10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عبداللطیف علی روشنفکر علوی
اسلحه رو کنار بزارین و گفت وگو کنیم
این هم نتیجه کنار گذاشتن اسلحه در سوریه
✅ نکات کلیدی جزء نهم
1⃣ ایمان و رفتار صحیح مردم، درهای نعمت خدا را به رویشان باز می کند.(اعراف: 96)
2⃣ گاهی خدا با خشکسالی و کمبود محصولات، مردم غافل را بیدار می کند. (اعراف: 130)
3⃣ خداوند برای شما همسرانی آفریده که در کنارشان به آرامش برسید.
(اعراف: 189)
4⃣ آنهایی را که به جای خدا صدا می زنید، توانایی یاری کردن شما را ندارند. (اعراف: 197)
5⃣ با مردم مدارا داشته باشید و اشتباهاتشان را ببخشید. (اعراف: 199)
6⃣ در هنگام تلاوت قرآن، سکوت کنید و گوش دهید تا رحمت خدا بر شما سرازیر شود. (اعراف: 204)
7⃣ مؤمنین حقیقی کسانی اند که نماز می خوانند، انفاق می کنند و توکلشان بر خداست. (انفال: 3و4)
8⃣ اگر مراقب اعمالتان باشید؛ نیروی تشخیص حق از باطل برایتان فعال می شود. (انفال: 29)
9⃣ از نظر خدا، بدترین جنبندگان کسانی اند که تفکر نمی کنند و حرف
حق را نمی شنوند. (انفال: 22)
🌷
🟥 7 روش که شخصیتت رو قوی تر میکنه :
1. هیچ وقت به شخصی که بهت خیانت کرده برنگرد.
2. هیچ وقت نذار کسی بهت بی احترامی کنه.
3.هیچوقت نشسته با کسی دست نده.
4. هیچوقت خودت رو ورشکسته نکن تا به بقیه نشون بدی پولداری.
5.هیچوقت آخرین تیکه ی چیزی که پولش رو ندادی،نخور.
6. همیشه مایل به بهتر شدن و پیشرفت داشته باش.
7. مراقب کسی که پشتته باش و به کسی که جلوتر از توعه احترام بذار.
🍃🌺🍃
📌 سهشنبه
☀️ ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۰ رمضان ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 11 مارس 2025 میلادی
📎 #تقویم
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍یک مسلمان سالخورده بر روی یک مزرعه
همراه با نوه جوانش زندگی میکرد
پدربزرگ هر روز صبح زود بر روی میز
آشپزخانه مینشست و قرآن میخواند
🔹نوهاش تمایل داشت عین پدربزرگش باشد
و از هر راهی که میتوانست سعی میکرد
از پدربزرگش تقلید کند
🔸یک روز آن نوه پرسید: پدربزرگ
من تلاش میکنم که مثل شما قرآن بخوانم
اما آن را نمیفهمم و آنچه را که نمیفهمم
سریع فراموش میکنم
و در نتیجه آن کتاب را میبندم
چکار باید انجام بدهم که آن قرآن را
خوب بخوانم؟
🔹پدربزرگ به آرامی از گذاشتن زغال سنگ
در کوره بخاری دست کشید و جواب داد:
این سبد زغال سنگ را داخل رودخانه بگذار
و برگشتنی برای من یک سبد آب بیاور
🔸پسر آن کار را انجام داد
همچنان که به او گفته شده بود
اما همه آب قبل از اینکه او به خانه بیاورد
به بیرون نشت میکرد
🔹پدربزرگ خندید و گفت: تو مجبور هستی
که اندکی سریعتر زمان آینده را جابجا کنی
و او را به طرف رودخانه فرستاد
تا دوباره با آن سبد تقلا کند
🔸این دفعه آن پسر سریع تر دوید
اما آن سبد خالی میشد
قبل از اینکه او به خانه برگردد
🔹پسر به پدربزرگش گفت که حمل کردن
آب با سبد یک کار غیر ممکن است
و به همین دلیل او رفت
و به جای سبد یک سطل آورد
🔸پیرمرد گفت: من سطل آب نمیخواهم
من یک سبد آب میخواهم
تو به اندازه کافی تلاش نکردی
و سپس پیرمرد از در خارج شد
تا تلاش دوباره پسر را تماشا کند
🔹در این مرحله پسر میدانست که این کار
بی فایده است اما او میخواست به پدربزرگش
نشان دهد که هر چقدر هم سریع بدود
با این حال آب به بیرون نشت میکند
قبل از اینکه او به خانه برگردد
🔸پسر دوباره آن سبد را داخل رودخانه کرد
و سخت دوید اما زمانی که رسید
نزد پدربزرگش سبد دوباره خالی بود
🔹پسر گفت:
دیدی پدربزرگ این بیفایده است
🔸پیرمرد گفت: واقعاً تو فکر میکنی
که آن بیفایده است؟
نگاه کن به داخل سبد!
🔹پسر به داخل سبد نگاه کرد و برای اولین
بار متوجه شد که آن سبد تغییر کرده بود
آن سبد زغالی قدیمی کثیف تغییر شکل
یافته بود و اکنون داخل و بیرونش تمیز بود
🔸این است رویدادی که
تو زمانی که قرآن میخوانی
شاید تو درک نکنی و یا بخاطر نیاوری
همه چیز را اما درون و بیرون تو
تغییر خواهد کرد
👌این کار خداست در زندگی ما
یعنی هدایت
🌹 رسول اکرم صلی الله علیه وآله
خانهای که در آن قرآن خوانده شود
خير آن بسيار گردد
و به اهل آن وسعت داده شود
و براى آسمانيان بدرخشد
چنانكه ستارگان آسمان
برای زمينيان میدرخشند
📚اصول كافى، جلد۲، صفحه۶۱۰
مـ🌙ـاه رمضـان
بهــار قـ📖ـرآن اسـت
قـدر ایـن لحظـههـا را بدانيم 🌿