eitaa logo
🌿هیئت محمدرسول الله (ص) 🌿
97 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
670 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🔹مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت، عقاب با بقیه جوجه‌ها از تخم بیرون آمد و با آنها بزرگ شد 🔸در تمام زندگی‌اش او همان کارهایی را انجام داد که مرغ‌ها می‌کردند برای پیدا کردن کرم‌ها و حشرات زمین را می‌کند و قدقد می‌کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار کمی در هوا پرواز می‌کرد 🔹سال‌ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد روزی پرنده باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید او با شکوه تمام با یک حرکت جزئی بال‌های طلائی‌اش برخلاف جریان شدید باد پرواز می‌کرد 🔸عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه‌اش پاسخ داد: این یک عقاب است سلطان پرندگان او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم 🔹عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد زیرا فکر می‌کرد یک مرغ است 🔸این ما هستیم که زندگی خودمان را می‌سازیم، نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند 🔹وقتی باران می‌بارد همه پرندگان به سوی پناهگاه پرواز می‌کنند بجز عقاب كه برای دور شدن از باران در بالای ابرها به پرواز درمی‌آید 🔸مشكلات برای همه وجود دارد اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت می‌گردد 👌ﺩﺭ ﺯﻧﺪگی ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش
مراسم هیئت ایام فاطمیّه مورخ ۱۴ ۹ ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ ✍تو ماشین که نشستم گفتم ببخشید میشه ضبط و خاموش کنی؟ گفت حاجی بخدا مجازه چیز بدی هم نمیخونه گفتم می‌دونم ولی عزادارم! ◾️گفت شرمنده و ضبط رو خاموش کرد گفت تسلیت میگم اقوام نزدیکه؟ گفتم بله مادرم از دنیا رفته گفت واقعاً متأسفم داغ مادر خیلی بده منم تو سن ۲۵ سالگی مادرم رو از دست دادم درک می‌کنم البته مادرم مریض بود و زجر می‌کشید بنده خدا راحت شد بعد پرسید مادر شما هم مریض بودن؟ گفتم نه مجروح بود ▪️پرسید یعنی چی!!؟ گفتم یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و کتکش زدن گفت جداً!؟ شما هیچ کاری نکردین؟ گفتم ما نبودیم وگرنه می‌دونستیم چیکار کنیم گفت خدا لعنتشون کنه یعنی اینقد ضربات شدید بود؟ گفتم آره مادرم سه ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت گفت حاجی ببخشیدا عجب آدمائی بودن من خودم همه غلطی می‌کنم گاهی عرق هم می‌خورم ولی پای ناموس که وسط باشه رگ غیرتم نمیزاره دست از پا خطا کنم ◾️بغضم گرفت تو دلم گفتم کاش چند تا جوون عرق خور مثل تو بودن مدینه نمیذاشتن به ناموس علی جسارت بشه سکوتم و که دید گفت ظاهراً ناراحتتون کردم ▪️گفتم نه خواهش می‌کنم واقعاً داغ مادر بده مخصوصاً اگه جوون باشه گفت آخی جوون بودن؟ گفتم آره فقط هجده ساله بود پرسید گرفتی مارو حاجی؟ شما که خودت بیشتر از هیجده سالته چطور مادرتون .... حرفش و قطع کردم و گفتم مادر شما هم هست این هجده ساله مادر همه ما شیعه‌ها حضرت زهراست ◾️مکث کرد و با تعجب نگام کرد و بعد خیره شد به جاده گفت آها ببخشید تازه متوجه شدم نمی‌دونستم اینجور احساس نزدیک بودن بین آدما به حضرت فاطمه هم وجود داره ▪️راستی حاجی یه سی دی مداحی هم دارم البته اگر دوس دارین بذارم جواب ندادم داشبورد وا کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط نوای آشنائی بود آتش زبانه زد در خانه علی ... من بودم و راننده و صدای بلند مداح و نگاه خیسم به اطراف .... ✋صَلَّی‌الله‌ُعَلَیک‌َیافاطِمَةَالزَهرا🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا