✴️ شنبه
👈 3 آذر / قوس 1403
👈21 جمادی الاول 1446
👈23 نوامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛صبح روز اول هفته را با صدقه آغاز کنید
🚘مسافرت: مسافرت خوف حادثه دارد.
👶 مناسب زایمان هم نیست.
💑مباشرت امشب شب یکشنبه : سندی مبنی بر تاثیر مباشرت بر فرزند وارد نشده است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️تعلیم و تعلم.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️اشتغال به تجارت.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️و ارسال جنس به مشتری نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث روشنی دل می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 22 سوره مبارکه "حج" است.
کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده پیش امدی است که موجب ملال خاطر وی می شود و هر چه سعی کند از آن خلاص نگردد و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
🔸از چیزی که برای توست خوب مراقبت کن
🔹هنوز صدایش در گوشم هست
مادربزرگم را میگویم
آن روزها هنوز مدرسه نمیرفتم
پول هایم را جمع کرده بودم برای خریدن
یک توپ چهل تیکه واقعی
چند ماه طول کشیده بود پولهایم جمع شود
🔸پولهایم را گرفتم دستم به سمت مغازه رفتم
تمام مسیر را در فکر لذت رسیدن
به آن توپ بودم آنقدر غرق رؤیا بودم
که متوجه افتادن پولهایم نشدم
🔹وای که چقدر سخت بود قبول کردن
این حقیقت، حقیقتی که میگفت
پولهایت گمشده آرزوهایت پریده
🔸تمام مسیر را برگشتم
وجب به وجب را با بغض نگاه کردم
نبود که نبود
انگار کسی قبل از من پولها را برداشته بود
پولهائی که برای من بودند
حالا دست نفر دیگری بود
🔹دوس داشتم تا سرحد مرگ گریه کنم
ولی فقط بغض داشتم
چند بار مسیر را رفتم و برگشتم
از هر که رد میشد سراغ پولهایم را میگرفتم
ولی خبری نبود که نبود
مثل یک ماتادور زخمی و خسته
به خانه برگشتم بغضم ترکید
مادر گفت فدای سرت
پدر پول داد و گفت با هم میرویم
توپ را میخریم
🔸ولی مادربزرگ گفت:
«از چیزی که برای توست خوب مراقبت کن»
از آن شب سالهای زیادی میگذرد
هر شب وقتی همه خوابند
من گذشتهام را قدم میزنم
وجب به وجب میگردم
تا کسانی را که گم کردهام پیدا کنم
تا بگویم شما برای من هستید
بگویم من برای داشتن شما سختی کشیدهام
من فقط لحظهای شما را گم کردم
اما وقتی گذشتهام را قدم میزنم
آنها را پیدا نمیکنم
🔹انگار کسی قبل از رسیدن من آنها را
برای خود برداشته
کاش پدرم آن توپ را برایم نمیخرید
🔸نمیخرید تا میفهمیدم اگر از دست بدهی
دیگر به دست نمیآوری
هر شب صدای مادربزرگم در گوشم هست
«از چیزی که برای توست خوب مراقبت کن»