eitaa logo
🌿هیئت محمدرسول الله (ص) 🌿
96 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
670 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
B. Kh: چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار: 🍁حکایت اول: از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟ 🍁حکایت دوم: پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود... پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!! پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند...! دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!... 🍁حکایت سوم: از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟؟... گفت: آری... مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم.. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...! گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم... گفتند: پس تو بخشنده تری...! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!! اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!! 🍁حکایت چهارم: عارفی راگفتند: خداوند را چگونه میبینی؟! گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را میگیرد...🍁 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✍آیت الله بهجت(ره) : بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سئوال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس، کسی مادرش را به کول می گرفت و به حرم می برد. چیزهای عجیبی را می دید. ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاء اللّه! به تحقّق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدّه ای داشت و می بایستی مورد عمل جراحی قرار می گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیها السلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غدّه خوب می شود. احتیاج به عمل ندارد»! ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده
🍂مرگ همراه حسرت ها 🍂 🔰براى محتضر و كسى كه در حال جان كندن است ( (سكرات) ) و مستى هايى است شبيه ( (مستى) ) شراب، گاهى اين ( (مستى) ) همراه با حسرت هايى است كه بيشتر باعث ناراحتى و بدبختى انسان مى شود. حضرت امير المؤ منين عليه السلام در اين باره مى فرمايد: سكرات ( (مرگ) ) و تلخى جان كندن ، توام با حسرت از دست دادن آن چه داشتند بر محتضر هجوم مى آورد، مغز او را فشار مى دهد. در ( (سكرات مرگ) ) اعضاى بدن و دست و پاى انسان سست گرديده، در برابر آن رنگ خود را باخته و رنگ از صورتش پريده، سپس آثار ( (مرگ) ) در او فزونى مى گيرد و كم كم در وى نفوذ كرده، بين او و زبانش جدايى افكنده و بدين ترتيب ( (مرگ) )، زبان او را بند مى آورد. او در ميان خانواده خويش با چشم خود نگاه مى كند، با گوش خود مى شنود، در حالى كه عقلش سالم و فكرش باقى است. او مى انديشد و فكر مى كند كه عمرش را در چه راهى نابود كرده است؟! روزگارش را در چه راهى گذرانده است؟! (در آن وقت) به ياد ثروت هايى مى افتد كه در تهيه در جمع كردن آن‌ها چشم خود را بر هم گذارده، از حلال و حرام و مشكوك جمع آورى نموده و روى هم انباشته است. اينك گناه و تبعات جمع آورى و عوارض آن‌ها بر دوش او سنگينى مى كند و گريبانش را مى فشارد.
🔷 شهید آوینی: «اگر بترسی، همه چیز از دست می رود و از آن پس باید زمین گیر شوی، ذلت را بپذیری و از همه آرمان‌های الهی و عدالت‌خواهانه آن چشم بپوشی؛ صدای مظلومان را بشنوی و دم بر نیاوری و حتی قطره اشکت را هم پنهان کنی.»
🔷 ۱۴ خرداد سالروز وفات مردی که امام معصوم (ع) وعده قیامش را از قم داده بود گرامی باد. ✍ «علی جهانبخش، قاضی دادگستری» ♦️ امام کاظم (ع): «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُوا اَلنَّاسَ إِلَی اَلْحَقِّ، یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ اَلْحَدِیدِ، لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّیَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ یَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اَللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ🔸مردی از اهل قم قیام و مردم را به سوی حق دعوت می‌کند و قومی گرداگرد او جمع می‌شوند به صلابت پاره‌های فولاد، تندبادهای روزگار آنها را به لرزه درنمی‌آورد و از جنگ خسته نمی‌شوند و ترس به خود راه نمی‌دهند و بر خدا توکل می‌کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است.» (علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶) 1⃣. (مردی از قم قیام می کند) آیا ساعاتی بعد یعنی ۱۵ خرداد سال ۴۲ همان روزی نبود که آن مرد از قم قیام کرد؟ آیا قیام او بعد از قیام انبیا و معصومین بزرگترین قیام تاریخ بشر نبود؟ آیا به گواه همه تاریخ‌نویسان و سیاستمداران جهان، هیچ حرکتی مانند قیام ایشان دوقطبی حق و باطل و سیطره آمریکا و غرب را بر جهان دگرگون نمود؟ 2⃣. (مردم را به سوی حق دعوت می کند) آیا آن مرد جز اینکه مردم را به حق دعوت کند کلام دیگری داشت؟ تاریخ واژه ای از او سراغ دارد که مردم را به خود دعوت کرده باشد؟ همان دعوت به حقی را می گویم که نوجوانانی ۱۳ ساله (شهید فهمیده) خود را در راه آن تکه تکه کرد! همان دعوت به حقی را می گویم که پس از گذشت چهل سال از آن، جمجمه جوانان وطن را با سربند «لبیک یا حسین» به آغوش مادران باز می گرداند و چه دعوتی بالاتر از دعوت به ندای «هل من ناصر» امام حسین (ع) و چه زیبا گفت شهید آوینی که فرمود: «هرکس می خواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند اگر چه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد.» 3⃣. (پاره های فولاد به دور او جمع می شوند) آیا پاره های فولاد که همان شهیدان مطهری، چمران، همت، متوسلیان، سرباز قاسم سلیمانی، طهرانی مقدم، فخری زاده، عماد مغنیه، ابومهدی، شیخ باقرنمر، سمیر قنطار، شیخ زکزاکی، سید حسن نصرالله و شهدای مدافع حرم جبهه مقاومت، فاطمیون، زینبیون، علویون، حیدریون و همه آزادمردان تاریخ باشند به دور او جمع نشدند؟ همان پاره های آهنی که آن مرد در ابتدای قیامش گفت: «سربازان من در گهواره ها هستند» و امروز گهواره نشینان در سوریه فاتحان نبل و الزهرا شدند و پشت دیوارهای بیت المقدس پای بر زمین می کوبند! 4⃣. (تندباد روزگار آنها را به لرزه در نمی آورد) آیا بزرگترین تندبادهای روزگار یعنی جنگ جهانی (دفاع مقدس)، بزرگترین تحریم های بشری‌ و به گواه خودشان تحریم های فلج کننده، بزرگترین دشمنی‌ها و توطئه های روزانه و لحظه به لحظه توانست آنها را از پای درآورد؟ به یاد دارم از اول قیام او تاکنون، قدرت های جهان هر کدام مدتی را برای از بین رفتن نتیجه قیامش پیش بینی کردند. برخی‌ها گفتند دو ماه، برخی‌ها گفتند دو سال و بعضی گفتند امسال، اما این را می دانم که همه آنها رفتند و امروز قیام و نهضت آن مرد ماندگار است و جمهوری اسلامی کوچک هم به «جبهه مقاومت» بزرگ تبدیل شده است. 5⃣. (از جنگ خسته نمی شوند) آیا سربازان او دیروز در فکه، اروند و طلائیه و امروز در عراق، یمن، فلسطین، سوریه، بحرین، نیجریه، کشمیر هند و اروپا و حتی در فضای مجازی علی رغم همه ناجوانمردی ها و تهدید به حذف اکانت ها و ریپورت شدن ها در اینستاگرام، واتساپ و توییتر از جنگ خسته شدند؟ چه زیبا گفت حاج قاسم که فرمود: «من سال ها در کوه و بیابان به دنبال شهادت بودم» و چه زیباتر گفت یار صدیق او شهید حسین یوسف الهی که فرمود: «من از کسی مزد نمی خواهم و مزد جهاد شهادت است.» 6⃣. (ترس به خود راه نمی دهند) به گمانم خود ترس نیز از سربازان این مرد بترسد! همان ترسی را می گویم که به صرفِ حضور حاج قاسم در اربیل عراق به دل دشمن افتاد تا ظرف ۴۸ ساعت جان ۴ میلیون انسان نجات یابد! یادتان هست که کماندوهای آمریکایی در زمان دستگیری در خلیج فارس از ترس لباس خود را خیس کردند؟ اما من نترسیدن شهید حججی را می گویم که دنیا را شوکه کرد! 7⃣. ( بر خدا توکل می کنند) و جز ما پیروان آن مرد قیام کننده از قم، چه کسی معنای توکل را می فهمد؟ توکلی که برای دشمنان ما توهم است اما برای ما با سجده های شهید عبدالحسین برونسی در خاک های شلمچه و ملاقاتش با حضرت زهرا (ع) تجلی پیدا می کند. همان توکلی که اسلام را از سمیه و عمار و ابوذر، به دست حاج قاسم، سید مرتضی آوینی، نادر طالب زاده و سید علی خامنه ای رساند. همان توکلی که شهید آوینی فرمود: «اگر شیطان بخواهد ما را از ابهامی که چون مهی غلیظ راه فردای ما را در خود پوشانده است بترساند، ما خود را به پناه قرآن می‌سپاریم و می‌گذریم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی‌ به‌ آیت‌ اللّٰه‌ بها الدینی‌ گفت: حاج‌آقا! دعا کنيد من‌ آدم‌ بشم ایشون‌ با خنده‌ی‌ مليحی‌ گفتن: با دعای‌ خالی‌ کسی‌ آدم‌ نمیشه باید زحمت‌ بکشید...
💠 🔸 امام باقر (علیه السلام): زمانی که بندگان قطع گردد، نیز از جانب خداوند قطع میشود. 📚 تحف العقول/ص457 ✍🏼 شکر گزاری نعمت، همیشه باعث زیاد شدن آن است. قرآن کریم میفرماید: ❇️ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ ... اگر مرا سپاس گویید، بر نعمت شما می افزایم و اگر کفران کنید، بدانید که عذاب من سخت است. 🌺سوره ابراهیم آیه7.
✨﷽✨ 🏴روضه های که قبول نشدن ✍ مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره )میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛ نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. بنازم به بزم محبت که در آن گدایی و شاهی برابر نشیند... 📚منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری
17.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥به اسمِ آزادی 📺 فیلم کمتر دیده شده از امام خمینی: شما فساد و فحشا را آزادی میدانید!!! 💠 مطالبهٔ همگانی اصلاح و تقویت لایحه عفاف و حجاب از مسئولین @jalaledinhashemi