🔔 جذب و گزینش طلاب علوم دینی
🖌حجت الاسلام والمسلمین عالم زاده نوری در نوشتاری به صورت کامل مسئله جذب و گزینش طلاب علوم دینی را مورد بررسی قرار داده است.
متن کامل در👇:
🔗https://tahzib.ismc.ir/?p=2549
#اخبار
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib
هدایت شده از ندای تهذیب
42.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بیانات حجة الاسلام والمسلمین عالم زاده نوری در خصوص #عید_قربان
🌷عید قربان مبارک باد.
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib
🔅طلبه و آهنگ فعالیت های فصل تابستان
🔸به روشنی پیداست که تراکم این همه فعالیت، از گنجایش یک فصل تابستان بیشتر است و نمیتوان همة این اهداف را در فرصت دو یا سه ماه دنبال کرد، اما میتوان با برنامه ریزی درست و اجرای جدّی آن، بیشترین و بهترین بهره را از فصل تابستان برد.
ادامه در 👇:
🔗https://tahzib.ismc.ir/?p=2591
#اخبار
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib
📚مجموعه کتابهای هفتگانه راه و رسم طلبگی
✍️ استاد محمد #عالم_زاده_نوری
📗دفتر اول؛ ارزش و افتخارات طلبه
📗دفتر دوم؛ هویت صنفی طلبه و معانی طلبگی
📗دفتر سوم؛ طلبه در دوران رشد و تحصیل
📗دفتر چهارم؛ طلبه و برنامه زندگی
📗دفتر پنجم؛ طلبه و جهت گیری تخصصی
📗دفتر ششم؛ علم دیگر
📗دفتر هفتم؛ نشاط و طراوت طلبگی
📱به #ندای_تهذیب بپیوندید:
@nedaye_tahzib
https://www.hawzahnews.com/news/1095769/
تبیین ضرورت برنامههای معرفتی
#بزرگ_شویم🌷
🔹خواستههای ما کوچک است.
🔸برای چیزهای کوچکی تلاش میکنیم.
🔹آرزوهای ما کوچک است.
🔸با به دست آوردن چیزهای کوچکی خوشحال و سرمست میشویم.
🔹مطالبات ما از دیگران کوچک است.
🔸بر سر چیزهای کوچکی خشمگین و با دیگران درگیر میشویم.
🔹با از دست دادن چیزهای کوچکی غصه میخوریم، ناله میکنیم و غمگین میشویم.
🔸رویاهای ما کوچک است
🔹تصور از دست دادن چیزهای کوچکی ما را نگران میکند.
🔸دلهای ما کوچک است.
🔹عشقها و زیباییهای ما کوچک است. نفرتهای ما کوچک است.
🔸امیدها و افتخارات ما کوچک است.
🔹شادیها و خرسندیهای ما کوچک است. نارضایتیها و اعتراضها و شکایتهای ما کوچک است.
🔹دردهای ما کوچک است. دغدغههای ما کوچک است.
🔸با چیزهای کوچکی ناامید و دلسرد و کلافه میشویم.
🔸انسانهای بزرگ نه با به دست آوردن چیزی سرمست میشوند و نه با از دست دادن نعمتی محزون
🔹انسانهای دریادل مانند اقیانوسند و به راحتی موج برنمیدارند.
🍀 لكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ
#افق_متعالی
#آرمان
ttps://eitaa.com/mohammad_nooori
✅ کدام روانشناسی؟ بخش اول
محمد عالمزاده نوری
رؤسای چهار انجمن روانشناسی و روانپزشکی در نامهای به رئیس قوهی قضاییه به احکامی که بر علیه یکی دو هنرمند مشهور کشور به اتهام بیحجابی و بدپوششی صادر شده بود، اعتراض کردند و استفاده از عناوین تشخیصی روانشناسی برای برچسبزدن به رفتارهای این هنرمندان را سوء استفاده از روانشناسی و روانپزشکی دانستهاند که موجب تحقیر و نقض کرامت متهمان گشته و ارائه خدمات سلامت روان را به نیازمندان دشوار ساخته و وجههی روانپزشکی و روانشناسی کشور را در جهان مخدوش میسازد.
این اساتید، ارجاع افراد به مراکز روانشناسی و مشاوره جهت اعمال تغییر در سبک زندگی و انتخابهای فردی را متعارض با اصل اخلاقی «خودمختاری» به عنوان یکی از اصول اخلاقی حرفه روانشناسی دانستهاند.
پیش از این نیز یکی از اساتید روانشناس مدعی شده بود الزام به حجاب برای کسی که اعتقاد به آن ندارد مایه ازخودبیگانگی و بحران هویت است و چنین کسی اگر با چادر به خیابان بیاید خودیت و سلامت روانش به خطر میافتد.
این اظهار نظرها از پایگاه دانشگاهی و به استناد گزارههای علم روانشناسی جدید بیان میشود. از آنجا که نویسندگان نامه رؤسای مهمترین انجمنهای علمی روانپزشکی و روانشناسی هستند، نمایندگان تفکر علمی همهی روانشناسان و روانپزشکان دانشگاهی به شمار میروند. همان گونه که در متن نامه و در امضای خود، این نمایندگی را تصریح کردهاند. بنابراین این نظرات، مربوط به چند شخص حقیقی نیست و نگاه جریانی حاکم بر دانش مدرن به شمار میرود.
✅ خودیت و فردیت
سرچشمهی تاکید بر «خودیت و فردیت» (پیش از نظریه تفرّد کارل یونگ و بیانات شبه عالمانهی نیچه که توسط این نویسندگان تکرار و بلکه به شکل ناقصی بیان شده است)، فروید پدر علم روانشناسی جدید است. فروید دست کم در مقطعی از عمر خود بر این باور بود که احساسات سرکوبشده باعث ایجاد تعارضات و در نتیجه اضطراب میشوند. او میگفت وقتی ما در جامعه رشد میکنیم مجبور هستیم برای تطابق با محیط پیرامون خود، روی بخشهایی از وجودمان پا بگذاریم. ممکن است این جامعهپذیری به حدی در ما درونی شود که نتوانیم غرایز طبیعیمان را بپذیریم و برای فرار از اضطراب ناشی از آن، آنها را از حیطهی آگاهی خود خارج کنیم. این سرکوبگری خواستهها به ایجاد تعارض میانجامد. زیرا احساسات ابراز نشده هرگز نمیمیرند. آنها زنده دفن میشوند! و بعدها به شکل صورتهای زشتتری بیرون میزنند.
کامهای مطرود و ممنوع با آنکه از ذهن خودآگاه انسان رانده میشوند اما باز از میان نمیروند؛ بلکه در ناخودآگاه او باقی میمانند و متدرجاً انباشته و فشرده میگردند. وازدن، طرد و حبس کامها چنانچه بهتکرار واقع شود، انرژی هنگفتی را در ناخودآگاه ما متراکم و محبوس میسازد و نظم و آرامش روانی را برهم میزند. کامهایی که به شدت وازده و پس رانده شوند، در ناخودآگاه گرد میآیند دسته دسته فشرده و فروبسته میگردند و روان را جریحهدار میکنند. این جریحههای روانی را کمپلکس یا عقده میخوانند
ترجمه مختصر و ساده این جملات این است: «اگر انسان به خواستههای خود نرسد دچار عقده روانی خواهد شد». بنابراین «اگر میخواهید دچار آسیب و عقدهی روانی نشوید خواستههای خود را سرکوب نکنید و به همه خواستههای پاسخ مثبت دهید» خلاصه اینکه همة خواستههای شما مشروع و تأمینکردنی است مگر آنکه با خواستههای دیگران ناسازگار باشد!
✅ انسانم آرزوست
این دیدگاه فروید که به سرعت شیوع پیدا کرد ریشه اخلاق و ارزشهای انسانی را برکند و هیچ کار بدی باقی نگذاشت. با این تقریر همة کارها و خواستههای انسان خوب و ضروری تلقی شدند زیرا اگر انجام نشوند انسان را روانی و عقدهای میکنند، مگر آنکه به خواستههای دیگران آسیب رسانند و دیگران را عقدهای و روانی کنند. نتیجه روشن چنین تفکری، تولد لیبرالیسم و فردگرایی شد؛ یعنی تنها ارزش دنبالکردنی «آزادی» است و هرچه مخالف آزادی باشد بلکه «فقط» هر آنچه مخالف آزادی باشد زشت و بد است.
این نویسندگان در همین نامه آوردهاند: «اعمال تغییر در سبک زندگی افراد و انتخابهای فردی آنها متعارض با اصل «خودمختاری» به عنوان یکی از اصول اخلاقی حرفه روانشناسی است».
به این نویسندگان گوشزد میکنیم: اخلاقی که شما از آن یاد میکنید جز همین یک اصل (خودمختاری و آزادی) اصل دیگری ندارد و همه کارهای شنیع، خوب و خواستنی و مجاز هستند زیرا ترک آنها خودمختاری را به خطر میاندازد.
بیشک این نظریه بزرگترین بدعت عصر جدید است که تمام اخلاق و هویت انسانی را درو کرده و از انسان تنها یک جانور دوپای مستقیمالقامه باقی گذارده که در اسارت غرایز حیوانی به سر میبرد و جز در شکل و شمایل ظاهری تفاوتی با اجداد و اسلاف میمونی خود ندارد.
🔸
ttps://eitaa.com/mohammad_nooori
✅ کدام روانشناسی؟ بخش دوم
این نظریه به وضوح با محکمترین آموزهی اخلاقی یعنی «مبارزه با هوا و هوس» و «جهاد با نفس حیوانی» مخالف است و زیربنای نیک و بد و حسن و قبح و ارزش و اخلاق را ویران میکند و از دین و ادب و تربیت و شریعت و حکمت عملی اثری باقی نمیگذارد.
این نظریه انواع لذتجوییها و هوسرانیها و تمتعات مادی را مشروعیت بخشیده و تئوریزه کرده و به انسان نیرویی برای مقابله با خواستهها نمیدهد و او را در برابر ناکامیها مقاوم نمیسازد. انسان در این نگاه بهدنبال بهشت دنیوی (بهشت شداد) یعنی فراهمآوردن تمام مشتهیات نفسانی و برداشتن تمام امور دغدغهآفرین در این جهان میافتد و تمام همّ و غمّ خود را برای رفاه و عافیت و لذت بیشتر به کار میگیرد و البته در دنیای جدید با گسترش تکنولوژی و فراگیرسازی امکانات رفاهی، به این آرزو نزدیک شده که بدون هیچ زحمتی به خواستههای خود دست یابد و در این دنیای مادی، بهشت موعود را فراهم سازد.
✅ کدام کرامت؟
این نویسندگان دانشگاهی که دغدغه کرامت انسان را در نوشته خود آوردهاند باید توجه داشته باشند کسی که دائم از هوسهای خود شکست میخورد و اسیر خواستههای نفس است کرامت انسانی را از دست داده و در عمق ضمیر خود احساس حقارت و حیوانیت و سرشکستگی میکند. اخلاق انسانی و تربیت اسلامی برای حفظ کرامت انسان به دنبال مدلی است که اراده انسانی او و نه خواست حیوانی او را تقویت کند و انسانهای دارای عزم و پرارادهای پدید آورد که بر نفس خود امیر باشند و بتوانند بر خودمختاری حیوانی و خواستههای پست خود فایق آیند.
اکنون چند سوال از دانش روانشناسی میپرسیم:
• آیا روانشناسی تمام حقیقت انسان را به حیوانیت او فروکاسته و دغدغه تعالی و ارزش و اخلاق را ندارد؟
• آیا دانشی مانند روانشناسی نباید دغدغهمند مقام خلیفهاللهی انسان و مرتبت والای برتر از فرشتگان او باشد و به فلاح اخروی و سعادت ابدی او بیندیشد؟
• آیا انسانی که موضوع علم روانشناسی است موجودی نهایتا با ماندگاری ۱۰۰ سال است یا موجودی است که از مرتبه «لله» آغاز شده و تا ابدیت «الیه راجعون» امتداد دارد و «عند ملیک مقتدر» آرام میگیرد؟
• روانشناسی با کسی که بر خلاف عرف و اخلاق و قانون و شرع و ادب عمل میکند چه برخوردی دارد؟
• آیا از منظر روانشناسی، انسانها وظیفهای نسبت به دیگران و مسئولیتی نسبت به جامعه ندارند؟ فقط و فقط باید «آنگونه که هستند» ظاهر شوند؟
✅ بگذریم...
بنابر نظر این نویسندگان دانشگاهی، خودمختاری افراد، محترم است و حکومت باید اجازه دهد مردم آنگونه که هستند در انظار عمومی ظاهر شوند تا سلامت روانشان به خطر نیفتد. با این استدلال باید هر گونه عمل شنیعی را آزاد کرد که مبادا خودمختاری و سلامت روان شهروندان مخدوش شود. «خودمختاری در پوشش با سایر آزادیهای اجتماعی مثل آزادی در تولید و توزیع و مصرف مواد مخدر، آزادی در روابط جنسی خارج از چارچوب؛ آزادی در حمل اسلحه؛ آزادی در عمل به قوانین راهنمایی و رانندگی و ... چه تفاوتی دارد؟
برخلاف نظر مدعیان دانش روانشناسی آنچه مستلزم ازخودبیگانگی و مایه بحران هویت است بیحجابی است نه حجاب؛ شبیه مستی و اعتیاد و عربدهکشی که گرچه خواسته نفس حیوانی است ولی باید آن را مهار کرد. فطرت الهی زن، او را به عفت و حیا و مستوری دعوت میکند نه برهنگی و بیحیایی و پردهدری.
✅ ما کافریم!
بدون هیچ ملاحظه و لکنتی، سربلند و با افتخار و قاطع عرضه میداریم ما به دانشی که آمده است انسان را خودمختار کند و او را از بندگی خدای متعال و خضوع در مقابل ارزشهای الهی رهایی و سرکشی بخشد، کافریم. ما این دانش ذاتا مسموم را دین دنیای مدرن و رساله توضیح المسائل لیبرالیسم غربی میدانیم و برائت خود را از آن با آوای بلند اعلام میداریم و بر آستان دین محمد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین) سر فرود میآوریم.
✅لکم دینکم و لی دین.
🔸
ttps://eitaa.com/mohammad_nooori
📝 #یادداشت؛
🖌کدام روانشناسی؟
رؤسای چهار انجمن روانشناسی و روانپزشکی در نامهای به رئیس قوهی قضاییه به احکامی که بر علیه یکی دو هنرمند مشهور کشور به اتهام بیحجابی و بدپوششی صادر شده بود، اعتراض کردند و استفاده از عناوین تشخیصی روانشناسی برای برچسبزدن به رفتارهای این هنرمندان را سوء استفاده از روانشناسی و روانپزشکی دانستهاند که موجب تحقیر و نقض کرامت متهمان گشته و ارائه خدمات سلامت روان را به نیازمندان دشوار ساخته و وجههی روانپزشکی و روانشناسی کشور را در جهان مخدوش میسازد.
این اساتید، ارجاع افراد به مراکز روانشناسی و مشاوره جهت اعمال تغییر در سبک زندگی و انتخابهای فردی را متعارض با اصل اخلاقی «خودمختاری» به عنوان یکی از اصول اخلاقی حرفه روانشناسی دانستهاند.
📎 ادامه یادداشت
🌐https://rasanews.ir/003691
💯 #ما_صدای_رسای_حوزهایم
🆔 @rasanewsagency
🔹سخنی با اساتید و فضلای روانشناس حوزوی (بخش اول)🔹
✅ محمد عالمزاده نوری
✅ دانش روانشناسی موجود در فضایی گسسته از اندیشههای اسلامی و مبتنی بر مبانی و اصولی غیر الهی پدید آمده است؛ این دانش البته مطالب مفید و آموزههای حقی دارد که برای جامعه ما قابل استفاده است؛ یعنی تا زمانی که با روش متقن و قابل قبولی نتوانستهایم دانش روانشناسی اسلامی را متکی بر مبانی الهی و اصول و قواعد دینی ارائه و جایگزین نماییم، لازم است از این دانش به قدر ضرورت و کفایت و با هوشمندی کامل استفاده نموده و در مسیر بزرگ تمدنسازی اسلامی از آن بهره بگیریم.
از سوی دیگر در همین دانش گسترده و بهظاهر کارآمد، رویکردهای باطل و آموزههای نادرستی وجود دارد که با بنیاد تفکر دینی و مبانی معرفتی اسلامی ناسازگار است یا دست کم آنها را تضعیف میکند و بایستی عالمانه و هوشمندانه از آن تبری جست و فاصله گرفت.
توجه داریم که باطل به شکل مطلق، جذابیت و قابلیت عرضه ندارد. همچنین باطل به ذات خود از بین رفتنی و مردنی است و نمیتواند باقی بماند (ان الباطل کان زهوقا)، بنابراین کسانی که حرف نابجا و باطلی را طرح میکنند برای ماندگاری سخن خود و اثرگذاری بر دیگران مجبورند آن را با سخن حقی بیامیزند:
أَلَا إِنَّ الْحَقَّ لَوْ خَلَصَ لَمْ يَكُنْ فِيهِ اخْتِلَافٌ وَ إِنَّ الْبَاطِلَ لَوْ خَلَصَ لَمْ يَخْفَ عَلَى ذِي حِجًى وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَيُحْسَبَانِ مَعاً فَهُنَالِكَ اسْتَوْلَى الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ
در دانش روانشناسی غربی نیز گرچه برخی دانشمندان قصد ارائه باطل و آمیختن آن با حق و انتشار آن در جوامع را نداشتهاند، اما نظریات خود را در دل جریان باطل و بر مبنای باطلی بنا نهادهاند که چنین اقتضایی دارد.
✅ ما حوزویان
کاری که حوزویان و عالمان دین در این موضع باید انجام دهند این است که همه وسع خود را در فحص عالمانه و فقیهانه از حق و باطل در آموزههای این دانش بهکارگیرند و انحراف و تباهی را نشان دهند تا مشمول لعنت خدا نگردند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
این حدیث خطاب به ماست. ما حوزویان و عالمان موظف هستیم باید خطنگهدار حق و باطل باشیم و در دنیایی که حق و ناحق به هم درآمیخته و بنیاد اندیشه اسلامی و اعتقادات دینی را نشانه گرفته است، سره را از ناسره و حق را از ناحق تمیز دهیم و در بزنگاهها سخن باطل را از رهنمود اصیل دینی نمایان سازیم. گاهی یک فضله موش کافی است که دیگ بزرگ غدایی را نجس کند؛ اینجا کسی باید این فضلههای موش را نمایان کند و خارج سازد.
✅ مرزهای تمایز
برادران عزیز؛ تاکید بر سخنان درست، آموزههای مشترک و گزارههای حقی که در این آمیزههای حق و باطل وجود دارد کافی نیست. به رسمیت شناختن دانشهای موجود گرچه کسانی را با ما همراه میکند و ما را همواره عزیز و محترم و دوستداشتنی نشان میدهد اما اگر به بهانه حفظ روابط یا جلب محبت دیگران، دائماً در این مرحله بمانیم و روشنگری و هدایتگری به سوی مطلوب نداشته باشیم، خطا کردهایم و وظیفه حقگرایی و راهبری خود را ادا نکردهایم.
حضرت ابراهیم هم گرچه در ابتدا به ظاهر با مشرکان در پرستش ستاره و ماه و آفتاب همراهی کرد اما در نهایت، باطل بودن آن را نشان داد و برائت خود را اعلام کرد و اگر حضرت ابراهیم اسوه حسنه است به خاطر همین تبری از باطل و انحرافات است: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَه»
ما حوزویان از بعد از انقلاب با آموختن دانش روانشناسی و بهکارگیری آن، برادری خود را ثابت کردهایم و همراهی خود را نشان دادهایم. آیا زمان آن نرسیده که به صراحت، کفر و برائت خود را به آموزههای نابجا و استفادههای نادرستی که از این دانش میشود نشان دهیم؟
بله؛ نقاط قوت و اشتراک را باید نشان داد ولی در کنار آن بلکه بسیار مقدم بر آن، لازم است شائبهها و آمیزههای باطل را هم نشان دهیم.
روحانیت یا همان نهاد عالمان دینی (یعنی من و شما) باید موضع دین را تقویت کنیم و اجازه ندهیم به هر اسم و عنوان و بهانهای در قالبهای پرطمطراق علمی، آموزههای دینی در معرض هجمه و خطر قرار گیرند.
🔸http://eitaa.com/mohammad_nooori
🔹سخنی با اساتید و فضلای روانشناس حوزوی (بخش دوم)🔹
امروزه علوم انسانی غربی با همین درآمیختن حق و باطل، قرآنسوزی و همجنسگرایی و نسلکشی پنهان را تئوریزه کرده و عالمانه و بشردوستانه نشان میدهد. ما کی و کجا باید برانگیخته شویم و موضعگیری کنیم و سخن حق را عرضه کنیم و جلوی این سیل بنیانبرافکن را بگیریم؟ چرا وقتی یک استاد روانشناس، آن سخن ناروای باطل را گفت دوستان عزیز روانشناس ما (جز یکی دو نفر) واکنشی نشان ندادند؟
همین رگههای باطل به بهانه آن همه گزارههای درست در بزنگاهها جریان را عوض میکند، محاسبات مسئولین را بهم میریزد و افکار عمومی را مخدوش میکند و فضای اجتماعی را به جهت ضدارزشها و ناهنجاریها سوق میدهد.
✅ فعلی العالم ان یظهر علمه
از دوستان روانشناس حوزوی صمیمانه درخواست میکنم برخیزند و علم خود را آشکار کنند و تحت تاثیر رابطه استاد و شاگردی یا هر عنوان دیگر در مقابل رگههای اندیشه انحرافی موجود در این دانش مسموم سکوت نکنند. این دانش اگر هنری دارد باید در مسیر بندگی و تسلیم خرج کند و آب به آسیاب اسلام بریزد نه اینکه خلاف شرع را توجیه و تجویز کند.
ما حوزویان میثاق بستهایم که همه دانش و توان و تخصص خود را در راه سعادت نهایی انسان که همان عبودیت و تسلیم و خضوع در مقابل خدا و اوامر اوست به کار بگیریم و انسان را به سمت قرب خدا و لقای الهی رهنمون باشیم و سربازان ساخت جامعه اسلامی ذیل توحید و عدالت و اسلام باشیم.
اگر این همه درس که در حوزه خواندهایم نتیجهای غیر از این دهد همه سرمایه خود را باختهایم. آیا تحصیلات دانشگاهی ما حوزویان و آشنایی با دستگاه علوم غربی این روحیه ما را تقویت کرده و ما را در سربازی دین خدا و گسترش فرهنگ اسلامی و تعبد به احکام دینی موفقتر ساخته است؟
اساسا روانشناسان حوزوی این همه درس خواندهاند که همین کار را بکنند. اگر قرار بود ما مصرفکننده علوم انسانی غربی باشیم این علوم را در دانشگاه با سرعت و سهولت بیشتری میآموختیم و مدرک میگرفتیم. چرا پس از این همه تحصیل حوزوی به آن میپردازیم؟ چرا حوزههای علمیه به دانشهای انسانی از جمله روانشناسی ورود کردند؟ قرار نبود ما حوزویان این دانشهای مسموم را با عمامه پیامبر خدا تبلیغ یا مصرف کنیم!
قرار بود عالمان دین از طریق آشنایی با همین علوم انسانی غربی که در مبانی اختلال دارند، موضوعشناسی کنند و در نهایت، کاستیها و کژیهای آن را نمایان سازند و مدل جایگزین اسلامی آن را به انسان عصر جدید عرضه کنند. مدل جایگزین اسلامی همان مدلی است که آدمی را به خدا نزدیک میکند و روح تسلیم و عبودیت را در او میافزاید و امکان ساخت تمدن نوین اسلامی را فراهم میسازد.
✅ قم؛ پایگاه انتشار علم به همه جهان
قرار بود علم از قم به سراسر جهان منتشر شود و معارف اسلامی از پایگاه حوزههای علمیه عالمگیر شود: فَيُفِيضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلَادِ فِي الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَيَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْق؛ نه اینکه دانش، از سراسر جهان به حوزههای علمیه سرازیر شود و حوزویان عمامه به سر، خاموش و منفعلانه آن را بپذیرند و با آیات و روایات معصومان، تزیین و آزین کنند.
مباد که این یافتههای بشری، به جای دین و خدا بنشینند و رساله حل المسایل بشر امروز گردند و هدایت او را به سرمنزل کمال و سعادت بر عهده بگیرند.
ما تلاشها و خدمات فضلا و علمای روانشناس اسلامی در حوزههای علمیه را که سالهاست در این جهت دغدغه و اهتمام داشتهاند قدر می شناسیم و به پشتوانه همین گامهای اساسی در اسلامیسازی روانشناسی اکنون با صدای رسا اعلام میکنیم وقت آن رسیده تا پرچم اسلام را در این دانش به فراز آورده و در مقابل آموزههای باطل آن موضع علنی بگیریم.
✅ علوم انسانی در خدمت توسعه بندگی
لازم است فراتر از تاکید بر نقاط اشتراک، نقاط انحراف و تمایز را نشان دهیم و این دانش را به خدمت توسعه عبودیت و تسلیم در مقابل دین حق درآوریم و در راهبری جریانهای اجتماعی، پرچم اسلام را تقویت کنیم.
یادمان نرود ما حوزویان مسئول این هستیم تا نیاز انسان به دین و حاجتمندی جامعه انسانی به وحی را نشان دهیم و بر تعبد و تسلیم و عبودیت انسان و جوامع انسانی بیفزاییم. این غیرت و تعصب مقدس را باید پاس داشت و هویت و رسالت اجتماعی حوزه را باید حفظ کرد.
دوستان روانشناس حوزوی!
🔹 بسم الله ، اکنون زمان اقدام است ...
🔸http://eitaa.com/mohammad_nooori