⚜سلیمان و دهقان
برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهی و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانی گذر کرد . دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خدای مهربان به پسر داود پادشاهی عظیم و سلطنتی کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید . حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزی را که توانایی آن را نداری و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ؛ اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، برای تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقی و ملک سلیمان فانی است !
📜ربیع الآثار
✨﷽✨
🌼آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟
✍️آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به «گناباد» میرفتیم. وقت نماز شد. مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگهدار میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: بیبی! دو ساعت دیگر به فلان روستا میرسیم. آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت: نه! میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: نه مادر. الان نگه نمیدارم. مادرم گفت: نگهدار. کارواندار گفت: اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم. مادرم گفت: بگذار و برو. من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
من هستم و مادرم.دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرامیرسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید. کنار جاده ایستاد و گفت: بیبی کجا میروی؟ مادرم گفت: گناباد. او گفت: ما هم به گناباد میرویم. بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم. گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم.
سورچی گفت: خانم! فرماندار گناباد است. بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم! در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت! آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا. اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. اگر انسان بنده خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بیمه میشود و خداوند تمام امور او را کفایت و کفالت میکند. «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ» (زمر، آیه36) آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟
✅ کانال استاد دانشمند
💢اعمال شب و روز دحوالارض
💠در شب و روز دحوالارض آداب و اعمال خاصی را باید انجام داد که عبارتند از :
اعمال اول : روزه داری بوده که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
اعمال دوم : شب زنده داری و احیا نگه داشتن در شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.
اعمال سوم : گفتن ذکر و خواندن دعاهای سفارش شده و توبه و استغفار
اعمال چهارم : غسل کردن به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.
اعمال پنجم : زیارت خاصه حضرت امام رضا علیه السلام که فضیلت زیادی دارد.
📎 #دحو_الارض
📎#روز_دحوالارض
📎#بیست_و_پنجم_ذی_القعده
💎رسول خدا صلي الله عليه و آله در سخنانى به ابوذرغفارى فرمود:
يا اَبـاذر!
اِذا اَرادَ اللّه ُ بِعَبـْدٍ خَيـْرا فَقـَّهَهُ فِى الدّينِ
وَ زَهَّدَهُ فِى الدّنيا وَ بَصَّرَهُ بِعُيوُبِ نَفْسِهِ.
اى ابوذر! هرگاه خداوند درباره بنده اى اراده خير كند،
او را در دين، دانا مى سازد و در دنيا پارسا مى گرداند
و او را به عيبهاى خودش بينا مى سازد.
📗[بحارالانوار ، ج 74 ص 💎رسول خدا صلي الله عليه و آله در سخنانى به ابوذرغفارى فرمود:
يا اَبـاذر!
اِذا اَرادَ اللّه ُ بِعَبـْدٍ خَيـْرا فَقـَّهَهُ فِى الدّينِ
وَ زَهَّدَهُ فِى الدّنيا وَ بَصَّرَهُ بِعُيوُبِ نَفْسِهِ.
اى ابوذر! هرگاه خداوند درباره بنده اى اراده خير كند،
او را در دين، دانا مى سازد و در دنيا پارسا مى گرداند
و او را به عيبهاى خودش بينا مى سازد.
📗[بحارالانوار ، ج 74 ص 80]
#دانایی