eitaa logo
🌿هیئت محمدرسول الله (ص) 🌿
97 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
670 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داســتــان مـعـنــوی ✍از مرحوم حاج آقا دولابی پرسیدند وضعیت مردم در آخرالزمان چگونه خواهد بود؟  🔹مثال زیبایی زدند که خواندنش خالی از لطف نیست ایشان فرمودند: مثل مردم در آخر الزمان مانند پدری است که چهار پسر دارد اما آنهارا در اتاق حبس می‌کند و می‌گوید شما در این اتاق باشید من میروم و برمیگردم 🔸اما خود می‌رود پشت پرده و به رفتار بچه هایش نگاه می‌کند پسر اول از نبود پدر سوءاستفاده می‌کند و شروع می‌کند به بهم ریختن اتاق و شرارت 🔹پسر دوم که می‌بیند پسر اول همه جا را بهم می‌ریزد و شرارت می‌کند می‌نشیند و شروع می‌کند به گریه کردن که بابا بیا بابا بیا 🔸پسر سوم که اصلاً پدر را فراموش می‌کند و به کار خود سرگرم می‌شود پسر چهارم که دیده پدر پشت پرده آنها را نگاه می‌کند شروع می‌کند به مرتب کردن اتاق و نگران نیامدن پدر نیست 🔹او می‌داند که پدر او را می‌بیند پس با خود می‌گوید هر چه هم پدر دیرتر بیاید من کار بیشتری می‌کنم و پدر هم مرا می‌بیند در عین حال منتظر آمدن پدر نیز هست 👌آری این مثال دقیقاً مثل ماست!!! ✅ مردم آخرالزمان!  عده‌ای جامعه را بهم می‌ریزیم عده‌ای اصلاً آقا را فراموش کرده و به دنیای خودمان مشغولیم عده‌ای هم فقط در مسجد و محراب بست می‌نشینیم که آقا بیا آقا بیا بدون هیچ حرکتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صالحین کلاله
10.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯آنگاه که قرائتی ظاهر شد😂😅 ┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄┄ ✅کانال رسمی کلاله
17.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واقعا چرا باید چنین استعدادهای درخشانی رو به همین سادگی، بخاطر منفعت یک عده فرومایه سودجو از دست بدهيم 😡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داســتــان مـعـنــوی ✍حضرت موسی به عروسی دو جوان مؤمن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را‌ بر بالای خانه بخت و حجله عروس و داماد دید از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟ 🔹عزرائیل گفت: امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی در میان بستر این دو جوان خوابیده و من باید در زمان ورود و همبستر شدن آنها در این حجله جان هر دو را به امر پروردگار در اثر نیش مار بگیرم 🔸موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دو جوان نیکوکار و مؤمن قومش رفته و صبحگاهان برای برگزاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت اما در کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا در حال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید! 🔹از خدا دلیل دادن این وقت و عمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شد و گفت: دلیل را خود با سؤال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت 🔸موسی از داماد سؤال کرد دیشب قبل ورود به حجله چه کردند؟ جوان گفت: وقتی همه رفتند گدایی در زد و گفت: من خبر عروسی شما را در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود و همسر بیمارم در راه بودم لطفاً به من هم از طعام جشنتان بدهید 🔹به داخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خود را به آن مرد گرسنه دادم خورد و برایم دعای طول عمر کرد و گفت: برای همسرم هم غذا بدهید او نیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است 🔸با خجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را به مرد داد و او در هنگام رفتن برای هر دوی ما دعای طول عمر، رفع بلا و شگون مصاحبت با پیامبر خدا در اولین روز زندگی مشترکمان را کرد و رفت 🔹وقتی قصد ورود به حجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس) از دست همسرم بر روی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب ما بود گشت 🔸پس ما هر دو دیشب را تا اکنون به عبادت گذارندیم والعجب شادی ما از اینست که دعای آن مرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید 🔹جبرئیل فرمود: ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این داستان بر همگان بازگو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا