🏴| انّاللّه و انّا الیـــه راجعــون
صلابت و نجابت همسران شهدا برای تمام بانوان این سرزمین بهترین الگو است که با ایمان و اعتقادی راسخ و صبوری مثال زدنی ، در دفاع از انقلاب و اسلام از عزیزان خود گذشته؛ و صبر و شکیبایی اختیار کردند.
درگذشت بانوی صبور و مؤمنه، همسر شهید مدافع حرم، سجاد طاهرنیا🌹موجب تأسف و تأثر شد.
درگذشت این بانوی مؤمنه را به عموم مردم شریف قم و بیت معظم آن عزیز تسلیت عرض کرده و از درگاه خداوند سبحان برای آن مرحومه رحمت واسعه و همجواری با همسر شهیدش و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت میکنیم.
در ضمن به اطلاع میرساند مراسم تشییع و وداع با پیکر آن مرحومه، روز سهشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱ در گلزار شهدای قم برگزار میشود.
واحد پیروان عترت(خواهران)
هیئت محبین اهلبیت علیهم السلام
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همسر شهید مدافع حرم،. سجاد طاهرنیا میگوید: من هنوز هم با آقا سجاد زندگی میکنم، دلتنگی سخت است و طاقتفرسا، این معاملهای باشد با حضرت زینب و حضرت زهرا(س) تا در روز قیامت با نگاهی ویژه به خود و فرزندانمان جبران شود...
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐صحبتهای کمتر شنیده شده امام خمینی(ره) درباره اهمیت مجلس
👌مجلس بالاترین مقام در این مملکت است. مجلس اگر رای داد و شورای نگهبان آن رای را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد که خلاف قانون سخن بگوید.
#انتخابات
🔰 7 توصیه انتخاباتی و کلیدی رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم آذربایجان شرقی..
#انتخابات
وقتی آقا سجاد برای خواستگاری آمدند، من دو رکعت نماز خواندم و از خدا خواستم راه را به من نشان بدهد. قرآن را که باز کردم آیه 37 سوره «نور» آمد که معنی آن این بود که میگفت «پاکمردانی که کسب و تجارت و دادوستد آنها را از یاد خداغافل نمیکند...» آقا سجاد واقعاً همینطور بود. اولین بار موقع خواستگاری کمی از خانواده و شغلش گفت و خیلی تأکید داشت که من شغلم سخت است و حتی گفت که احتمال شهادت هم هست. من هم برادر و هم پدرم پاسدار بودند و از طرف دیگر آیه 37 سوره نور دلم را گرم کرده بود و تصمیم گرفتم پای همه سختیهایش بایستم. ما اصالتاً رودسری هستیم. پدرم که بازنشسته شد، چون خیلی به تربیت بچهها اهمیت میداد و دوست داشت بچهها در یک شهر مذهبی تربیت شوند، سال 80 به قم آمدیم. خود من هم دانشگاه آزاد قم رشته فقه و مبانی حقوق قبول شدم. قبل از اینکه اصلاً ایشان به خواستگاری بیایند. من یک شب خانمی را در خواب دیدم که گفت «پسر خوبی است و در قم زندگی میکند.» در حالی که آنموقع آقا سجاد شمال زندگی میکرد و محل کارش هم تهران بود، ولی خودش بسیار قم را دوست داشت و حتی وقتی من به او گفتم بهتر نیست به خاطر کار شما برویم تهران، گفت من عاشق حضرت معصومه(س) هستم و حاضرم همه سختیاش را هم تحمل کنم. وقتی به منزل برمیگشت غروب بود و خیلی خسته میشد. البته من هم عاشق او بودم و هرکجا میگفت، حاضر بودم بروم، ولی در خصوص قم اتفاق نظر داشتیم. فرزند اولمان که دختر بود، عید سال 90 به دنیا آمد و چون آقا سجاد عاشق اسم رقیه بود، اسمش را «فاطمه رقیه» گذاشتیم.
راوی:همسرشهید#سجاد_طاهرنیا🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسر شهید طاهرنیا از شهدای مدافع حرم، پس از تحمل شش سال رنج بیماری، آسمانی شد.
فاطمه رقیۀ ۱۲ ساله و محمد حسین ۸ ساله دوباره یتیم شدند.
اسم همسر شهید سجاد طاهرنیا "نسیبه" بود.
حتما می دونید نسیبه زنی بود در صدر اسلام که در جنگ احد وقتی مردها فرار کردند ایشون ایستاد و از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دفاع کرد و زخمی شد.
دیروز شاعر انقلابی کشورمون خانم عاطفه جوشقانیان این شعر بسیار قشنگ رو سرودند.
تقدیم به روح نورانی نسیبه علی پرست
همسر شهید مدافع حرم، سجاد طاهرنیا :
نسیبه باش دل من، نسیبه ای که خطر کرد
همانکه در اُحد از جان و مال خویش گذر کرد
همانکه وقت فرار فلانیان و بزرگان
طمع نکرد و نترسید و ماند و سینه سپر کرد
نسیبه باش همانکه حُنین شاهد او بود
همانکه چادر غیرت برای معرکه سر کرد
نسیبه را بشِناس و نسیبههای زمان را
همانکه مانده به دلها، همانکه عزم سفر کرد
که بعد رفتن یارش، نبود صبر و قرارش
که ذره ذره غمش در دل زمانه اثر کرد
تمام دغدغهی او ظهور بود و امامش
از آنچه غیر امام و قیام بود حذر کرد
نسیبه باش دل من! پر از وقار و پر از نور
که در سیاهی دوران به جز نسیبه ضرر کرد
عاطفه جوشقانیان
.
" نسیبه"🥀
▪️زن با اصل و نسب را گویند.
#نسیبه_علی_پرست
#همسر_مدافع_حرم_سجاد_طاهرنیا
#شهید_روز_تاسوعا
صبر کردم صبر هم این بار آرامم نکرد
قاب عکست بر در و دیوار آرامم نکرد
عازمت کردم بدون هیچ ترسی تا حرم
از تو دل کندم ولی این کار آرامم نکرد
آمدی و کودکت را با کفن کردی بغل
زیر چادر گریه ی بسیار آرامم نکرد
بی تو من دلتنگ شالیزار و بارانم هنوز
جاده های قم به رشت انگار آرامم نکرد
من نمی گویم " نسیبه" نسبتش با درد چیست؟
درد هم با این تن بیمار آرامم نکرد
قصه هایت را برای بچه هایت گفته ام
قصه ها با اینهمه تکرار آرامم نکرد
بیقرارم ....بیقراری که تمام سالها
گریه های خانه و گلزار آرامم نکرد
ای شهید روز تاسوعا که دیدم تشنه ای....
هیچ چیزی جز همین دیدار آرامم نکرد
#گیلان
نجمه پورملکی
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
.
8.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️چرا کسی صدای زنان غزه را نمیشنود؟
🔹وضعیتمان فاجعه بار و بدتر از چیزی است که بتوانید تصور کنید، روی خاک میخوابیم و سقف بالای سرمان آسمان است...
.