کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش سوم2⃣ ● امری که باعث شده است بیانات قرآن کریم جنبه ((مثل)) به خود
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم
بخش سوم3⃣
● امری که باعث شده است بیانات قرآن
کریم جنبه ((مثل)) به خود بگیرد
اين نسبت به خود آن معارف و واقعيت آنها بود، با قطع نظر از ورودش در وادى الفاظ. و اما از حيث ورودش در ظرف الفاظ و دلالت آنها، ديگر آن بيرنگى و بى قيدى واقعى را ندارد، همچنان كه آن باران بى قيد و رنگ و بى كميت و كيفيت وقتى وارد در وادى هاى زمين شد، بى قيدى خود را از دست داده ، هر وادى بقدر ظرفيتش از آن گرفته ، سيل هاى كوچك و بزرگ و بزرگتر راه مى اندازد، سيلهائى كه هم اندازه هايش مختلف است ، و هم شكلش معارفهم وقتى در وادى الفاظ در آمد، به شكل و اندازه قالب هاى لفظى در مى آيد، و اين شكل و اندازه ها هر چند منظور صاحب كلام هست ، اما در عين حال مى توان گفت همه منظور او نيست ، بلكه در حقيقت مثال و قالبى است كه معنايى مطلق و بى رنگ و شكل را تمثيل مى كند، مشتى است از آن خروار و نمونه اى است از آن بسيار.
در نتيجه همين الفاظ وقتى از ذهن هاى افراد مختلف عبور مى كند، هر ذهنى از آن الفاظ چيزهاى مى فهمد، كه عينا مانند كف سيل ، مقصود اصلى نيست .
چون ذهن ها به خاطر معلوماتى كه در طول عمر كسب كرده و با آن انس گرفته در معانى الفاظ دخل و تصرف مى كند، و بيشتر اين تصرف ها در معناهائى است كه براى صاحب ذهن مأنوس و مالوف نبوده ، مانند معارف اعتقاديه ، و مصالح احكام ، و ملاكات آنها، كه بيانش گذشت .
و اما در احكام و قوانين اجتماعى از آنجائى كه ذهن با آنها ماءنوس است ، در آنها دخل و تصرفى نمى كند، مگر اينكه باز بخواهد از ملاك ها و دلائل آنها سر درآورد، از همين جا روشن مى شود كه متشابهات قرآن آياتى است كه مشتمل بر ملاكات احكام ، و متعرض اصول عقايد است ، نه آياتى كه صرفا احكام و قوانين دينى را بيان مى كند، و نامى از ملاكات و علل آنها نمى برد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 96
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #علامه_حسن_زاده_آملی #نیت_خوب_نیت_بد○□
□امام صادق یادمان داده، روایت در کافی است، وقت از دست دادیم، « ألکلام یجُرُّ الکلام »
این فرد را امام صادق...
آن عصاره و خلاصه اش این است که،
آمده از امام صادق سؤال می کند که: آقا آنها که مأمورین الهی هستند، خوب را از بد تمییز می دهند، چجوری تمییز می دهند.
□آقا به ایشان فرمود که : در این دنیا بوی کنیف با بوی عطر پیش قوّه ی شامّه ی شما یکسان است؟
بوی کنیف، بوی مزبله. متعفّن، بدبو، لجن، مردار،
در پیش شما بوی کنیف و بوی عِطر یکسان است؟
گفت: نه.
□فرمود: نیتی که جان می کند، اگر نیت خوش است، از جان بوی خوش متصاعد می شود، منتهی چون مربوط به این نشئه نیست، قوّه ی شامّه احساس نمی کند، یک قوّه ی دیگر است؛ آن قوای ملکوتی می بینند که بوی خوش از این جان متصاعد شد. و وقتی نیت بد، خدای ناخواسته، تا چه رسد به فعل بد، اگر نیت بد کرده، جانش متعفن می شود، بخار کثیفی از او متصاعد می شود؛ خیلی آن قوا، آن ارواح ملکوتی متأذّی می شوند؛ می بینند که این شخص نیت بد کرد.
□به این تشبیه، به این تمثیل، به این تنظیر امام صادق علیه السلام طرف را حالی کرد که حرف این است.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □مثل اینکه یک وقتی در یک مسافرتی یک راننده ای بنده خدا ما را سو
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
□خوب نماز جماعته،جماعت از کلمه جمع هست،جمع توش تجمع هست،در تجمع توحد هست،وحدت هست، این چه نماز جماعتی که اگر یک کسی چشم برزخیش باز باشد، چون الان ما که در نماز جماعتیم همه یکبار، یکدفعه میگوییم اللهاکبر، امام جماعت را برای اینکه ما یک نقطه وحدت داشته باشیم اشتباه نکنیم جلو و عقب نشویم بخواهیم با همدیگه این نماز را بخوانیم تا اسمش را بگذاریم جماعت و الا اگر خواستیم جدا جدا بخوانیم جلو عقب داشته باشیم خب هر کسی میرفت در منزل خودش میخواند یا این آقای امام جماعت را میگوییم شما از این جلو برو، برو کنار ما خودمان دستهجمعی هم که آمدیم هرکس برای خودش میخواند بعد هم اگر هزار نفر باشند هر کسی نماز خودش را می خواند یک کسی وارد میشود میگوید این همه جمعیت هستید آقا هم که هست چرا جماعت نمیخوانید؟! خیلی خوب، معنای جماعت چیه؟(۱۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □خوب نماز جماعته،جماعت از کلمه جمع هست،جمع توش تجمع هست،در تجمع
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
□معنای جماعت چیه؟ یعنی واقعاً همه یکدل و یکصدا بگوییم الله الله الله یکدل و یکصدا دیگر هیچکس این طرف و آن طرف نباشد و همه هم رویمان به یک طرف هست به ظاهر میبینیم جسممان هم این طرفی هست به طرف قبله هست این چهره ظاهری بدن به طرف قبله هست اما یکی اینجاست اون یکی حواسش اونجاست اون یکی پیش کارخانه اش هست اون یکی پیش کارمندی اش هست او سر کشاورزیاش هست او یکی سر مغازهاش هست اون یکی پیش ماشینشه
اون یکی پیش خرید و فروش، پس شما فرمودید ما نماز جماعت شرکت کردیم.
کجاش جماعته؟(۱۴)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●نماز جماعت به امامت مقام قلب
بیانات شب اول رمضان۱۴۴۱ق●□
□وقتی شخص در محرابش مشغول نماز است جمعی از اعضا و قُوای او در حال #نماز_جماعت هستند
□گوش با شنیدن، زبان و لبها با گفتن ذکر، حلق و ریه و سیستم تنفسی با دم و بازدم، کف پا، زانوها و کمر با ایستادن و خم شدن، پیشانی و سر و صورت با سجده بر روی مهر.
کمر، کف دست و انگشتان پا با خم شدن در رکوع و در سجده، کتفها و بازو و کف دستها با قنوت، چشم با رو کردن به قبله
تمام اعضای مقادیم بدن با رو کردن به قبله هر کدام دارد سهم و بهره خویش از این 《#نماز_جماعت》را میبرند
و همه این اعضا در #نماز_جماعت به امام جماعتی بنام 《#قلب》 رو میکنند
#نماز_مقام_قلب 《#حضور》 است
#قلب با #حضورداشتن سهم و قسط و بهره خودش از نماز را میبرد.
□حال اگر #امامجماعت(مقام قلب) بهرهای از این نماز نداشت یا بهره و سهم ضعیفی دارد آیا ما حق داریم بقیه حاضرین در این نماز جماعت را از خواندن نماز محروم کنیم؟؟
□مسلما عقل سلیم تجویز نمیکند که چون قلب به عنوان #امام_جماعت #حضورضعیف دارد بقیه حاضرین از اعضا و جوارح را از نماز محروم کنیم
پس صائم از نماز اول وقت در هر شرایطی غافل نشود.
#استاد_صمدی_آملی
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○بی توجهی به فقراء ، جرم بزرگی است○□
#استاد_فاطمی_نيا:
□در قرآن كريم ميخوانيم :
«وَلا تَحاضّونَ عَلى طَعامِ المِسكينِ»
(و يكديگر را به غذا دادن به مستمندان تشويق نميكنيد)
□رسیدگی به مساکین و یتیمان بسیار مهم است و بی اهمیتی به آن ، جرم بزرگی است!
به اين دارالايتام ها سر بزنيد ، هر چقدر که در توانتان هست به مساكين کمک کنید و لو اينكه مقدار آن كم و جزئی باشد.
□مهم اين است كه ما به اين امور بی توجه و بی اهميت نباشيم.
□○برگرفته از جلسه ١٠٧ سيری در صحيفه سجاديه○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●" پایداری در راه حق "●□
□گاه رنجها و محنتهایی بر انسانهای پاک و قدیس پیش میآید که بازتاب کار آنها نیست بلکه تجربهای است برای ایشان و برای دیگران که ناظر احوال او هستند، آزمونی است در پایداری در راه حق و تعلیمی است مردمان را که در راه حق باید از هیچ رنج و محنتی نهراسند، مانند داستان حضرت ایوب.
□●برگرفته از کتاب " در صحبت قرآن "
به قلم حسین الهی قمشه ای●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم بخش سوم3⃣ ● امری که باعث شده است بیانات قرآن کریم جنبه ((مثل)) به خود
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت پنجم
بخش چهارم
● بيان اينكه جنبه مثل داشتن ، مستلزم وجود تشابه است (ضرورت وجود متشابهات )
پنجم اينكه از بيان سابق ما اين به دست آمد كه بيانات لفظى قرآن ، مثلهائى است براى معارف حقة الهيه ، و خداى تعالى براى اينكه آن معارف را بيان كند، آنها را تا سطع افكار عامه مردم تنزل داده ، و چاره اى هم جز اين نيست ، چون عامه مردم جز حسيات را درك نمى كنند، ناگزير معانى كليه را هم بايد در قالب حسيات و جسمانيات به خورد آنان داد.
و از سوى ديگر دو محذور بزرگ در اين ميان پيش مى آيد يعنى در جايى كه سر و كار گوينده با كودك است ، اگر بخواهد زبان كودكى بگشايد، و مطابق فهم او سخن بگويد، يكى از دو محذور هست ، براى اينكه شنونده يا به ظاهر كلام گوينده اكتفا نموده و تنها همان جنبه محسوس آن را مى گيرد، در اين صورت غرض گوينده حاصل نمى شود. چون غرض گوينده اين بود كه شنونده از مثال به ممثل منتقل شود، نمى خواست صرفا خبرى داده باشد، و اگر شنونده به ظاهر كلام اكتفا نكرده ، و بخواهد خصوصيات ظاهر كلام را كه در اصل معنا دخالتى ندارند رها نموده ، به معانى مجرده منتقل شود، ترس اين هست كه عين مقصود او را نفهمد، بلكه يا زيادتر و يا كمتر آنرا بفهمد.
مثلا وقتى گوينده اى بشنونده خود مى گويد: شاهنامه آخرش خوش است ، و يا مى گويد آفرين شبروان در صبح است ، و يا به گفته ((صخر)) تمثل جسته مى گويد:
اهم بامر الحزم لا استطيعه
وقد حيل بين العير و النزوان
شنونده اش با سابقه ذهنى اى كه با اين مثلها و با معناى ممثل آن دارد (اگر داشته باشد) مثل را از همه خصوصياتى كه همراه دارد لخت و مجرد مى كند، و مى فهمد كه منظور گوينده اين است كه حسن تاءثير هر عملى بعد از فراغت از آن عمل و پيدا شدن آثارش معلوم مى شود، نه در حين سرگرمى بعمل ، چون در حين عمل و تحمل مشقت آن ، قدر و اندازه عمل خود را تشخيص نمى دهد.
و همچنين در معنائى كه شعر ((صخر)) آنرا ممثل مى سازد، و اما اگر سابقه ذهنى از معناى ممثل نداشته باشد، و به الفاظ شعر و مثل اكتفا كند پى به معناى ممثل نبرده ، خيال مى كند شنونده دارد به او خبرى را مى دهد، و بر فرضى هم كه تنها به الفاظ اكتفا نكند، باز آنطور كه بايد نمى تواند تشخيص دهد كه چه مقدار مثل را تجريد كند، يعنى تا چه اندازه
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 97
خصوصيات مثل را طر ح نموده ، و چه مقدارش را براى فهم مقصود محفوظ بدارد.
گوينده هيچ راه گريزى ازاين دو محذور ندارد، مگر اينكه معانياى را كه مى خواهد ممثل و مجسم كند در بين مثلهايى مختلف متفرق نموده ، در قالب هايى متنوع در آورد، تا خود آن قالب ها مفسر و بيانگر خود شود، و بعضى بعض ديگر را توضيح دهد، در نتيجه شنونده بتواند با معارضه انداختن بين قالب ها:
اولا: بفهمد كه بيانات و قالب ها همه مثلهائى است كه در ماوراى خود حقايقى ممثل دارد، و منظور و مراد گوينده منحصر در آنچه از لفظ محسوس مى شود نيست .
ثانيا: بعد از آنكه فهميد عبارات و قالب ها مثلهائى براى معانى است ، بفهمد چه مقدار از خصوصيات ظاهر كلام را بايد طرد كند، و چه مقدارش را محفوظ بدارد، و اين نكته را از ظاهر كلام بفهمد، به اين معنا كه كلام طورى باشد كه روشن سازد كه فلان خصوصيت كه در آن جمله ديگر است ، منظور نيست ، و آن جمله بفهماند فلان خصوصيت در اين ، زيادى است .
گوينده علاوه بر اين ، بايد مطالبى را كه در گفتارش مبهم و دقيق است با ايراد داستانهاى متعدد و مثلهاى بسيار و متنوع روشن سازد و اين امرى است كه در تمامى لسانها و همه لغات دائر است ، و اختصاص به يك قوم و يك زبان و دو زبان و يك لغت و دو لغت ندارد، چون اين قريحه هر انسانى است كه وقتى احتياج وادارش به سخن گفتن مى كند، و باز احتياج پيدا مى كند بعضى از خصوصيات را كه در يك قصه غلط انداز و موهم خلاف مقصود است نفى كند، همين خصوصيت را در قصه اى ديگر و يا مثلى ديگر نفى مى كند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#قرآن_راه_نجات
□رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) درباره قرآن كريم فرمود: وقتى فتنه ها چون پاره هاى شبى ديجور راه خدا و راه نجات را بر شما مشتبه كردند، در آن هنگام بر شما باد بقرآن ، كه او شافعى است ، كه شفاعت و وساطتش امضاء شده ، و شِكوِه گرى از نقائص بشر است كه خدا او را تصديق كرده ، هر كس آن را به عنوان كارنامه پيش روى خود بگذارد، تا به آن عمل كند، او وى را به سوى بهشت مى كشاند، و هر كس آن را پشت سر اندازد، و به برنامه هائى ديگر عمل كند، همان قرآن او را از پشت سر به سوى آتش مى راند.
□قرآن دليلى است كه بسوى #بهترين سبيل راه مى نمايد، و آن كتاب #تفصيل ، و جدا سازى #حق_از_باطل است ، و كتاب #بيان است ، كه هر لحظه به تو #سعادتى ميدهد، كتاب #فصل است ، نه شوخى ، كتابى است كه ظاهرى و باطنى دارد، ظاهرش همه #حكمت است ، و باطنش همه #علم ، #ظاهرش ظريف و لطيف ، و #باطنش بسيار ژرف و عميق است ، قرآن داراى دلالتها و علامتها است ، و تازه دلالتهايش هم دلالتى دارد #عجائب_قرآن را نمى توان شمرد، #غرائب آن هرگز كهنه نمى شود، در آن #چراغهاى_هدايت ، و #مناره_هاى_حكمت است ، قرآن دليل بر هر پسنديده است نزد كسى كه انصاف داشته باشد.
□○ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ ص۲۰○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀 #بازنشر به مناسبت سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها به شهر قم؛ ٢٠١ق.🍀
□ضریح مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها از سال ۹۶۵ق چندین بار ساخته و اصلاح شده است. در سال ۱۳۶۸ش نیز تعویض دوبارۀ آن در دستور کار قرار گرفت و بهدست هنرمندانِ ارادتمندِ آن آستانه، بازسازی و تعمیر شد و در اسفند ماه ١٣٨٠ش همزمان با عید بزرگ غدیرخم، در مراسمی با حضور آیتاللهالعظمی بهجت رونمایی شد و تاکنون بر مضجع شریف آنحضرت قرار دارد.
□از برنامههای دائمی و زیبای حضرت آیتالله بهجت، حضور هر روزه در حریم ملکوتی حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها بود که تا پایان زندگی سراسر نور و برکت ایشان تا آستانه نود سالگی ادامه داشت.
□معظمله هرروز پس از نماز جماعت صبح و تعقیبات آن، به حرم مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها میشتافتند و سپس در خلوت عاشقانۀ خویش در گوشهای از حرم مطهر به قرائت زیارات و سایر اعمال عبادی میپرداختند.
□ایشان حتی برای مسیر حرم هم برنامه داشتند؛ پیاده به سمت حرم میرفتند و در مسیر، ادامه تعقیبات نماز و دعای صباح و یستشیر را میخواندند.
□حدود دو ساعت در حرم مطهر، مشغول زیارت و سایر عبادات بودند. از جمله این زیارات، قرائت زیارت جامعه کبیره و زیارت امین الله بود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□..گویا انسان به غیر از براهین منطقی و فلسفی طریقی دیگر هم در پیش دارد که مورد تأکید بزرگانی از اهل معقول است که بین معرفت فکری و شهودی فرق بگذارید و انسان را فوق طور عقل ، راهی برای سیر در حقائق عالم هست، همانطوری که در فصول آینده کتاب می آید_عبارت از حضور و شهود می باشد.
از یکطرف این همه اختراعات و نوآوریهای علمی در صنایع و حِرَف بنا نهاده از علم و برهان است.و بااینهمه باز میفرماید " وما اوتیتم من العلم الاّ قلیلا" و از طرف دیگر به طهارت و حضور در سیر و سلوک به عزم و اراده و استقامت ، آن شهود حاصل می شود.در مسیر اولیای الهی گاهی بارقه ایی نصیب انسان میشود که کار "ره صدساله" را میکند.چه اینکه هریک از ما جدولی از بحر وجودیم واین جدول با لایروبی و تحصیل طهارت و پاکی ، قرآنی میشود.
□از همین امروز تصمیم بگیرید که یاوه و لغو "والذین هم عن اللغو معرضون " را مطلقا از خود قیچی و ترک کنید. فردا در خودت نورانیتی می یابیداگر پس فردا ادامه دهید عجیب تر. پله پله بالا می روید. و همینطور آسمان به آسمان پیش می روید.حرفی که به کار نمی آید و غذائی که مزاج نمی خواهد و نمی پذیرد ، بلاهت می آورد و انسان را خفه می کند و مانع فطانت و زیرکی عقل و انبساط و شروق نور بر نفس می گردد. و انسان تصمیم بگیرد که قرآنی بشود.
□○شرح اشارات و تنبیهات | نمط چهارم | ص ۲۱۶
استاد علامه حسن زاده ی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #مبحث_ادب_مع_الله □معنای جماعت چیه؟ یعنی واقعاً همه یکدل و یکصدا بگوییم الله الل
#استادصمدی_آملی
#مبحث_ادب_مع_الله
□این که جماعت نیست چرا دلها پراکنده است پس چرا جان ها از همدیگر دور است این اگر نماز جماعته پس چرا داخل یک صف نماز جماعت این یکی با آن یکی قهر هست این چرا رویش را به طرف آن نمیکند چرا نماز تمام شد میخواهید با همدیگر یاالله کنید چرا این با اون یکی نکرد پس این چه نماز جماعتی شده ،اینه که در روایتی فرمود اگر نماز جماعت شده یعنی تجمع بود همه باهمدیگر مثل اینکه در این مسجد صدهزار نفری، در این نماز جمعه صدهزارنفری، در این حج یک میلیون نفری مثل اینکه اصلاً یک نفر ایستاده دارد طواف میکند، یک نفره، یک میلیون نیست به ظاهر یک میلیون جسم است اما حقیقتاً یک روح است در یک میلیون جسم .اگر اینجور جماعت پیدا کردید به شما یقین بدهیم که یک رکعت اش اگر از ده نفر عبور بکند تمام فرشتگان هم جمع بشوند نمیتوانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.چرا؟!(۱۵)
@mohamad_hosein_tabatabaei