eitaa logo
کانال رسمی شیخ محمد قدرتی
1.8هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
26 فایل
شیخ _محمد _قدرتی 📚سخنران حرم مطهر حضرت معصومه س ومسجد مقدس جمکران و سراسر کشور 📚سطح سه حوزه علمیه 📚دکتری تاریخ اسلام از دانشگاه
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری از یک بنر درخصوص بدحجابی در شهرستان بهارستان مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت. 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
شخصی برای اولین بار یک کلم دید. اولین برگش را کند، زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و... با خودش گفت : حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادوپیچش کردن...! اما وقتی به تهش رسید وبرگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها پنهان نشده، بلکه کلم مجموعه‌ای از این برگهاست... داستان زندگی هم مثل همین کلم هست! ما روزهای زندگی رو تند تند ورق می زنیم وفکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، درحالیکه همین روزها آن چیزیست که باید دریابیم و درکش کنیم. ما دیر می فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود. 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii . ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
*عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار* درزمان به قدرت رسیدن صدام درعراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادرناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود.یکی از دستگیرشدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند. *میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی می‌نمود که قبل از اعدام نامه‌ای برای *برزان* برادر صدام می‌نویسد، و از او درخواست می‌کند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند. *برزان* قبول نکرد و در جواب نامه‌ی *میاده* نوشت: جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد .... *میاده‌* که روزهای آخر بارداری را طی می‌کرد، در روز موعود به پای چوبه‌ی دار رفت و التماس‌های او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت. خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد. *رضیه* زنِ زندانبان، با اشاره‌ی رییس زندان، طفل را در لباس‌های مادرش پیچیده و به گوشه‌ای منتقل کرد!!!   آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنین‌ش را جویا شد و گزارش خواست. رییس زندان نیز در گزارش نوشت: جنین با مادر در چوبه‌ی دار ماند تا مُرد ... رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، هم‌قسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانه‌اش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد.از آن پس، همه نوزاد را *ولید* می‌خواندند. سال‌ها گذشت و *ولید* بزرگ شد. برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی می‌کرد و سال‌ها پیشتر، خبرهایی درباره‌ی خواهرزاده‌اش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود. او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانی‌هایی که *رضیه* داده بود او را یافت. *ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت: *رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من‌ کشیده، هرگز تنهایش نمی‌گذارم. این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود. خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام می‌کند. ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر می‌کردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود. از قضای الهی، *ولید* پسرخانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصه‌ی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!. آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ... پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت. بدین‌سان دست حق و عدالت، ستمگر بی‌رحم را از جایی که گمان نمی‌کرد، به سزای اعمالش رساند. یقیناً روزگار به گردن‌کِشان و ظالمان مهلت می‌دهد تا شاید برگردند، ولی فراموشی در کار روزگار و در جزاء و کیفر أعمال ستمگران و دیکتاتورها وجود نخواهد داشت. برگرفته از نوشته‌های *پاریسولا لامپوس* معشوقه‌ی صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق. *آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل* *چشم اگر بینا بود، هرروز، روز محشر است*    ((صائب تبریزی)) ــــــــــــــــــــــــ 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
اللهم لولیک الفرج 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ... ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ... ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ... ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ... ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ... ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ... ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎست☂ 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
لطیفه حیف نون رفت ماشینشو بیمه کرد. کارمند بيمه: امیدوارم هیچ وقت از این بیمه استفاده نکنی. حیف نون گفت : انشاالله تو هم از پولش خیر نبینی 😐😂😂 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 🖤دل اگر نذر ❣حسین است خریدن دارد 🖤اشك اگرمال ❣حسین است كه ریختن دارد 🖤همه ی عالـم ❣و آدم به فدایت ارباب 🖤غم ارباب ❣به دلها چه كشیدن دارد 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
📹 توصیه‌های اخلاقی روز گذشته رهبر انقلاب به اعضای هیئت دولت چهاردهم. ۱۴۰۳/۶/۶ 🔹️توجه بیشتر به معنویات 🔸انس بیشتر با قرآن 🔹️تضرع بیشتر نزد خدا 🔸توجه به نماز با خشوع، اول وقت و حتی المقدور با جماعت 🔹️نماز خواندن در محیط کار و با کارکنان 🔸توجه به رفتار و پوشش خود 🔹️خواندن نوافل بخصوص نافله شب 🔸حرف زدن با خدا و خواستن از خدا هنگام سحر 🔹️قصد قربت و نیت کار برای خدا 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
این شهید بزرگوار از نیروهای اطلاعات عملیات خراسان بود که در عملیات کربلای۴ اسیر شد و هویتش در همان روزهای اول اسارت توسط یک اسیر قدیمی و خودفروخته به نام «م.ر» او لو رفت! 👈در شکنجه گاه مخفیانه تکریت ۱۱ بعثی ها او را به قلاب پنکه سقفی آویزان کردند، مدتی بعد در آب جوش انداختند، با یک کابل فشار قوی بالای ۵۰۰ ضربه بر کمرش زدند، با پا شیشه پنجره سرویس بهداشتی را شکستند و بدن نیمه جان و لخت شده اش بر روی آن انداختند و او را غلط دادند و سپس بر زخم هایش نمک پاشیدند و با یک فرچه مخصوص شستن لباس به شدت زخم هایش را خراشیدند و سیم برق را در حالی که دستانش بسته بود به او متصل کردند! 👈فریادهای او فضای حمام را پرکرده بود و در حالی که از ائمه اطهار (علیهم السلام) یاری می‌طلبید، یک بعثی شمر صفت به نام عدنان برای اینکه استغاثه‌های وی به درگاه خداوند و فریادهای یا زهرایش را خفه کند، یک صابون را در دهن او گذاشت و با پوتین محکم بر روی آن کوبید و صابون در گلوی مبارکش گیر کرد و با شهادتی مظلومانه به کاروان عاشورا پیوست! او کسی نبود جز شهید محمد رضایی، شادی روحش صلواتی قرائت نماییم. منبع: «آزاده سرافراز سید محسن حیدری، خبرگزاری دفاع مقدس، ۱۴۰۲/۲/۴ مدیون چه کسانی هستیم؟! 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
مراسم نوحه خوانی حضرت رقیه.س.حجت الاسلام محمد قدرتی.mp3
4.21M
شب ۲۴ صفر قم مسجد حضرت اباالفضل ع 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii