_

دارم‌تمام‌می‌شوم‌ازدستِ‌روزگـار؛ لعنت‌کنم‌که‌را؟! کم‌آورده‌ام‌حسین...!

قاسم‌ابن‌حسن‌باحسین‌ع‌گفت: «آیامن‌هم‌درکشته‌شدگانم؟» دِل‌حسین‌ع‌براوبسوخت‌وگفت: «ای‌پسرکِ‌من،مرگ‌نزدِتوچگونه‌است؟» گفت:«ای‌عَمّ،ازانگبین‌شیرین‌تر.» گفت:«آری،به‌خداسوگند.عَمِّ‌توفدای‌توباد. تویکی‌ازآن‌مردانی‌که‌بامن‌کشته‌شوند، بعدازآنکه‌شمارابلای‌عظیم‌رسدو پسرم‌عبدالله‌هم‌کشته‌شود.» - کتابِ‌آه:ص۲۶۲.

علی‌لالای،بالام‌لای‌لای(:!💔

-بسم شِش‌ماهه‌کربلا‌(:!

_

باهـَم‌براےِ‌ظہورش‌دعـا‌کـُنیـم(؛ #دعاےِ‌فـرج

چنددقیقه‌ازدیشب(:! به صداهای ِاطراف توجه نکنید*

علی‌عادت‌به‌انگشتِ‌عموداشت ، به‌جایش‌تیررامحکم‌گرفته .. :)💔

_به‌قول‌حاج‌مهدی‌رسولی‌: گذرم‌تابه‌درِخانه‌ات‌افتاد‌حسین... خانه‌آباد‌شدم‌خانه‌ات‌آباد‌حسین(((:💔

- بسم ِحسین ِبی‌کفن(:!

_

باهـَم‌براےِ‌ظہورش‌دعـا‌کـُنیـم(؛ #دعاےِ‌فـرج

هیئت‌ها رو کنسرت نکنید . .

از امروزی که اینگونه گذشت. . .

آب به خیمه نرسید!؟ فدای ِسرت؛ ح‌ُسین قامتش خمید؟! فدای ِسرت. . .(:

عاشقی رایـج نبود... عباس آن را باب کرد؛ او دو دستش را کنار ِعلقمه، نذر ِسر ِارباب کرد...

- بسم ِعلمدار ِکربلا(:!

_

باهـَم‌براےِ‌ظہورش‌دعـا‌کـُنیـم(؛ #دعاےِ‌فـرج

_

هانگی‌گروهون‌بِله‌مولاسی‌وار؟! شیعه‌لرین‌حضرت‌عباسی‌وار...

شیری افتاد ز ِپا و همگی شیر شدند.. گذر ِگرگ به آهوی ِحرم ها افتاد(:💔

- مسلمان ِعلمدارم(:

امشبی را شه ِدین در حرمش مهمان است؛ صبح فردا بدنش زیر ِسم ِاسبان است.. مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع(:!💔

یاحسین💔🥀

- بسم ِ...

- بسم ِکدام مصیبت بگویم؟