🌹📿 آیةالله بهجت رحمةالله علیه:
✨⚜ شب که انسان می خوابد، ملائکه موکل بر انسان او را برای نماز بیدار می کنند.
✨⚜ و بعد چون انسان اعتنا نمی کند و دوباره می خوابد باز او را بیدار می کنند.
دوباره می خوابد، باز او را بیدار می کنند…
✨⚜ این بیداری ها تصادفی و از روی اتفاق نیست،
بلکه بیداری های ملکوتی است که به وسیله فرشتگان انجام می گیرد.
✨⚜ اگر انسان استفاده کرد و برخاست، آن ها تقویت و تایید می کنند، و روحانیت می دهند.
✨⚜ وگرنه متأثر می شوند و کسل بر می گردند.
✨⚜ اگر از خواب برخاستید آن ملائکه را که نمی بینید، اقلاً به آن ها سلام کنید و تشکر نمایید!
📚 در خلوت عارفان، ص ۱۰۸
✅مردگانتان را که در قبرها آرمیدهاند از یاد نبرید
✍️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: مردگانتان را که در قبرها آرمیدهاند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. آنها زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. شما صدقه و دعایی به آنها هدیه کنید.
📚انوار الهدایه، ص 115
امروز پنجشنبه
یادی كنيم از مسافرانی که
روزی در کنارمان بودند
و اكنون فقط یاد و خاطرشان
در دلمان باقیست
با ذكر فاتحه و صلوات
روحشان را شاد کنیم
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🍃ندبه های انتظار🍃
🛑 به خاطر اینکه اهل طاعت و عبادتید، سر #خدا منت نذارید!
✍بعد از آنکه حضرت ایوب و مصیبت ها و آزمایش های سخت گرفتار شد، گروهی به دیدار او رفتند و با شگفتی به او نگاه کردند و گفتند:
🔰این چه بلاییست که ایوب به آن دچار گردیده است؟
✍کسی گفت: #پیغمبر خدا لابد به سبب گناهی که آن را از دیگران مخفی کردی به این بلا مبتلا شده اید،آن عمل را به ما بگویید؟
🌹ایوب دل شکسته از این حرفا به محراب رفت و گفت:
خداوندا اگر مجلسی به محاکمه مقرر داشتی در پیشگاه تو حجت خود را ابراز میکردم...
🛑آنگاه ابری پدید آمد و پروردگار در آن به تکلم درآمد که: حجت خود را بازگو!
🍃 ایوب گفت: خدایا تو میدانی که پیوسته در میان اوامر تو دشوار ترین آنها را انتخاب کرده و انجام می دادم و همواره به شکر و تسبیح تو مشغول بودم....
✍باز ابر با هزاران زبان ندا آمد که:
با آن که مردم در غفلت و بیخبری بودند چه شد که تو در آن زمان به حمد و سپاس و عبادت می پرداختی؟!
🔆مگر تو را با بقیه مردم چه تفاوتی بود؟
💥جز این بود که توفیق و لطف الهی شما شامل حال تو شد که در بین خلق گمراه و گناهکار در اندیشه ذکر خدا و عبادت شدی؟؟
🌟آیا چیزی جز دستگیری و رحمت ما در کار بوده؟حال کاری را که از ما و به توفیق ما بوده بر ما منت می گذاری؟ این ماییم که شایسته منت گذاری بر تو هستیم...
🔆ایوب مشتی خاک از زمین برداشته و بر دهان خود افکند و عرض کرد:
خدایا به هر مصیبتی که فرمایید سزاوارم و هر مکافاتی کنی مستحقم..
آری تو بودی که توفیق دادی...