❌توجه❌
برندگان محترم توجه فرمایید 🔻🔻🔻
💥لطفا صبور باشید ادمین های محترم برای دریافت جایزه به شما پیام خواهند داد✅
❌توجه توجه ❌
خدمت برندگان محترممسابقه مهدوی بزرگسالان
تبریکعرض میکنیم🌸🌸🌸🌸
قابل توجه عزیزان به دلیل مشارکت زیاد شرکت کنندگان ، کانون محامین برندگان بیشتری اعلامکرد✅
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
💥در مسابقات بعدی با محامین همراه باشید✅
🔻🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/4162322450Ce6537df690
السلامعلی ربیع الانام و نضره الایام
سلامبر بهار مردمان و خرمی روزگاران
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
http://eitaa.com/joinchat/4162322450Ce6537df690
❌توجه❌
#مسابقه_نوجوان
برندگان محترم توجه فرمایید 🔻🔻🔻
💥لطفا صبور باشید ادمین های محترم برای دریافت جایزه به شما پیام خواهند داد✅
7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️ به نبودنش عادت کردیم❗️❗️❗️
▫️ حجت الاسلام عالی
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
http://eitaa.com/joinchat/4162322450Ce6537df690
📌 #پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۶۷) دلسوزی برای دشمن!!
دوتایی سوار موتور شدیم. نزدیک دار الشیاع، موتور را پایین تپہ گذاشتیم و پیاده رفتیم. کلاش و سہ تا خشاب داشتم. حسن باقرۍ فقط نقشہ دستش بود. بالاۍ تپه دراز کشید؛ دوربین را گرفت و بہ عراقےها نگاه مےکرد.
کارۍ بہ او نداشتم، مراقب اطراف بودم.
یک مرتبہ چشمم بہ حسن باقرۍ افتاد. دیدم دارد اشک مےریزد. تعجب کردم. صحنهای براے گریہ کردن نبود.
گفتم: آقاۍ باقرۍ براے چہ گریہ مےکنی؟ دوربین را بہ دستم داد و گفت: نگاه کن.
فاصلہ زیادۍ با عراقےها نداشتیم. دیدم یک عراقے سبیل کلفت بہ سربازها دستور مےدهد ڪہ روی سنگر پلاستیک بکشند. خندهام گرفت.
گفتم: آقاے باقرۍ چیزۍ براے گریہ کردن نیست. گفت: ولش کن، چیزے نیست. گفتم: آقاے باقرۍ مےخواهم بفهمم براۍ چہ گریہ مےکنی؟ آن موقع بچه بودم، نمےدانستم حسن باقرۍ چہ فرمانده بزرگے است ...
گفتم: بہ من بگو چرا گریہ کردۍ؟ گفت: آقا سید! برای عراقےهایی ڪہ توۍ دوربین دیدی گریہام گرفت. امشب همہ اینها صددرصد کشتہ مےشوند؛ خط شکنهاۍ ما اول از اینها عبور مےکنند، حالا دارند خودشان را از باران حفظ مےکنند.
حقیقتا دلم شکست. تکان خوردم. حسن را بوسیدم. گفتم: اگر تو فرمانده عملیات باشی صددرصد پیروز مےشوی.
راوی: یکی از همراهان شهید، قبل از عملیات آزادسازی بستان.
📚 سایت خاطره نگاری
@mohameen