eitaa logo
شهیدمحمدحسین‌سروری‌راد
187 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
4هزار ویدیو
19 فایل
شهید عزت ایران لقب گرفت گرفت هرچه *محمدحسین* از ادب گرفت❤ ❇این کانال به یاد بسیجی مدافع امنیت توسط اعضای گروه جهادی "شهید محمدحسین سروری راد" تشکیل شده است. ❇ارتباط با ما: @vahidsororirad63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
AUD-20220317-WA0002.mp3
5.82M
📝زیارت آل یس ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبر خوب🌷🤗✌️ ایران با امارات و عربستان یک ائتلاف دریایی ایجاد میکنه این یعنی آمریکا دیگه جایی در خلیج فارس نداره و ما خودمون امنیت خلیج همیشه فارس رو به دست خواهیم گرفت از طرفی جنوب یمن هم آزاد میشه و ان شاالله انصارالله هم نیروی دریایی قوی خودش رو ایجاد خواهد کرد این یعنی تسلط کامل ما بر دو تنگه بسیار استراتژیک در دنیا که تقریبا ۶٠ درصد انرژی دنیا از این دو تنگه رد میشه اولی تنگه هرمز و دومی تنگه باب المندب این یعنی اسرائیل دیگه از سمت دریا هم امنیت نخواهد داشت یه چیز جالبتر اینکه با ارتباطی که با مصر در حال برقراریه ما به راحتی از طریق کانال سوئز به دریای مدیترانه متصل میشیم و میریم میچسبیم به حیفا و تلاویو و اشکلون کافیه یه ارتباط کوچکی با قبرس هم بگیریم و یه پایگاه موشکی اونجا بزنیم اونوقت اسرائیل توسط محور مقاومت محاصره کامل میشه جزیره قبرس جون میده برای پایگاه موشکی و استقرار ١٠٠٠ تا موشک فتاح وقتی فرمود اگر غلطی از اینها سر بزنه حیفا و تلاویو رو با خاک یکسان میکنیم یعنی همین ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
9.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 گفت احساس میکنم نوح و ابراهیم و همه انبیاء در بلم ها کنار ما نشسته اند... ⬅️ انبیا بودند و اسلام، اسلام است واین انقلاب، این انقلاب است و ما❗️ 🎙 استادرحیم پورازغدی ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
♦️ به این میگن مذاکره کننده! 🔸 براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد. 🔹 حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد : 🔹 " از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على! 🔹 اى على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش! 🔹 حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت : از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم. به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم " 🔸 سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟ كسى جواب نداد. 🔹 دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم . 🔹 حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح ! به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش... 🔹طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد 🔹 معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند. 🔹 معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد . 🔹 طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت! 🔹 سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد! 🔹 اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن! اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد! 🔹عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند. 🔹 معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟ 🔹 طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان! 🔹 معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم! 🔹 طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم. 🔹 معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده 🔹 طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم. 🔹 معاويه گفت : نامه را به يزيد بده 🔹طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش! بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند. 🔹 بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد : على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش " 🔹 طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم: على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت. 🔹 سپس خواست برود كه معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو " 🔹 اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت. 🔹 معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند! 🔹 عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!! 📕 الأختصاص ص ١٣٨ ‌‌ازفضائل امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
خوش دارم هیچ‏کس مرا نشناسد، هیچ‏کس از غم‏ها و دردهایم آگاهی نداشته باشد، هیچ‏کس از راز و نیازهای شبانه‏ ام نفهمد، هیچ‏کس اشک‏های سوزانم را در نیمه‏ های شب نبیند، هیچ‏کس به من محبت نکند، هیچ‏کس به من توجه نکند، جز خدا کسی را نداشته باشم، جز خدا با کسی راز و نیاز نکنم، جز خدا انیسی نداشته باشم، جز خدا به کسی پناه نبرم. ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
گفت چهار روز است خانه نرفته‌ام. گفتم بیابان بودی؟ گفت آره! گفتم چرا خانه نمیروی؟ گفت چند تا از بچه ها آمده‌اند آموزش، خیلی مستضعفند؛ یکیشان کاپشنش را فروخته آمده. به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت. یکبار گفت من یک چیزی فهمید‌ام؛ خداشهادت را همیشه به آدم هایی داده که درکار سختکوش بوده‌اند. ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
🌷 بعضی آقایان وقتی وارد خانه می‌شوند و محیط خانه را نامرتب می‌بینند یا متوجه می‌شوند که غذا آماده نیست، اعتراض می‌کنند. مواقعی بود که بخاطر موقعیت کاری یا بچه‌داری نمی‌توانستم غذا آماده کنم یا خانه را مرتب کنم. وقتی مصطفی وارد می‌شد از او عذرخواهی می‌کردم از ته قلبش ناراحت می‌شد و می‌گفت: «تو وظیفه‌ای نداری که برای من غذا درست کنی. تو وظیفه‌ای نداری که خانه را مرتب کنی. این وظیفه من است و حتما من این‌جا کم کاری کردم». بعد با خنده به او می‌گفتم:‌ «پس من چه کاره هستم و وظیفه من چیست؟» مصطفی هم پاسخ می‌داد: «وظیفه تو فقط تربیت بچه‌هاست. بقیه کارهای خانه وظیفه من است. اگر خودم بتوانم کارهای خانه را انجام می‌دهم و اگر نتوانستم باید با کسی هماهنگ کنم که این کارها را برای تو انجام دهد». زندگی با مصطفی خیلی شیرین بود. خیلی شیرین بود. 🔰 به نقل از همسر شهید مصطفی صدرزاده ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
🔘خون گریستن امام زمان(ع) در مصیبت اسیری حضرت زینب(س) 🔹 حاج ملا سلطانعلی، روضه خوان تبریزی که از عباد و زهاد بوده است، می گوید: در عالم رؤیا به محضر والای (ع) مشرف شدم و عرض کردم: مولانا! آیا آنچه در ذکر شده است که می فرمایید: 🔹 «پس هر آینه صبح و شام بر تو کنم و به جای اشک [در عزایت] خون بگریم.» صحیح است؟ فرمودند: بلی. 🔹 عرض کردم: آن مصیبتی که برای آن به جای اشک، خون می گریید، کدام مصیبت است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر(ع) است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد. 🔹 گفتم: آیا مقصود شما مصیبت حضرت عباس(ع) است؟ فرمودند: نه، بلکه اگر عباس هم در قید حیات بود، او نیز در این مصیبت خون گریه می کرد. 🔹 گفتم: لابد مصیبت حضرت سیدالشهداء(ع) است؟ فرمودند: نه، حضرت سیدالشهداء(ع) هم اگر در حیات بودند، در این مصیبت خون گریه می کردند. 🔹 پرسیدم: پس آن کدام مصیبت است؟ فرمودند: آن مصیبت اسیری حضرت زینب(س) است ─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─  @mohamadhoseinrad80 ─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─