eitaa logo
محمد رسول الله
27 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
47 فایل
کانال «محمد رسول الله» موضوعات کانال : ✓مهدویت ✓دینی و مذهبی ✓انقلابی گری ✓حقیقت گرایی ✓اخبار و مسائل سیاسی ایران وجهان آیدی جهت ارائه نظرات @Phoenix312313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹عاشورا, مهندسی توحیدی🌹 باورداریم عاشورا وکربلا طراحی‌ ومهندسی پروردگار عالم است بااهداف کاملا عالمانه وحکیمانه ✈️مهندسی یعنی تدبیر,تقدیر, طراحی وبکارگیری بهترین وسایل وعناصر اجرایی جهت بهره وری بهینه درهرموضوع وزمینه 🌵بعضی اهداف کلان و نهایی توحید بدین شرح است. 🍃 نمایش تمامیت اسلام باهمه ی زیباییها وکفر, نفاق باهمه ی زشتیها وپستیها 🌹مکتب عاشورا عامل حفظ , استمرار, شکوفایی وبالندگی همیشگی اسلام است. 🌷نمایش شخصیت وجامعیت انسان کامل ,بندگی ,عشق ,ایثارگری درطراز اسلامی ☘ارایه الگو ی کامل به بشریت جهت زندگی توأم با معرفت,شرافت,آزادگی ازهمه ی قید وبندهای فردی, اجتماعی و..... 🌴برپایی نمایشگاه ابدی الگو گیری برای تمامی انسانها باهرجنسیت ورده های مختلف سنی 🍃شرط ورود به نهضت وقیام جهانی مهدوی ونقش آفرینی درآن, گذراندن موفق آزمونهای کربلا وعاشوراست. 🌱طهارت, پاکی, آزادگی, بصیرت, حق طلبی, بندگی خالصانه, مبارزه باظلم وظالم ودفاع ازمظلوم ,اطاعت عالمانه ومحض ازرهبرجبهه حق, ایثارگری مالی وجانی بعضی ازعوامل موفقیت درآزمون بزرگ عاشوراست. ☘بدیهی است اصل اختیار انسان درگزینش مسیر, هدف وقبول نقش آفرینی درجبهه ی حق یاباطل اصلی خدشه ناپذیر است. عاشورا
سلام دوستان عزیز... عظم الله اجورنا و اجورکم .. عزاداری هاتون مقبول حضرت ارباب... ما از شروع سفر سید الشهداء علیه السلام از مکه تا کربلا منازل اتراق ان جناب را هر روز در تقویم خدمت شما معرفی کردیم. در تصویر بالا مسیر رفتن به کربلا و از انجا سفر اهل بیت علیهم السلام تا دمشق با نقاط قرمز مشخص شده و مسیر برگشت از دمشق تا کربلا و مدینه با خط مشکی معرفی شده است... @taghvimehamsaran @taghvimehamsaran
🏴 : حرکت امام حسین (ع) و واقعه کربلا آنچنان عالمگیر است که بسیاری از اندیشمندان شناخته شده جهانی ورای عقیده و ایدئولوژی، نتوانسته‌اند به سادگی ازآن چشمپوشی کنندو تدبر در آن، ایشان را به دیدگاه‌هایی رسانده که گزیده‌ای از آنها تقدیم می‌شود: 👌گاندي: من نهضتم را مديون حسين بن علي (ع) هستم ومن چيز تازه اي براي مردم هندوستان به ارمغان نياورده ام. 👌چارلزديکنز(نويسنده انگليسي): اگر منظور امام حسين(ع) جنگ در راه خواسته‌هاي دنيايي خود بود، من نمي‌فهمم چرا خواهران وزنان و اطفالش به همراه او بودند. پس عقل چنين حکم مي کند که او فقط به خاطر اسلام فداکاري کرد. 👌جرجي زيدان، نويسنده لبناني: پس از رحلت پيامبر(ص)، حب جاه و مال بر فضايل اخلاقي فائق آمد و افکار و آراي آل علي(ع) در ميان چنان مردمي بي اثر ماند. چنانکه مردم کوفه به خاطر جاه و مال بيعتي را که با امام حسين(ع) بسته بودند، در هم شکستند و به اين نيز اکتفا نکرده واو را کشتند. 👌توماس مان، متفکر آلماني: اگر بين فداکاري مسيح و حسين(ع) مقايسه شود حتماً فداکاري حسين پرمغزتر و باارزش تر جلوه خواهد نمود. زيرا مسيح روزي که آماده براي فدا شدن گرديد زن وفرزند نداشت ودر فکر آنان نبوده که بعداز او به چه سرنوشتي دچار خواهند آمد. امام حسين(ع) زن و فرزند داشت و بعضي از آنها کودک خردسال بودند و احتياج به پدرداشتند. 👌کورت فريشلر، مورخ آلماني: امام حسين(ع) در فداکاري قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد...تصميم ثابت حسين(ع) براي فداکاري مطلق نه ناشي از لجاجت بود نه معلول هوا وهوس و او با پيروي از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاري کند تا اينکه مجبور نشود بر خلاف عقيده و آرمان والاي خود به وسيله سازشکاري با يزيد بن معاويه و زندگي ادامه دهد. مي دانيم که حسين(ع) خود را براي کشته شدن آماده کرده بود. و او عزم داشت خويش را فدا نمايد چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دائم اسب مي تاخت و شمشير مي انداخت...حسين(ع) دست روي دست گذاشتن و توقف براي کشته شدن را دور از مردانگي و جهاد در راه عقيده و آرمان خود مي دانست. در نظر حسين(ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر قضا دادن تا اين که ديگران نزديک شوند تا اورا به قتل برسانند خودکشي محسوب مي شود. يک مرد دلير وبا ايمان خودکشي نميکند. 👌توماس کارلايل، دانشمند انگليسي: بهترين درسي که از تراژدي کربلا مي گيريم اين است که حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند.آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددي در جايي که حق وباطل روبرو مي شوند اهميت ندارد. پيروزي حسين(ع) با وجود اقليتي که داشت موجب شگفتي من است. 👌تندن انديشمند هندي: قيام کربلا معدل بشريت را بالا برد و سطح آن را ارتقا بخشيد. 👌آنتوان بارا (دانشمند مسيحي سوري): اگر بگويم حسين (ع) چراغ اسلام است کم گفته ام،اگر بگويم که او زره اسلام است کم گفته ام، بهترين جمله اي که مي توانم بگويم اين است که او وجدان تمام اديان در تمام تاريخ است. 👌واشنگتن ايروينگ(مورخ آمريکايي): براي امام حســـين ممکن بود که زندگي خود را با تسليم شدن به اراده يزيد نجات بخشد،ليکن مسووليت پيشوايي مسلمين اجازه نمي داد که او يزيد را به عنوان خليفه بشناسد. او به زودي خود را براي قبول هر ناراحتي وفشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني اميه آماده ساخت، در زير آفتاب سوزان سرزمين خشک و در روي ريگهاي تفتيده… روح حســـين فنا ناپذير است؛اي پهلوان من و اي نمونه شجاعت و اي شهسوار من،حســـــين! 👌پرفسور ادوارد براون (شرق شناس انگليسي) آيا قلبي پيدا مي شود که وقتي درباره کربلاسخن مي شنود آغشته به حزن و اندوه نگردد؟ حتي غير مسلمانان نيز نمي توانند پاکي روحي را که اين جنگ اسلامي در تحت لواي آن انجام گرفت انکار کنند…هر کس اندکي حس در نهاد خود داشته باشد نمي تواند از اين غصه غم انگيز متاثر نشود. 👌موريس دوکبري (انديشمند فرانسوي) حســـين براي شرف وناموس مردم و بزرگي مقام مرتبه اسلام از جان ومال و فرزندان گذشت و زير بار استعمار و ماجرا جويي يزيد نرفت، پس بياييد ما هم شيوه او را سر مشق قرار داده از زير دستي يزيديان نوعي رهايي يابيم و مرگ با عزت را بر زندگي با ذلت ترجيح دهيم، زيرا مرگ با عزت وشرافت بهتر از زندگي با ذلت است. 👌پرفسور ماربين (فيلسوف و خاورشناس آلماني): من معتقدم که رمز بقا و پيشرفت اسلام و تکامل مسلمانان به خاطر شهيد شدن حســــين و آن رويدادهاي غم انگيز مي باشد ويقين دارم که سياست عاقلانه مسلمانان و اجراي برنامه هاي زندگي ساز آن به واسطه عزاداري حيسني بوده است. مادامي که اين روش وخصلت در ميان مسلمانان وجود دارد هرگز آنها تن به خواري نمي دهند وتحت اسارت کسي نمي روند.
◾نمی‌دانم در این دهه، باید ڪدام روز را به یاد تو بیاراییم ◾روز مسلم را، به خاطر سفیر بودنت؟ یا روز حبیب را به خاطر یار بودنت؟ یا روز قاسم را براے قاسم بودنت؟ یا روز علے اڪبر را براے اربا اربا شدنت؟ یا روز عباس را براے علمدار بودنت؟ ◾من فقط می‌دانم ما هنوز براے داغ تو یک دل سیر گریه نڪرده‌ایم. ما هنوز مبهوتیم از نبودنت ◾بارے، در محرم امسال، در سیل اشک عاشقان، رد تو نیز هویداست ◾امسال وقتے به "علے اصحاب الحسین" می‌رسیم تو نیز از خاطرمان می‌گذرے. ما را دعا ڪن جوانمرد‌ روحت شاد ،یادت در دل ما جاودان.راهت پررهرو باد 🏴سلام ظهرتون شهدایی🏴
خیلی ساده و خودمونی بگم: یاد و خاطره شهدای روز عاشورای سال ۸۸ (به دست فتنه گران لعین) گرامی باد🌷 ۲۳۳ ۱و۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در خصوص شهدای عصر عاشورا👆👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشورای۹۹_حدادپور_Trim(1).mp3
12.26M
پاسخ به دو پرسش: چرا دهه محرم؟ تصورات اشتباه از قیام عاشورا
بسم الله الرحمن الرحیم به یاد شهدای مظلوم عصر عاشورای سال 1362 شهرستان جهرم... مهرماه سال 1362 هجری شمسی بود و جهرم در دهه اول محرم سیاه پوش عزای سرور و سالار شهیدان... اتوبوس کمیته امداد امام‌خمینی(ره)، بچه‌های خسته‌ی عملیات والفجر 2، از غرب کشور را با خود به شهر آورد، آن‌ها کسانی بودند که مرخصی گرفته و از تیپ المهدی(عج)، به جهرم برگشته بودند تا تاسوعا و عاشورا را در مسجد و حسینه‌های شهرستان به عزاداری سالار شهیدان بپردازند. * دفتر اعزام نیروی سپاه جهرم مثل هرروز باز بود. کسانی که مرخصی‌شان تمام شده بود و می‌خواستند به جبهه باز گردند می‌آمدند و اسمشان را می‌نوشتند که با اتوبوس کمیته، عازم جبهه‌ی غرب شوند؛ اما به خاطر روزهای پرالتهاب و سراسر شور و شوق، تاسوعا و عاشورا و اشتیاق وافر بچه‌های جبهه و جنگ به شرکت در عزاداری آقا ابا عبدالحسین(علیه السلام)، استقبال کمتر بود. فقط یک سوم صفحه کاغذ پر شده بود...   از طرفی هم دسته‌ها و هیئت‌های سیاه‌پوش، سینه‌زنان و زنجیرزنان، کوچه پس کوچه‌ها و خیابان‎های شهر را از صدای یاحسین، یاحسین پرکرده بودند. صدای طبل و سنج در فریاد سینه‌زن‌ها که با شور و هیجان نوحه‌ی دسته را بازخوانی می‌کردند گم بود... مسافران اتوبوس کمیته امداد امام (ره) از خلوتی خانه‎های‌شان استفاده و ساک و وسایل‌شان را سریع جمع کرده و جلو کمیته امداد جهرم، جمع شده بودند. مجید پویان، کاغذی دستش بود، و در ورودی پله اتوبوس ایستاده و یکی یکی اسم‌ها را از روی کاغذ می‌خواند: ابراهیم یاعلی، غلامعباس‌کارگرفرد، سیدمسعود مروج ، حمیدرضا یثربی، اسدالله رزمدیده، محمدحسن مصطفی‎زاده، بمانعلی ناصری، مصطفی رهایی، سعید اعظمی، حمید مقرب، محمود زارعیان، کرامت الله اقناعی، سید مهدی‌صحرائیان.  مسئول اعزام نیرو اسم هر کس را که می خواند یا حسین گویان سوار اتوبوس می شود. *  مسافران اتوبوس 15 نفرند: راننده آقای غلامحسین رشیدیان، با کمکی و شاگردش همراه با 13نفر، از گل‌های نورسته‌ی باغ عشق و ایمان. هرکس دوتا صندلی هم که بگیرد، باز جای خالی هست...  رزمنده‌ها همه کم سن و سال هستند. بیشتر آن‎ها، دانش‌آموز و شاید هم بچه‌های یک کلاس یا مدرسه باشند، بزرگ‌ترشان مصطفی رهایی و غلامعباس کارگر است. مصطفی و غلامعباس پاسدار و بقیه بسیجی هستند، در بین آن‎ها فقط بمانعلی ناصری صبح زود از خفر آمده تا به اتوبوس برسد... اذان ظهر تاسوعا، سکوتی در اتوبوس حکم‌ فرما می‌شود... * شب عاشورا شب عاشور است و اتوبوس در سکوتی محزون در جاده‌های پُر پیچ و خم کردستان به پیش می‌رود. شب عاشورا نمی‌شود غمگین نبود. هرکس برای خودش زمزمه‌ای دارد. شب عاشورا آخرین شب عمر امام حسین(ع) و 72 تن از یاران با وفایش بود. این شب عاشورا هم شاید آخرین شب عمر مسافران اتوبوس باشد. کسی نمی‌داند دست سرنوشت، برای مسافران آسمانی چه تقدیری را رقم خواهد زد... *مهاباد – جاده روز عاشورا غمگین‌تر از شب عاشورا از راه می‌رسد. رشیدیان، راننده سخت کوش اتوبوس، سعی می‌کند بچه‌ها را به حرف بکشد و آن‌ها را از این سکوت آزار دهنده رها کند. حِس غریبی در فضای اتوبوس حاکم است، راننده می‌خواهد که تا قبل از ساعت چهار، زمان منع عبور و مرور در کردستان، به جایی برسد و شب را در آن‌جا بماند. او مقر سپاه مهاباد را برای ماندن شبانه انتخاب می‌کند... * عصر عاشورا – کربلا سرهای بریده بر نیزه‌ها، میان گرد و غبار و هلهله کوفیان به چشم می‌خورد. جسدهای پاره پاره شده بر روی خاک‌های گرم کربلا افتاده است. فریاد ناله‌های کودکانِ وحشت زده از لا به لای شیهه اسب‌ها به گوش می‌رسد. غوغایی است کرب و البلا . . . کسی به زن و بچه‌ها رحم نمی‌کند آتش به خیمه ها افتاده . . . * عصر عاشورا – مهاباد راننده آخرین پیچ جاده را که رد می‌کند می‌بیند که یک مینی‎بوس و چند ماشین کنارجاده ایستاده‎اند. راننده پا از روی گاز برمی‌دارد و سرعتش را کم می‌کند تا از کنار ماشین‎ها با احتیاط رد شود، ناگهان یک نفر کومله با لباس کردی، آرپی‌جی بر روی دوش به وسط جاده می‌پرد. مصطفی رهایی دست به اسلحه می‌برد. رشیدیان ترمز محکمی می‌گیرد، بچه ها از شیشه اتوبوس می‌بینند دو نفر دیگر کلاش‌های‌شان را به سمت اتوبوس نشانه رفته اند، یکی داد می‌زند کمین خوردیم . . . کمین خوردیم . . . * پنچ کیلومتری مهاباد اینجا 5 کیلومتر مانده به مهاباد است... فرمانده کومله‌ها مسافرین اتوبوس را پیاده می‌کند. پلاک اتوبوس شخصی است. یک نفر بالا می‌رود و اتوبوس را می‌گردد یک نفر دیگر هم جعبه‌های بغل را باز کرده و وسایل بچه‌ها را بیرون می‌ریزد. کارت بسیجی و سپاهی بچه‌ها پیدا می‌شود. کارت‌ها را به فرمانده خود می‌دهند و او دستور می‌دهد همه را لا به لای درخت‌های اطراف جاده ببرند... * عصر عاشورا – کربلا خیمه ها سوخته و هلهله سپاه فروکش کرده است. هرجا نگاه می‌کنی جسد شهیدی بی سر افتاده، زن‌ها و