🔴 عطای بدون درخواست
محمدبن سهل قمي (ره) مي گويد:در سفر مكه ، به مدينه رفتم ، و به حضور امام جواد (ع) مشرف شدم ، خواستم لباسي را از آن حضرت براي پوشاندن مطالبه كنم، ولي فرصتي بدست نيامده و با آن حضرت خداحافظي كردم و از خانه او بيرون آمدم.
تصميم گرفتم نامه اي براي آن حضرت بنويسم و در آن نامه ، لباسي را درخواست كنم ، نامه را نوشتم و به مسجد رفتم و پس از انجام دو ركعت نماز و استخاره ، به قلبم آمد كه نامه را نفرستم. از اين رو نامه را پاره كردم ، و از مدينه بيرون آمدم.
همچنان به پيمودن راه ادامه دادم ناگاه ، شخصي نزد من آمد و دستمالي كه لباس در آن بود، در دستش بود و از افراد مي پرسيد: محمد بن سهل قمي كيست ؟ تا اينكه نزد من آمد، وقتي كه مرا شناخت ، گفت : مولای تو (امام جواد (ع)) اين لباس را برای تو فرستاده است ، نگاه كردم ديدم دو لباس مرغوب و نرم است. محمدبن سهل (ره) آن لباسها را گرفت ، و تا آخر عمر نزد او بود، وقتي كه از دنيا رفت ، پسرش احمد، با همان دو لباس او را كفن كرد.
1.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گرمای زندگیهمدیگه باشیم❣️
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍امانت داری آقای نعلبندان
🔹در سبزه میدان زنجان
چهل و پنج سال پیش یه آقائی
دوچرخش رو مییاره و به امانت میزاره
جلوی مغازه آقای نعلبندان
و به ایشان میگه که آقا ده دقیقه حواست
به این دوچرخه من باشه من برمیگردم
🔸اون آقا میره و دیگه برنمیگرده!
آقای نعلبندان هم چهل و پنج سال هر روز
این دوچرخه را میگذاشت جلوی مغازش
که این صاحبش بیاد و دوچرخش رو ببره
تا اینکه بعد از چهل و پنج سال بعد از این
ماجرا آقای نعلبندان فوت میکنه
🔹الآن در سبزه میدان زنجان سنبلی از ایشان
درست کردند و گذاشتن به همراه همون
دوچرخه و در این چهل و پنج سال نگذاشت
کسی به اون دوچرخه دست بزنه
و نه خودش استفادهای از اون دوچرخه كرد
🔸فقط خواستم يادآوری كنم
که خودتم امانتی هستی
كه خدا سپرده بهت
یک روزی اين امانت رو پس ميگيره
حواسمون باشه چه جوری پسش ميديم
🔹پیامبر گرامی اسلام ﷺ فرمودند:
《لَیسَ مِنّا مَن یُحَقِّرُ الأمانَةَ
حَتّی یَستهلِكَها اِذا استُودِعَها》
🔸کسی که امانتی را که در دست او است
اهمیت ندهد و سهلانگاری کند
تا از دست برود پیرو ما نیست
📚بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۱۷۲