#روانشناسی 🌱
•چگونه در دام خود کم بینی گرفتار نشویم ؟
به افکارتان نظم بدهید؛ با نظم دادن به افکارمان بهجایِ اینکه احساس کمبود کنیم، زمینهای را که در آن احساس کمبود میکنیم و سپس فردی را که نسبت به او احساس کمتر بودن داریم شناسایی میکنیم.
-به نمایشِ مضحکِ دیگری بودن پایان دهید؛ مشکل خودکمبینی، بین افرادی شایع است که میخواهند شبیه کسی باشند که درواقع نیستند. البته این به معنای محدود کردن تواناییهایمان در برخی از زمینهها نیست؛ اما اگر بهجای تقلا برای شبیه شدن به دیگری، خودِ واقعیمان باشیم بسیار موفقتر خواهیم بود.
-جرأت متفاوت بودن را داشته باشید؛ مردم باید سبک زندگی شما را بپذیرند و با آن کنار بیاییند. مهمتر اینکه خودتان بپذیرید که تفاوت را انتخاب کردهاید. مثال بارز این موضوع ازدواج است. اگر کسی در چهل سالگی (یا حتی هشتادسالگی) هنوز ازدواج نکرده باشد یا فرزند و جایگاه خاص اجتماعی نداشته باشد، لزوما شکستخورده نیست.
🍃🌺🍃
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما برای یادگیری به رنجش نیاز داریم ....
🍃🌺🍃
#روانشناسی 🌱
•چرا عزت نفس مهم است؟
-عزت نفس کفش نیست که دلتان بخواهد آن را داشته باشید، اما ندارید! اشخاص به عزت نفس نیاز دارند. عزت نفسِ خوب، مهم است چون به شما کمک میکند سرتان را بالا بگیرید و به خودتان افتخار کنید. به شما جرات میدهد که موارد جدید را امتحان کنید و قدرتی به شما میدهد که خودتان را باور داشته باشید.
-به شما اجازه میدهد به خودتان احترام بگذارید، حتی وقتی اشتباه میکنید و وقتی به خودتان احترام میگذارید، همه مردم از بزرگ و کوچک نیز به شما احترام میگذارند.
-داشتن عزت نفسِ مناسب، همچنین عاملی است که باعث میشود درباره ذهن و بدنتان انتخابهای خوبی داشته باشید. اگر تصور کنید مهم هستید، احتمال کمی وجود دارد دنبال رو کسانی شوید که کارهای خطرناک یا نادرست انجام میدهند.
-وقتی عزت نفس خوب و مناسبی داشته باشید، میدانید آنقدر باهوش هستید که تصمیمات خودتان را بگیرید شما برای امنیت احساس و سلامتیتان ارزش قائل میشوید. عزت نفس به شما کمک میکند که بدانید هر بخش از وجودتان ارزش مراقبت و توجه دارد. بنابراین موافقید که عزت نفس، بی نهایت مهم است.
🍃🌺🍃🌺
🔺آخرین نفسهای پاییز در زمستانِ #جنگلهای_هیرکانی
ثبت از مجتبی دری
_Iran - Mazandaran_
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍چهار شمع به آرامی میسوختند
در محیطی آرام و لطیف و بیصدا
🔸اولی گفت: من «صلح» هستم
دیگر هیچکس نمیتواند مرا روشن نگهدارد
معتقدم که به زودی خاموش خواهم شد
همین را گفت و شعلهاش به سرعت کم شد
و کاملاً خاموش شد
🔹دومی گفت: من «ایمان» هستم
اغلب مردم دیگر نیازی به بودن من
حس نمیکنند از این رو دیگر دلیلی ندارد
بیش از این روشن بمانم
نسیمی به آرامی وزید و آن را خاموش کرد
🔸شمع سوم با اندوه گفت: من «عشق» هستم
من آنقدر قوی نیستم که بتوانم روشن بمانم
مردم مرا کنار گذاشتهاند و اهمیت مرا
نمیدانند حتی فراموش کردهاند چگونه
به نزدیکترین کسانشان عشق بورزند
و بیش از این صبر نکرد و خاموش شد
🔹ناگهان کودکی وارد اتاق شد
و دید یک شمع بیشتر روشن نیست
و باقی شمعها خاموش هستند
گفت چرا شماها نمیسوزید؟
قرار بود شما تا آخر دنیا روشن بمانید
کودک این را گفت و شروع به گریه کرد
🔸در این حین شمع چهارم گفت:
نترس تا زمانی که من روشنم ما میتوانیم
شمعهای دیگر را روشن کنیم
چون من «امیدم»
🔹کودک با چشمانی درخشان
شمع امید را برداشت و با آن
شمعهای دیگر را روشن کرد
🕯 شعلـههای امیـدتان 🕯
هیچگاه خامـوش نگردد