فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ بمناسبت #روز_قلم
📹ببینید| 《اگر میفروشی، همان به که بازوی خود را؛ اما قلم را هرگز》
🔺️بخشی از بیانات رهبرانقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام). ۱۳۸۴/۱۰/۲۹
@Khamenei_ir
@mohsenriazi
🔴 #بسته_پیشنهادی اروپا به روحانی، همان تقریبا هیچِ #تلخِ آمریکایی ها در برجام است اما با #لبخند و چاشنی استقبال!!!!
#بازی_نیابتی
#فریب_مجدد
🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
@mohsenriazi
🔻نامه رهبر انقلاب به روحانی درباره اتفاقات بازار ارز و سکه
🔹منابع آگاه از نامه مهم رهبر معظم انقلاب به حسن روحانی رییس جمهور در خصوص مسائل بوجود آمده در بازار سکه و ارز خبر داده اند.
🔹رهبر معظم انقلاب در این نامه که خطاب به رییس جمهور نوشته شده است ضمن ابراز نگرانی از اخبار منتشر شده در خصوص واگذاری ارز و سکه در ماههای اخیر و ابهاماتی که در افکار عمومی ایجاد کرده است دستور فرمودند؛ ضمن رسیدگی به موضوع گزارش دقیقی تهیه و به محضر ایشان ارسال شود.
🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
@mohsenriazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 👆برخورد جالب میرزای شیرازی
با همسرشان
@seyednaseri
@mohsenriazi
بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت بیست و نهم»
اون شب هیجان انگیز و باحال گذشت. اما اتفاقی که توی زندگی من افتاد، دوستی و جذب تهمینه شدن بود.
گفتم : چرا جذب تهمینه شدی؟! با چیزایی که گفتی، ظاهرا از اون حاج آقا شکست خورد!
گفت : آدم همیشه دلش با پیروز میدان نیست... همیشه احساس خاصی به شکست خورده ها داشتم و دارم. اصلا یکی از عواملی که اون شب دلم واسه تهمینه سوخت و عاشق مظلومیتش شدم این بود که حاجی با لودر از روش رد شد. جوری هم از روش رد شد که نمی شد حتی با کاردک جمعش کرد.
البته شادمانی و احساس پیروزی دختر چادریا و اینا که چفیه سر می کنن و با ساق دست می خوابن، هم بی اثر نبود و هر وقت می دیدمشون حرصم می گرفت!
گفتم : خب حالا تهمینه شما را ساپورت می کرد؟ بهتون خط می داد؟
گفت : نه اون طور که فکر کنین... گاهی چندتا مقاله و این چیزا از اینترنت می گرفت و می خوندیم... گفتم که به تاریخ علاقه دارم... مطالعات من حتی از اون هم بیشتر بود... بیشتر از اون چیز بلد بودم... ولی یه جورایی اون محور بود... بچه ها هم دوسش داشتن...
گفتم : چرا دوسش داشتن؟ به بچه ها کمک می کرد؟ چه می دونم... مثلا کمک مالی و این چیزا...
گفت : نه بدبخت اون خودشم خیلی وضعش خوب نبود... آخراش فهمیدم که یه نفر توی خود ارومیه هست که به خانوادش مخصوصا تهمینه کمک مالی می کنه و کمک خرجی می ده!
گفتم : جالبه... ازون خیّر براتون حرفی نمی زد؟
گفت : نه... یادم نیست... دوسه بار که ازش پرسیدم، موضوع بحثو عوض کرد و منم دیدم چون خوشش نمیاد دیگه چیزی نگفتم!
گفتم : بسیار خوب... خب ادامه بده... پس اون شب که حاجی نهاد رهبری دانشگاهتون اونجوری گفت و تهمینه هم اونجوری جواب داد، جذب کوروش شدی!
گفت : آره... تقریبا... حداقلش اینه که جذب تهمینه شدم و از اون طریق چون کوروش رو دوست داشت، منم یه جورایی کوروش برام مهم شد!
✅ دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
گفتم : خب. این از کوروش... وارد کانال ارتش کوروش شدی! خب؟ از اینجا ادامه بده!
گفت : آره... از اولش جذبش شدم... البته فقط اون تنها نبود... قسمت جستجوگر تلگرام را زدم و هفت هشت تا کانال با کلید واژه کوروش و ایران و باستان... هر کدومش با هشتک و پس و پیش کردن کلمات و اینا پیدا کردم و عضوشون شدم. مخصوصا دورانی بود که از تهمینه هم دور بودم و کلا دلم می خواست مثل اون باشم و مطالعه کنم و زندگی کنم.
گفتم: گفتی آدرس کانال ارتش کوروش را از کجا گرفتی؟ از کانال آشپزی؟! آره!!
گفت : یه کانالی بود که آشپزی و اینا درس می داد... خیلی ممبر نداشت... بخاطر همین اعضای کانال بهش پیشنهاد داده بودند که تبادل بزنه و با دیگر کانالهای پرجمعیت تب بزنه!
خب هم اون خانوم خیلی اهل مذهب و سیاسی و اینا نبود و هم اینکه کانال های گنده ی مذهبی و اینا هم اجازه ی تبلیغ برای کانال آشپزی و اینا نمیدادن! دو سه تا کانال پیدا شده بود که حاضر شده بودند باهاش تبادل بکنن!
اعضای اونا بالای 20k بود اما اعضای کانال آشپزی بزور به 2k می رسید. رایگان براش تبلیغ می کردند... و اون خانومه ادمین کانال آشپزی هم واسه اونا تبلیغ می کرد تا اینکه ممبر های آشپزی به 3 و حتی 4k هم رسید. من از اونجا با اون کانال کوروش و... آشنا شده بودم.
گفتم: همین جوری رفتی عضوشون شدی؟!
گفت : هم یه جورایی به ادمین کانال آشپزی اطمینان داشتم و میدونستم کانال های بدی معرفی نمیکنه... چون یکم مذهبی هم بود و مثلا روش پخت قیمه نذری و حلوای مجلس روضه و اینا هم درس میداد... و هم راستشو بخوای از مرام اون کانالا خوشم اومده بود که به ضعیف تر از خودشون هم اهمیت می دادن!
[ اینارا که داشت می گفت، فقط تو دلم افسوس می خوردم... بگذریم.]
گفتم : خب... وارد کانالشون... و یا بهتره بگم وارد کانالای اونا شدی! خب بعدش!
گفت : خب مطلب خیلی خاص و نابی، ناب تر از بقیه کانال ها نداشت... البته اینو الان که مدت ها عضوش بودم فهمیدم. اما اولش خیلی برام جذاب بود.
گفتم: چیش برات جذاب بود؟!
گفت: خب... نمیدونم... به دلم می نشست... مطالب جالب و...
حرفشو قطع کردم و گفتم : خانوم! قرار نشد بزنید جاده خاکی! رک و راست بگو چیش به دلت می نشست؟
گفت: والا راستش رو بخوای، از بس از آخوند و رژیم آخوندی بد می گفت و مدام کلیپ های چرندیات... ببخشید... منظورم حرفاشون بود... آره... از بس سوتی و نقد و بدیشون می گفت، دل من خنک می شد. ما نا مسلمون نیستیما... حتی ماه رمضون و محرم و اینا... مثلا شب قدر و اینا مراسم میریم... اما کلا از آخوند جماعت خوشمون نمیاد. حالا از خامنه ای گرفته تا آخوند نهاد دانشگاهمون و امام جماعت محل و خلاصه کُلا ... میبینمشون حرصم میگیره. مخصوصا وقتی بعضیاشونو میدیدم که سوار ماشین خارجی میشن.
گفتم: ناراحت نشیا
.. فقط سواله ... خدایی نکرده با طلبه یا آخوند ...
فورا گفت : نه به قرآن... حالا من گفتم خوشمون نمیاد... نه اینکه... وا... چه حرفایی می زنید شما. من فقط ازشون خوشم نمیاد... مخصوصا آخوندهای تپل و اینا که هی مدام وقتی حرف می زنن دستاشونو تکون می دن و با سامسونت میان دانشگاه و... از اینا بیشتر خوشم نمیاد... از اینا که همش حرف می زنن و خودشونو خیلی بالا می گیرن.
گفتم : مثل اون حاج آقای نهاد دانشگاهتون؟!
گفت: وای اون که خیلی چندش بود... مخصوصا وقتی براش می نوشتن [با سخنرانی استاد فرزانه دکتر حضرت حجت الاسلام و المسلمین...] خب اگه حاج آقاست پس دکترش چیه؟! اگه دکتره، لباس و کلاه و آخوندیش چیه؟
ادامه دارد...
✅ دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
@mohsenriazi
کانال رسمی محسن ریاضی
روحانی زاهد... @mohsenriazi
🔰 لوح| روحانی زاهد
🏴 پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله سیدجواد خامنهای (پدر گرامی رهبر انقلاب اسلامی)، پوستر «روحانی زاهد» را منتشر کرد.
🔺 رهبر انقلاب در وصف پدرشان میگویند: آیتالله سیدجواد خامنهای پنجاه سال در مشهد، امام جماعت و روحانىِ موجه و داراى مریدها و علاقهمندان زیاد بودند؛ ولی به معناى واقعى کلمه زاهد و به زخارف و ظواهر دنیا بىرغبت بودند. برایشان اهمیتى نداشت که چگونه و کجا زندگى کنند. ۷۵/۴/۱۴
🖨چاپ👇
http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=37088
@mohsenriazi
💗 خانهای که مایه افتخار جمهوری اسلامی است
🔻رهبرانقلاب: بنده رئیسجمهور بودم و امکانات این کشور تا حدودى که در اختیار رئیسجمهور بود، در اختیار بنده بود؛ اما این پیرمرد و پیرزن کوچکترین توقعى نداشتند که چون پسرشان رئیس جمهور شده، این خانه را تبدیل به احسن کنند یا دستى به سر و صورتش بکشند.
🔹 پدرم تا سال ۶۵ و مادرم تا انتهاى دوران ریاست جمهورى در همین خانه زندگى مىکردند؛ اما این خانه کمترین تغییرى در جهت کامل شدن پیدا نکرد؛ این براى جمهورى اسلامى مایهى افتخار و مباهات است...
🔹 البته فضل این کار به من برنمىگردد؛ به آن دو بزرگوار برمىگردد که به معناى واقعى کلمه زاهد و به زخارف و ظواهر دنیا بىرغبت بودند. براى آنها اهمیتى نداشت که چگونه و کجا زندگى کنند. وقتى پدر من فوت کرد، پس از تقویم وسایل این خانه - غیر از کتابهاى ایشان که خودش باب جداگانهیى بود - همهى موجودى آن از صدر تا ذیل، حدود ۴۵ هزار تومان شد؛ در حالى که آن روز اگر مىخواستند ۴۵ هزار تومان را مصرف کنند، نمىشد مثلاً یک یخچال و یک گاز بخرند؛ این در حالى بود که ایشان پنجاه سال در این شهر امام جماعت و روحانىِ موجه و داراى مریدها و علاقهمندان زیاد بودند!
🔺گذشتگان ما اینطور زندگى کردند. ۱۳۷۵/۴/۱۴
📲 صفحه ویژه زندگینامه آیتالله سیدجواد خامنهای در سایت KHAMENEI.IR 👇
http://khl.ink/fcj
@mohsenriazi
جزئیات جدید نمونهبرداری بازرسان سازمان انرژی اتمی از آزمایشگاههای دانشگاه علم و صنعت
عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت:
🔹بازرسان آژانس در خرداد ماه سال جاری در حالی که نقشه آزمایشگاههای اساتید دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت را در اختیار داشتند به صورت محرمانه اقدام به بازدید و نمونهبرداری از برخی از آزمایشگاههای اساتید دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت کردند.
🔹بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این بهانه که در مقاله یکی از دانشجویان دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت از واژه سانتریفیوژ استفاده شده اقدام به بازرسی و نمونهبرداری از برخی از آزمایشگاههای دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت کردند.
fna.ir/bn8dov
@Farsna
@mohsenriazi
آیتالله امامی کاشانی: نامه سردار سلیمانی به رئیسجمهور کاری عقلانی و بسیار مؤثر بود
امامجمعه موقّت تهران در خطبههای نمازجمعه تهران:
🔹اختلاف خواست صهیونیتهاست، امروز، وحدت کلمه، خواست امام زمان(عج) است.
🔹نامه سردار سلیمانی به رئیسجمهور کاری عقلانی و بسیار مؤثر بود، دشمن از چنین حرکاتی میترسد.
fna.ir/bn8dsi
@Farsna
@mohsenriazi
📊 اینفوگرافیک| ایران چگونه #تنگه_هرمز را خواهد بست؟
🔺در صورت مسدود شدن تنگه هرمز، بهای هر بشکه نفت به حدود ۲.۵ برابر میزان فعلی یعنی به ۲۵۰ دلار خواهد رسید.
🆔 @Khabarefouri1
@mohsenriazi
آیت الله مجتهدی تهرانی:
اگر دیدید نمازتان به شما لذت نمیدهد،قبل تکبیر و شروع نماز بگویید"صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین"این نماز دیگر عالی میشود.
🆔 @olama12
@mohsenriazi
📍قضاوت با مردم
🔸موشک، پهباد، تانک کرار، رباط های نظامی، قدرت برتر نظامی منطقه، و تهیه جهیزیه برای هزار زوج سیستانی، ساخت هزاران خانه، مدرسه، پل جاده، مسجدو... ، طرح آبرسانی غدیر شیرین کام شدن مردم خرمشهر و آبادان، پالایشگاه ستاره خلیج فارس که بزرگترین تولید کننده میعانات گازی در دنیاست، خودکفایی دربنزین، خودکفایی در عرصه نظامی، نابودی تروریستها در عراق و سوریه، ایجاد امنیت وآسایش و هزاران فعالیت دیگر به دست نیروهای انقلابی بود این شد
❌ولی
🔹ایران خودرو و قاتلی بنام پراید ۲۵ ملیونی، رکود، بیکاری، طلاق، خودکشی، زانو زدن دربرابر بیگانگانی مانند کویت که جناب ظریف به پایاش افتاد، دلار ۹ هزاری، سکه۳ملیونی، تسلیم شدن دربرابر زورگویان، نابودی صنعت فضایی و هسته ای، ایستادن مقابل رهبری وانقلاب، دروغ، فریب، ریا، تحقیر و تهدید از طرف اجانب از آمریکا تا جیبوتی، و هزاران بدبختی و رنجی که برای ملت بوجود آمده است مسئولشان لیبرال ها و تفکر بیخیالان و ساده لوحان بوده است
❌با این وجود
🔸آیا روحانی دست از این تفکرات غلط برمیدارد ؟
🔹اروپا و آمریکا را رها میکند، و به مردم اعتنا میکند
🔸جان کری و موگرینی رو بیخیال، و به اقتصاد و هسته ای رو میآورد
🇮🇷کانال تحلیلی چوب الف
@Dezrvltion
@mohsenriazi
بدترینِ بیسواد ها، بیسوادِ سیاسی است.
او نه میشنود، نه میبیند
و نه در رخدادهای سیاسی مشارکت میجوید
او نمیداند که هزینه های زندگی، قیمت لوبیا، ماهی، آرد، کرایه خانه، کفش و دارو، همگی به تصمیمات سیاسی گره خوردهاند.
او چنان ابله است که سینه اش را پیش کشیده، با افتخار اعلام میکند:
"از سیاست متنفرم".
چنین سبک مغزی به این امر واقف نیست که تن فروشان، کودکانِ خیابانی، دزدان و حتی تبهکارترینِ تبهکاران که همان سیاستمداران فریبکارند- این غلامانِ فاسدِ شرکت های چند ملیتی،
همه از خلال همین "جهالتِ سیاسی"ست که زاده می شوند.
✍ برتولت برشت
@ancients
@mohsenriazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️زیباکلام های بی غیرت ببینند.اینان ناموس اسلامند
نحوه برخورد #پلیس_اسراییل با #زنان و مردانی که قرار است خانه هایشان خراب شود..
نهادهای حقوق بشر کجایند؟!
#منطقه_خان_الحمر
#خشونت_پلیس
@adyan8
بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت سی ام»
گفتم : نمی خوام با هات بحث کنم چه منافاتی با هم داره؟ کسی هم حجه السلام باشه هم دکتر! نمیشه؟ شما اجازه نمی دین؟
گفت : نمیدونم... نا خود آگاه دنبال یه چیزی بودم که ازش بدم بیاد... مخصوصا وقتی دختر بسیجیا بهش میگفتن [حضرت استاد] همچین سین استاد را هم سوزناک می گفتن که لجم بیشتر در میومد! حضرت استاد!! اونم هیچ جا نماز نمی رفت... جز خوابگاه دخترا... با اینکه دوتا خوابگاه پسرای کارشناسی دانشگاهمون، دوتا خیابون پایین تر از خوابگاه ما بود! اگه راس می گفت، چرا نمی رفت اونا را هدایت کنه؟!
گفتم : خب... بعدش... کانال لطفا...
گفت : آره دوسه هفته مشغول بودم... کلیپ ها و عکس نوشته ها و مطالبی که هفت تا کانال میذاشتن خیلی ذهنمو درباره ی اطرافم روشن کرد... تازه داشتم متوجه می شدم که چقد ملت رو گاگول فرض کردن این آخوندا و پاسدارا... چقدر دارن ظلم می کنن و صداشم در نمیارن!
گفتم: میشه بگید مثلا چه ظلمهایی؟!
گفت : همین که بخور بخور واسه اوناست... تب و لرز آخر ماه و قسط و وام بدبختیش هم واسه ما... مدام می گفتن همه شرکتهای سود آور مال سپاهه... می گفتن شرکتهای خودرو سازی و لابی خودرو و ماشین، مال خود خامنه ای هست و مجتاباشون هم با پسر مکارم شیرازی سلطان شکر و خودرو هستن!
گفتم : شما باور می کردین؟
گفت: وقتی تلویزیون و رادیو خودمون که اصلا اسمی ازین چیزا نمیبره و کسی نمیاد ملتو روشن کنه... از هر کس که می پرسیدیم کسی خبر نداشت وهی می گفتن دختر این چه حرفیه که می زنی؟ چه سوالیه که می پرسی میان می کنن تو گونی و می برنت! ازین طرف هم هر روز، لااقل روزی ده بار دارن به من و بقیه جوونا میگن همه دزدن و مملکت بچاپ بچاپه... دختر و خواهر خودتون باشه شک نمی کنه؟!
[ چی باید می گفتم؟! از این نظر که نه توی رادیو و نه تلویزیون و نه منبر ها و نه همایش و سینماهای بصیرت افزایی، دفاع جانانه و اتهام زدایی مالی از بزرگان نمیشه و حرفی نمی زنیم، قبول دارم و میدونم که داریم اشتباه می کنیم!]
اما گفتم : سند و مدرک هم ارائه می دادن؟! سند همین دزدی ها و منصوب کردن این دزدی ها به آدمایی که گفتی!
گفت : والا سند و مدرک آن چنانی که... نه... یادم نیست... همین کلیپ و متن و عکس این چیزا دیگه!
گفتم : خیلی خب... پس روی اعتقاد و اعتمادت اثر منفی داشت! آره؟
گفت : والا... خب چی بگم... من دیگه خیلی کم میرفتم حرم! چون وقتی چشمم به گنبد و حرم و آقای رئیسی و علم الهدی و اینا می افتاد یه جوری می شدم. احساس می کردم با پول ملت بیچاره و زائر ها و... واسه خودشون دم و دستگاه به هم زدن! از بس آمد نیوز و وحید آنلاین و اینا در باره ی مشهد و علم الهدی و اینا بد میگن، دیگه وقتی وارد یک گروه تلگرامی می شدیم و ازمون اصل می خواستن، با تردید و ترس می گفتیم اهل مشهدیم! می ترسیدیم بگن «ولایت خود مختار مشهد» و یا بگن «از حضرت خلیفه ی خود خوانده مشهد چه خبر؟!»
گفتم: نمی خوام اذیت بشیا... ولی حرفات یه جوریه... از یه طرف با تردید حرف میزنی و میگی که داشتن شست و شوی مغزی می دادن! و از یه طرف هم اینقدر زود تحت تأثیرشون قرار گرفتی! مگه میشه؟ مگه میشه به همین سادگی از قید زیارت و حرم امام رضا و اینا بزنی؟! اصلا به فرض محال، همه دزد! دیگه چرا نماز و حرم زیارت و اینا را سرسری می گرفتین؟!
گفت : من تاریخ خیلی خوندم... امّا گاهی مطالعات ادبی و این چیزا هم دارم. نمیدونم کی؟ اما یه نفر... ینی یه بزرگی میگه: «شک، گذرگاه خوب و توقفگاه بدی است.» خب وقتی همه تیر های اتهام و مسائلی که مردم واسشون مهمه و درد آور هست به سمت بزرگان و گنده های دینی باشه و نه خودشون و نه دور و بری هاشون حرفی نزنن و روشنمون نکنن، من و بقیه مردم توی توقفگاه شک می مونیم و حتی تلاش می کنیم بقیه رو هم روشن کنیم. هی هیچکس هیچی نمیگه و انگار نه انگار که در معرض اتهام اند! توقع دارن مردم ازشون برنگردن... خب وقتی من دارم توی سرماها و با بدبختی، توی اتوبوس واحد، صد نفر مثل بلانسبت به هم می چسبیم میریم حرم و تا حرم له و کمپوت میشیم ولی یهو یه ماشین مدل بالای دودی جلوی باب الجواد می ایسته سه چهار تا دختر با چادر و پوشیه و پسرا هم با یقه ی سفید و ریش و ته ریش از بنز پیاده میشن، خب چرا برنگردم؟ اگه امام رضا، امام ما هم هست، لا اقل یه حالی... یه پولی... یه پله ای... یه خواستگار خوب... یه چه میدونم... یه ماشین داغونی... یه چیزی... نه فقط نمک تبرّکی حرم! باورتون میشه من تاحالا غذای حضرتی نخوردم؟! خب کی می خوره؟ معلومه دیگه... چرا حرفای تلگرام رو باور نکنم؟!
ادامه دارد...
✅ دلنوشته های یک طلبه
@Mohamadrezahadadpour
@mohsenriazi
⛔️ ممنوعیت نقد سند ۲۰۳۰ توسط دولت
❌ توقف چاپ دوم کتاب «نقدی علمی بر سند 2030» توسط وزارت ارشاد
👈 مشروح خبر در:
🌐 yon.ir/CD9Ms
کتاب «نقدی علمی بر سند ۲۰۳۰» که اولین اثر علمی در نقد سند ۲۰۳۰ می باشد و چاپ اول آن نیز روانه بازار کتاب شد، برای چاپ دوم با مخالفت ارشاد مواجه شده است.
کتاب «نقدی علمی بر سند ۲۰۳۰» که پیش از این در سالگرد سخنرانی تاریخی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مبنی بر توقف اجرای سند ۲۰۳۰، توسط آیت الله رییسی، تولیت آستان قدس رضوی رونمایی شد، در ۷ فصل به مفهوم شناسی و بررسی حقوقی سند ۲۰۳۰ و اسناد مشابه و … می پردازد.
این کتاب که به قلم حجت الاسلام سید محمدحسین راجی و با همت بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد به چاپ رسیده و با استقبال گسترده دانشگاهیان و طلاب همراه بوده است، با مخالفت وزارت ارشاد دولت دوازدهم روبرو شده است.
وزارت ارشاد با ذکر ایراداتی عجیب که در نوع خود بی سابقه هستند از صدور مجوز خودداری کرده است.
در ادامه پاسخ نویسنده کتاب به این ایرادات، خطاب به وزیر محترم ارشاد را می خوانید:
👉 yon.ir/CD9Ms
🇮🇷کانال تحلیلی چوب الف
@Dezrvltion
@mohsenriazi
⭕️ دولت مخفی کار!
🔹 حدود شانزده روز قبل در قلب اروپا ، بی سروصدا دو دیپلمات ایرانی از هلند اخراج شدند!!
🔸 اخراج بالاترین سطح برخورد دیپلماتیک بین کشور هاست و معمولا با واکنش تلافی جویانه ای از همان نوع مواجه می شود.
🔻 اما مقامات ایرانی موضوع را کاملا مسکوت گذاشتند و حتی در برابر برخی کنجکاوی های مطلعین،از بیخ منکر همه چیز شدند!
🔺حالا و دو روز بعد از آنکه هلندی ها خودشان از ماجرا پرده برداشتند، دیپلمات های کار کشته و غیور کشورمان ، واکنش شدیدی نشان داده و سفیر هلند را به وزارت خارجه احضار کردند!
🔹 این همان دولتی است که قرار بود عزت را به پاسپورت ایرانی بازگرداند و حالا عرضه صیانت از شأن دیپلمات هایش را هم ندارد!
این رفتار دولت اما زنگ یک خطر خیلی بزرگتر را به صدا در می آورد.
🔸 دولتی که در این امور تا این حد پنهان کار و منکر حقایق است، همین الان در مذاکرات فرسایشی با اروپا چه می کند و چه چیزهایی را از مردم پنهان می کند!؟
در طول مذاکرات منتهی به پذیرش برجام، این تجربه تلخ بارها و بارها تکرار شد.
حسین شمسیان
⛔️ @anti_takhrib
@mohsenriazi
بسم الله الرحمن الرحیم
مستند داستانی کف خیابون(2)
نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«قسمت سی و یکم»
[برای مجید پیام دادم و نوشتم: «مجید چی شد؟ تفکیک شد؟»
نوشت: «15 دقیقه دیگه طول میکشه! اگه امر دیگه ای دارین بفرمایین تا بررسی کنم!»
نوشتم: «الان از همش مهم تر اینه که الک و تفکیک بشن تا ببینیم چند چندیم؟»
نوشت: «چشم. به محض اینکه به جمع بندی برسیم عرض میکنم.»]
به مهناز گفتم: خیلی خب... اما جمع بندی کنیم تا یه استراحتی کوتاه و بقیه ماجرا را باهم بررسی کنیم.
گفت: باشه... دیگه... ازکجا بگم؟
گفتم : در اون کانال ها با کسی هم ارتباط داشتی؟ واسه ادمین هاشون پیام میذاشتی؟
گفت : شما که همه چیو میدونین!
گفتم : آره... اما می خوام از دریچه خودتون برام بگید!
گفت: آره... تا مدت ها خواننده بودم... فقط پستاشون رو می خوندم و فوروارد میکردم تا اینکه یه روز دیدم یه نفر با آیدی [پسر سرزمین کهن] به من پی ام داده!
[یه نگاهی به پرونده کردم... آیدی پسر سرزمین کهن... پیداش کردم]
ادامه داد و گفت: واسه هم چند بار پیام دادیم... پسر منطقی و اهل مطالعه ای به نظر می رسید... [ همینجور که داشتم دل و جیگر پرونده را زیر و بالا میکردم، یه کاغذی دیدم که نوشته بود: پیام نام برده در تلگرام به آیدی پسر سرزمین کهن، پیوست شماره دوم الحاقی به پرونده می باشد.
نگاه کردم ببینم چی به چیه؟ چشمتون روز بد نبینه! دیدم چیزی حدوده 250صفحه از مهم ترین مطالب چت ها پرینت شده و موجوده! تازه این مهم تریناش بود!]
حرفش رو قطع کردم و گفتم : چند وقت با هم ارتباط داشتین؟
گفت: تقریبا سه ماه گرم بودیم... اما یه سه چهار ماهی هم با هم کار میکردیم...
گفتم: خب... همینجا استپ! الان ساعت 9:15 دقیقه است، میگم شمارا ببرن استراحت کنید یا اگر خواستین تلویزیون و... بعد از نماز و ناهار باهم گفتگو را ادامه میدیم!
گفت: باشه!
یکی از خواهرا را صدا زدم و اومد مهناز رو با خودش برد بیرون! لازم دونستم بشینم به روش تندخوانی، یه نگاه به کل اون 250 صفحه بندازم.
وسط کارم بودم که مجید پیام داد و نوشت: «اجازه هست با سعید خدمت برسیم؟»
گفتم: «آره. فقط زود»
اومدند داخل و شروع به صحبت کردیم.
سعید گفت: «همون طور که گفتم، دیگه کار از الله اکبر و این چیزا گذشته. متاسفانه دیشب شاهد دو سه تا تجمع اعتراضی در خود شیراز و بعضی شهرهای اطراف بودیم. هنوز خبر از تخریب اموال عمومی و ضد و خورد شدید و این چیزا نیست و بیشتر به ماجراجویی کودکانه و جوانانه شبیه هست اما با فیلم هایی که از مجموعه کانال های ضد انقلاب و شواهد عینی خودمون بررسی کردیم، میشه فهمید که استعداد تبدیل شدن به صحنه های خشونت بار و حتی به تدریج قتل و تخریب اموال عمومی و این چیزا وجود داره.»
گفتم: «خب ... پس بالاخره از لونه اومدند بیرون! کسی هم دستگیر شده؟»
گفت: «چیزی ثبت و یا گزارش داده نشده. اما احتمال میدم امشب چندین نفر داشته باشیم.»
گفتم: «خبریه امشب؟»
گفت: «قطعا. فراخوان دادند. حتی پیش بینی میشه چیزی حدود 400 نفر و یا حتی بیشتر، قصد شرکت در این تجمعات داشته باشند.»
گفتم: «بسیار خوب. مجید تو چیکار کردی؟ چی شد؟»
مجید یه نفس عمیق کشید و گفت: «قربان من خیلی مطلب دارم. شما هم فرصت خوندن و شنیدن همش ندارین. ینی الان نمیشه همشو دید و به جمع بندی رسید. چیکار کنیم؟»
خب حرفش منطقی بود. منم یه نفس عمیق کشیدم و گفتم: «کاش این دختره نبود تا میتونستم بهتر تمرکز کنم. اما تجربم میگه این دختره کلید حل خیلی چیزایی هست که باهاش روبرو میشیم. بخاطر همین بازجوییش نمیکنم. بلکه دارم تخلیش میکنم. کاش عمار گیر نبود تا بیاد کمکم. بگذریم. حالا بگو ببینم الک کردی؟»
گفت: «آره. من به شش گروه رسیدم. ینی در مدت چهار ماه گذشته، شش گروه در تلگرام به اندازه وحشتناکی جذب داشتن و اکثر آیدی ها و اکانت هایی که از شماره ها و آدرس هایی که داشتیم بررسی کردیم، فهمیدیم که همشون جذب این شش گروه شدن و حتی احتمال میدم که ماموریت های ویژه ای هم دریافت کرده باشند.»
گفتم: «خب بشین بررسیشون کن. ببین کدومشون مامور و کحدومشون لیدرند.»
گفت: «چشم ولی خیلی زمان میبره. باید بشینم یا دونه دونه چکشون کنم و یا بدم نرم افزار. اما چشم. یه کاریش میکنم. ببینید قربان! اون شیش تا گروهی که گفتم، از این قراره:
1. کانال و سوپرگروه های ممبریاب (تیم جذب) در قالب های مختلف و موضوعات متفاوت. اینا به انواع و اقسام روش ها تلاش میکنند با تبلیغ و تبادل ممبر جذب کنند و حتی از این طریق، درآمدزایی کنند. حتی جالبه که بعضی گروه ها و کانال های جهادی و مذهبی هم نادانسته به دام معامله و تبادل با اینا شدند.
2. کانال ها و سوپرگروه های بصری (تهیه و تنظیم عکس نوشته و فوتوشاپ) اینا خیلی مطلب میذارن اما محوری ترین وظیفشون اینه که عکس نوشته و کارای فوتوشاپ قوی انجام بدن. طوری که اکثر عکس نوشته ها و فوتوشاپ ها از ای