*⚽صاحب این شکم را میشناسید!؟*
*مالک این شکم بزرگ که در تصویر مشاهده میکنید، دانیل بادیسلاو، دروازه بان ۱۳۰ کیلوگرمی رومانیایی بود که باعث سقوط تیمش از درجه دوم به چهارم شد اما باشگاه قادر به بیرون کردن وی نبود، زیرا مادرش از مالکین و حامیان باشگاه بود.*
*چهار مربی به خاطر این موضوع استعفا دادند و یک مربی نیز به علت سکته قلبی از دنیا رفت.*
*یک بازیکن فیکس تیم نیز برای همیشه با فوتبال خداحافظی کرد!*
*دانیل در ابتدا پست فوروارد را برای خود انتخاب کرد اما چون قادر به دویدن نبود ناچار پست دروازهبانی را انتخاب کرد.*
*به خاطر ناتوانی در گرفتن توپ نیز مربی مجبور بود همه بازیها را با ۷ دفاع و سه هافبک بازی پیش ببرد!*
*جالب اینجا بود که او در بین یارانش بیشترین دستمزد را هم داشت!...*
*✍🏻نکته**
*چقدر امثال دانیل (که نه شایستگی و نه لیاقت دارند) در جامعه ما زیادند، که باعث شدهاند، عرصه بر افراد مستعد و کارآمد تنگ شود و از کارایی آنها در اداره امور مردم استفاده نشود!*
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍میگویند ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻧﺪﯼ میخواست
ﺧﻮﺩش را ﺑﻪ ﺟﻠﺴﻪﺍﯼ برساند ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ
آنجا ﺍﺯ ﺣﻖ ﻣﻠﺘﺶ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽﻫﺎ
ﺩﻓﺎﻉ كند ﺩﯾﺮ به ايستگاه راه آهن رسيد
ﻭ ﻗﻄﺎﺭ شروع به ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻮﺩ
🔹گاندى ﻣﺠﺒﻮﺭشد كه به ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺪﻭد
و ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ ﻗﻄﺎﺭ رسيد
ﻭلى هنگام ﺳﻮﺍﺭ شدن ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ﮐﻔﺸﺶ
ﺍﺯ پايش ﺩﺭ آمد ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﯾﻞ افتاد
🔸گاندى سريع ﻟﻨﮕﻪ ديگر كفش ﺭا ﻫﻢ از پای
درآورده و به سمت لنگه جا مانده پرتاب نمود
🔹ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ رسيد ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺟﻠﺴﻪ شد
ﺗﻤﺎﻡ ﺣﻀﺎﺭ ﺑﻪ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ خنديدند
🔸ﯾﮑﯽ از انگلیسیها گفت:
ﺁﻗﺎﯼ ﮔﺎﻧﺪﯼ کفشهایتان ﮐﻮ؟
نکند قصد داريد ﺑﺎ ﭘﺎی ﺑﺮﻫﻨﻪ
ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ملت خود ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯿﺪ؟!
🔹ﻣﺠﺪﺩاً ﻫﻤﻪ حضار خنده ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﻃﻮﻻﻧﯽ
ﺳﺮ ﺩﺍﺩﻧﺪ
ﮔﺎﻧﺪﯼ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﻟﺐ
ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ میکرد
🔸ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻨﺪه ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﮔﻔﺖ:
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ تأخیر به دﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭ
میدویدم ﺗﺎ خود را به اﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮسانم
🔹ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ﮐﻔﺸﻢ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﻢ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ
ﻭ ﻣﻦ ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﻟﻨﮕﻪ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻡ
ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪﺍﯼ ﭘﯿﺪﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩ
ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﯾﮏ ﻟﻨﮕﻪ
🔸ﺳﮑﻮﺕ ﻣﺮﮔﺒﺎﺭﯼ ﺳﺎﻟﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ
ﺁﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ
🔹ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ
ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ
ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪﺍوند ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ
ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ
👌ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻣﯽﮔﯿﺮﯼ
ﺑﺪﺍﻥ که ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺕ
دﺭ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ
🌷
✨﷽✨
✅ پاسخ پرسشی مشهور در باب علم غیب پیامبران
حقیقت این است که اگر کسی توحید را درک کرده باشد این حقیقت را به خوبی دریافت میکند که هیچ موجودی در ذات خودش چیز نیست مگر اینکه خدا او را چیز کرده باشد، چیز بودنش از خداست.
ولی تفاوت این است که پیغمبران این حقیقت را درباره خودشان و درباره همه اشیاء درک کردهاند و چون چنین است، همین درک کردن و خود را اینگونه دیدن سبب میشود که فیض الهی بر وجود آنها جاری بشود، آنگاه ما خیال میکنیم که آنها استقلال دارند.
آنها خودشان بهتر میدانند که باز هم هرچه دارند از ناحیه خداست. این است که در یک جا مردم به او میگویند: آیا تو از غیب خبر داری؟ میگوید: ابداً، یک کلمه نمیدانم. در یک جای دیگر میگوید: آیا میخواهید من خبر بدهم که چه در کجاست و چه در کجا؟ این چگونه میشود؟
میگوید اگر تو خیال میکنی من یک موجود مرموزی هستم که از پیش خود چیزی را میدانم، هیچ چیز را نمیدانم، از کوچکترین غیبها هم خبر ندارم ولی اگر مرا از آن نظر در نظر میگیری که خدای متعال به من چه آگاهیای داده است که آنچه دارم دادههای اوست، بله [چیزهایی غیبی میدانم.]
📗 استاد شهید مطهری، آشنایی با قرآن، ج۹، ص۲۳۳