دنبال جواب آسان نباشید!
۱- پرسش های دشوار نبرد طوفان الاقصی پاسخ های ساده ندارد. قهرمانی های بی سابقه مقاومت، حلاوت ضربه به اسراییل را به مرتبه ای رسانده که در ۷۰ سال گذشته بی سابقه است؛ و از آن سو دیدن صحنه های وحشتناک جنایت علیه کودکان و مردم بی دفاع، اجازه لذت بردن از این حلاوت را نمی دهد.
۲- آنچه صهیونیست ها پس پرده بیش از هر چیز نگران آنند این است که این جنگ بی پایان خواهد بود. حتی اگر همین فردا اسراییل غزه را کلا ترک کند، مقاومت پاسخ به جنایتی که اسراییل مرتکب شده را تا سال ها ادامه خواهد داد. جنگ تا جایی که به مقاومت مربوط است ‘سناریوی پایان’ ندارد.
۳- کابوس بدتر این است که اسراییل روی زمین غزه گرفتار بن بست خفه کننده ای شده است. از حیث تاکتیکی جرئت ورود به مناطق متراکم شهری را ندارد و از حیث راهبردی می بیند که هدف اعلامی ‘نابودی حماس’ توهم سیاسیون است و عملا معنایی ندارد. اسراییل باید قبل از ورود، به راه خروج فکر می کرد.
۴- امریکا هم درباره عدم گسترده شدن جنگ شعار می دهد اما به خوبی می داند چه شگفتی هایی در حال شکل گیری است. اینکه از عراق و یمن مستقیما اسراییل را بزنند، حزب الله کل زیرساختهای رژیم در شمال را نابود کند و در سوریه دارایی امریکا هر شب زیر ضرب باشد، اگر گسترش جنگ نیست، پس چیست؟!
۵- هر یک از این رویدادهای شگفت، اگر در وضعیت عادی رخ می داد خود می توانست منشا یک جنگ منطقه ای تمام عیار باشد اما حالا امریکا و اسراییل آنها را با همه توان نادیده می گیرند چرا که می دانند قادر به هیچ واکنش موثری نیستند. خاورمیانه برای امریکا دیگر امن نخواهد شد.
۶- پیداست که مقاومت اجازه نخواهد داد دشمن برای آن تصمیم بگیرد یا در جنگی چنین پیچیده گرفتار ‘محاسبات ساده’ شود. کسی نباید منتظر یک عملیات سرنوشت ساز از یک جغرافیای خاص باشد. مجموعه ای از عملیات ها از جغرافیاهای مختلف است که این جنگ را تعیین تکلیف می کند.
۷-کمر قصاب غاصب منطقه خم شده و مجموعه بزرگی از مردان همداستانند تا دیگر صاف نشود. انتظار نداشته باشید چنین امر عظیمی به سرعت و سادگی یا بدون درد و رنج رخ بدهد. شاید کار به ‘بلغت القلوب الحناجر’ هم برسد. آنگاه نصرت الهی پدیدار می شود.
@mohammadi61
اکانت من در شبکه اجتماعی ویراستی را با آدرس زیر دنبال کنید:
virasty.com/mmohammadi61
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدئو از دو جهت مهم است: نخست شدت نفرتی که از اسراییل در میان نخبگان امریکایی در حال ایجاد است و دوم، دوران جدید تفتیش عقاید که در حاکمیت امریکا به نفع اسراییل در حال شکل گیری است.
@mohammadi61
این سخنان مردخای کدار را بخوانید. او سعی کرده به اسراییلی ها بفهماند وارد جنگی شده اند که در آن پیروزی ممکن نیست چرا که نه با مجاهدان در غزه بلکه با خدای آنها می جنگند. 👇
« بارها گفته ام که اگر یک دست و یک پای یکی از اعضای حماس آسیب ببیند و فقط دو انگشت در دست دیگرش باقی بماند، بر روی پای دیگرش می ایستد و دو انگشتش را به نشانه پیروزی بالا می برد. چرا؟ چون فرزندان و نوه هایش راهش را ادامه می دهند. چون زنده مانده است و موفق شده است. این تصویر پیروزی است. ما باید بفهمیم که این تفکر و معیاری متفاوت است... آیه ای در قرآن وجود دارد که می گوید: ان الله مع الصابرین. خداوند با کسانی است که ظرفیت تحمل رنج برای مدتی طولانی را دارند. سعی کنید بفهمید: صبر؛ ما در عبری چنین کلمه ای نداریم. صبر زمانی است که یکی از اعضای حماس دو سه ماه در تونل است و روشنایی روز را نمی بیند. خیلی کم غذا می خورد. بعد با کلاشینکف بیرون می آید و یک یهودی را می کشد. چرا؟ او ظرفیت تحمل کردن دارد و این برای من قابل درک نیست. شما در داخل حباب اسرائیلی زندگی می کنید. آن ها به خاطر الله زنده هستند. الله با آن هاست. آن ها جهادگر هستند. ما مبارزان راه آزادی هستیم. بله ... ما درگیر جنگی مقدس نیستیم. ببینید، روزی با زیپی لیونی بحث می کردم. به او گفتم ساختار مذهبی آن ها در این جا غالب است. برای آن ها الله بازیگر اصلی است، اگر تنها بازیگر نباشد. برای آن ها خداوند حتی در میدان نبرد حاضر است. او بازیگری جایگزین است. و این تفاوتی عظیم در زمینه ظرفیت روانی و ظرفیت کلی و همچنین ظرفیت جسمی است، زیرا ایمان با عواقب جسمی همراه نیست. توان آن ها در این خصوص بی اندازه است. من نمی گویم ظرفیت اخلاقی ما کمتر اهمیت دارد، اهمیت دارد، اما آن ها در جنگی مقدس هستند. دست کم نیمی از ما نمی خواهیم این را بفهمیم.»
@mohammadi61
چند کلمه درباره ترور شهید سید رضی موسوی
در غزه، رژیم ناچار باید به سطح متفاوتی از درگیری منتقل شود چون سطح فعلی دیگر قابل تداوم در طولانی مدت نیست. شدت تلفات خصوصا در ۱۰ روز اخیر و غیرقابل دست یابی بودن اهداف اعلامی، دو عاملی است که تغییر نوع جنگ را برای اسراییل اجباری کرده است. اساسا باور رژیم این است که اگر کل مقاومت غزه را هم منهدم کند باز توازن از دست رفته در ۷ اکتبر احیا نخواهد شد چه رسد به اینکه دریافته همین هدف هم دست نیافتنی است. بنابراین تصمیم گرفته تا حدی ریل را عوض کند. فعلا دم دست ترین اقدام برای رژیم راه اندازی کمپین ترور و عملیات های اطلاعاتی است. شهادت سید رضی در آستانه سالروز شهادت شهید سلیمانی علامتی از افزایش تنش در سایر جبهه ها به موازات جدی تر شدن کاهش تنش در غزه است. این جنگ جدید، دفاع جدید می خواهد.
@mohammadi61
ورای سادگی
فقط کافیست نگاه کنیم صحنه چقدر پیچیده است؛ آن وقت دیگر بر سر راه حل ها یا تحلیل های ساده نزاع نخواهیم کرد. هر کسی یک تکه از داستان را می گوید غافل از اینکه فقط نسخه کامل داستان به درد تصمیم گیری می خورد. اسراییل شکست بزرگی خورده اما این بدان معنا نیست که از درگیری بیشتر ناتوان است. هر ضربه ای که می زند پاسخش را پیشاپیش در نبرد طوفان الاقصی دریافت کرده اما اگر پاسخ معادل، پس از ضربه، دریافت نکند، طبیعی است که سراغ ضربه های بزرگ تر برای ترمیم زخمی که خورده خواهد رفت. اسراییل می خواهد امریکا را به جنگ با ایران بکشاند اما نه امریکا و نه اسراییل هیچ یک خود داوطلب جنگ با ایران نیستند و بیش از هر چیز از چنین رویارویی می ترسند. اگر امریکا می خواست با ایران بجنگند، هیچ وقت بهانه ای بهتر از طوفان الاقصی پیدا نمی کرد. ضربات کنونی چند جبهه ای به امریکا و اسراییل بسیار ارزشمند است اما زیر آستانه ای قرار دارد که آنها را به تغییر محاسبه درباره تداوم کمپین ترور وادار کند. ضربات قوی تر لازم است و همزمان باید این پیش فرض را داشت که امریکا و اسراییل آستانه خود برای ورود به درگیری بزرگ را هم بسیار بالا برده اند و بنابراین تهدید به جنگ بزرگ فعلا فاقد ارزش راهبردی است و نباید آن را از هیچ طرفی جدی گرفت. ضربه درون سرزمین های اشغالی از هر ضربه ای به اسراییل کارآمدتر است اما اگر موازنه ضربات درون و بیرون سرزمین های اشغالی به هم بخورد، ضربات درونی به اسرایبل هم رو به افول خواهد رفت. قصد تطویل ندارم. خواستم بگویم مفاهیم حمله، دفاع، عملیات اطلاعاتی، عملیات نظامی، بازدارندگی و موازنه چنان تغییر ماهیت داده اند که به آسانی می توان با متغیرهای درست معادلات غلط ساخت. هوشیار باشیم.
@mohammadi61
بین سطور بیانیه وزارت اطلاعات
۱- بین سطور بیانیه وزارت اطلاعات درباره حمله تروریستی کرمان به اندازه داده های ارائه شده در آن مهم است. نخستین نکته این است امریکا پس از بحران سوریه در انتقال جغرافیای عمل داعش به شرق با هدف عملیات علیه ایران،چین و روسیه کم و بیش موفق بوده و پروژه داعش خراسان اکنون عملیاتی است.
۲- نکته دوم این است که امریکا اکنون به جز جغرافیای عملیات، محتوای عملیات تکفیری ها را هم تعیین می کند. جریان تکفیری به عنوان ‘جبران کننده’ فشار به اسراییل عمل می کند و این یعنی دیگر چیزی به نام داعش مستقل از سیستم امنیتی امریکا وجود ندارد.
۳- نکته سوم گرایش شدید امریکا و اسراییل به افزودن جنبه های شناختی به پروژه های امنیتی خویش است. رساندن کار از جنبه محاسباتی به جایی که شما بدانید ضربه را از کجا خورده اید اما تصمیم گیری درباره شکل و شدت پاسخ بسیار دشوار باشد، هدف این نوع جدید عملیات شناختی است.
۴- موثرترین حمله در جنگ فعلی حمله به محاسبات دشمن است. دشمنی که در حال فرار از کوچه های شمال غزه است، در موقعیتی نیست که لبنان یا ایران را تهدید کند. در آغاز این نبرد پاسخ های کوچک هم بازدارنده است اما وقتی دشمن جلوتر آمد، طراحی پاسخ سخت تر و اثر آن هم کوچک تر خواهد شد.
@mohammadi61