🌸داسـتان ڪوتـاه
🌹آمـوزنـده, حتمابخـوانیـد:
✅"شـاگـردی" از "استـادش" دربـاره ی "جلـب رضـایت خـدا" و بهتـرین راه آن پرسیـد...
🌹استاد گفـت: بـه "گورستـان بـرو" و بـه مرده هـا "توهیـن" ڪن!
"شـاگرد دستـور اسـتاد را اجـرا کـرد و نـزد او بـرگشـت."
🌹اسـتاد گفـت: جـواب دادنـد؟
شـاگـرد گفـت : نـه
استـاد گفـت: پـس بـار دیگـر بـه آنـجا بـرو و آن هـا را "ستایـش" ڪن!
شـاگرد "اطاعـت ڪرد" و همـان روز عصـر نـزد اسـتاد بـرگشـت.
اسـتاد بـار دیـگر از او پرسـید ڪه آیـا مـرده ها "جـواب دادنـد؟"
شـاگرد گفـت : نـه
اسـتاد گفـت:
"بـرای جـلب رضـایت خـدا، همـین طـور رفتـار ڪن!"
نـه بـه ستایـش هـای مـردم "توجـه ڪن" و نـه بـه تحقیـر هـا و تمسـخر هـایـشان!
بـدین صـورت اسـت ڪه مـي تـوانـي راه خـودت را در پیـش گیـری
داســتــان مـعـنــوی
✍حضرت آیت الله بروجردی میفرمودند:
در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم
هر چه معالجه کردم رفع نشد حتی اطباء
از بهبودی چشم من مأیوس شدند
🔸تا آنکه روزی در ایام عاشورا که معمولاً
دستهجات عزاداری به منزل ما میآمدند
نشسته بودم اشک میریختم
🔹درد چشم نیز مرا ناراحت کرده بود
در همان حال گویا به من الهام شد از آن
گِلهایی که به سر و صورت اهل عزا مالیده
شده بود به چشم خود بکشم
🔸مقداری گِل از شانه و سر یک نفر از
عزاداران به طوری که کسی متوجه نشود
گرفتم و به چشم خود مالیدم
🔹فوراً در چشم خود احساس تخفیف درد کردم
و به این نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت
تا آنکه به کلی کسالت آن رفع شد
🔸بعداً نیز در چشم خود نور و جلائی دیدم
که محتاج به عینک نگشتم
🔹در چشم معظم له تا سن هشتاد سالگی
ضعف دیده نمیشد و اطباء حاذق چشم
اظهار تعجب نموده و میگفتند:
به حساب عادی ممکن نیست شخصی که
مادام العمر از چشم این همه استفاده خواندن
و نوشتن برده باشد باز در سن هشتاد و نه
سالگی محتاج به عینک نباشد
📚مردان علم در میدان عمل، جلد ۱
20.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دین ما، دین انسانیته
🔹یه هفته میخواستم برم تایلند اما بابام پولشو نداد....
❌بفرست برای آشنای شست و شوی مغزی شدهات