eitaa logo
محرم
25 دنبال‌کننده
179 عکس
294 ویدیو
6 فایل
مداحی ، استیکر ، روزشمار ، وقایع محرم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صبح بخیر شب بخیر
35.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظم خیره کننده هیات آزادشهر یزد با نوای مصطفی راغب 🖤
هدایت شده از صبح بخیر شب بخیر
74.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نذر هر ساله پیرمرد میبدی پخت ۲۰ تن کلاجوش محله خانقاه میبد زمان توزیع شب ۱۳ محرم
نریمانی،حضرت علی اصغر.mp3
13.77M
🔳 چشمای ناز تو رو بستم علی خوابیدی آروم روی دستم علی 🎤 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
▪ اولین بار که چشمش به ربابش اُفتاد اندکی حرف نزد بعد صدا زد بد زد بُرد در بینِ عبا تا که نبیند چه شده مادرش گفت: بگو تیر کجا زد بد زد؟ حسن لطفی ●➼‌┅═❧═┅┅─
لالایی نسخه مداح و سرود.mp3
10.24M
🔸 لالایی تلاش کردم... حسین ازت بشنوه بابایی 😭 عصای دست نیزه دارایی الهی مادرت بمیره ... 🎤 با نوای 🔻کاری از گروه
جُرمت چه بود که با آن کوچکی بزرگترین سندِ مظلومیتِ پدر شدی؟ آری ارث مادری‌ست که در دفاع از امام زمانتان برده‌اید کاش ما هم سپر بلای امام زمانمان باشیم ... الهی به چشم انتظاری رباب برای دیدن فرزندش علی اصغر، چشم های شرمسارمان را به دیدارِ منتقمِ غریبت روشن کن ... ▪️هفتم محرم ▪️ حضرت علی اصغر ▫️ماه محرم ماه دعای فرج ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌-------☆🍃 💕🍃❣🍃☆------- ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
4_5832386736939860971.mp3
6.55M
🎧 بسیار زیبا و جانسوز حضرت علی اصغر (ع) لالایی گلم لالا موقع خوابه حالا اما نه به زیر خاک 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5821058099271699081.mp3
4M
🏴 ♨️علی اصغر علیه السلام 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🏴
 با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را بعد از این است که بر سینۀ من جا داری نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را سند مستند کرب و بلا حنجر توست بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم و خدا مُهر قبولی زند این قربان را 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ 🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافی ▪️ای تیر! کجا چنین شتابان؟...آرام! ▪️قدری به کمان بگیر دندان...آرام ▪️ای تیر! به حرف حرمله گوش مکن ▪️برگرد... مرو تو را به قرآن...آرام.. 🏴
4_5924521924402087655.mp3
4.19M
🔳 🌴تو خیمه ها غوغائیه همه بفکر آبن 🌴تموم زن ها اومدن تو خیمه ی ربابن 🎤 🏴
4_5904720407180609618.mp3
4.97M
🔳 🌴روضه حضرت علی اصغر (ع) 🌴اوغول اوغول دیل آشمیان بالا 🎤 🏴
تیر سه پری در عقب سر می گشت ما بین حرم در پی اصغر می گشت او بر هدفش رسید اما پدری می رفت بسمت خیمه و بر می گشت 😭💔😭 🥀 🏴🏴🏴
4_5823309899085384312.mp3
2.2M
🏴 ♨️روضه حضرت علی اصغر(ع) 🎤حجت الاسلام 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در کربلا چه گذشت؛ وقایع روز هفتم محرم الحرام سال ۶۱ روز هفتم محرم، عمربن سعد، عمر بن حجاج را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شد.    این رفتار غیرانسانی سه روز قبل از شهادت امام حسین (ع) صورت گرفت.    روز هفتم محرم آب به روی سپاه امام حسین (ع) بسته شد و آرام آرام زمان هرچه بیشتر به نمایانگر شدن جلوه‌های ایثارگری در صحرای کربلا نزدیک می‌شد.
امام باقر (ع) فرمودند: «امام حسین (ع) از کربلا نامه‌ای برای محمد بن حنفیه فرستاد که متن آن چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم من الحسین بن علی الی محمدبن علی و من قبله من بنی‌هاشم، اما بعد فکان الدنیا لم تکن و کان الاخرة لم تزل، والسلام؛ نامه‏‌ای است از حسین بن علی به محمد بن علی و دیگر بنی‌هاشم. اما بعد، مثل این‌که دنیا اصلا وجود نداشته و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست».
در شب هفتم امام حسین (ع) با عمر سعد ملاقات و گفتگو کردند.    خولی بن یزید اصبحی، چون عداوت شدیدی با امام حسین (ع) داشت ماجرا را به عبیدالله بن زیاد گزارش داد و آن ملعون نامه‌ای برای عمر سعد نوشت و او را از این ملاقات‌ها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد.    در این روز عبیدالله بن زیاد نامه‏‌ای به نزد عمر بن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن حتی قطره‏ای آب را به امام ندهد، همان‌گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد.
هنگامی که کاملا آب به روی امام حسین (ع) و یارانشان بسته شد مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که:‌ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید، به خدا سوگند که قطره‏‌ای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی.    امام حسین (ع) فرمودند: خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده.    حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آن‌قدر آب می‏ آشامید تا شکمش بالا می‏ آمد و آن را بالا می‏ آورد، و باز فریاد می‏ زد: العطش! باز آب می‏ خورد تا شکمش آماس می‏ کرد، ولی سیراب نمی‌شد، و چنین بود تا جان داد.