#همسرداری
🚨 وظایف شوهر نسبت به همسر
۱. همدلی در خوشی و ناخوشی
خوشیهای زنانه گاهی برای مرد خوشایند نیست؛ اما اگر خوشی او را در مسیر خوشی خود ببینیم، خوشایند و دلپذیرتر میشود.
در ناخوشیها هنر مرد بودن و نقش رهبری خانواده، بیشتر خود را نشان میدهد.
۲. ایجاد فضای محبت و آرامش کلامی، جسمی و روحی
☑ کلامی: خانومها نیاز به یک رفیق شفیق با حوصله دارند تا درد دل کنند و قضاوت و سرزنش نشوند.
☑ جسمی: بسیار حائز اهمیت است 👇
● ایجاد زمینه محبت ظاهری
● ایجاد بهانه به موقع برای محبت عمیق عاطفی
● ایجاد رغبت جهت پذیرفتن همسر
☑ روحی: در چند بُعد:
● ایجاد فضای صمیمانه مبارزه و تربیت نفس
● فراهم نمودن شرایط، جهت ارتقاء سطح معنویت (نه سرزنش، سرکوفت و کنایه)
● فراهم نمودن فضای نشاط روحی (با در نظر گرفتن مزاج جسمی و روحی همسر +خلاقیت)
۳. استقبال برای کمک در امور خانه
قبل از اینکه همسر به زبان بیاید، هوش خود را به کار بیاندازید و در امور خانه همت به خرج دهید ( البته شورشو در نیارید)
۴. ایجاد زمینه های تفریح و سرگرمی
سرگرمیها و تفریحهایی که همسرتان دوست دارد، بشناسید و طبق میل او در خانه و بیرون خانه زمینه آن را مطابق توان مالی و زمانی و مکانی فراهم کنید.
۵. انتقال حس دیده شدن به همسر در موارد زیر👇
•آرایش ظاهری در منزل
•لباس جدید
•پخت غذا
•چیدمان
•ارتباط با فرزندان
•فعالیت اجتماعی
•هنر های زنانه
•خستگیها و تحمل زحمات و فعالیتهای خارج از وظیفه شرعی
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
🌏 این عقاب عجیب ونادر با چهره ی نسبتاً خنده دارش، پرندهی ملی کشور فیلیپین است و کشتن این پرنده در فیلیپین ۱۲ سال زندان و جریمهی سنگینی دارد!
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
34.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۸ صفر سمنان امامزاده اشرف و کنار مزار شهید عباس دانشگرنایب الزیاره شما دوستان هستم
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
اشکهایش به مادرش رفته
سینهی پر شرارهای دارد
نه! به یک طشت اکتفا نکنید!
جگر پارهپارهای دارد
از علی هم شکستهتر شده است!
علتش کینهها، حسادتهاست
غربت چشمهای مظلومش
سند محکم خیانتهاست
خواهرش را کسی خبر نکند!
مادرش خوب شد که اینجا نیست!
لخته خونها سرِ لج افتادند
هیچ طشتی حریف آنها نیست
از غرور شکستهاش پیداست
صبر همصحبت دلِ آقاست
نه! من از چشم سم نمیبینم
کوچهای شوم قاتل آقاست
کوچهای تنگ، کوچهای تاریک
شده کابوس هر شبِ آقا
برگه را پس بده... نزن نامرد...
چیست این جمله بر لبِ آقا؟
از صدایِ شکستن بغضش
چشم دیوارها سیاهی رفت
مادرش راه خانهی خود را
تا زمین خورد، اشتباهی رفت
تا که باغش میان آتش سوخت
میلههای قفس نصیبش شد
کودکی نه! بگو خزانِ بهار
پیری زودرس نصیبش شد
نفسش بندآمده ایوای!
به خدا نای روضهخوانی نیست
بازهم شکر! گوشهی این طشت
لااقل چوب خیزرانی نیست
✍ #وحید_قاسمی
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
اللهم عجل لولیک الفرج
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
#لبخندِ_خدا
گاهی تو زندگی ما انسان ها اتفاق هایی میفته که با تمام وجود لبخند خدا رو حس می کنی و از ته ته دل شکرش رو میگی!
میخوام امروز از اون لبخند های خدا بگم براتون.
من لعیا هستم.. دومین دختر یه خانواده ی چهار نفره.
خواهر بزرگم ده سال پیش ازدواج کرده و یه پسر هشت ساله داره.
من از بچگی با قناعت و درک بزرگ شدم.
همیشه ی خدا رعایت جیب بابامو میکردم و مثل تمام هم سن و سال هام نبودم!
مادر پدرمم هم با ما زندگی می کرد و پدر کارگرم به زحمت خرج زندگی رو میداد.
بعد از گرفتن دیپلمم دیگه نمیخواستم درس بخونم اما مامانمم اصرار کرد
با تمام توان زور زدم که دولتی قبول بشم و خرج کمی داشته باشه اما نشد!
دوسال پشت کنکور بودم اما قبول نشدم که نشدم!
دنبال کار بودم که لااقل کمک خرج باشم اما کو کار!
هزار جا رفتم.
نشد که نشد!
دیگه ناامید بودم و حال هیچی رو نداشتم!
یه روز مامانم گفت برام خواستگار اومده!
خوش حال نشدم نه.. من ازدواج میکردم کی میخواست جهاز بده!
وضع بابا رو که می دونستم!
قبول نکردم!
اما مامان اصرار که پسر خوبیه و خانواده داره و کار و درآمد داره!
دودلم کرد.. میخواستم قبول کنم اما لحظه ای یاد جهاز میفتادم و پشیمان میشدم!
مامان فهمیده بود.. هی می گفت خدا بزرگه دخترم، جهاز خواهرتو چجوری جور کردیم، جهاز توروهم همونجوری میدیم، نگران نباش!
اما نه نمی تونستم.
آخه زمان خواهرم همه چیز ارزون بود، الان که نمیشد طرف چیزی رفت!
یه زمان گذشت.
هی تماس می گرفتن و مامانم دست به سرشون می کرد.
یه شب بابا سر شام گفت که عمه فخری تماس گرفته بود.
تعجب کردیم.
عمه فخری، تنها عمه ی بابام بود که خیلی هم پولدار بود، از شوهرش کلی ارث بهش رسیده بود و زیاد هم جدی بود.
ساکن شمال بود و توی یک ویلا با نوه اش زندگی می کرد.
بابام می گفت عمه فخری گفته خواب دیدم لعیا ازدواج کرده و من جهازشو دادم، میدونم دستت تنگه، من جهاز لعیا رو میدم!
کم مونده بود بال در بیارم!
عمه فخری دست به خیر بود و کلی دختر مثل من رو فرستاده بود خونه ی بخت!
طبق گفته اش جهاز منم داد و من اون لحظه لبخند خدا رو احساس کردم!
بی شک همیشه هست و با لبخند نگاهمون
میکنه
❤️🌺🌹❤️🌺🌹❤️🌺🌹❤️🪴🌺🌿🎋🌱☘🌾🍀🍀🍁🪴💐
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴▪️▪️▪️🏴🏴🏴
#اطلاع_رسانی محفل عزاداری و سوگواری
🌹شهادت امام رئوف، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام🌹
🟢گیلانیهای مقیم قم🟢
✅ اقامه نماز جماعت ظهر و عصر،
👈با حضور خواهران و برادران
↙️قرائت قرآن توسط قاری جوان؛
👈کربلایی محمد سعید عِلم خواه
↙️با سخنرانی و مداحی؛
👈جناب حجة الاسلام و المسلمین دکتر محمد قدرتی
🔻زمان؛ چهارشنبه، ۱۴ شهریور ۱۴۰۳
🔻مکان؛ خیابان شهدای هفتم تیر، کوچه ۱۶ (شهید روحی)
🕌مسجد و حسینیه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام🕌
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
🖤
در دل حجره زمین افتاده
به روی خاک چرا پیکر تو😭
مرغ بسمل شدی و بال زدی
خاک حجره است به روی پر تو😭
خواهرت نیست کنارت اما
هتک حرمت نشده خواهر تو😭
جگرت پاره تنت سالم بود
هست در دست تو انگشتر تو😭
گر چه از زهر گلویت می سوخت
پاره پار ه نشده حنجر تو😭
سر تو در بدنت باقی ماند
به سر نیزه نرفته سر تو😭
تو سخن گفتی و سنگت نزدند
روی نیزه نشده منبر تو😭
به روی خاک نشستی اما
دل گودال نشد بستر تو😭
تشنه بودی و نزد هیچ کسی
خیزرانی به لب اطهر تو😭
همۀ شهر عزادارت بود
اشک ریزان همه در محضر تو😭
#شهادت_امام_رضا(ع)🍂🖤
تسلیت باد
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
#امام_رضا_شهادت
کار تو همه مهر و وفا بود رضا جان
پاداش تو، کي زهر جفا بود، رضا جان
آن لحظه که پرپر زدي و آه کشيدي
معصومه ي مظلومه، کجا بود رضا جان
بر ديدنت آمد چو جوادت ز مدينه
سوز جگرش، يا ابتا بود رضا جان
تنها نه جگر، شمعصفت شد بدنت آب
کي قتل تو اينگونه روا بود، رضا جان
تو ناله زدي، در وسط حجره و زهرا
بالاي سرت نوحهسرا بود رضا جان
يک چشم تو در راه، به ديدار جوادت
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان
جان دادي و راحت شدي از زخم زبانها
اين زهر، براي تو شفا بود رضا جان
از آتش اين زهر، تن و جان تو ميسوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان
روزي که نبوديم در اين عالم خاکي
در سينه ي ما، سوز شما بود رضا جان
از خويش مران «ميثم» افتاده ز پا را
عمري درِ اين خانه گدا بود رضا جان
#غلامرضا_سازگار
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
⚫️چرا لقب امام رضا (ع)انیس النفوس است؟
❤️ انیس النفوس به کسی گفته می شود که
وقتی با او صحبت میکنی با جان و دل به
تو گوش میکند و راحت با افــــراد اُنس و
اُلفت پیدا میکند لذا در زیارتنـــامه ی تمام
اهل بیت(علیه السلام)آمده که چون به زیارت رفتی
بایست و بخوان...
اما در زیارتنامه علی بن موسی الرضـا(علیه السلام) آمده که بالا سر حضرت
بنشین و بخـوان ، چرا که ایشــــان انیـس
النفوس اند و با جـــان و دل به حرفهایت
گوش میدهند...
🌟آقای مجتهدی میفرمودند: در هر کجای عالم که قلباً حضرت رضا علیهالسلام را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعاً نظر میکنند و این معنای حقیقی کلمه «انیس النفوس» است.
لاله ای از ملکوت، ج ۲، ص ۲۹۰
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگی را پرسیدند اتومبیل چیست ؟ گفت وسیلهایست که صد اسب در موتور دارد و گاهی یک الاغ در پشت فرمان . .
🌹
☘عضویتدرکانال رسمی محمدقدرتی🍀
👇
https://eitaa.com/mohammad_ghodratii