eitaa logo
🌿هیئت محمدرسول الله (ص) 🌿
96 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
672 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
40.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت‌های قابل تأمل حجت‌الاسلام رمضانی درباره مذاکرات
حضرت‌ امام رضا ( ع‌ ) همیشه‌ به‌ اصحاب‌ خود مى‌فرمود : بر شما باد به‌ اسلحه‌پیامبران‌ ، گفته‌ شد : اسلحه‌ پیامبران‌ چیست‌ ؟ فرمود : دعا 💐اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💐 بمناسبت ولادت حضرت امام رضا(ع) جشن بصورت خیابانی ۵شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه از ساعت ۱۸ برپا می شود مکان خیابان شهدا نبش لاله ۹مسجد فلسفی 💐هئیت محمد رسول الله(ص)💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 پنجشنبه ☀️ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ هجری شمسی 🌙 ۱۰ ذی‌القعده ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 8 مِی 2025 میلادی 📎
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🔹زنی پسرش به سفر دوری رفته بود و ماه‌ها بود که از او خبری نداشت بنابراین زن دعا می‌کرد که او سالم به خانه بازگردد 🔸این زن هر روز به تعداد اعضاء خانواده‌اش نان می‌پخت و همیشه یک نان اضافه هم می‌پخت و پشت پنجره می‌گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می‌گذشت نان را بردارد 🔹هر روز مردی گوژپشت از آنجا می‌گذشت و نان را برمی‌داشت و بجای آنکه از او تشکر کند می‌گفت: 🔸هر کار پلیدی که بکنید با شما می‌ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می‌گردد! 🔹این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفته‌های مرد گوژپشت ناراحت و رنجیده خاطر شد 🔸او به خود گفت: او نه تنها تشکر نمی‌کند بلکه هر روز این جمله‌ها را به زبان می‌آورد نمی‌دانم منظورش چیست!؟ 🔹یک روز که زن از گفته‌های مرد گوژپشت کاملاً به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابراین نان او را زهرآلود کرد و آن را با دست‌های لرزان پشت پنجره گذاشت اما ناگهان به خود گفت: این چه کاری است که می‌کنم!؟ بلافاصله نان را برداشت و در تنور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژپشت پخت 🔸مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف‌های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت 🔹آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد وقتی که زن در را باز کرد فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباس‌هایی پاره پشت در ایستاده بود 🔸او گرسنه تشنه و خسته بود در حالیکه به مادرش نگاه می‌کرد گفت: مادر اگر این معجزه نشده بود نمی‌توانستم خودم را به شما برسانم 🔹در چند فرسنگی اینجا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می‌رفتم ناگهان رهگذری گوژپشت را دیدم که به سراغم آمد از او لقمه‌ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت: این تنها چیزی است که من هر روز می‌خورم امروز آن را به تو می‌دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری 🔸وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره‌اش پرید به یاد آورد که ابتدا نان زهرآلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگر به ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود فرزندش نان زهرآلود را می‌خورد 🔹به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژپشت را دریافت: هر کار پلیدی که انجام می‌دهیم با ما می‌ماند و نیکی‌هائی که انجام می‌دهیم به ما باز می‌گردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴کوهی که رفیق جهنمیان است! -عبدالله بن بکر ارجانى مى‌گوید: با امام صادق(ع) در مسافرت از مدینه به مکه همراه بودم، به توقفگاهى به نام «عسفان» رسیده و آنجا توقف کردیم، آن گاه حرکت کرده و در راه کوه سیاه وحشتناکى دیدیم، عرض کردم: اى پسر رسول خدا! چقدر این کوه وحشتناک است! اولین بار است که در راه به چنین کوهى بر مى‌خوریم. آن حضرت(ع) فرمودند: مى‌دانى این چه کوهى است؟ این کوه «کمد» نام دارد و بر دره‌اى از دره‌هاى جهنم که خداوند قاتلان امام حسین(ع) را در آن جاى داده است، قرار دارد و زیر آن آب‌هاى جهنم جارى است؛ یعنى چرک و خون جهنمیان و آلودگى‌هاى آنان، آب جوش سوزان، چرک‌هایى که از فرج زناکاران خارج مى‌شود و آبهایى که از جهنم، لظى، حطمه، سقر، جحیم و هاویه و سعیر بیرون مى‌آید. هرگاه که از اینجا عبور مى‌کنم و این کوه را مى‌بینم، مى‌ایستم و آن دو نفر را مى‌بینم که گریه و کمک مى‌خواهند، به قاتلان پدرم نگریسته و به آن دو مى‌گویم: بدون شک شما این کار آنان را پى‌ریزى کردید، هنگامى که قدرت را به دست گرفتید، به ما رحم نکردید، ما را کشتید، محروم کردید، حق ما را پایمال کرده و بدون در نظر گرفتن ما هر کاریى خواستید انجام دادید، خدا رحم نکند به کسى که به شما رحم کند! مجازات کار خود را بچشید که خدا به بندگان خود هیچ ظلمى نمى‌کند. 📚داستانهای عبرت اموز کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا