eitaa logo
محمدتقی دشتی
368 دنبال‌کننده
12 عکس
1 ویدیو
0 فایل
برخی‌معتقدند‌من‌متخصص‌مدیریت‌وحقوق‌عمومی ام. برخی‌مرا استراتژیست‌میدانند.خودم معتقدم کارشناسی مسئله شناس و راهبردپرداز هستم و در زمینه : کارآمدسازی سیستم ها و نظام حکمرانی روش مسئله محور راهبردگرا(SPM) انطباق مداوم مسئله‌محور(PDIA) فعالم. @Dmtd52 ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم تعالی برچه اساسی می توان ادعا کرد که یک فرد، یا است. به عبارتی ملاک و معیار کارآمدی چیست؟ چند یا رویکرد در مورد معیار و ملاک کارآمدی مطرح است: ۱. رویکرد مبتنی بر : اگر یک (اعم از فرد،خانواده،سازمان و حکومت) با موفقیت به خودش برسد،کارآمد است. ۲. رویکرد : اگر در یک مجموعه، از منظر ، خروجی بهتر از ورودی باشد این مجموعه کارآمد است. ۳. رویکرد مبتنی بر (مردم، ذینفعان و مصرف کنندگان نهایی): اگر مشتریان از عملکرد، محصولات و خدمات یک سیستم راضی باشند، کارآمد می باشد. ۴. رویکرد : سیستم های مشابه باید نسبت به همدیگر سنجیده شوند. هرکدام در مقایسه باهم بهتر عمل کنند کارآمدترند. ۵. رویکرد : سیستم اگر به وظایف ذاتی خودش عمل کند و عمل او با عقل جمعی سازگار باشد، کارآمد است حتی اگر به نتایج مورد انتظار نرسد. ۶. رویکرد ترکیبی : از این نظر تقریبا همه رویکردهای فوق الذکر به نحوی مهم هستند و ترکیبی از آنها کارآمدی را به دنبال دارد. رسیدن به هدف باکسب رضایت ذینفعان و از طریق و عمل صحیح، شاید بهترین ترکیب باشد. @mohammadtaghidashti
🏴🏴🏴 از امام مجتبی علیه السلام نقل شده که فرمودند: وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ. *همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد*. کلمة الامام حسن ج7ص25
بسم الله الرحمن الرحیم «و مِنهُم الَّذينَ يؤُذونَ النّبىّ و يقولونَ هُو أذُنٌ قُل أُذُنُ خَيرٍ لَكُم يؤمِنُ بِاللّهِ و يؤمنُ لِلمُؤمِنينَ و رَحمةٌ لِلّذينَ ءَامَنوا مِنكُم والّذينَ يؤذونَ رَسولَ اللّهِ لَهُم عَذابٌ ألِيم»( آیه ۶۱ سوره توبه) تبدیل به مشکل اصلی درمیان ایرانیان ✅ ما ایرانیان (شاید مثل برخی ملل دیگر) وقتی با همدیگر اختلاف فکری پیدا می کنیم سریعا آن اختلاف را عاطفی کرده و همدیگر را به تیر قهر و غضب نشانه می رویم در حالی که در سیره علیهم السلام و طبق آموزه های اسلام اصیل این شیوه رفتار صحیح نیست. در سیره اهل بیت علیهم السلام می توان در چارچوب یک مکتب، اختلافات فکری جدی داشت و در عین حال باهمدیگر معاشرت نمود مگر این که این اختلافات فکری به اقدامات خصمانه عملی تبدیل شود و حق دیگری ضایع شود. ✅ یکی از مهم ترین شاخصه معصومین (ع)، (حتی با کفار و دهریون) همراه با حفظ آرامش، ادب و احترام بود. اما اگر ملاحظه کرده باشید، ایرانیان در بحث های سیاسی و فکری و عقیدتی سریعا ناراحت شده و روابط شان تخریب می شود. ✅ این ویژگی متاثر از چند علت می تواند باشد: ۱. روحیه ایرانیان. به قول استاد فرامرز پور روحیه احساسی ایرانیان قوی تر است و اگرچه در شرایط سخت مانند حوادث، مشکلات، جنگ و... باعث تهییج و بسیج قوا می شود اما در شرایط عادی امور را از مسیر منطقی خارج می کند. در گفتگوها و بحث و جدل ها نیز باعث رنجش و کدورت می گردد. ۲. ضعف بعضی از مردم. معروف است که هرکس درگفتگو ضعف علمی داشته باشد زودتر عصبانی می شود و از مسیر منطقی خارج می گردد. ۳. ضعف . گفتگو و بحث، نیاز به مهارت دارد و آموختنی است. متاسفانه پذیری ما ( ، ، و مراکز ) نتوانسته به نحو مطلوب این مهارت را در مردم ایجاد کنند. ۴. ضعف روان و کاهش . گاهی مشکلات اقتصادی و اجتماعی روح و روان افراد را فرسوده کرده و باعث پایین آمدن آستانه تحمل افراد می شود. همین امر فرآیند گفتگو را مختل می کند. ۵. . متاسفانه طبق برخی پژوهش ها فرهنگ و روحیه خشونت ( اعم از فیزیکی و کلامی ) در میان بخش زیادی از جامعه رواج دارد و همین امر باعث بروز تنش در روابط می شود و اختلافات فکری را به اختلافات عاطفی تبدیل می کند. ✅ : ۱. تقویت مهارت گفتگو از طریق و ۲. ترویج توسط که در دین مبین اسلام نصف عقل قلمداد شده و مورد تاکید قرار گرفته است. ۳. پخش برنامه های جذاب درمورد فرهنگ رایج بحث در حوزه های علمیه و از طریق برای سازی و فرهنگ سازی در مورد گفتگوی مطلوب. ۴. انجام و انتشار مناظرات علمی اساتید دانشگاه از طریق رسانه. ۵. مبارزه با روحیه و فرهنگ و تفسیق و تندروی توسط برخی مردم و ایجاد امکان پیگیری قضایی آن. اگر این مطلب را دوست داشتید به دیگران معرفی کنید @mohammadtaghidashti
قال (ع) : لاَ يَنْفَعُ اِجْتِهَادٌ بِغَيْرِ تَحْقِيق. بدون بررس.ى و تحقیق،تلاش و کوشش سودى ندهد. (غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 78) پژوهش برای یا برای حل ؟ ✅ شاید شما طور دیگری فکر کنید اما ؛ ۱. به نظر من فلسفهٔ وجودی پژوهش، درنهایت کمک به است. حتی پژوهش های بنیادی نیز درآخرکار می خواهند مسئله ای از بشریت و جامعه را حل کنند. بنابراین پژوهشی که مسئله (علمی یا اجرایی) را با روش علمی حل نکند، فایده‌ای ندارد و رسالتش ناتمام است؛ ۲. معتقدم؛ حل مسئله و ارائهٔ به سازمان‌ها و نهادها، رسالت اصلی مراکز پژوهشی، دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه و مراکز علمی به حساب می‌آید. درواقع باید چشم بینای و حل‌کنندهٔ مسائل و مشکلات علمی آنها باشد. یکی از موانع اصلی خودبنیاد و بومی کشور ایران، مسئله‌محور نبودن اغلب تحقیقات، و رساله‌های علمی است. بالتبع ناتوانی در ارائهٔ راهبرد و راهکار برای حل مسائل نیز از همین امر ناشی می‌شود. این وضعیت به‌قدری فراگیر شده است که معمولاً نهادهای اجرایی امید چندانی به تحقیقات مراکز علمی برای حل مسائل کشور و رسیدن به توسعهٔ پایدار ندارند. ۳. در دهه های اخیر مراکز معتبر علمی دنیا به ارتقاء یافته اند و ما اندر خم یک کوچه ایم و در و دوم مانده ایم. یعنی آنها رسالت خود را حل مسائل جامعه خودشان تعریف کرده و نه تنها عناوین تحقیقات خود را از مسائل جامعه استخراج می‌کنند بلکه تا حل مسئله در کنار سازمان مربوطه می مانند. کارساز ۴. یکی از سلسله کتب ( ) می باشد. این کتاب قصد دارد به این مشکل (ضعف مسئله‌محوری در پژوهش‌های مراکز علمی) بپردازد و روش شناخت و حل مسئله در پژوهش ها را تشریح کند. با یادگیری این روش، هرکسی که قصد انجام کار تحقیقاتی دارد، به راحتی از انتخاب مسئله واقعی جامعه تا ارائه راهبرد و راهکار برای حل مسئله پیش خواهد رفت. برای تهیه این کتاب می توانید به سایت انتشارات به نشانی https://maks-andishe.com/ مراجعه کنید. @maks_e_andisheh اگر این مطلب را دوست داشتید به دیگران معرفی کنید. @mohammadtaghidashti
هدایت شده از M.t.d
نگاهی کوتاه به ✅ برخلاف تصور رایج، من معتقدم، حکومت کوتاه علیه السلام بسیار بود. امام در زمان کوتاه حکومت خودشان، به اغلب (رفاه ، نظم و امنیت ، عدالت و برابری، محافظت از مرزها، اخد مالیات، و...) و در ابتدای حکمرانی خودشان( زیرو رو کردن طبقات، برگرداندن بیت المال غارت شده، اصلاح سنت های انحرانی و...) دست پیدا کردند لیکن در جریان یک ترور ناجوانمردانه به رسیدند. ✅ البته قبول دارم به دلیل استقامت امام در اصلاح روندها و فرآیندهای انحرافی و برخورد با مفسدان قدرتمند و همچنین طغیان معاویه، در طی طریق با ناهمرانی عده ای از کوفیان و اطراف مواجه شدند و برخی جریانات از امام جدا شدند. علیرغم این مشکلات، بازهم امام در همه ها پیروز شدند و اغلب ها را کنترل کردند. حتی دقت در کتاب نشان می دهد که امام در کنترل شورش های محلی بسیار موفق عمل کرده اند. به نظرم لازم است یک بار از این منظر به حکومت علیه السلام نگاهی بیاندازیم. ✅ لطفا بالا را دقیق تر ببینید. اگر این مطلب را دوست داشتید به دیگران معرفی کنید. @mohammadtaghidashti
نگاهی موسع به مفهوم و خائنین به کشور( به مثابه عامل مهم عقب ماندگی و ) ✅ خیانت به کشور از اصطلاحات علم بوده و به معنای توسّل به جنگ علیه کشور یا پیوستن به دشمنان و کمک رساندن و تسهیل کار دشمن است. عناصر تشکیل دهنده آن عبارتند از: دارا بودن ملیّت یا تابعیت یک کشور؛ خدمت آگاهانه و عمدی به نفع یک دولت خارجی و به کشور؛ ارتکاب اعمالی از قبیل نگهداری و حمل سلاح و قیام مسلحانه علیه کشور. برخی از مصادیق و مجازات خیانت به کشور عبارتند از: تشکیل و اداره گروه‌های غیرقانونی بر ضد کشور، همکاری با دولت‌های متخاصم، سوزاندن و تخریب عمدی تاسیسات و اموال نظامی توسط نظامیان، تبانی نظامیان با دشمن.(ویکی فقه) ✅ قدر متیقن و عصاره تعریف این است که اتباع ایرانی آگاهانه به کشور و به نفع بیگانگان و اقداماتی را انجام دهند. با این حساب برای عنوان به کشور مصادیق بیشتری قابل ذکر است و در همین چارچوب می توان چند دسته خائن را در کشور بیان کرد که تیشه به ریشه مملکت می زنند: ۱. کسانی که با از بین بردن ، تیشه به ریشه استعدادها و تلاش زده و باعث خروج و نخبگان و کاهش انگیزه دیگران برای آبادانی کشور می شوند. ۲. کسانی که و برهم زدن ملی را پیشه خود کرده و از هر واقعه ای برای افزایش شکاف و تنش و تفرقه استفاده می کنند و البته در این مورد نظریه پردازی هم می کنند. علیه السلام فرمود: آگاه باشید هرکس دعوت به تفرقه کند او را بکشید حتی اگر زیر عمامه من باشد(خطبه ۱۲۷) ۳.کسانی که را کعبه آمال دانسته و دچار بیماری غربزدگی محض و شیفتگی در برابر غرب و شرق شده اند. ۴. کسانی که تندروی و روشی در و را پیشه خود کرده و به راحتی مبادرت به و کسانی که عقاید مضیق آنها را قبول ندارند، می کنند و برچسب ، و.... را به راحتی آب خوردن به دیگران می زنند. را هل داده از قطار نظام و انقلاب پیاده می کنند. ۵. کسانی که با و بستن فضای در عرصه های اقتصادی و سیاسی، دایره نظام را تنگ می کنند. ۶. کسانی که به نحوی با کردن مردم نسبت به ، پشتوانه مردمی آن را از بین برده و دچار ریزش و افت می کنند. ۷. کسانی که به خیانت می کنند و با تبدیل کردن علم به ابزار کسب و شهرت و مقام ، جایگاه علم را تنزل داده و آینده علمی کشور را نابود می کنند. ۸. و... ✅ اگر این مطلب را دوست داشتید به دیگران معرفی کنید. @mohammadtaghidashti
هدایت شده از نشر مکث اندیشه
رابطهٔ و از اصیل‌ترین مباحثی است كه در آثار اندیشمندان می‌توان آن را جستجو كرد؛ حوزه‌ای از تحقیق كه جهت استحكام یافته‌ها در آن، دقت ژرف و تلاش فراوان، اموری گریزناپذیر هستند. در این میان، كه شاخه‌ای از درخت مبارك حقوق است، مستثنی نیست و قلم زدن در این حوزه با رویكردی كه بتواند نظرگاه دین را با اتقان بیان نماید مستلزم طی مسیری دشوارتر از برخی دیگر از شاخه‌های حقوق است. یكی از مهم‌ترین لوازم موفقیت در واكاوی و كشف رابطهٔ دین و حقوق عمومی، اطلاع و اشراف بر تراث دینی در حوزهٔ است تا پژوهشگران این حوزه بتوانند با مسیر هموارتری جهت دسترسی به منابع دینی در این حوزه مواجه گردند؛ هدفی كه اثر حاضر آن را دنبال می‌کند. 🆔 @maks_e_andisheh
هفت عینی بر پیکر و ✅ جامعه ایرانی از هفت شکاف(نه به معنی بلکه به معنی فاصله ) رنج می برد. اگر این شکاف ها مدیریت و ترمیم نشوند، دچار خدشه خواهد شد. این شکاف ها عبارتند از: ۱. شکاف ۲. شکاف ۳. شکاف ۴. شکاف ۵. شکاف ۶. شکاف ۷. شکاف ✅ هرکسی( در داخل نظام یا خارج نظام ) که به نحوی با اقدامات ایجابی و سلبی این شکاف ها را فعال و شعله ور کند و وحدت و انسجام ملی را خدشه دار نماید در خدمت ایران زمین قرار گرفته است. @mohammadtaghidashti
عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت (ع) و تبریک به رسیدن حضرت (عج) @mohammadtaghidashti
اگر به عرش رَوى هیچ سود نباشد، و اگر بالای عرش رَوى و اگر زیرِ هفت طبقه زمین، هیچ سود نباشد. درِ دل می‌باید که باز شود. جان کندنِِ همه انبیاء و اولیاء و اصفیاء برای این بود این می جُستند. @mohammadtaghidashti
وحدت ، انسجام ، وفاق یا اجماع. کدامیک ؟ ✅ وقتی از و سخن می گوییم این سوال مطرح می شود که دقیقا مفهوم مخالف آنها کدام واژگان هستند؟ آیا با می توان تفرقه، تشتت و تکثر را درمان کرد؟ یا بهتر است؟ و چه زمانی کارساز می باشند؟ اینجاست که تفاوت معنایی و کارکردی این واژگان اهمیت پیدا می کند. ✅ به نظر اینجانب؛ به معنای یکی‌ شدن، یکرنگی و پیوستگی برای رسیدن به اهداف مشترک است و در برابر مفاهیمی نظیر کثرت، پراکندگی، اختلاف، تفرقه، گروه‌گرایی و واگرایی که خلاف یک جهت خاص باشند مطرح می شود . به معنی عدم تناقض در اجزاء یک نظام است. درواقع به معنی ارتباط هماهنگ اجزای یک سیستم بوده و در مقابل ناهماهنگی و تشتت قرار می گیرد. به معنی همراهي، همكاري، موافقت و سازگاری است و در مقابل تنش و درگیری و ناسازگاری قرار دارد. در وفاق نیازی به هم رای بودن وجود ندارد بلکه تحمل دیگران و سازگاری با آنان کافی است. یعنی هم‌رأیی همه اعضای یک جامعه در مورد منافع مشترک است. هرکدام از این اصطلاحات در مرحله عمل درجای خودشان کاربرد دارند و نباید بی جهت و به جای هم استفاده شوند . اگر اجازه دهید در مورد کارکرد هریک از این واژه ها بیشتر توضیح می دهم : در مورد اهداف و سیاست های کلان و آرمان ها قابل طرح می باشد . یعنی یکرنگی در آرمانها و اهداف و اصول اساسی و عدم واگرایی از آنها . علی القاعده باید در مورد نهادها رقم بخورد که با هماهنگی هم به سمت یک هدف خاص حرکت کنند. به عبارتی انسجام در عمل بیشتر مطرح می شود. موقعی مطرح می شود که امکان یکسان سازی روش ها و سلایق و جهت ها وجود ندارد و باید با وفق و مدارا همدیگر را تحمل کرد. این امر در عرصه اجتماعی در مورد گروهها و اقوام و مذاهب و... قابل طرح می باشد و اتفاقا بیشتر مورد نیاز جامعه می باشد. حالت استثنایی دارد و صرفا در مورد منافع ملی باید مدنظر قرار گیرد. باعث کاهش هزینه ها و افزایش سرعت پیشرفت می شود. البته به نظر می رسد با قرابت بیشتری داشته باشد. ✅ جامعه ما در حال حاضر به همه اینها نیاز دارد لیکن هر کدام در موضع خودش. به کاربردن واژه ها به جای هم باعث می شود که تحقق آنها عملی به نظر نرسد. @mohammadtaghidashti
و دیگر همه چیز ✅ قبلاً به یکی از روسای محترم عرض کرده بودم که در جامع کشور که کار کردیم، یکی از مهم ترین مسائل ما، اختلال در شیوه های است که سریعا ( تاکید می کنم سریعا) باید اصلاح شوند ( بعدا در این زمینه خواهم نوشت ان شاءالله) و اولین کار در این مورد بازگشت سریع و صحیح به است. پس در اسرع وقت امور را به بسپارید تا کامیاب شوید و الا می نویسم و امضاء می کنم که شکست خواهید خورد. ✅ به اندازه ای مهم است که متعال در آیه ۵۸ سوره نساء قاطعانه به ما فرمان مى دهد كه؛ را به و اهلش بسپارید و هنگامى كه ميان مردم مى كنيد، به داورى كنيد يقيناً بازگردانيدن امانت به شایستگان و عدالت در داورى نيكو چيزى است كه خدا شما را به آن دعوت مى كند. در واقع تاکید خداوند متعال براین است که ای مردم به شایستگان بسپارید آن چه امانت است از قدرت و مال و علم و اهل و عیال و... . ✅ چنانکه آخرین برگزیده و فرستاده اش فرمود : اگر فردی از امت من یک شخص را به عنوان رئیس بر چند نفر بگمارد و بداند که در بین آنها یکی شایسته تر از او وجود دارد، به خدا و و تمام مسلمانان خیانت کرده است. و نیز فرمود : هرکس سرپرستی امری را بپذیرد و بداند که شایسته آن نیست جایگاهش در آتش خواهد بود. ✅ همچنین اولین وصی او یعنی امیر خرد، امیر بیان و فرمود : چهار چیز عامل سقوط و تیره بختی دولت هاست. پرداختن به امور فرعی، باز ماندن از امور اساسی و اصلی، مقدم داشتن افراد ناشایست و رذل و عقب راندن افراد شایسته و صاحبان فضل. ✅ گویند؛ در پاسخ به سوال اسکندر مبنی بر نحوه دوام تسلط بر زمین گفت: بزرگان ایرانی را بر کارهای کوچک بگمار و افراد کوچک آنها را بر کارهای بزرگ. بزرگان در کار کوچک تحقیر شده و بی انگیزه می شوند و حقیران در کار بزرگ فرو می مانند آنگاه تو همواره بر آنها مسلط خواهی بود. ✅ گفت : - که آزرده‌خاطرتر؟ - شایسته‌ای که ناشایسته‌ای بر او کامرا بود و دانایی که بداندیشی بر او کامکار و بِه که بَد بر او فرمانروا باشد. این که شایستگان چه کسانی هستند بماند برای پست های بعدی. پیشنهاد می کنم و کتاب از انتشارات را مطالعه کنید. @mohammadtaghidashti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴«روش تحقیق مسئله محور راهبردگرا» ⬅️ اس پی ام ( SPM) روشی ترکیبی (کمی – کیفی) با رویکردی راهبردی است که در آن بعد از شناخت وضعیت مسئله به شیوۀ«برون یابی» و «تحلیل بر روند» فاصله وضعیت فعلی با وضعیت مطلوب به دست می‌آید. سپس به شیوۀ «فراتحلیل»، علل، پیامدها، آسیب‌ها و راهکارها شناخته و تبیین می‌شود و با کشف گره اصلی بر مبنای دیدگاه نخبگانی به ارائه راهبردهای حل مسئله پمی‌پردازد . 📚مجموعه spm در 9 جلد به قلم دکتر محمد تقی دشتی نگارش و از طریق سایت مکث اندیشه در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. 🆔 @maks_e_andisheh https://eitaa.com/mohammadtaghidashti
بسم الله النور حذف مذهب در ایران یک خودکشی اجتماعی است. چه باید کرد؟ ✅ پروفسور در «دریغ است ایران که ویران شود»، مطالب جالبی دارد. وی معتقد است که بسیاری از در ظاهر، متجدد و غربزده ولی در باطن اهل و مذهب هستند و رابطه قوی با آن دارند (اگرچه در مقابل رفتارها و سیاست‌های ناشیانه ممکن است از و دینی زده شوند.) او یکی از نشانه های دینداری ایرانیان را زنده داشتن یاد دانسته و می گوید : ملی‌ترین روز ایرانیان است که همه با موضوع (ع) به دین می‌گرایند. من هم معتقدم در طول تاریخ هیچ وقت را کنار نگذاشته اند و روحیه و آنها با فراز و نشیبی تداوم یافته است البته ممکن است در اثر وقایع اتفاقیه، جبر زمانه و اشتباهات حاکمه اختلالاتی در مردم پدید آید که در این صورت شیرازه ازهم خواهد پاشید. پس باید تدابیر دقیق و عالمانه در این مورد اتخاذ شود. ✅ پیشنهادات ایشان را برای تداوم و تحکیم ایرانیان به طور خلاصه و با مقداری تغییرات ذکر می کنم : 🔹 الف- (درکنار و ) مهم‌ترین زمینه پیشرفت و معرفی ما در دنیا، و معرفت است. می‌توانیم در دنیا به این موضوع شناخته شویم. هر کشوری در امری پیشرفت کرده است ما هم در این موضوع. ارائه این چهره از دین باعث گرایش تمام دنیا به ما خواهد شد و مزیت ما در این است و باید با این برند شناخته شویم. اقیانوسی از دریاچه‌های بهم پیوست است. 🔹ب- در عین حال نباید فقط فردی را گسترش داد و از کارکرد در پهنه غافل شد. در اینکه برخی عرفا مثل همدانی، (و دین مصطلح) را رد کرده‌اند به این دلیل است، به این نکته توجه نداشته اند که علاوه بر تک تک ها موجود دیگری به نام آفریده است که باید برای رشد و و کمال داشته باشد. و الزامات عرفانی خود را می‌خواهد. 🔹ج- مهمترین کار برای احیای ،‌ارائه اسلام محتوایی است. برای موفقیت در نشر اصیل و محتوایی؛ اولا؛ باید در داخل کشور شرایط رشد فراهم گردد و از این طریق عرفان اسلامی رشد یابد. ثانیا؛ در داخل و خارج باید را مجاب کرد نه عوام را. چون عوام بیشتر دنبال اسلام شکلی هستند نه محتوایی . عوام حتی اسلام عرفانی را بر نمی‌تابند یا کج می بافند. وقتی مجاب می‌شوند که شما محتوا، معرفت و استدلال داشته باشد. بنابراین نباید دستور‌العمل‌ها جایگزین استدلال شود. 🔹د- و جدایی ناپذیرند. اسلام یک دین حکومتی است نه فردی. اوج قدرت وقتی بود که دین و حکومت یکی بودند. بنابراین هرگونه تلاش برای تفکیک این دو ، به تضعیف دین می انجامد. اتفاقاً ایران باعث احیای اسلام مظلوم و دگرگونی در اسلام تحریف شده بود. به همین دلیل و حوزه باید: - توجه وسیع‌تر از حلقه خود - احساس مسئولیت وسیع‌تر - نگاه وسیع‌تر به مسائل - هماهنگی با یکدیگر داشته باشند. 🔹ه‌-روش اتصال و در ایران است که خارج از ریل فکر کند و جمیع اجتماعی را ببیند نه فقط فقه فردی را. @mohammadtaghidashti
بسم الله این یادداشت را در کانال با نهج البلاغه مطالعه کردم احتمال دادم برای شما عزیزان مفید باشد. لذا عیناً ذیلا می آورم : 🟣رفق و مدارا در امر به معروف و نهی از منکر فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُكُوبِ الْمَعَاصِي وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْكِ التَّنَاهِي‏. خطبه 192 از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه قاصعه به دست می‌آید که ارتکاب منکر، کار سفیهان است و نهی از منکر، تکلیف حلیمان (عاقلان بردبار) است. حلم (عقل و بردباری) معنایی دارد که «رفق و مدارا» نیز از لوازمش می‌باشد. 🔰ابن اخوه، فقیه بزرگ شافعی در کتاب معالم القربة فی احکام الحسبة، این حکایت را آورده است که مردی بر مأمون وارد شده و او را با قولی غلیظ امر به معروف و نهی از منکر کرد. مأمون در پاسخ او گفت: خداوند کسی را که برتر از تو بود به ارشاد کسی که بدتر از من بود گماشت اما شرط کرد که با او با قولی لیّن سخن کند تا شاید بر او اثر نهد (فَقُولٰا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشىٰ)! ✅ درباره رفق و مدارا در امر به معروف و نهی از منکر، در مرفوعه ابن ابی‌عمیر، آمده است که آمر به معروف و ناهی از منکر در امر کردنش باید اهل رفق باشد (إِنَّمَا يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ مَنْ كَانَتْ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ: عَامِلٌ بِمَا يَأْمُرُ بِهِ تَارِكٌ لِمَا يَنْهَى عَنْهُ، عَادِلٌ فِيمَا يَأْمُر عَادِلٌ فِيمَا يَنْهَى، رَفِيقٌ فِيمَا يَأْمُرُ رَفِيقٌ فِيمَا يَنْهَى). 🗞در منابع عامه نیز آمده است که پیامبر امر به معروف و نهی از منکر را فقط برای کسی می‌پسندید که در امر و نهی کردن اهل رفق و مدارا باشد، حکیم باشد و آگاه به حرام و حلال باشد (لا يأمر بالمعروف و لا ينهى عن المنكر إلّا رفيق فيما يأمر به، رفيق فيما ينهى عنه، حكيم فيما يأمر به، حكيم فيما ينهى عنه، فقيه فيما يأمر به، فقيه فيما ينهى عنه.‌) 📗 روایت معتبر دیگری نیز درباره رفق و مدارا در مقام امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که بزرگان آن را بر «امر به مندوبات» حمل کرده اند (وسائل ج 16 ص 159) 📎فقیهان بزرگوار امامیه هرچند رفق و مدارا را در همه‌ی امور مستحب می‌دانند (مهذب الأحكام سبزواري، ج‌4، ص: 97 و وسائل الشيعة، ج‌15، ص: 269‌ و ...) و درباره برخی امور مانند رفتار با اسیران و اجیران و کارگران نیز مؤکدا استحباب رفق را بررسی فرموده‌اند (مستدرک الوسائل ج 11 ص 78 و وسائل ج 19 ص 62) اما حکم شرعی رفق در مقام امر به معروف و نهی از منکر را از منظر فقهی بررسی نفرموده‌اند. البلاغه 266 @mohammadtaghidashti
هدایت شده از نشر مکث اندیشه
🟡«مجموعه گفتارهایی پیرامون ولایت فقیه» ⬅️ حکمرانی شایسته از منظر اسلام ⬅️ جستارهای بنیادین در حوزه ولایت فقیه ⬅️ درآمدی بر ولایت فقیه ⬅️ ولایت فقیه و امنیت ملی ⬅️ ولایت ماندگار ⬅️ ولایت مطلقه فقیه، حکومت مطلقه، تمایزات و تفاوت‌ها ✅ جهت خرید با نشر مکث اندیشه تماس حاصل فرمایید . 🆔 @maks_e_andisheh
بسم الله الحکیم بدون توسعه ، ره به سعادت نخواهیم برد. اساس و ملاک عقلانیت است. ✅ إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلصُّمُّ ٱلبُكمُ ٱلَّذِينَ لَا يَعقِلُونَ(انفال٢٢) مقدمه : یکی از ضعف های مهم اکثر ما ، غلبه احساسی بر روحیه متفکرانه و است. این امر علیرغم داشتن برخی مزایا (مانند مهمان نوازی، کمک به مصیبت دیدگان و آسیب پذیرها، خلق حماسه در مواقع تهاجم دشمن و...) باعث می شود مشکلاتی مانند پذیری، خوردن، گسترش ، ، واکنش های هیجانی، زیرآب زنی، زنی، کارهای خلق الساعه، و... استمرار یابد.(رفیع پور، 1397) با ذکر این مقدمه به عنوان مسئله، به توضیح اهمیت عقلانیت از منظر دین می پردازم. ۱. برخلاف تصور بسیاری از مردم، برنامه کامل زندگی سعادتمندانه در دنیا و آخرت است. پس وقتی می گوییم دین، یعنی همه برنامه های صحیح و منتج به دنیوی و اخروی. بنابراین یعنی پیشرفت همه جانبه و توامان دنیوی و اخروی . ۲. ، محور و ابزار حرکت، اعمال و اقدامات صحیح توسط انسانها و جوامع است و نیز جزو درست ترین اعمال است. پس هر کار درستی بدون به سامان نمی رسد و و دینداری به طریق اولی تحقق نمی یابد. ۳. معتقدم؛ بدون تقویت در ایران، امکان بومی فراهم نخواهد شد. تقویت عقلانیت در میان ایرانیان از نان شب و آب روز واجب تر است. روحیه ایرانیان باید به سمت حرکت کند وگرنه راه به جایی نخواهیم برد. ۴. خود (ع) به عنوان خداوند برما، در تمام شئون زندگی، به ویژه زندگی اجتماعی، براساس عقل حرکت می فرمودند. به برخی مصادیق اشاره می کنم: الف. محاسبه امور در شرایط مختلف و تصمیم گیری براساس محاسبات ( نه احساس و فال و تردیدهای بیش از حد و... ). ب. با خبرگان و کارشناسان و بهره گیری از نظرات صاحب نظران طبق دستور کریم در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران ( هرچند خودشان عقل کامل بودند). ج. استدلال ، متین و مودبانه در مباحثات و مناظرات و عدم تمسک به احساسات و و . د. استناد به ادله و مستندات و در و عدم استناد به علم غیب. ه. تاکید بسیار زیاد به علم و علم محوری به عنوان ابزاری برای افزایش و رفتارهای عقلانی. و. تاکیدات زیاد بر و روایات بسیار مهم در باب اهمیت و عقلانیت از (ع). براساس روایت هایی که در عظمت عقل صادر شده و بنا به فرمایش (ع) ، هر کس است، دارد و هر کسی دین دارد وارد بهشت می‌شود. پس دین و دینداری در همه وجوه وابسته به عقل است و اساس دینداری را باید عقل دانست. گزاره هایی مانند ؛ خلقت مستقل وجود عقل، اولین مخلوق بودن عقل، زیباترین و دوست‌داشتنی ترین مخلوق نامیدن عقل توسط خداوند متعال، اعطای عقل به بهترین مخلوق، میزان ثواب و عقاب و میزان تکلیف براساس میزان عقل، نشان از اهمیت بسیار بالای عقل درنظرگاه دین دارد. @mohammadtaghidashti
بدون درباره اساسی کشور، راه همه جانبه گشوده نخواهد شد. محوری (oriented Consensus) یکی از اصول مهم (good governance ) به حساب می آید. این اصل اشعار می دارد که برای رسیدن به موفقیت در باید روی اصول و منافع اساسی کشور صورت گیرد و خوب دولتی است که بتواند این اجماع را ایجاد کند. ✅ من معتقدم که راه در ایران نه در ید قدرت است و نه در اختیار عامه . بلکه توسعه را و و رقم می زنند. بدون و درمورد راهها و روش های حل اساسی جامعه ( نه همه مسائل )، امکان فراهم نخواهد شد. ✅ در شرایط کنونی کشور، وضعیت مطلوبی ندارند و و حداقل در روشهای حل مسائل برآنها حاکم است و بدون ، بی دغدغه و گسترده بین آنها این ناهمگرایی حل نخواهد شد. ✅ موانعی که در این مسیر وجود دارد عبارتند از : ۱. شاید باورش برای شما سخت باشد که های‌اطلاعاتی بعد از جنگ های بر روی در کشورهای موردنظر متمرکز و در این مسیر بسیار موفق شدند. این سازمانهای حرفه ای را در کشور ما نیز به شدت دامن می زنند (حتی گاهی به وسیله افراد به ظاهر خودی و موجه و با تمسک به ارزشها و اصول انقلاب و دین). دشمن سرحلقه بسیاری از توطئه ها و بافنده بسیاری از نخ هایی است که ما در داخل داریم تا از ریسمان دور شویم. من نشانه های زیادی در این مورد دارم. ۲. ناهمراه، واگرا و دگراندیش چون از تعامل با نظام ناامید شده و چیزی برای به دست آوردن و از دست دادن ندارند، لاجرم برطبل جنگ و تقابل می کوبند و گاهی به لشگر خصم پناه می برند. ۳. تعداد زیادی از همراه با نظام و دلسوز کشور به خاطر برخوردهای دفعی و عدم توجه به نظرات کارشناسی آنها توسط ، از اصلاح و ایفای نقش نا امیدند . ۴. گروهی دیگر از نیز همگرایی را ناممکن دانسته و اکثر نخبگان دیگر را غربزده و غیرانقلابی و تشخیص داده و از قطار پیاده می کنند. این نخبگان به قدری دایره نظام را تنگ و دفع سایرین را گسترده کرده اند که عملا کسی برای و موضوعی برای نمی ماند. ✅ در حال حاضر تعداد اندکی از همچنان در خط میانی نظام و انقلاب تلاش کرده و پایداری ورزیده اند و باید به این ها آفرین گفت. ، و سعه صدر راهی است که این ها انتخاب کرده اند. بیش باد ان شاءالله. ✅ من توصیه ای ندارم به جز توصیه های اخیر : من بر «وحدت کلمه» تأکید میکنم... بدانید توفیق در است، توفیق در وحدت کلمه‌ی ملّت ایران است. اختلاف نظر دارید، داشته باشید؛ اختلاف نظر سیاسی و غیر سیاسی اشکالی ندارد، امّا درگیری و یقه‌گیری و وحدت را شکستن و دودستگی‌ها و دو‌گروهی‌های جعلی درست کردن، به زیان کشور است، به زیان دین شما است، به زیان دنیای شما است، به زیان قوّت شما است.(۱۴۰۳/۰۱/۲۲) اختلاف فکری، اختلاف سلیقه‌، اختلاف سیاسی در یک کشور یک امر طبیعی است، امّا غیر از اینها است. خب یک نظری شما دارید، یک نظری دیگری دارد، اینها با همدیگر یکسان نیست، اشکالی هم ندارد، امّا این نباید موجب بشود، نباید افراد را از یکدیگر متنفّر بکند، دشمنِ یکدیگر بکند، اجازه بدهد که هر کدام علیه یکدیگر، علیه آن دیگری، به هر وسیله‌ای که ممکن است، موجب اهانت و آزار و مانند اینها بشوند؛ احیاناً با و و مانند این چیزها هم همراه بشود( ۱۴۰۳/۰۱/۰۱) والسلام علی من اتبع الهدی @mohammadtaghidashti
آیا مرده است؟ چه جدیدی در حال جایگزین شدن است؟ ✅ طبق نظریه ای، ، لایه فوقانی است و می تواند تمام ملل مرتبط با یک را در درون خود جای دهد و تعارضی با ندارد. گاهی این هویت فوقانی دچار اختلال می شود و ملت های مربوط به یک دین متفرق و متشتت و گاهی همدیگر می شوند. ✅ از زمانی که بزرگانی چون ، شیخ محمد ، و... درصدد احیای جهان اسلام و تفکر واحد برآمدند، حدود یکصدسال می گذرد. (ره) با رهبری ، ایده احیای را عینیت بخشید و امید را در قلب مسلمین زنده کرد به نحوی که ایران به سرعت در منطقه و جهان تأثیرگذاشت و بارقه های احیای امت اسلامی درخشیدن گرفت. حتی این اثرات اکنون هم مشاهده می شود. ✅ اما در نقطه مقابل، جریانات رقیب، متخاصم و معاند در و البته متاثر از غربی ها، تلاش کردند اثرات را خنثی کنند و آن را به یک انقلاب و نهایتا تقلیل دهند. ✅ جبهه انقلاب اسلامی با تمام توان و تلاش از شکل گیری برای دنیای اسلام جلوگیری می کنند و البته موفقیت زیادی هم به دست آورده اند. ✅ حال سوال این است که آیا احیای امت اسلامی که بعد از سقوط تقریبا از بین رفت و با فعالیت های بزرگان جهان اسلام در حال احیا بود، مرده است؟ این که علیرغم جنایات بی‌شرمانه علیه و ، هنوز حرکت جدی از سوی اکثریت کشورهای اسلامی مشاهده نمی شود، نشانه مرگ مسلمانان نیست؟ آیا عادی سازی روابط کشورهای اسلامی با نشان دهنده فروپاشی نیست؟ حتی نیز دیگر مثل سابق واکنش نشان نمی دهند و بی تفاوت تر شده اند. آیا این نشانه شومی نیست؟ ✅ در وهله اول به نظر می رسد که دیگر امیدی به احیای نباشد. اما اگر از این واقعیت تلخ بگذریم، اتفاق دیگری در حال رقم خوردن است. یعنی در حال شکل گیری است که الزاما مربوط به یک دین و مذهب و حتی اسلام نیست و آن هویت « مبارزه با ظلم و حمایت از مظلومان» است. به نظرم این با ارتباط معنایی و آرمانی هسته های متعدد از نقاط مختلف جهان در حال بزرگ تر شدن است و چه بسا جایگزین خواهد شد. نشانه های زیادی از این واقعیت دیده می شود. مستدام باد. ان شاءالله. @mohammadtaghidashti
سلام علیکم یکی از واقعیات موثر بر معادلات اجتماعی، چه در مقیاس سازمانی، چه شهری، چه کشوری و چه جهانی، میزان قدرت همراهی با عدل مطلوب و مقابله با ظلم (در هر نوع و اندازه‌ای) است؛ چه اینکه کنش و واکنش ما تحت عنوان یا شیعی باشد، چه تحت لوای "مبارزه با ظلم و حمایت از مظلومان". واقعیت این است که در پیچیدگی‌های عجیب جوامع و حکمرانی و دانش در این روزگار و با فقدان دسترسی به حجت بالغه الهی در علم و عمل، با اضطراری مواجهیم که مراتب سنگینی از قاعده عقلائی-شرعی "الضرورات تقدر بقدرها" و راهبرد تقیه را پیش روی ما می‌گذارد. این مطلب در مواجهه با دشمنان داخلی و خارجی و بلکه در مواجهه با تصور و تلقی خودمان از دشمن و دشمنی چیست؟ چرا معتقدان به سیاست سازش، همواره به این واقعیت تمسک می‌کنند اما منتقدانش غالبا یا همیشه به پاسخ‌های شعارگونه و هیجان‌محور اکتفا می‌کنند، حتی در نوشتارهای علمی‌شان؟ چرا سخن دانش‌بنیانِ کارآمد گره‌گشایی در میانه‌ی این دو (اعتقاد و انتقاد) به چشم نمی‌آید؟ چرا تلقی عمومی از چنین مسائلی، حتی در فضای نخبگانی، نگاه صفر و یکی است، و نظرات جامع‌نگر "مبنا-واقع"مدار، سهم کافی در سبد گفتمان سیاسی-اجتماعی نمی‌یابد یا تحمل نمی‌شود؟ اساسا آیا این ارزیابی بنده از مسئله درست است؟ اگر نه، کدام عنصر/عناصر را نادیده گرفته‌ام؟ با تشکر
نقد یکی از مخاطبان عزیز به مطلب اخیر با عنوان : « آیا هویت اسلامی مرده است ؟ چه هویت جدیدی در حال جایگزین شدن است؟ » 👆👆👆👆
انا لله و انا الیه راجعون عرض تسلیت به مناسبت شهادت سید حسن نصرالله