاحبدل رسی گوهر شوی ○یک زمانی صحبتی با اولیا ○بهتر از صد ساله طاعت بی ریا ○گر تو بر آنی که به جایی رسی ○رسته ز ظلمت به صفایی رسی ○پاکدلی را به مقابل گرای ○تا شودت زآیینه ظلمت زدای ○ماه چو با مهر مقابل شود ○وا رهد از ظلمت و کامل شود □○نوشته حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □آن ها که اهلش هستند از ابتدای شب یا از نیمه ی شب سفر می ک
□حالا شخص این همه راه را از سر شب آمده است تا اذان صبح، اذان صبح که گفته شد و صبح صادق دمید، تا طلوع آفتاب، بین طلوع صبح صادق تا طلوع آفتاب (بین این دو طلوع) وقت شکار جناب عالی است. حالا باید تیر را بزنی و شکار را بگیری، ببینی از اسرار نظام هستی چه خبر می توانی کسب کنی.(۱۸) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مؤثر فی الوجود کیست؟○□ □جناب ابن عربی در کتاب شریف فتوحات مکیه درباره‌ی شرایط عصر مهدوی می‌گوید: «مرد شب می‌کند در حالی که جاهل، ترسو و بخیل است و صبح می‌کند در حالی که داناترین، دلیرترین و بخشنده‌ترین مردمان است». امام اینگونه است. امام زهیر عثمانی را زهیر حسینی می‌کند. امام حرّ بن یزید ریاحی را حرّ اباعبدالله الحسین می‌کند. ما باید خودمان را به دامن امام بیندازیم. اگر گنهکاریم، اگر متوقف و در راه مانده‌ایم تنها راه نجات ما این است که خودمان را به دامن معصوم بیندازیم. امام همه کار می‌تواند بکند. در داستان آن شخص شرابخواری که از حضور امام شرم کرد، امام شراب او را سرکه کرد... در جایی دیگر داریم که از شخصی پرسید چند درهم در جیبت داری؟ شخص گفت در جیبم درهم نیست و دینار است. فرمود دستی به جیبت بینداز، دید همه‌ی پولهایش درهم شده. امام عَرَض را جوهر می‌کند و جوهر را عرض. امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ». اگر حضرت قیام کند، دست بر سر بندگان می‌گذارد و عقول ایشان کامل می‌شود. او بر افلاک و املاک و آفاق و انفس تأثیر دارد. او از هیچ چیزی متأثر نمی‌شود بلکه او علی الاطلاق در نظام هستی مؤثر است، . اثر هر چیزی از اوست چون ولایت صورت هر چیزی است و از هیچ چیزی به حیث ذاتش اثر نمی‌گیرد. او فقط رنگ خدا را دارد و خودش اثر حق متعال است؛ اینجا هم اثر را ظهور معنا کن چون ذات حق تبارک و تعالی منزه از این است که مؤثر و متأثر باشد فلذا تأثیر و تأثر در خلقت آن هم بواسطه امام مطرح است. البته چون موثر در وجود است همو هم به حیث مظاهرش متأثر است اما عرض کردم به حیث کنه اش از هیچ موجود محدودی متأثر نمی شود، این سخن را دریاب و تفکر کن و مغتنم بشمار!! این حقیقت نورانیت امام است که در تمام نظام هستی بر هر مخلوقی محیط است. او مقام امر و صاحب امر است. مقام امر بر مقام خلق استیلا و قهر و غلبه دارد لذا هیچ یک از موجودات عالم خلق نیستند الا اینکه حضرت روحی فداه بر او محیط است. ...
□●برشی از یک کتاب ●□ □●در حفظ دین خود بکوشید و خسته و بی تاب و بی حوصله نشوید و نشان ندهید ؛ که گفته اند《حفظ دین در آخرالزمان از نگاه داشتن آتش شعله ور در کف دست سخت تر است》. درباره دین به دست آورید ؛ و گول هر یا را نخورید ،《مقداری از کتابهای را بخوانید》، اسلام را با (عملکردها و اشخاص) مقایسه و فاسدان و دنیاداران را در هر لباس" ملاک " دین شناسی نشناسید . شما جوانان مظلوم ایران امروز میان دو هیولای مهیب و حمله ور گرفتار شده اید : برخی مسلمان نما در آن طرف داریم و برخی متفکرنما در این طرف و شما هنگامی که از《اسلام و منابع اصیل اسلام》اطلاعاتی مستند و درست فهم شده و کافی نداشته باشید ؛ اسلامی و غیر اسلامی عملکردها را از هم تمیز نمی دهید و همه را به پای اسلام می گذارید و از چشم اسلام می بینید ؛ پس باید را جدی گرفت ، باید (خامی جوانی) و احساسات (بی مبانی) را از خود دور کرد ... بِهوش باشید ؛ بِهوش باشید . □● ۱۵۰ سال تلاش خونین ، محمد رضا حکیمی ، ص ۱۴۲ الی ۱۴۸●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●" شاعر خرد و حکمت "●■ ■ناصرخسرو تا چهل سالگی به عشرت و باده نوشی های بی مایه در شغل های دیوانی بی پایه گذراند تا شبی فیض الهی چون یکی از فرشتگانِ شبِ قدر بر او نازل شد و او را از خواب غفلت بیدار کرد. ناصر این واقعهٔ فرخنده را در سفرنامهٔ خویش که در شمار سفرنامه های گزیدهٔ جهان است چنین حکایت کرده است: شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفتی: " چند خواهی خوردن از این شراب که خِرَد از مردم زایل کند؟ اگر به هوش باشی، بهتر. " من جواب گفتم که: " حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوهِ دنیا کم کند. " جواب داد که: " بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد. حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را به بیهوشی رهنمون باشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرَد و هوش را بیفزاید. " گفتم که " من این از کجا آرم؟ " گفت: " جوینده یابنده باشد. " و پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت. ■●برگرفته از پیشگفتار کتاب " گنجینه آشنا " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ " قرآن بخوان..."○□ ○ای آن‌که نیست غیر خدا خون‌بهای تو! ○خونِ سرشکستهٔ من رونمای تو ○«زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست» ○سر خَم نکرده پیش کسی جز خدای تو ○قرآن بخوان اگرچه تو را سنگ می‌زنند ○دین خدا نفس بکشد با صدای تو ○زینب نفس نمی‌کشد‌ ای نفس مطمئن ○یک لحظه در هوای کسی جز هوای تو ○تو سربلند بر سرِ نیزه بخوان، بدان ○زینب هم ایستاده بمیرد برای تو... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 1-6، آل عمران، قسمت اول بخش سوم ● وجه اين كه قرآن كريم درباره وحى ، تعبير انزال و تنزيل (فر
آیات1-6 آل عمران ، قسمت دوم بخش اول ● معناى كلمه ((تورات )) و ((انجيل )) وَ ماأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الانجِيلَ مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ كلمه تورات لغتى است كه در زبان عبرانى به معناى شريعت در زبان عربى است ، و كلمه ((انجيل )) به قول بعضى ، يونانى و بقول بعضى ديگر در اصل فارسى بوده ، و به معناى بشارت است و ما ان شاء اللّه در سوره مائده آن جا كه مى فرمايد: ((انا انزلنا التورايه فيها هدى و نور...)) بحث مفصلى درباره اين دو كتاب خواهيم كرد. قرآن كريم اصرار دارد كه هميشه از كتاب عيسى به لفظ انجيل تعبير كند نه اناجيل ، و نيز اصرار دارد آن يك انجيل را نازل از ناحيه خدا بداند، و با در نظر گرفتن اينكه انجيل ها متعدد هستند، و از آنها آنچه قبل از قرآن و در عصر نزول آن در دست مردم موجود بوده چهار عدد بوده 1 - لوقا 2 - مرقس ، 3 - متى ، 4 - يوحنا. معلوم مى شود از اينها آن انجيلى كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده يكى بوده باقى انجيل ها كتاب آسمانى نبوده ، يعنى همه انجيل هاى موجود دست خورده و تحريف شده اند، و بهر حال ذكر تورات و انجيل در آيه مورد بحث يعنى در اول سوره ، خالى از نوعى تعريض و كنايه به يهود و نصارا نيست ، تعريض و طعنه به اعمالى كه كردند، و به سخنانى كه در مورد تولد عيسى و نبوت و به آسمان رفتنش زدند. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 11 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●□ □هماهنگی و موافقت اخلاقی بین مرد و زن در محیط خانواده از هر لحاظ و به‌صورت صددرصد برای غیر انبیا و اولیا علیهم‌السلام غیرممکن است. □اگر بخواهیم ، گرم و و باشد، فقط باید ، ، ، و را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد. اگر اینها نباشد اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد و همه اختلافات خانوادگی از همین‌جا ناشی می‌شود. □●در محضر بهجت، ج۱، ص۳۰۰●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مراقبات روزهای پایانی ماه شعبان○□ □اباصلت هروی می‌گوید: جمعۀ آخر ماه شعبان خدمت امام رضا علیه ‌السّلام رسیدم. حضرت فرمودند: □ای اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعۀ آخر ماه است، پس تقصیر‌ها و کوتاهی‌های گذشته را در بقیۀ این ماه جبران کن و به آنچه برای تو سودمند است روی‌ آور، بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما تا وقتی‌ که ماه رمضان داخل می‌شود، خود را برای خدا خالص ساخته باشی و هر دَیْن و امانتی بر عهده داری، ادا کن و کینۀ هر کس که در دل داری بیرون نما و گناهانی را که انجام می‌دادی ترک کن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکّل نما که هر کس بر خدا توکّل کند، خداوند امور او را کفایت می‌نماید و در بقیۀ این ماه این دعا را بسیار بخوان: □«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِیَ مِنْهُ» □«خدايا اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت ما را نیامرزیده‌ای، ‌در آن قسمت که از این ماه مانده ما را بیامرز» : □خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بنده‌های بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد می‌گرداند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □حالا شخص این همه راه را از سر شب آمده است تا اذان صبح، اذ
□باید شخص ببینید، روزی دیشب تا امروزش که این همه ذکر گفت و سیر و سلوک کرد، در بین الطلوعین چیست؟ پس به طور قطع، جناب اویس در بین الطلوعین هم در شکار است، هم شب تا به صبح، در سیر قیامی یا قعودی، یا رکوعی، یا سجودی است، هم از سویی دیگر، چون چوپان است و گوسفند دارد، نمی تواند گوسفندانش را از صبح تا غروب در آخور نگه دارد، باید آن ها را به چرا ببرد، و از سویی دیگر، مادر پیری دارد که چون تک فرزند است، مادرش نان آوری جز او ندارد، پس اویس باید از صبح تا غروب، به دنبال کسب روزی برای اسرای منزل رود، در پیشگاه الهی این گوسفندان اسیر دست اویند. باید آن ها را به چرا ببرد، قطعا نگه داری گوسفندان، گرفتاری دارد.(۱۹)
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □باید شخص ببینید، روزی دیشب تا امروزش که این همه ذکر گفت و
□یک گوسفند برای چوپان زحمت زیادی دارد، مجددا پس از باز گرداندن گوسفندان و خستگی های روز، باز هم از آغاز شب تا سحر بایستد، باز هم بین الطلوعین و شکار، باز هم رفتن به صحرا! این حال، دیگر در ذهن هیچ چوپانی نمی گنجد. تمام چوپان های عالم را جمع بفرمایید، ذهن شان یارای ادراک این مطلب را ندارد که یک چوپان بتواند این همه کار کند.(۲۰)