🏴 نجات از عذاب قبر 🔻 روایت دلنشین از نجات شمرخوان تعزیه از عذاب قبر با عنایت اباعبدالله (ع) حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 کربلا کربلا ما داریم می‌آییم 🔻 عزاداری متفاوت و جالب اهالی میعان با لباس رزمندگان دفاع مقدس و مدافعان حرم حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 حسنین دو چشم امیرالمومنین‌اند 🔻 روایت نزار قطری از جان نثاری حضرت عباس (ع) برای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 نوحه خاطره‌انگیز سیدرضا نریمانی 🔻 مداحی معروف سیدرضا نریمانی درباره مدافعین حرم حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 تا رفتی دل خیمه زیرورو شد 🔻 روضه حضرت عباس (ع) با نوای سید امیر حسینی حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 درددل رقیه با عمو 🔻 روضه‌خوانی سیدرضا نریمانی از مصیبت شهادت حضرت عباس (ع) و جسارت به اهل حرم حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 هوای این روزای من هوای سنگره 🔻 نوحه‌ای که شهید صدرزاده به آن علاقه داشت ... حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 خانم سه‌ساله 🔻 مگه میشه شب تاسوعا از حضرت رقیه (س) چیزی نگفت! حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 آیین شمشیر عباسی 🔻 سنت خاص مردم فیض‌آباد در عزاداری ماه محرم حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 سنت مقتل خوانی حرم سیدالشهدا 🔻 اجرای آیین هرساله حرم حضرت اباعبدالله (ع) توسط نزار قطری حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

🏴 تعزیه گزارش شمر به یزید 🔻 اجرای سنت قدیمی و اصیل مردم ایران در عزای حضرت اباعبدالله (ع) حسینیه معلی  #شب_نهم #تاسوعا ✨🏴

▪️عموی بچه های من، ▪️چقدر تنت آروم شده ▪️ببین که دشمنا میگن کار ▪️حسین تموم شده ▪️مثل یه گل می مونی که ▪️پرپر کل پیکرت ▪️آبی نمونده توی مشک ▪️پاشو بریم فدا سرت ▪️نه تشنشونه نه دیگه، ▪️آبی برا وضو می خوان ▪️قربون قامتت بشم ▪️این بچه ها عمو می خوان ▪️یه باغبون خسته ام ▪️ولی دیگه گل ندارم ▪️پشت منو دو تا نکن، ▪️دیگه تحمل ندارم اَلسَلام عَلَیک یا اَبوالفَضل العَبّاس(ع) 🥀🍃🥀

🏴 #پادکست #تاسوعا #محرم ♨️روضه جانسوز حضرت ابولفضل العباس(ع) 🎙حجت الاسلام #دارستانی 🎙حاج #محمود_کریمی @sobhbekheyrshabbekheyr

🖤 مَن غُلام اَدَب عَبّاسَم خاک پای حَرَم عَبّاسَم غِير اَز مَردانِگيَش حَرف مَزَن مَن به عَبّاس عَلی حَسّاسَم مَن به زَهرای سه ساله سوگَند نَکُنَم پُشت به این اِحساسَم جای مَن بوده هَمیشه هِیئَت غِیر عَبّاس کَسی نَشناسَم مَن حُسینی اَم و زَهرا نسَبم مَن به این اَصل و نَسَب حَسّاسَم تا که جان اَست به تَن می گویَم مَن غُلام اَدَب عَبّاسَم اَلسَلام عَلَیک یا اَبوالفَضل العَبّاس(ع)

ای اهل حرم میر علمدار نیامد 😭 سقای حرم سید و سالار نیامد علمدار نیامد، علمدار نیامد 😭 ای هم‌سفـران مـاه بنـی هاشمیان کو آرام دل و دیده و آرامش جان کو؟ 😭 آیینه‌ی عشق از پی دیدار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد 😭 دل‌هـای پریشـان شـده شیرازه ندارد گنجـایش انـدوه و غـمِ تازه ندارد 😭 دل خون شد و مجنون شد و دلدار نیامد علمدار نیامد، علمدار نیامد 😭 آن گل که چمن عاشق بوسیدن او بود آن ماه که ما را هوس دیدن او بود 😭 صد بار به ما سر زد و این بار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد 😭 برگـرد عمـو! دل هـوس آب نـدارد امشب بـه خدا دیده‌ی ما خواب ندارد 😭 ای پردگیـان محـرم اسـرار نیامد علمدار نیامد، علمدار نیامد😭 ▪️

باب الحوائج یعنی💚 کورترین گره ها را بدون دست بازکردن ...🤚 دو دست بریده اش کافیست 👋👋 برای گرفتن دست تمام عالمیان ✋ یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا قمر بنی هاشم امیدوارم باب الحوائج دستتون را بگیره تـاسوعـای حـسینی تسلیـت بـاد🥀🖤

من ابوالفضلم و سردار حسین

💠 #ام_البنین شد بی پسر واویلا 🎤🎤 حاج محمود کریمی

یه دونه ابالفضل بگو عشق و صفا کن یه دونه ابالفضل بگو دفع بلا کن #مهدی_منصوری🎙 #استودیویی 🔊 #طبل_سنج🔊 ✨🏴

سلام آقای من آقای تنهای تنهای من هنوز خشک لب‌هات می‌باره بارون اشکای من #استودیویی🔊 #جدید🔄 #تاسوعا #محرم💔 #محمدحسین_حدادیان🎙 ✨🏴

ای اهل حرم میر و علمدار نیومد 🎤سید مجید بنی فاطمه ✨🏴

مهمترین وقایع روز نهم محرم چیست؟ مهمترین وقایع نهم محرم عبارتند از : 1- آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:”أین بنو اختنا“: “پسران خواهر ما کجایند“؟ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است. حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید. حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:”لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو ) باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد“؟!

2-در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتند. چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد،حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.آنها ابتدا قبول نکردند،ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند. 3- آمدن لشکر تازه نفس به کربلا دراین روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زیاد را آورد. 4-خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند. .

5- تاسوعاء عصر روز نهم شمر بن ذى الجوشن کلابى نزدیک لشکر امام علیه‌السلام آمد و صدا زد کجا هستند فرزندان خواهر من عبدالله و جعفر و عثمان و عباس (این چهار نفر فرزند ام البنین بودند که او هم از قبیله بنى کلاب بود و شمر هم از همان قبیله بود از این جهت فرزند خواهر گفت امام علیه‌السلام فرمود جواب او را بدهید اگر چه فاسق است. آن عزیزان نزد شمر آمدند فرمودند کارت چیست گفت اى فرزند خواهرم شما در امانید از اطراف حسین کناره گیرید و سر در اطاعت یزید درآورید حضرت عباس بانگ زد که بریده باد دستهاى تو ولعنتباد به اَمانی که تو آوردى امر مى کنى دست از مولاى خود برداریم و به اطاعت ملعونان درآئیم ما را امان مى دهى و پسر رسول خدا را امان نیست شمر غضبناک شد و به لشکرگاه برگشت. 

6- لشکر عمر بن سعد به سوى خیام روى آوردند بعد از رجوع شمر عمر بن سعد لشکر خویش را صدا زد یا خیل اللّه ارکبى و بالجنة ابشرى اى لشکر خدا سوار شوید و به سوى بهشت رفتن شاد شوید. لشکر رو به خیام آوردند و امام علیه‌السلام در پیش خیمه سر به زانوى اندوه گذاشته و  به  خواب سبک رفته بود جناب عباس خدمت امام آمد عرض کرد برادر لشکر رو به شما آورده. حضرت فرمود عباس جانم فداى تو باد بپرس چه شده که رو به ما آورده اند جناب عباس با ۲۰ سواره به سوى لشکر آمد و مراد ایشان را پرسید گفتند از امیر حکم آمده که به او بیعت کنید وگرنه با شما قتال کنیم جناب عباس ‍ فرمود کلام شما را به امام برسانم برگردم حضرت فرمود عباس امشب را از ایشان مهلت گیر تا قدرى نماز و دعا و استغفار کنیم جناب عباس آمد و در مقابل لشکر ایستاد موعظه نمود و آن شب را مهلت خواست و لشکر عمربن سعد به جاى خود بازگشتند و این قضیه در عصر روز نهم اتفاق افتاد. ✨🏴