ـ دلداده ارباب
_
و َ دلگرفتگی من، بخاطر ِاین است که بین شلوغی حرمت؛ به اندازه یک کاشی هم برای من، جای نیست(:! . .
ـ دلداده ارباب
_
من همان اهلِ گناهم که شدم اهلِ نماز !
من همانم که به دستان تو تعمیر شدم حسین.. :)