☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۲۵ مرداد ۱۴۰۲
میلادی: Wednesday - 16 August 2023
قمری: الأربعاء، 29 محرم 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹رسیدن کاروان اسراء به حوالی شام، 61ه-ق
📆 روزشمار:
▪️6 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️21 روز تا اربعین حسینی
▪️29 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️31 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️36 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
📆 تقویم روز
📌 پنجشنبه
☀️ 26 مرداد ۱۴۰۲ هجری شمسی
🌙 30 محرم 1445 هجری قمری
🎄 17 آگوست 2023 میلادی
✨ مناسبت روز :
. آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی (1369هـ.ش)
📎 #اربعین
2.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نان پدر وشیر مادر حلالت باشد اِی مرد
🔺صحبت های سردار سلیمانی در مورد پرچم ایران
@jalaledinhashemi
#آداب_تلاوت_قرآن
🌼طوری قرآن بخوانید که الان در بساط قرب الهی نشستهاید دارید از او وحی میگیرید.
🌸عبد باشید، حاضر باشید
✍#علامه_حسن_زاده_آملی
#قران
در آثار اسلامى آمده ، مردى مؤدب به آداب در بازار بغداد بر سقط فروشى(خورده فروشی) وارد شد و از او طلب کافور کرد .
سقط فروش پاسخ داد کافور ندارم ، آن مرد الهى گفت دارى ولى فراموش کرده اى ، در فلان بسته و در کنار فلان قفسه است .
مرد سقط فروش برابر با گفتار آن چهره پاک به سراغ کافور رفت و آن را به همان صورتى که آن رجل نورانى فرموده بود یافت .
از این معنى تعجب کرد ، پرسید شما از کجا دانستید در مغازه من کافور هست ، در صورتى که من مدتهاست به خیال اینکه این جنس را ندارم ، مشتریان خود را جواب مى کنم !
آن مرد الهى فرمود : یکى از دوستان وجود مبارک حضرت ولى عصر از دنیا رفته و حضرت اراده دارن خود متکفل غسل و دفن باشند ، مرا به حضور خواستند و فرمودند ، در تمام بازار بغداد به یک نفر اطمینان هست و او کافور دارد ، ولى داشتن کافور را فراموش کرده ، شما براى خرید کافور به نزد او برو ، و آدرس کافور فراموش شده را در اختیار او بگذار ، منهم به نشانى هاى ولى امر به در مغازه تو آمدم ! !
سقط فروش بناى گریه و زارى گذاشت ، و از آن مرد الهى به التماس درخواست کرد ، که مرا براى دیدار مولایم ، گرچه یک لحظه باشد با خود ببر ! !
آن مرد الهى درخواست او را پذیرفت ، و وى را همراه خود برد ، به بیابانى رسیدند که خیمه یوسف عدالت در آنجا برپا بود ، قبل از رسیدن به خیمه ، هوا ابرى شد و نم نم باران شروع به فرو ریختن کرد ، ناگهان سقط فروش به یاد این معنى افتاد که مقدارى صابون ساخته و براى خشک شدن بر بام خانه ریخته اگر این باران ببارد ، وضع صابون چه خواهد شد ؟ در این حال بود ، که ناگهان صداى حجت حق برخاست صابونى را برگردانید که با این حال لایق دیدار ما نیست ! !
✍️عرفان اسلامی جلد ۵// حسین انصاریان