فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هر عشقی جز عشق تو گفتم نه...
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#واحد_شب_اول_محرم
#سنگین
#جدید_۱۴۰۳
بوی اسپند و بوی عطر سیبه
کی آقا از لطف تو بی نصیبه
سر اومد آقا انتظار نوکر تو
کی میگه هرچی انتظارش خوبه
روضه هر روزم برقرارش خوبه
شکر حق امسال هستم آقا در بر تو
چقد دل پریشون روضه ی شما بودم
نوکری بی دست و پا بودم
بد بودم اما دعوت کردی منو
دعوت کردی یعنی لایقم
کلب تو باشم موافقم
شامل بذل و رحمت کردی منو
جان اقام آقام حسین جانم
معرفت مرده،کلهم نامردن
لااقل کاشکی بچه هات برگردن
دین و دنیاشون درهم و دیناره آقا
نیزه و شمشیر اینهمه آهنگر
آقا اینجا نیست جا سه ساله دختر
خنجر کند و شمر داره میاره آقا
میفته آقا از روی سر تو عمامه
میدزدن از پیکرت جامه
نقشه دارن واسه انگشتر تو
شمر روی سینه ت تو گوداله
جسم پاکت آقا پاماله
میره اسارت آقا خواهر تو
جان آقام آقام حسین جانم
@mohamadalirezaie
#کانال_سبک_شعر
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#شب_دوم_محرم
#واحد_سنگین
#ورودیه
چه جای عجیبی داداش بی حبیبی
بمیرم که مثل بابام توغریبی
نبینم غمت رو داداش ماتمت رو
باغربت به اطراف نگاه کردنت رو
بمیرم نبینم که چشمات غمینه
داداش رسم این روزگارم همینه
میدونم داداشم که این نانجیبا
سرت رو میذارن داداش روی سینه
عزیز دلم جان خواهر حسین جان
بمیرم سه سالت حقارت جسارت
نمیبینی داداش میرم به اسارت
باشمر و سنان و به همراه خولی
سفر سخته داداش برا خونوادت
الهی فدا غربتت خواهر تو
باشمر وسنان همسفر دختر تو
میشه فرق عباس تو مثل حیدر
توی قعر گودال تنت میشه پرپر
عزیز دلم جان خواهر حسین جان
@mohamadalirezaie
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#زمینه
#شب_دوم_محرم
#جدید_۱۴۰۳
آیه رجعت چیه رو لبهات
خیلی بی تابی میکنه لیلات
همه فکر من شده این داداش
نکنه اصحاب بذارن تنهات
اعوذ بک از ناله و آه
حسین اومده به کرب و بلا
اعوذ بک از چشم حسود
دوتا میشه سر با ضرب عمود
عزیزم حسین
اومدی اینجا با زن و بچه
میمیرم یک مو از سرت کم شه
نرسه روزی که تن اکبر
با عبا از روی زمین جمع شه
اعوذ بک از نیزه و سر
میبینی داداش تو داغ پسر
اعوذ بک از دست و طناب
میبینی منو تو بزم شراب
عزیزم حسین
توی این صحرا میکنی منزل
از سه ساله ت من نمیشم غافل
نبینم غم روی دلت باشه
تا که هست همرات یل دریا دل
اعوذ بک از خنجر وتیر
غمت میکنه ربابتو پیر
اعوذ بک از بازار شام
میفته سرت از نیزه مدام
عزیزم حسین
@mohamadalirezaie
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#زمینه
از این دنیا خستم بابا
دیدی چه داغی گذاشتی رو دستم بابا
من الذی ایتمنی
از این به بعد دیگه یتیم هستم بابا
طعنه زدن به گوشواره م
بچه ها میگن که بابا من آواره م
جا عروسک سیلی خوردم
ای کاش بابا همراه تو من میمردم
امشب میخام مهمونت شم
سرت پر از خونه بابا قربونت شم
میخام امشب گریونت شم
مادر نداری من بلا گردونت شم
تو نبودی ببینی بابا
که چجور عمه مو میزدن
کاش فقط که همین بود و بس
حرفای بد به ما میزدن
واویلا واویلا
حرفت بابا یادم میاد
صدقه بر ما حرومه یادت میاد
از پشت بام نون و خرما
دیدم خم به ابروی علمدارت میاد
نگم برات از بازارا
موهامو کشیدن بابا نیزه دارا
دخترتم خوب میدونی
داد و فریاد نشنیده بودم تا حالا
با اشاره یک بی حیا
نشون میداد دخترت رو ای واویلا
میخندیدن میرقصیدن
ته مونده ی شراب رو سرت میپاشیدن
با طناب مثل زنجیره ای
ماهارو بسته بودن بهم
حرکت کاروان تند شد و
بچه ها افتادن روی هم
واویلا واویلا
(امام سجاد میفرمان:یه طناب بلند اوردن زنجیروار همه رو بسته بودن بهم اول طناب من بودم آخر طناب عمه م زینب😭😭😭اگه اروم میرفتم از آخر عمه مو میزدن اگه تند میرفتم بچه ها روی هم میفتادن😭😭😭
نامردما مارو زدن
بچه هاشون چرا بابا انقد بدن
تو خرابه با چوب و سنگ
بچه های مارو بابا هی میزدن
از کوفه و کرب و بلا
ندارم دل خوشی از شام بلا
روی نیزه بودی بابا
و الا کی میکشیدن گوشواره ها
هر شب غصه هر شب ناله
میدونی زجر چقدر بابا زجرم داده
دختر شاه دوعالم هستم چقدر
خدا به من صبرم داده
نانجیبا نکردن حیا
ناسزا گفتن از کربلا
در عوض بچه هامون بابا
هیچ نگفتن بهشون ناسزا
واویلا واویلا
@mohamadalirezaie
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#واحد_سنگین
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه(س)
سه ساله کی دیده با اشکای دیده
مثه مادرت فاطمه قد خمیده
با قدخمیده باموی پریشون
با دستای بسته با چشم پرازخون
باباجون مگه اینا دختر ندارن
برا دخترت توی تشت سرمیارن
برای لگدها و سیلی زدن ها
بجز صورتم جای دیگر ندارن
بابای غریبم بابای غریبم
غریبم بابایی حبیبم بابایی
دیگه بعدتو من یتیمم بابایی
تو رفتی و بابا منم بین اعدا
حالا هم سرت شد نصیبم بابایی
نبودی ببینی بابا دخترارو
توی بزم نامحرما حال مارو
میخوردن شراب روبرو خواهر تو
نمیشه بگم خیلی از صحبتارو
بابای غریبم بابای غریبم
منم دختر تو میشه باور تو
میخام زود ببینم بابا مادرت رو
باموی سپیدم با قدخمیدم
روی خاک صحرا بابا میدویدم
حالا ک تموم شد توهم رفتی بابا
ببینم به عمه چیا گفتی بابا
که اینجور خودش رو سپر میکنه بعد
الهی بمیرم نمیگفتی بابا
بابای غریبم بابای غریبم
@mohamadalirezaie
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#شب_اول_محرم
#واحد_شلاقی
#جدید_۱۴۰۳
بوی اسپند و گل و بوی گلابه
دوباره ماه عزا داره میتابه
پرچم و شال عزاتو عشقه
سینه زناتو عشقه
ارباب ارباب
علم و طبل و علامت عشقه
باتو شهادت عشقه
ارباب ارباب
نداره عباس تو بدل
احلی من العسل
نوکری ابالفضل
اشک واسه تو خیرالعمل
میگیرمت بغل
برادر ابالفضل
ممنونم ارباب
من بدهکار توام تا به قیامت
نرسه روزی بگی بم به سلامت
منم اون کلب علی اکبر
با تو میشه قشنگتر
دنیام آقا
تو رفاقت آقا کم نذاشتی
صدتو واسم گذاشتی
دنیام آقا
مادرت واسه ی نوکری
از لطف مادری
کرده نشونم آقا
با مژه جارو کنم اقا
فرشای روضه تو
ای مهربونم آقا
ممنونم ارباب
@mohamadalirezaie
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#شب_چهارم
#حضرت_زینب_س
#زمینه
محمدم فدا سر اکبر
عونم داداش جونت نذر اصغر
میمیرم واسه رقیه ت آخر
غریب داداش
از روم چرا میکشی خجالت
از بغض تو میمیرم نهایت
باباشونم داداش داد رضایت
غریب داداش
وای وای زینب
داداش واسه غربتت میسوزم
نمیبینی چی میاد به روزم
گریه میشه کار شب و روزم
برادرم
خداروشکر ندیدی نبودی
جسارت مردم یهودی
کعبه نی و صورت و کبودی
برادرم
وای وای زینب
از روی تل میدیدم تنهایی
دورت کردن میون اعدایی
زیر پای گرگای صحرایی
غریب داداش
اکبر و کشتن کمونت کردن
با سه شعبه باز نشونت کردن
حا و سین و یا و نونت کردن
غریب داداش
وای وای زینب
@mohamadalirezaie
#کانال_سبک_شعر
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#زمینه
#حضرت_عبدلله_ابن_حسن_ع
#شب_پنجم_محرم
میدونم عمو برات خیلی عزیزم
اما جونمو باید به پات بریزم
نمیتونم بشینم نگاه کنم که
بریزن خونتو ای عمو عزیزم
نمیتونم ببینم که بی پروبال
گیرت آوردن غریب میون گودال
مگه من مردم عمومو سر ببرن
بمیرم داری میری عمو تو ازحال
دستم شد آویزون
شد تنت غرق خون
جون دادم آخرش
وای من خواهرش
عموجان
مگه من چی کم دارم از علی اصغر
اون که شش ماهه بود و منم بزرگتر
دستمو عمه ولش کن تا برم من
تا بشون بگم منم نوه ی حیدر
بسه انقد نزنیدش این عمومه
پیرمرده و ضعیف و نیمه جونه
بجای عموم سر منو ببرید
میدونم کار منم دیگه تمومه
نیزه دار با نیزه
شمشیردار باشمشیر
تو چند ساعت عمو
خواهرت شده پیر
عموجان
نبینم عمو میباری تو گهربار
بعد عباست خودم میشم علمدار
ندارم سنی ولی همه میدونن
که منم ابن الحسن نوه ی کرار
با لگد میزدنت عمو بمیرم
بی عدد میزدنت عمو بمیرم
همه با نیت قربتاً ال الله
با دوصد فحش زدنت عمو بمیرم
میکشید موهاتو
بمیرم براتو
محاسن داره درد
میکشید اون نامرد
افتادی از مرکب
بیچاره شد زینب
عمو جان
@mohamadalirezaie
#کانال_سبک_شعر