eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان فهیم کیش مهری مطالب در کانال تلگرام کیش مهر هم موجوده ، منتها بدلیل مشکل تلگرام بعضا دیر ثبت میشه یا جابجا میشه ، به درستی نگاه گرمتون عفو بفرمائید.
□دعای فرج□ □دعای مجرّبی که برای برآمدن حاجات از جانب حضرت ولیّ‌عصر ارواحنافداه وارد شده است. □بهتر است این عمل در اماکن مذهبی مانند مساجد و حرم‌های اهل‌بیت علیهم‌ السّلام و شب‌هنگام یا سحرگاهان، خصوصاً شب جمعه انجام شود. □دو رکعت نماز می‌گزاری؛ سپس می‌گویی: □يا مَنْ أَظْهَرَ اَلْجَمِيلَ وَ سَتَرَ اَلْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَریرَةِ (بِالسَّرِيرَةِ) وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ [وَ اَلسَّرَارَةَ] يَا عَظِيمَ الْمَنِّ (اَلْعَفْوِ) [يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ] يَا حَسَنَ اَلتَّجَاوُزِ [وَ] يَا وَاسِعَ اَلْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ اَلْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى [وَ] يَا غَايَةَ (صَاحِبَ) كُلِّ شَكْوَى [وَ] يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ وَ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اِسْتِحْقَاقِهَا. : ○۱۰ بار يَا رَبَّاهْ ○۱۰ بار يَا سَيِّدَاهْ ○۱۰ بار يَا مَوْلَاهْ (مَوْلَيَاهْ) ○۱۰ بار يَا غَايَتَاهْ (غَيْثَاهْ) ○۱۰ بار يَا مُنْتَهَى [غَايَةِ] رَغْبَتَاهْ : □أسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ اَلْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [اَلطَّيِّبِينَ] اَلطَّاهِرِينَ [عَلَیْهِمُ السَّلامُ] إِلاَّ مَا كَشَفْتَ كَرْبِی وَ نَفَّسْتَ هَمِّی وَ فَرَّجْتَ [عَنِّی] غَمِّی وَ أَصْلَحْتَ حَالِی □و [در حالیکه در سجده‌ای] برای آنچه می‌خواهی دعا کن و حاجتت را درخواست بنما. □سپس گونه‌ی راست خود را بر زمین (مُهر) بگذار و ۱۰۰ بار بگو: □يا مُحَمَّدُ يَا عَلِیُّ اكْفِيَانِی فَإِنَّكُمَا كَافِيَایَ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّكُمَا نَاصِرَایَ. □آن‌گاه گونه‌ی چپ خود را بر زمین (مُهر) بگذار و بگو ۱۰۰ بار (بسیار تکرار کن): [يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ] □و در پی آن تا جایی که نَفَست قطع شود، بگو: . □آن‌گاه سرت را بلند کن که ان شاء اللّٰه خداوند با کرم خویش حاجتت را برمی‌آورد. * عبارات داخل [ ] به معنای این است که در برخی نسخ، این عبارت هست و در برخی نیست. * عبارات داخل ( ) به معنای این است که در برخی نسخ به جای عبارت متن، چنین عبارتی وجود دارد. : ○دلائل‌الامامة، محمّد بن‌ جریر طبری ○مستدرک‌ الوسائل، محدّث نوری ○بحارالانوار، علّامه مجلسی ○زادالمعاد، علّامه مجلسی @mohamad_hosein_tabatabaei
○گر شرطِ حیاتِ همه عالم آب است ○شرطِ همه ی حیات ما ارباب است @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□ □کلمه ارض که در قرآن و احادیث ما آمده است اطلاقات دارد. یکجا منظور همین قسمت خشکی است. یکجا به معنای کره‌ی زمین و جایی دیگر به معنای کل ماسوی الله و هرچیزی غیر از غیب مطلق نظام هستی است؛ أَرْضُ اللَّهِ الوَاسِعَةً. امام رضا علیه‌السلام «حُجَّتِ الله عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ» است. ابجد ارض و رضا یکی است لذا امام رضا، امام ارض و امام کل ماسوی‌الله است. □این خشکیِ زمین، در روز ۲۵ ذی‌القعده که روز دحوالارض است از آب خارج شده است و آن مکان نیز مکان مقدسی است؛ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا... (آل عمران/۹۶) و خانه‌ی کعبه در آنجا بنا شده است و واجب التعظیم است. اما این مکان در عالم طبیعت و عالَم ظاهر است که محدود است. وقوف در ظاهر به چه درد ما می‌خورد؟! عالَم ظاهر، عالَم ظاهر است. نمی‌خواهیم اهمیت عالم ظاهر را به کل از بین ببریم اما نباید در ظاهر توقف کنیم. اینها را که می‌گوییم برخی فکر می‌کنند که ما کلاً مخالف ظاهر هستیم! نه، ظاهر به اندازه‌ی ظاهر خوب است اما از این ظاهر گذر کن. جناب مولوی رحمة الله علیه چه خوب گفته است که ○ای قوم به حج رفته کجایید کجایید ○معشوق همین جاست، بیایید بیایید ○معشوق تو همسایه‌ی دیوار به دیوار ○در وادی سرگشته شما در چه هوایید؟! ○گر صورت بی صورت معشوق ببینید ○هم خانه و هم خواجه و هم کعبه شمایید □یعنی اینها ظواهر است. اینها را گذاشته اند که ما پی به حقیقت باطنی خودمان ببریم! این ظاهر را رها کن! متاسفانه در ظاهر سنگین شده ایم، اثاقلتم الی الارض، ما نباید در ظاهر بایستیم در عین این که باید احکام آن را نیز رعایت کنیم. □روز دحوالارض خیلی هم با فضیلت است اما "دحوالارضِ ما" کِی اتفاق می‌افتد؟! چه وقتی ارض وجودی ما باز می‌شود؟! وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا (نازعات/۳۰). أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَة؟! (نساء/۹۷) این ارض الله خود تو هستی، فتهاجروا فیها، با کره‌ی زمین چه کار داری؟!! تو چکار با ارض دیگران داری؟! اصلا به تو ربطی ندارد! هرکدام از صاحبان نفوس از حصّه وجودی خود به حق متعال وصل اند که غیر، از این حصّه خبر ندارد. الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق. عده ای این را غلط فهمیده اند وقائل به صراطهای مستقیم شدند. خیر، اگر به معنای تشریعی نگاه کنیم یک راه بیشتر نیست و آن هم زانو زدن در راه شریعت مقدس اسلام است. الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق، یعنی هر صاحب نفسی از باطن خودش عین الربط به حق متعال است و باطن او، سرّ و اسم اعظم اوست و از این باطن غیر از خدا، احدی مطلع نیست. □لذا تو ارض داری و خودت ارض الله هستی. أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَة داری منتها این فعلا زیر آب مانده است، پهن و گسترده نشده است. لذا آن موقعی که سر از زیر آب در می‌آوری، آن لحظه خیلی لحظه‌ی مبارکی است! چطور آن لحظه ای که این خشکی بالا آمده و در آن مکان، خانه خدا بنا شده و آن مکان و زمان مقدس شده اند، آن لحظه ای هم که تو این حجاب ها را پاره می‌کنی و وارد أَرْضُ اللَّهِ الوَاسِعَة‌ی خودت ‌بشوی، آن لحظه، لحظه‌ی بسیار مبارکی است که لحظه‌ی تولد است. لن یَلِجَ مَلَکُوتَ السّمآء مَن لَم یُولَد مَرَّتَینِ. اگر تولد ثانی نباشد، انسان راهی به ملکوت عالم ندارد. اینها اسرار است که دحوالارض روز تولد حضرت عیسی و ابراهیم است. می‌خواهد بگوید عیسی وجودت به دنیا بیاید! بر اساس علم الهی ۲۵ ذی القعده روز دحوالارض است و خشکی از زیر آب خارج شده است لذا به فکر دحوالارض وجودی خودت باش... آنجا که جناب لوط گفت إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّي (عنکبوت/۲۶) و جناب ابراهیم که فرمود إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ (صافات/۹۹). □وَ مَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَ مَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ (نساء/۱۰۰) به کجا مهاجرت می‌کنیم؟ أَرْضُ اللَّهِ الوَاسِعَة. ارض الله الواسعه کجاست؟ خود تو هستی! ○سالها دل طلب جام جم از ما می‌کرد ○آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد... □مرگ یعنی رجوع به خودت. خدا تو را با خودت آشنا می‌کند. تعلقات ظاهری تو را از خودت دور کرده است. □باید امام زمان سلام الله علیه عنایت کند. امام نیز در درون خود من و شما ظهور می‌کند. این که امام زمان ارواحنا فداه ظهور می‌کند و به دیوار کعبه تکیه می‌دهد و می‌گوید انا بقیة الله، یعنی او به دیوار کعبه‌ی وجود تو تکیه می‌دهد و در أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَة‌ی خودت دحوالارض رخ می‌دهد و صدای بقیة الله الاعظم را از درون خودت می‌شنوی و ارض وجودی تو باز می‌شود...
‍ □هشت دری که برای بهشت گفته‌اند مربوط به صفات خود آدم است و الّا بهشت مهمانخانه‌ی علی است و مهمان خانه‌ی مردِ دو عالم که در ندارد... جایی در می‌گذارند که بخواهند آن را ببندند و کسی را راه ندهند. جهنم در دارد، شما بیخود نروید که راهتان نمی‌دهند. (ره) □۲۵ ذی‌القعده روز دحوالأرض است که شب و روز آن شرافت بسیاری دارد. ضمن مراجعه به مفاتیح الجنان در جهت عمل به اعمال این شب و روز شریف، فاتحه‌ و صلواتی به روح جناب حاج اسماعیل دولابی (ره‌) هدیه کنیم. ایشان در سال ۱۳۸۱ شمسی و در روز دحوالأرض به ملکوت اعلی پیوست. □ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□آخرين و مقصود در راه بندگى پروردگار اين است كه بنده از جميع ما سوى اللّه بريده و فقط به مشغول باشد. □○ باب پنجم فصل اول عارف کامل میرزا جواد آقاملکی تبریزی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□منظور از نزديكى و ‏ به حضرت حقّ... هاى نفسانى است كه با هر عملى يك حجاب برداشته مى‏شود،تا در نهايت امر همه حجب مرتفع مى‏گردد و ميان بنده و حقّ حجابى باقى نمى‏ماند. □○ ، ج۳، ص۳۲۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□حقيقت ‏ يعنى از حول و قوّه خود بيرون رفتن، و خدا را وكيل و كفيل گرفتن، عبارت از ورود در صراط مستقيم و مشاهده آنستكه حضرت حقّ، زمام همه موجودات را بدست دارد. □○ ، ج۱، ص۲۷۸○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
... در نهايت تهيدستى زندگى مى ‏نمود با عائله سنگين، و چنان غرق ‏ و و تفويض و بود كه اين عائله بقدر ذرّه‏ اى او را از مسير خارج نمى‏ كرد. □○ ، ص۲۱۲○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○چهار روز پرفضیلت برای روزه○□ ○۱۷ ربیع الاوّل (میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله) ○۲۷ رجب (عید مبعث) ○۲۵ ذی‌القعده ( روز دحوالارض) ○۱۸ ذی‌الحجّه (عید غدیر) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول بخش چهارم ● ((محاكمات )) آيات متضمن اصول مسلمه قرآنى است و ((متشابهات
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت اول بخش پنجم ● ثابت نبودن و احيانا متغير بودن احكام اجتماعى و فروعى ، موجب تشبه مى گردد خواهى گفت : كسى در رجوع فروع به اصول ، حرفى ندارد، البته همه مى دانيم وقتى اصول متفرقه اى در قرآن هست ، و در مقابل فروعى هم در قرآن متفرق است ، اين فروع بايد به آن اصول برگردد، ليكن اين باعث نمى شود كه فروع ((متشابه )) ناميده شود، و شما بايد توضيح دهيد كه چرا قرآن آنها را متشابه خوانده است ؟. در پاسخ مى گوئيم به يكى از دو جهت ، چون معارفى كه قرآن كريم بر بشر عرضه كرده دو قسم است . بعضى از آنها درباره ماوراى طبيعت است كه خارج از حس مادى است ، و فهم مردم عادى وقتى به آنها برمى خورد دچار اشتباه مى شود، و نمى تواند معنائى غير مادى براى آنها تصور كند، مثل آيه : ((ان ربك لبالمرصاد)) و ((آيه و جاء ربك )) كه در برخورد با آنها به خاطر انسى كه فهم او با ماديات دارد، از كمين كردن خدا و آمدنش همان معنايى را درك مى كند كه از آمدن و كمين كردن يك جاندار مى فهمد، ولى وقتى به آياتى كه درباره اصول معارف اسلام است ، مراجعه مى كند از اين اشتباه در مى آيد. و اين جريان در تمامى معارف و ابحاث غير مادى و غايب از حس ‍ هست و اختصاصى به معارف قرآن ندارد. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 34 معارف ساير كتب آسمانى ، البته آن معارف عاليه اى كه دستخوش ‍ تحريف نشده ، و همچنين مباحث الهى كه در فلسفه عنوان مى شود همينطور است ، و قرآن كريم به همين جريان اشاره نموده مى فرمايد: ((انزل من السماء ماء فسالت اوديه بقدرها)). و نيز مى فرمايد: ((انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون ، و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم )). قسم دوم ، آياتى است مربوط به قوانين اجتماعى و احكام فرعى ، و چون مصالح اجتماعى كه احكام دينى بر اساس آن تشريع مى شود وضع ثابتى ندارد، و احيانا متغير مى شود، و از سوى ديگر قرآن هم به تدريج نازل شده قهرا آيات مربوط به قوانين اجتماعى و احكام فرعى دستخوش تشابه و ناسازگارى مى شوند، وقتى به آيات محكم رجوع شد آن آيات ، اين آيات را تفسير نموده ، تشابه را از بين مى برد، آيات محكم تشابه آيات متشابه را، و آيات ناسخ تشابه آيات منسوخ را از بين مى برد. فَأَمَّا الَّذِينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشبَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِه كلمه ((زيغ )) به معناى انحراف از استقامت (راست بودن ) است ، كه لازمه اش اضطراب قلب و پريشانى خاطر است . به قرينه اينكه در مقابلش رسوخ در علم قرار گرفته ، كه درباره اثرش مى فرمايد: دارندگان آن اضطراب ندارند و با اطمينان خاطر مى گويند همه آيات قرآن ، چه محكم و چه متشابه آن ، از طرف پروردگار ما است، و اما آنهائى كه زيغ و انحراف قلب دارند، مضطرب هستند، و دنبال آيات متشابه را مى گيرند، تا از پيش خود آن را تأويل نموده فساد راه بيندازند و كسانى كه دچار چنين زيغ و انحرافى نيستند همواره از خدا مى خواهند: كه خدايا قلب ما را بعد از هدايت منحرف مساز. ((ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا)). از اينجا روشن مى شود كه مراد از پيروى از آيات متشابه ، پيروى عملى است ، نه پيروى ايمانى ، و پيروى عملى از متشابه هم وقتى مذموم است كه بدون رجوع به محكم باشد چون پيروى آن بعد از رجوع به محكم ، ديگر پيروى متشابه نيست بلكه پيروى محكم و عملى صحيح است نه مذموم . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 35 و منظور از ((ابتغاء الفتنه )) اين است كه متشابه را دنبال كنند، و بخواهند به اين وسيله مردم را گمراه كنند، چون كلمه : ((فتنه )) با كلمه ((اضلال )) معنايى نزديك بهم دارند. خداى تعالى نتيجه خطرناكترى براى اين عمل شيطانى ذكر كرده ، و آن دست يابى به تأويل قرآن ، و به اصطلاح امروز فلسفه احكام حلال و حرام است مى خواهند از اين راه ، خود را از پيروى محكمات دين بى نياز نموده و در آخر دين خدا را از اصل منسوخ و متروك كنند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei