eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
313 دنبال‌کننده
14هزار عکس
5.7هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊افــلاڪیان خـاڪی🕊: 😂 🌺 یه رو از دستش زدن ، داد میزد : آهــااای ... 😃 سفره ، حوله ، لحاف ، زيرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسك ، ڪلاه ، ڪمربند ، جانماز ، سايه بون ، ڪفن ، باند زخم ، تور ماهیگیریم ... همــه رو بـردنــــــد !!!😂😄😂 شادی ڪه دار و ندارشون همان يک بود 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🔺الگو برداری از شهدا 📣 🌸گوشه ای از خصوصیت اخلاقی شهید مدافع حرم 🌹 شهید بین فامیل خیلی مظلوم بودن.، شجاعتشون زبان زد بود همیشه به ورزش و سلامتی تاکید داشتن مثل کوهنوردی 👌 بی ادعا بود اهل خودنمایی نبود دل صاف و روح بزرگی داشت ✅ تلاش و زرنگیِ خاصی تو کارها داشتن درکل تدبیرو مدیریت خوبی داشتن.☝️ مهربان ، دلسوز ، احترام به بزرگترها مخصوصا به مادر، شجاع ، صبور ، ولایتمدار ، اهل تلاش و کوشش ، مسولیت پذیر ، شوخ و خوش اخلاق ، نماز اول وقت ، باتقوا ، ورزشکار ، باهوش ، باحیا ، کمک به نیازمندان در خفا ، عاشق اهل بیت ،اطاعت از رهبری.💔 ۱۵آبانماه۷۳ ۱۸خرداد۹۵ : 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
بسم رب الشهداء 🌷درمحضرشهدا🕊 🌷🕊🌹 پهلوان ۱۵ساله جبهـه‌ها ... ڪسی ڪہ در هفت سالگی بازوبند پهلوانـی ڪشور را از آن خود ڪرد، رکوردار چرخ ورزش باستانے بود،۳۰۰ دور در سه دقیقه ... 🌷🕊🌹 فقط تا قبل از انقلاب هفت مدال طلا و سکه گرفته بود، و با آن سن ڪم مربـی شده بود و صد نفر زیر دستش آموزش مے دیدند... 🌷🕊🌹 به خاطر اسلام و انقلاب به تمام افتخارات و شهرتش پشت پا زد و شد یڪ بسیجی ساده که درعملیات بدر با اصابت گلوله توشکا به شکمش به فیض عظیم شهادت نائل آمد. 🌷🕊🌹 و پیکرش بعد از سیزده سال درڪنار برادر شهیدش در ورزشگاه شهدای طوقانی کاشان به خاک سپرده شد. 🌷🕊🌹 🌷 سعیدطوقانے🕊 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🔸 " در محضـــر شهیـــــدا "... 💢کوچه پره دختره ... رفته بود تهران درس بخواند. سال آخر دبیرستان، دوستش از یک کوچه می رفته مدرسه و علی از کوچه ای دیگر. دوستش به او می گفته: چرا از آنجا می روی؟ بیا از این کوچه برویم؛ پر از دختر است! علی می گفته: «شما می خواهی بروی، برو. به سلامت. من نمی آیم.» 🕊 📚 یادگاران۱۱، کتاب ، ص۸ 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
💕 💕 💟 هرچے درست ڪنن میخوریم حتے قلوہ سنگ!😅 ✍ اولین غذایے ڪہ بعدازعروسیمان درست ڪردم استانبولے بود. از مادرم تلفنے پرسیدم .شد سوپ..🍲 آبش زیاد شدہ بود ... 😐 منوچهر میخورد و بہ بہ و چہ چہ میڪرد. 😋 روز دوم گوشت قلقلے درست ڪردم .. شدہ بود عین قلوہ سنگ🙆 تا من سفرہ را آمادہ ڪنم منوچهر چیدہ بودشان روے میز و با آنها تیلہ بازے میڪرد قاہ قاہ میخندید 😂 و میگفت : چشمم ڪور دندم نرم تا خانم آشپزے یاد بگیرن هر چہ درست ڪنن میخوریم حتے قلوہ سنگ 😌😆 📚 بہ روایت منوچهر مدق 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
✨﷽✨ 🌸شهیدی که بدنش با اسید هم از بین نرفت🌸 💟⇦•مجروح که شد، به اسارت دشمن در آمد و همانجا به شهادت رسید. بعثی ها او را دفن کردند و شانزده سال بعد، هنگام تبادل جنازه ‌ی شهدا با اجساد عراقی، جنازه محمدرضا شفیعی و دیگر شهدای دفن شده رو بیرون می ‌آورند تا به گروه تفحص شهدا تحویل دهند. اما جنازه محمد رضا سالم مانده، سالمِ سالم... ✳️⇦•صدام گفته بود این جنازه این طور نباید تحویل ایرانی‌ ها داده بشه. اونو سه ماه زیر آفتاب سوزان گذاشتند، اما تفاوتی نکرد، رو پیکرش آهک و اسید پاشیدند ولی باز هم بی‌ تأثیر بود.. ✴️⇦•مادرش و یکی از همرزم هاش که همیشه باهاش بود و کامل می شناختش می گفت می دونین برا چی جنازه ش سالم موند؟ 👈گفت راز سالم موندن جنازه ش چند چیزه: 🔸اهتمام جدی به نماز شب داشت 🔸دائماً با وضو بود و مداومت بر غسل جمعه داشت 🔸هیچوقت زیارت عاشورایش هم ترک نمی‌ شد 🔸هر وقت برای امام حسین (ع) گریه می ‌کرد، اشک ‌هایش رو به بدنش می ‌مالید ✅⇦•مادرش هم میگفت: به امام زمان (عج) ارادت خاصّی داشت و هر وقت به قم می ‌اومد، رفتن به جمکران را ترک نمی ‌کرد.. 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
‌ •| بهم میگفـت:ملیحه...! ما یه نگاه ڪردن داریم یه دیدن..! من توی خیابون شاید ببینم اما نگاه نمیڪنم..؛ •| 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🔺پشت چراغ قرمز خیابان شریعتی ایستاده بودیم و منوچهر هم صحبت می کرد🙂 کنار خیابان یک پیرمردی که سرتاپا سفید یکدست پوشیده بود؛ در گالری بزرگے گل های رزی به رنگ های مختلف می فروخت💐😍 ولے سفیدی پیرمرد نظر من را جلب کرده بود و من احساس مے کردم این مرد از آسمان آمده است😇 اصلا حواسم به منوچهر نبود که یک لحظه حجم سنگین و خیسے روی پاهایم حس کردم😮💦 یڪ آن به خودم آمدم دیدم منوچهر رد نگاهم را گرفته و فکر کرده من به گل ها خیره شدم،😬 پیاده شده تا گل ها را برایم بخرد😍😌 منوچهر همین طور همه گل ها را با دستش بر مے داشت و روی پاهای من مےریخت؛ دو بار چراغ سبز و قرمز شد ولے همه در خیابان به ما نگاه مےکردند👀 و سوت و کف می زدند👏😍 حتے یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود، برگشت و به همسرش گفت: مے بینی؟؟😒 بعد بگویید بچه حزب اللهی ها محبت بلد نیستند و به همسران شان ابراز محبت نمی کنند😑😏 آن روز منوچهر همه گل های پیرمرد را خرید و روی پاهای من ریخت و من نمیدانستم چه بگویم و چه کلمه ای لایق این محبت است.😍💞 غیر از اینکه بگویم بی نهایت 😌💓 🕊 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✍همیشه به بچه ها می گفت شما دو تا مثل دوطفلان مسلم هستید . عاشقانه و خالصانه بچه ها را دوست داشت .از وقتی بچه ها کوچکتر بودند حفظ حریم و غیرت را به بچه ها آموزش می داد و صحبت های مردانه با آنها می کرد .میگفت میخواهم تا وقتی که خودم هستم اینها را به فرزندانم آموزش دهم . به نماز بچه ها خیلی اهمیت می داد . روز آخر که می خواست برود به بچه ها گفت که بعد از این شما مرد خانواده هستید و تاکید بسیاری بر روی نمازخواندنشان کرد. هنوز حضور شهیدرا احساس می کنم و در انجام کارها و در سختی ها از او کمک می خواهم . راوے :همسرشهید 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
♥️ زُل زدم توی چشماشـــ گفتم: آقا معلم! برا همسرتون درسے ، پیشنهادے ، بحثے نداری؟ گفتــ: حالا دیگه خونه هم شده مدرسه! گفتم : استاد استاده چه توی خانه و چه توی مدرسه! گفتــ: هر وقت خواستی توے زندگیتــ نذر کنے ، نذر کن ده شب نماز شبـــ بخونی! یکی دیگه هم اینڪه سحرخیز باش... بچه ها رو هم از همین الان عادت بده به سحرخیزی و نماز شبـــ... | | 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🍃❤️ تازه از سربازے برگشته بود و حدود20 سالش بود که اومدن خواستگاریم ...💕 هنوز کارے هم پیدا نکرده بود یادمه مراسم خواستگارے بابام ازش او پرسید... " درآمدت از کجاست ؟ " گفت:" من روے پاے خودم هستم و از هر جا که باشه نونمو در میارم " حالت مردونه‌ش خیلے به دلم نشست😍 💕 وقتے میدیدم که چطور با خونوادم در مورد ازدواج صحبت میکنه ... با هم که صحبت میکردیم گفت: " حجاب شما از هر چیزے واسم مهمتره ... " واسه عـــــقد که رفتیم ...💕 دست خطے نوشت و خواست که امضاش کنم نوشته بود ... " دلم نمے خواهد یک تار موے شما را نامحرمے ببیند…❤ " منم امـــــضاش کردم ... مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت این پسر خیلے سخت گیره ؛ ولے من ناراحت نشدم چون میدونستم که میخواد زندگے کنه ...💕 واقعاً هم زندگے باهاش بهم مزه میداد💚 🌸 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🌷بهش می گفتند: حسن سرطلا(موهای طلایی رنگ و چهره‌ زیبایی داشت) شب عملیات ‌گفت: من تیر می خورم، خونم رو بمالید به موهام؛ زیاد باهاشون پُز دادم🌷 شهید 🌷 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹