هدایت شده از مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
✅تشکیک در عزای سیدالشهدا علیه السلام شغل شیاطین
حضرت زينب از اميرالمؤمنين علیهما السلام نقل مي كند:
و هنگامى كه رسول خدا صلی الله عليه و آله اين خبر را براى ما نقل مي نمودند فرمودند:
ابليس ملعون در آن روز از خوشحالى به پرواز درمیآيد پس در تمام نقاط دستياران و عفريتههايش را فراخوانده و به آنها میگويد:
اى جماعت شياطين، طلب و تقاص خود را از فرزند آدم گرفته و در هلاكت ايشان به نهايت آرزوى خود رسيده و آتش دوزخ را نصيب ايشان نموديم مگر كسانى كه به اين جماعت مقصود اهل بيت پيغمبر صلی الله عليه و آله بپيوندند از اين رو سعى كنيد نسبت به ايشان در مردم تشكيك ايجاد كرده و آنها را بر دشمنى ايشان واداريد تا بدين وسيله گمراهى مردم و كفرشان محقق شده و نجات دهنده اى بر ايشان بهم نرسد.
📚 کامل الزیارات ص۴۸۸
@Sibtayn
هدایت شده از M.P
📜 دو نكته درباره حضرت قاسم بن الحسن علیهالسلام
١. در كتاب الهداية الكبرى، نوشته حسين بن حَمْدان خَصيبى،¹ از امام زين العابدين عليه السلام در شرح وقايع شب عاشورا، گزارش شده است:
«قاسم گفت: عموجان! آيا من كشته مىشوم؟ حسين عليه السلام با او مهربانى كرد و فرمود: «اى برادرزاده! مرگ در نظرت چگونه است؟». گفت: عموجان! شيرينتر از عسل. فرمود: «آرى. به خدا سوگند، شيرينتر است...».
گفتنى است كه مشابه اين مطلب، در كتاب مدينة المَعاجز نيز آمده كه ما به دليل معتبر نبودن منبع گزارش، آن را در متن نياورديم. همچنين، در باره عروسى قاسم (!) و مصائب او، مطالبى در روضة الشهدا و المنتخب طُرَيحى و برخى كتابهاى ديگر آمده است كه صحيح و قابل استناد نيستند.
٢. آيا قاسم، زيرِ دست و پاى اسبها مانده است؟
در چگونگى به شهادت رسيدن قاسم، آمده است:
قاسم، پس از ضربت خوردن و فرو افتادن [از اسب]، عمويش را صدا زد و حسين عليه السلام به سرعت، خود را به او رسانْد و كشنده قاسم را با شمشير، هدف قرار داد و دستش را قطع كرد. لشكر دشمن هم براى نجات آن فرد، هجوم آوردند.
بر اساس كتب مقاتل كهن و مشهور، در اين هجوم، به شهادت رساننده قاسم، زير دست و پاى لشكر قرار گرفت و هلاك شد؛ امّا در برخى كتب متأخّر و به تبع آن، در افواه، مطرح شده كه قاسم، زيرِ دست و پاى لشكريان، كشته شد. به نظر مىرسد منشأ اين اشتباه، بحار الأنوار باشد و پس از آن، به كتابهايى چون: ناسخ التواريخ، مخزن البكاء، مهيّج الأحزان و أسرار الشهادات، راه يافته است. در متن بحار الأنوار، آمده است:
سپاه كوفه، هجوم بردند تا عمرو (كشنده قاسم) را از دست حسين عليه السلام نجات دهند. پس اسبها با سينههايشان به سوى او تاختند و با سمهايشان، او را زخمى و پايمال كردند و آن نوجوان، كشته شد. هنگامى كه غبار جنگ، فرو نشست، ناگهان ديدند كه حسين عليه السلام بر سرِ آن جوان، ايستاده و او در حال دست و پا زدن است.
اينك به پانوشتى كه محقّق محترم بحار الأنوار، براى جمله «حتّى مات الغلام (تا آن كه آن جوان، كشته شد)» آورده، بنگريد:
كلمه «غلام» در اين عبارت، گذاشته (افزوده) شده است و ظاهرا از سرِ غفلت بوده است و اين، مخالف با نسخه مقاتل الطالبيّين، الإرشاد و المناقب ابن شهرآشوب است و با كلمات خود كتاب (بحار الأنوار) هم سازگار نيست؛ چون پس از آن مىگويد: «و آن جوان، دست و پا مىزد»؛ يعنى در حال جان دادن بود و. هنوز شهيد نشده بود؛ بخصوص با خطاب امام حسين عليه السلام به او كه فرموده: «به خدا سوگند، اين، بر عمويت بسيار گران است...!». پس آن كه زيرِ دست و پاى اسبها مُرده، دشمن خدا، عمرو بن سعد بن نُفَيل اَزْدى بوده كه از رحمت خدا دور باشد؛ ولى عبارت مصنّف رحمهاللهاين معنا را القا مىكند كه آن جوان، قاسم بن حسن بوده است؛ امّا در نسخه مقاتل الطالبيّين آمده: «عمرو را با شمشير زد و او، مچ دستش را در برابر آن گرفت، كه آن را از مِرفَق بُريد و كَنْد. لشكر عمر بن سعد، هجوم آوردند تا او را از دست حسين عليه السلام بِرَهانند. زمانى كه لشكر، هجوم آوردند، سينه اسبان، او را هدف قرار دادند و زير پا و سُم اسبها انداختند و نتوانست فرار كند تا مُرد. لعنت و خوارى خدا بر او باد! زمانى كه غبار نبرد، فرو نشست، ديدند كه حسين عليه السلام بر بالاى سر نوجوان، ايستاده و او، در حال دست و پا زدن است و حسين عليه السلام مىگويد:...» تا پايان روايت.
پس به دست مىآيد كه كلمه «غلام» در نسخه مصنِّف (مرحوم مجلسى)، تصحيف كلمه «لعنه اللّه» است كه «لع» نوشته مىشود.
۱. حسين بن حمدان خصيبى، مشهور به غلوّ است. نجاشى در باره او مىگويد: «مذهب او فاسد است». ابن غضائرى نيز در باره او مىگويد: «دروغگو و مذهب او فاسد است. گوينده سخنِ نفرين شدهاى است و به وى اعتنا نمىشود».
📕 دانشنامه امام حسین علیهالسلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۷، صفحه ۱۲۲ تا ۱۲۷.
محتوای تبلیغی نورالزهرا
نامه امام حسین علیه السلام به مردم کوفه قسمت دوم: جایگاه و شئون امام تاریخ ۱۴۰۳.۴.۱۹ پایگاه مسجد بنی
نامه امام حسین ع به مسلم ۱۴۰۳.۴.۲۰ پایگاه.mp3
2.24M
نامه امام حسین علیه السلام به مسلم بن عقیل بعد از مشکلات پدید آمده برای مسلم در مسیر رسیدن به کوفه :ترس ممنوع
تاریخ ۱۴۰۳.۴.۲۰
پایگاه مسجد بنیاد نوجوان
ذبیح پا به زمین سود و یافت چشمه زمزم
تو پا مسای عمو دسترس به آب ندارد
#حضرت_قاسم بن الحسن علیهما السلام
#قاسم علیه السلام
با دعاهای حسن دور حسین است شلوغ
عاشق دیدن غوغای حسین است، حسن
#امام_حسن علیه السلام
هدایت شده از فهرست مقاتل
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
🩸فهرست لینکدار مصائب و مقاتل حضرت علی اصغر علیهالسلام
➖ با آوردن یک پچهششماهه، گریه إمام صادق علیهالسلام شدید میشود...
➖ غوغای حضرت امکلثوم علیهاالسلام در مصیبت حضرت علی اصغر علیهالسلام...
➖ نمیدانستم تیر را به کجا بزنم که سفیدی گلوی شش ماهه نمایان شد ...
➖ سیدالشهداء علیهالسلام یک قدم سمت خیمه و قدمی سمت میدان برمیگشت...
➖ امام حسین علیهالسلام پشت خیمهها برای علی اصغرش، قبری حفر نمود...
➖ خونی که قطرهای از آن هم بر روی زمین نریخت... | اثرات خون به ناحق ریخته علی اصغر علیهالسلام، در عوالم هستی ...
➖ ببینید که چگونه طفلم از شدت عطش، تلظّی میکند ؟! اگر به من رحم نمیکنید بر این ششماه رحم کنید!
➖ از شدت عطش، بر روی دامن رباب سلاماللهعلیها، بیحال و بیرمق افتاده بود ...
➖ روز عاشورا علی اصغر علیهالسلام دو بار از تشنگی غش کرد...
➖ وقتیکه آب را باز میکنند و رباب سلاماللهعلیها به شیر میآید و بیتاب میشود...
➖ تبسّم شش ماهه به وقتی که تیر سه شعبه به گلویش نشست...
➖ علی اصغر علیهالسلام از شدت عطش، زبانش را به دور دهانش میچرخاند… | تشنگیِ ششماهه و دختر بچهها، چه به روز زینب کبری سلاماللّهعلیها آورد …
➖ با نداهای غربت سیدالشهداء صلواتاللهعلیه، علی اصغر علیهالسلام در خیمهها بند قنداقه را پاره کرد ...
@Maghaatel
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_هفتم
پای این سفره به پایت چقدر افتادیم
ما از آن روز که در بند توأیم آزادیم
ما همه گوشهنشینانِ خرابات توأیم
از غمت خانه خرابیم، ولی آبادیم
ما محال است که از عشق تو دلسرد شویم
ما ندیدیم تو را، باز به تو دل دادیم
از تو جز خوبیِ بسیار ندیدیم حسین
خودمانیم ولی ما که پُر از ایرادیم!
ارث اجدادیِ ما نوکریِ این خانهست
تا ابد جیرهخورِ خیرِ همان اجدادیم
یادی از ما بکنی یا نکنی، حرفی نیست
ما به این نوکرِ دربارِ توبودن شادیم
پُشت ما که همهجوره به تو گرم است حسین
ما بدهکار شما در همهی ابعادیم
جز همین اشک نداریم برایت چیزی
با همین گریه به غمهای تو، از عُبّادیم
به خدا نام تو هم دیدهی ما را تَر کرد
مادرت خواست که در گریه به تو استادیم
تا ابد گریهی آرام حرام است به ما
سالیانیست که در روضه پُر از فریادیم
::
آب خوردیم به یاد جگر سوختهات
یادِ خشکیِ لبِ اصغرِ تو افتادیم
حرمله خیر نبیند که تو را حیران کرد
بیش از آن تیر و کمان، دلخور از آن صیادیم...
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e