✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
✍مادربزرگ خودت باش!
هر آدمی در وجودش یک مادربزرگ دارد
که به وقت دلتنگی میتواند به کمکش بیاید
🔹مادربزرگی که سماور را جوش میکند
چای دارچین و هل دم میکند
قوری و قندان میبدی اش را میآورد
با مرغ های آبی آوازخوانش
کنار استکان کمر باریک و نعلبکی گل گلی
پولکی اصفهان میگذارد توی پیاله تاجیکی
🔸میرود نان سنگک میگیرد
و نخود و لوبیا و سبزی پاک میکند
و آش رشته بار میگذارد
او بوی نعنا داغ و پیاز داغ را با هیچ
عطری عوض نمیکند
🔹از وانتی سبزی خوردن تازه میخرد پاک میکند
و تربچه نقلی و پیازچهها را گلچین میکند
و از زرشکی تربچهها و سفیدی پیازها
شادی و شور میچیند
🔸زیتون سوغات لاهیجان و گردوهای باغ
آهار و پنیر خانگی هم در پیشدستی
سفالینش میگذارد
🔹و دل میدهد به صورتی گل کوکبی که
پیازش را خودش کاشته و آن
برگهای سبز و عنابی بوته زرشک که در
گلدان شیشهای قدیمیاش گذاشته است
🔸هر آدمی مادربزرگی دارد که به وقتش
برایش قصه میگوید
مَتَل و حکایت و خاطره تعریف میکند
شعر و ترانه و لالایی میخواند
🔹من چنین مادربزرگی ندارم
مادربزرگ هایم سالهاست که رحمت خدا
رفتهاند برای همین است که خودم
مادربزرگ خودم شدهام
🔸حالا سالهاست که ما نوه و مادربزرگی
هستیم که در یک پیراهن زندگی میکنیم
صفائی دارد مادربزرگانه زیستن
تو هم بلند شو
مادربزرگ خودت باش!
📌 پنجشنبه
☀️ ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۷ شعبان ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 ۶ فوریه 2025 میلادی
📎 #تقویم
📌 جمعه
☀️ ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۸ شعبان ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 ۷ فوریه 2025 میلادی
📎 #تقویم
هدایت شده از روشنگری
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺شیعه شدن جوانان فلسطینی در نوار غزه و افتتاح اولین حسینیه در غزه
√ @Roshangari_ir | روشنگری
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
🔹شبهای بلند زمستان هر وقت مادر
سفره شام را زودتر پهن میکرد
و کت آقاجون را از کمد بیرون میکشید
میفهمیدیم قرار است جایی برویم
همان سر شب با کلی ذوق و شوق
آماده میشدیم برای رفتن به یک شب نشینی
🔸آقاجون میگفت:
صله ارحام دل آدم را شاد نگه میدارد
هیچکس هم نمیگفت نمیآیم
ازین ادا اصولها که من نمیآیم
شما خودتان بروید
و امتحان و آزمون و کنکور دارم
و جوان است دوست دارد توی خودش باشد
هم نداشتیم همه با هم میرفتیم
تلفن هم نبود که قبلش هماهنگ کنیم
و میزبان و بچههایش را هم کلی ذوق زده
میکردیم
🔹به سر کوچهشان که میرسیدیم
جلوتر از مادر و آقاجون
بدو بدو خودمان را به درشان میرساندیم
تا از بودنشان اطمینان پیدا کنیم
🔸با یک چشم از لای در حیاط که اغلب
خوب بسته نمیشد یا از سوراخ کلید
به درون خانهشان سرک میکشیدیم
روشن بودن یک چراغ به منزله این بود
که خانه نیستند و خودشان جایی رفتهاند
حسابی توی ذوقمان میخورد
و قلب و دلمان حسابی میگرفت
اما اگر همه چراغها روشن بود
بگو بخند تا آخر شبمان جور بود
🔹اما این روزها چه ... !؟
آخر شب که بغض میکنی
دردها که تلنبار میشود
میروی سراغ لیست مخاطبانت
یکی حالت روح
یکی لست ریسنتلی
یکی لانگ تایم اِگو!
یکی دلیت اکانت!
🔸آدم نمیداند کِی هستند کِی نیستند!؟
اصلاً آدم نمیفهمد چراغ کدام خانه
خاموش است و کدام روشن!؟
تا بی مقدمه برایش تایپ کند:
تشنه یک صحبت طولانیام
و سریع ریپلای شود:
بگو من کِی کجا باشم؟
👌داریم از تنهائی و بی همزبانی دق میکنیم
بعد اسمش را گذاشتهاند عصر ارتباطات